به گزارش
حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، آنچه از برخی منابع میتوان برداشت کرد این است که اوباما در درون آمریکا در جواب منتقدانش که سیاست جدید خارجه این کشور و مذاکرات هستهای با ایران را به هم زننده موزانه استراتژیک در منطقه میدانند استدلال میکند که به دنبال یک نظم نوین منطقهای است و این مذاکرات چنین نظمی را تولید خواهد کرد به گونهای که میتوان گفت دولت اوباما مذاکرات هستهای با ایران را مقدمهای برای ایجاد یک نظم نوین دلخواه برای منطقه میداند.
تلاش دولت اوباما برای بسط دادن مذاکرات هستهای به موضوعات منطقهای و برخی مسائل داخلی ایران از علائم مهم این هدفگذاری استراتژیستهای دولت اوباما است.
طبق این ارزیابی برخی سرفصلهای نظم نوین منطقهای دولت اوباما که علائمی از آن وجود دارد، چنین است:
1- سیر مذاکرات هستهای به نحوی پیش برود که فشار بر سیاست خارجه ایران موجب تضعیف گروههای محور مقاومت در منطقه و همچنین تقویت اپوزسیون متمایل به غرب در درون نظام شود. آمریکاییها معتقدند که دو هدفگذاری مذکور توامان تغیر رفتار نظام ایران را شکل خواهد داد.
2- ضمن اینکه تلاش میشود برخی برنامه نظامی و امنیتی برخی کشورهای منطقه که اسراییل را تهدید میکند، تعدیل شود، برتری نظامی اسراییل به صورت معناداری در منطقه همچنان حفظ خواهد شد. دولت اوباما به علت مشکلات مالی، تامین بودجه برای تقویتهای خاص نظامی اسراییل را به صرفه نمیداند و بهترین روش را تعدیل و بازگردادن به قبل برنامه نظامی برخی کشورهای منطقه که مهمترین آن ایران است، میداند.
3- موقعیت نظامی عربستان در این طراحی به اندازه فعلی حفظ میشود اما قراردادهای نظامی با این کشور به نحوی نخواهد بود که با تقویت راهبردی آن در حوزه نظامی، این کشور را به نسبت اسراییل تبدیل به یک رقیب بکند. این موضوع شامل تعدیل سیاست خارجه عربستان در تقویت برخی گروههای تروریست مخصوصا در حوزه نظامی و تسلیحاتی نیز خواهد بود.
4- کشور افغانستان به محلی برای حضور پایگاههای دایمی نظامی آمریکا تبدیل میشود که بیشترین خاصیت آن حضور نیروهای نیروهای زبده عملیاتی، محلی برای استفاده گسترده تر از پهبادها و عملیات های پنهان اطلاعاتی هدفمند و محدود نظامی خواهد بود. مهمترین ماموریت این پایگاهها رصد میدانی ایران، روسیه و چین و همچنین پاکستان خواهد بود.
5- در این طرح حتی بحرین نیز دیده شده و در آن حاکمیت بحرین بدون تغییر باید امتیازاتی را به صورت سیاسی به مخالفین بدهد تا نظم منطقهای خلیج فارس مخصوصا در محدوده مرکز فرماندهی ناوگان پنجم دریایی آمریکا دچار بحران نشود.
6- سیاست خارجه قطر نیز تا حدود بسیاری تعدیل میشود و بیشتر به عنوان یک کشور و قدرت درجه دو منطقهای نقش ایفا خواهد کرد و در عوض آمریکاییها ادامه حاکمیت آل ثانی را ضمانت خواهند کرد.
7- سناریوهای پیش بینی شده درباره سوریه نیز نشان میدهد که آمریکایی گزینههای مانند تجزیه سوریه، بدست گرفتن قدرت توسط نیروهای تندرو مذهبی، ادامه دولت اسد را گزینه های بسیار بد میدانند و بهترین گزینه را انتقال قدرت به دولت جدید به نحوی که ساختارهای سوریه حفظ شود و نقش اسد در آن ناچیز باشد، ارزیابی میکند.
8- در این نظم نوین قرار است ارتباط اقتصادی ترکیه و اسراییل به نحو چشمگیر و استراتژیکی مخصوصا در حوزه انرژی با هم پیوند بخورد. طبق یک برآورد انجام شده، آمریکاییها معتقدند تنها راه حفظ اسراییل پیوند زدن بقای این کشور به سرنوشت اقتصادی و نظامی برخی دولتها و نظامها در منطقه است.
9- در صورت تحقق موارد مذکور و برخی دیگر از هدفگذاریها – منجمله تکلیف قدرت پس از ملک عبدالله در عربستان سعودی- احتمال دارد دولت امریکا کاهش بار حضور نظامی مستقیم خود در منطقه را بررسی کند.
انتهای پیام/