به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خیلیها به بازی با دید ابزاری برای سرگرمی نگاه میکنند، شاید واقعیت این طور باشد، اما بدون شک نمیتوان آن را به تمام بازیها تعمیم داد، بخصوص در این چند سال اخیر که عناوین مستقل رشد چشمگیری داشتهاند و جدا از آنها شاهد پیدایش و حتی استقبال از Art Game و Not Game ها نیز هستیم. به هر حال از دیدگاه صنعتی هر محصولی که در حوزه سرگرمی قرار میگیرد اعم از فیلم و بازی باید برای مخاطب ساخته شود و نه آن چیزی که سازندهها دوست دارند.
با وجود این اوضاع در مورد بازیهای مستقل فرق میکند، بیشتر سازندهها معتقدند به این دلیل ترجیح دادهاند مستقل کار کنند تا هر چیزی را که خودشان دوست دارند بسازند. خوشبختانه عناوین متفاوتی چون Braid، Journey، Fez، Spelunky، Monaco و خیلیهای دیگر ثابت کردهاند دغدغه سازندهها برای مخاطبان نیز مهم است و آنها نیز دنبال تجربههایی تازه و خلاقانه میگردند.
Brothers یکی دیگر از این عناوین مستقل است که البته چند ماهی از زمان عرضهاش میگذرد و ما با تاخیر سراغ آن رفتهایم. راست یا دروغ، مردم حوزه اسکاندیناوی به سرد بودن در روابط خانوادگی معروفند، لذا اولین نکته جالب در مورد بازی که شرکتی سوئدی آن را ساخته داستان آن است. دو بردار در دهکدهای آرام و ساحلی کنار پدرشان زندگی میکنند، مادر آنها مدتها پیش در سانحهای در دریا غرق شده است. یک روز پدر این دو بشدت مریض میشود، دو برادر او را نزد طبیب برده و وی به آنها میگوید برای درمان پدر باید به دنبال آب حیات از درخت زندگی بروند و نقشه تقریبی راه را نیز به آنها میدهد.
از این به بعد دو برادر باید با کمک و همکاری یکدیگر بر مشکلات و مسائل پیش رو فایق آمده و راه سخت و طولانی خود را به سمت درخت زندگی در پیش گیرند. آنها در طول مسیر در دل چند ماجرای کوچک دیگر نیز قرار میگیرند از جمله غولی که همسرش اسیر شده و باید در ازای کمکهایی که او به شما میکند، همسرش را نجات داده و به نزد وی بازگردانید یا مثلا دانشمندی دیوانه که در قبال کمک به او برای بازگشتن به کارگاهش در نوک یک کوه، او نیز ماشین پرنده خود را که بسیار شبیه نمونه داوینچی در بازی Assassin’s Creed است، در اختیار دو برادر قرار میدهد. روایت بازی بسیار زیبا دنبال شده و مسیر قهرمان جوزف کمپل و ساختار سه پردهای سید فیلدی که سینما دوستان حتما با آنها آشنا هستند، بوضوح در دل سناریوی بازی دیده میشود.

تمام دیالوگهای بازی به زبانی عجیب بیان میشود و شاید سازندهها همانند Sims از یک زبان فرضی استفاده کردهاند. حتی نام شخصیتها نیز بدرستی معلوم نیست، ولی هیچکدام از اینها لطمهای به بازی نزده است، زیرا رابطه و عشق پیچیده بین دو برادر یک مفهوم جهانی است و تمام دنیا میتوانند آن را درک کنند. گرافیک بازی بالا نیست، جزئیات دیوانهکنندهای ندارد، اما سبک هنری آن به دل مینشیند و فضای فانتزی کار نیز به خوبی چاشنی کار شده است.
علاوه بر این میزانسن صحنهها بخصوص اواخر بازی و مشاهده شفق قطبی واقعا زیبا کار شده است. سازندهها که بخوبی از توانایی خود در صحنهسازی آگاه بودهاند، نیمکتهایی در نقاط مختلف محیط قرار دادهاند که میتوانید با نشستن روی آنها، هم نمایی زیبا از منظره پیش روی را ببینید و هم گاهی اوقات راهحل یک معما را. Brothers یک عنوان ماجرایی است پس معماها ارکان جدانشدنی آن به شمار میروند ولی از آنجا که داستان، انتقال پیام و نشان دادن ارتباط بین دو برادر در اولویت قرار دارد، معماها چندان سخت یا پیچیده نیست و معمولا بسادگی آنها را پشت سر میگذارید.

کنترل بازی نیز به نوبه خود جالب است، هرچند تجربه انفرادی آن با کیبورد میتواند وحشتناک باشد! به هر حال وقتی با دسته بازی را انجام میدهید، هر کدام از برادرها را با یک آنالوگ هدایت کرده و هرکدام نیز یک دکمه برای تعامل با محیط و چرخش دوربین دارند. با اینکه اتمام بازی کمتر از سه ساعت به طول میانجامد، اما تنوع بسیار خوبی در محیطها و گیمپلی بازی دیده میشود، از پرواز با ماشین پرنده گرفته تا بزسواری و قایقرانی و اندکی هم تکنیکهای صخرهنوردی. آب موجود در بازی یکی از بهترین نمونههایی است که در تمام بازیها دیدهاید و فیزیک نیز از دیگر نقاط مثبت بازی به شمار میرود.
در تمام لحظات ناب و زیبای بازی، این موسیقی ملایم و در مواقعی نیز تند و هیجانی آن است که شما را همراهی میکند. آنجا که در حال کاری بزرگ هستید موسیقی حسی حماسهگونه به شما القا میکند و در زمان مناسب نیز با ملودی آرام خود حس منتقل شده در صحنههای خاص را فزونی میبخشد. اگر خواهان تجربهای تازه و خاطرهانگیز هستید، Brothers: A Tale of Two Sons را از دست ندهید. این یک بازی کوچک با حرفهای بزرگ است و آنطور که باید، مورد توجه قرار نگرفته و در حقش کملطفی شده است.