به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ؛ در اين مقاله که به قلم "باب دریفوس" نویسنده و کارشناس سیاست و امنیت ملی نوشته شده ، نويسنده ضمن دفاع از توافق هسته اي ايران و شش قدرت جهان از مخالفت تندروهاي امريکايي با اين توافق به شدت انتقاد کرده است . او معتقد است اين توافق که در دل خود مذاکرات ايران - امريکا را جاي داده مي تواند قفل مسائل تمام خاورميانه را باز کند.
دريفوس می نویسد : هنوز هم ، در مورد توافق هسته ای موقت ماه گذشته بین ایران و ایالات متحده ،به همراه قدرت های جهان عضوگروه به اصطلاح 5 +1کم لطفی های زیادی وجود دارد. با این حال، این توافق نه تنها امکان حل مشکل برنامه هسته ای ایران را در خود دارد بلکه تغییر چهره تمام خاور میانه و ایجاد تنش زدایی بین تهران و واشنگتن را نیز در دل خود داراست که می تواند به ایجاد ثبات در جنگ های داخلی در سوریه ، عراق و افغانستان کمک کند.
بیشتر از همه، توافق ایران و آمریکا نشان دهنده چرخش بسیار مهم دولت اوباما در دوری از جنگ، برخورد نظامی و تحریم های اقتصادی به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی خود و روی آوردن به سمت دیپلماسی است. با توجه به این که تهران اعلام کرد که اجرای این قرارداد از اواخر دسامبر یا اوایل ژانویه عملا آغاز خواهد شد ، نه تنها توافقنامه هسته ای ایران به پیش می رود بلکه دیپلماسی موازی در سوریه نیز ، به پیش می رود .
آنجا تکاپو برای جمع آوری ، محاسبه ، انتقال و نابود کردن تمام سلاح های شیمیایی سوریه به سرعت در حال انجام است ، و طرح هایی برای کنفرانس صلح 22 ژانویه در ژنو وجود دارد که می تواند دولت اسد را با عناصر مهمی از مخالفان معتدل بعلاوه ایالات متحده آمریکا ، روسیه و احتمالا ایران را گرد هم آورد.
با توجه به این که اوباما این جمله مبهم را همیشه تکرارمی کرد که تمام "گزینه ها" روی میز است. مدتی قبل ، به نظر می رسید بهترین توافقی که ممکن است در مذاکرات ایران- امریکا به دست آید توافقی است که بتواند مانع جنگ شود .در حال حاضر، آن میز با کاغذ مذاکرات پوشانده شده و اوضاع کمتر تيره و تار است .
حتی جورج ویل ، مقاله نویس محافظه کار واشنگتن پست ، نوشت که بحران ایران به انتخابی بین جنگ و یا "مهار" تبدیل شده است ، به نظر می رسد با مذاکرات فعلی ایالات متحده برای همییشه پذیرفته است که ایران برای همیشه فن آوری هسته ای خواهد داشت و در عین حال وضعیتی به وجود آورده که هر دو طرف بتوانند باهم همزیستی داشته باشند. ویل می گوید ، به همین دلیل است که تندروها فریاد "کوتاه آمدن" سر می دهند.
ولي کلمه " مماشات " توصیف مناسبي براي اين تصمیم هوشیارانه نیست که جنگ واکنشي بی تدبیرانه و حتی در نهایت بی اثر به شکست دیپلماتیک و فشار اقتصادی براي تغيير سياست هاي نظام ايران است. "
و ميل از"کن پولاک" ، تحلیلگر موسسه بروکینگز و افسر سابق CIA نقل مي کند که: " جنگ با ایران در تلاش برای جلوگیری ايران از دستيابي به زرادخانه هسته ای بدتر از "مهار" ایران - حتی یک ایران هسته ای- خواهد بود.
اما مذاکرات با ایران بسیار فراتر از صرفا جلوگیری از جنگ میان ایران ، اسرائیل و ایالات متحده است. پتانسیل عظیمی برای تغییر و تحول منطقه ای وجود دارد . محمد جواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران و رئیس تیم مذاکرات هسته ای تهران، در تلاش برای آرام کردن تنش های منطقه ای سنی - شیعی که آتش جنگ در عراق ، سوریه ، لبنان و بحرین را شعله ور می سازد به کشورهای عرب سنی حوزه خلیج فارس، کویت، قطر و امارات متحده عربی سفر کرد. تا به حال، او ازسوی عربستان سعودی –بازیگر اصلی بلوک ضد ایرانی مخالف توافقنامه هسته ای مورد استقبال قرار نگرفته ، اما اگر همه چیز به خوبی پیش برود عربستان سعودی هم به تدریج با ایران آشتی می کند.
شیرین هانتر ، متخصص مسائل در دانشگاه جورج تاون ، در هافینگتون پست می گوید مذاکرات ایران و آمریکا ممکن است به ثبات گسترده تر منطقه ای منجر شود. او می گوید : "تداوم این مسیر می تواند نتایج مثبتی نه تنها برای ایالات متحده و ایران ، بلکه برای کل منطقه خاورمیانه و جنوب غرب آسیا داشته باشد. در شرایط مناسب ، حتی ممکن است به تغییر پارادایم در روابط بین المللی و منطقه ای و در نهایت به ایجاد یک ساختار جدید امنیتی در این مناطق منجر شود. "
هانتر می افزاید : " این بن بست در منطقه و در سطح بین المللی بهترین فرصت را برای تنظیم دوباره منطقه براساس الگوی جدید اجتناب از اهداف حداکثری و به رسمیت شناختن نگرانی های امنیتی اصلی همه کشورها در منطقه ، البته از جمله اسرائیل فراهم می کند.
" در همین حال، این تنظیم مجدد به این معنا است که عربستان سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس باید مشروعیت نقش ایران در خلیج فارس و بقیه خاورمیانه و جنوب غرب آسیا را بپذیرند ، و ایران و عربستان سعودی تشخیص دهند که هر یک ازآنها دارای حوزه های طبیعی در این مناطق هستند که هر دو باید به آن احترام بگذارند. چنین تفاهمی میان عربستان و ایران منجر به کاهش تنش های فرقه ای و تسریع تفاهم منطقه ای گسترده تری می شودکه می تواند به ثبات منطقه کمک کند.
"و چنین آشتی میان عربستان سعودی و ایران تفکری دور از ذهن نیست. این امر در گذشته در طول ریاست جمهوری رفسنجانی و خاتمى اتفاق افتاده است و دوباره می تواند رخ دهد . در حال حاضر ، آیت الله هاشمی رفسنجانی که به طور گسترده ای مورد احترام و مورد اعتماد رهبری عربستان ، به ویژه ملک عبدالله است ، نشان داده است که او حاضر است فرایند آشتی با عربستان را برعهده بگیرد و برای این منظور ، به ریاض سفرکند. اما حتی اگر این آشتی هم صورت بگیرد ، به معنی ایجاد یک حکومت مشترک سعودی- ایرانی در خاور میانه نیست . اما این آشتی می تواندعلت اصلی تنش درخاور میانه و جنوب غرب آسیا را از بین ببرد و حل و فصل منازعات از لبنان تا افغانستان را بسیار آسان ترمی سازد و ثبات را تقویت می کند.
" نهایتا، اگر این تحولات اتفاق بیفتد، آنها می توانند زمینه را برای توسعه یک سیستم امنیتی منطقه ای آماده کند. "
انتهای پیام /