این روزها در پس زندگی پر هیاهوی شهری و در زیر پوست كلانشهرها پدیدههای اجتماعی گوناگونی در حال شکلگیری هستند که پیشروی برخی از آنها بهصورت خاموش و خزنده است و بنا به گفته کارشناسان اجتماعی، پیشروی چنین موضوعاتی میتواند به عنوان تهدیدی برای جامعه تلقی شود. یکی از همین پدیدهها «زندگی مجردی» است، پدیده تازهای که در حال تبدیلشدن به یکی از آسیبهای اجتماعی است. روز گذشته- سهشنبه- رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان، از افزایش گرایش جوانان به زندگی مجردی خبر داد و گفت: تحقیقات لازم درباره تعداد جوانانی که تمایل به زندگی مجردی در کلانشهرها دارند انجام شده و نتایج آن حاکی از تمایل مجردها و جوانان به زندگی فردی و مجردی است.
آمار نمیدهیم اما هوشیار باشید
به گفته محمدتقی حسنزاده، خانوادهها باید فضایی را فراهم کنند که جوانان به دامن خانواده بازگردند البته آمار دقیق تعداد جوانان را نمیتوان منتشر کرد چرا که این تحقیقات برای حوزههای تصمیمساز و تصمیمگیر انجام شده است و نتایج آن نباید رسانهای شود.
به نظر میرسد نباید به اظهارات رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان، به صرف یک خبر نگاه کرد بلکه باید آن را به عنوان یک هشدار تلقی کرد چرا که در حال حاضر رواج این پدیده بنا بر اظهارات کارشناسان و جامعهشناسان در حال افزایش است و نهتنها این نوع از زندگی بین پسران مرسوم شده بلکه متاسفانه شاهد افزایش تمایل زندگی مجردی در میان تعدادی از دخترهای سن بالا و در اصطلاح پیردخترها هم هستیم!
قوز بالاقوز!
جالب اینجاست که نمودار آمار آسیب اجتماعی به نام زندگی مجردی، در شرایطی بالا میرود که این روزها در جامعه سن ازدواج هم در بین جوانان بالا رفته و طبق آمارهای منتشر شده به 25 تا 29 سال رسیده است و در حقیقت قوز بالاقوزی برای افزایش برخی آسیبهای اجتماعی شده است. این موضوعی است که رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان هم آن را تایید کرده و با اعلام نگرانی نسبت به جمعیت آماده به ازدواج کشور که بین 25 تا 29 سال سن داشته و در حال افزایش نیز هستند خواستار حمایت معنوی والدین درباره این موضوع و توجه بیشتر به فرزندانشان شد.
نگاه دغدغهمند به آمارها
اما این تمام ماجرا نیست، چرا که براساس آخرین سرشماری، 23 میلیون و 700 هزار نفر از جمعیت کشور را جوانان بین 15 تا 29 سال تشکیل میدهند، جوانانی که به مراقبت و حمایت بیشتر هم از جانب والدین و هم مدیران نیازمند هستند و باید با نگاه دغدغهمند به این موضوع توجه کرد.
قبح شکسته زندگی مجری!
اما درهمین باره، احسان قیصری، روانشناس و کارشناس خانواده معتقد است این روزها دیگر مانند گذشته نیست و زمانی که صحبت از زندگی مجردی در بین جوانان میشود، دیگر کسی نه تنها واکنش جدی نسبت به این موضوع نشان نمیدهد، بلکه شواهد موجود نشان میدهد که قبح اینگونه زندگیها در جامعه شکسته است!
جوانان از خانوادهها کنده میشوند!
وی با بیان این مطلب به «وطنامروز» ميگويد: در حال حاضر شاهد سستشدن روابط عاطفی در بین اعضای خانوادهها هستم، بهطوری که پدر خانواده ساعتها سر کار و حتی به دلیل مشکلات اقتصادی به اجبار در چند شیفت کاری فعالیت میکند و در نقطه مقابل مادر خانواده هم مجبور است برای امرار معاش و کمک به زندگی خانواده ساعات زیادی در بیرون از منزل و به دور از فرزندان باشد. این کارشناس خانواده بر این باور است که این شرایط با توجه به رشد تکنولوژی و همچنین برخی نیازهای کاذب در بین جوانان، دست در دست هم میدهد تا رابطه عاطفی به تدریج بین فرزندان و والدین تضعیف شود و در حقیقت جوانان به زندگیهای مجردی و تنهاییهای کاذب روی آورند!
آستانه تحمل جوانان پایین است!
قیصری همچنین معتقد است این روزها آستانه تحمل جوانان تنزل پیدا کرده است و به محض اینکه با نظر مخالفی از سوی والدین مواجه میشوند، تحمل رای مخالف را نداشته و به راحتی تنهایی را به خانواده ترجیح میدهند. به هر روی به نظر میرسد با توجه به دغدغه کارشناسان اجتماعی و همچنین آمارهایی که هر از چند گاهی درباره زندگیهای مجردی جوانان منتشر میشود، باید بیش از گذشته همت خود را برای ارائه راهکارهای مرتبط با این موضوع و پیشگیری از بسط و گسترش یک آسیب جدی اجتماعی به کار بندیم، اگر به این آسیب جدی توجه نکنیم، در آیندهای نزدیک شاهد خواهیم بود که برخی از خانههای مجردی در کشور به لانههای شیطانی تبدیل میشود!