به مناسبت دهم سپتامبر 2013 و سخنرانی شیرین عبادی، به بررسی رویکرد «همه با هم برابرند، البته عده‌ای برابرترند!» از نگاه این فرد به اصطلاح "فعال حقوق بشر" می‌پردازیم.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران؛ "اعلامیه جهانی حقوق بشر" (Universal Declaration of Human Rights) یک پیمان بین‌المللی است که در تاریخ 10 دسامبر 1948 در پاریس به تصویب رسید و به موجب آن، تمامی انسان‌ها در هر کشوری، مستحق برخورداری از یک سری حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هستند.


این اعلامیه جهانی که دارای یک مقدّمه و سی ماده است، قرار بوده به عنوان استانداردی مشترک، دستاورد تمامی ملل برای ارتقای حرمت بشر و آزادی‌های انسانی باشد.

پس از پایان جنگ جهانی دوم و تصویب این پیمان در مجمع عمومی سازمان ملل، وقایع و رخدادهای جهانی همواره مورد ارزیابی صاحبنظران از منظر حقوق بشری قرار می‌گرفت و تا همین امروز نیز در هر جنگ، درگیری، جنبش، اعتراض و حرکتی، "حقوق بشر" یک پای ثابت مباحث و محافل کارشناسی است.

هر چند در کنه مفاد اعلامیه حقوق بشر، تحمیل ایدئولوژی سکولار- لیبرال نهفته است اما حتی بدون توجه به این مسئله هم عمدتاً نگاه فعالان حقوق بشری در غرب به صورت "کاریکارتوری" عمل می‌کند؛ به این معنی که از یک سو گاهی با تحریف واقعیت‌ها کاهی را به کوه تبدیل کرده ولی از سوی دیگر فجایع و جنایاتی را تا حدّ صفر نادیده می‌گیرد.

استکبار جهانی، حقوق بشر را به ابزاری فرمایشی بدل کرده که بتواند از آن به نفع خود بهره ببرد.

*** ایران، محور جولان‌ها و غرض‌ورزی‌های "حقوق بشری"

اگر بخواهیم به آمارهای پراکنده، غیرمستند و متناقض پس از انقلاب اسلامی، از سوی برخی سازمان‌های غربی یا سلطنت‌طلبان، نسبت به ارائه وضعیت حقوق بشر در کشورمان توجه کنیم می‌بینیم که این آمارها غالباً منسوب به جریان‌هایی است که دشمنی دیرینه با مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران دارند، جریان‌هایی از قبیل گروهک تروریستی منافقین که دستشان به خون هزاران ایرانی آلوده است. نکته جالب توجه اینکه سازمان‌های به‌اصطلاح حقوق بشری، آمارهای خود از وضعیت حقوق بشر در ایران را از افرادی بدست می‌آورند که سال‌ها است در ایران حضور ندارند.

پس از توافق هسته‌ای اخیر ایران با 5+1 در ژنو (نوامبر 2013)، این افراد از سوی سرویس‌‌های امنیتی مأموریت یافته‌اند تا آرام آرام موضوع حقوق بشر را به جای پرونده هسته‌ای در رسانه‌هایشان پررنگ نمایند. "حقوق بشر" اکنون به یکی از حربه‌های اعمال فشار غرب بر ایران تبدیل شده و پیش‌بینی می‌شود این روند در آینده نیز ادامه یابد.

در ادامه به واکاوی موضع‌گیری‌های یکی از ایرانیانی که با نام و تیتر "فعال حقوق بشر" در خارج از ایران فعالیت دارد می‌پردازیم.


*** "شیرین عبادی" پرچمداری در آغوش دشمنان ایران

"شیرین عبادی" متولد 1947 (1326) است که در سال 2003 جایزه "به اصطلاح صلح نوبل" را دریافت کرد. وی سال 2009 از ایران خارج شده و از آن زمان تاکنون در انگلیس زندگی می‌کند. "شیرین عبادی" مذهب خود را اسلام می‌داند و به عنوان فعال حقوق بشر، حقوق زنان، کودکان، همجنس‌گرایان، بهاییان و... در کشورهای گوناگون اقدام به برگزاری همایش‌ها و جلسات سخنرانی می‌کند. همچنین پس از خروج از ایران، سرمایه‌های کافی برای چاپ کتاب، مقالات و نشریات نیز در اختیار وی قرار داشته شده است.



"عبادی" بارها در مصاحبه با شبکه‌های تلویزیونی معاند، مردم ایران را مخاطب خود قرار داده و "دلسوزانه" از آنان خواسته تا اگر سوژه‌ای برای به چالش کشیدن نظام اسلامی و گزارشی از نقض حقوق بشر در اطراف خود دارند، آن را رسانه‌ای کنند. حال قصد داریم مجموعه نقاطی از به اصطلاح "نقض حقوق بشر در ایران" را که شیرین عبادی طی این سال‌ها بر آن انگشت گذاشته، کنار هم بچینیم.


·         خواهش شیرین عبادی از غرب برای تشدید تحریم‌ها علیه ملّت ایران

طبق ماده ۴ معاهده "ان‌پی‌تی" برخورداری از حق مسلم هسته‌ای کشورمان به رسمیت شناخته شده است. اما همین امر، به ‌بهانه‌ا‌ی از سوی غربی‌ها برای تحت فشار قرار دادن ایران بدل شد. "شیرین عبادی" نیز در هم‌نوایی با رسانه‌های بیگانه و تمامی جریانات معارض انقلاب اسلامی، در ایجاد این توهّم که ایران اسلامی به دنبال تولید سلاح هسته‌ای است، نقش دارد.

علی رغم اینکه تا به حال در گزارشات آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای هیچ سخنی دال بر انحراف فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای وجود نداشته، ملت ایران قربانی تحریم‌های ضدّانسانی شده است.



"تئو مگنسون" (Tue Magnessun)  محقّق دانشگاه "رسکیلد" دانمارک، در ماه می 2013 طی سخنانی اظهار داشت:

"متأسفانه در دنیای متمدّن امروزی، از تحریم‌ها به عنوان ابزار و اسلحه‌ای در جهت ضربه زدن به دیگر کشورها استفاده می‌شود. تحریم‌های یکجانبه فاقد هرگونه مبنای حقوقی بوده و در تعارض کامل با حقوق بین‌الملل می‌باشند. این تحریم‌ها کارآمد نبوده و تنها رنج و سختی برای مردم آن کشور به همراه دارد. من به عنوان یک محقق، مخالف تحریم‌های آمریکا علیه ایران هستم و معتقدم بجای تحریم‌های بی‌اثر، باید به مذاکره و گفتگو جهت حل و فصل اختلافات با هدف حصول توافق مرضی‌الطرفین روی آورد."

این دست موضع‌گیری‌های محکومانه نسبت به تحریم‌ها علیه ایران، در میان اندیشمندان و سیاستمداران خارجی کم‌سابقه نیست اما در مقابل، فردی مانند شیرین عبادی که اساساً فلسفه خروجش از ایران را دفاع از حقوق "پایمال شده" ملت ایران عنوان کرده، طی سال‌های اخیر، نه تنها با وضع تحریم‌ها مخالفت نکرده بلکه با خواهش از غرب برای تشدید تحریم‌ها، حتی پیشنهاداتی نیز در این باره به اربابان خود ارائه کرده است!

عبادی در کنفرانسی مدعی شد:

"انرژی هسته‌ای برای ایران مناسب نیست، از سوی دیگر ایران دارای خورشید فراوانی است؛ ما می‌توانیم با سرمایه‌گذاری بر روی انرژی خورشیدی، نیروگاه‌های بزرگی برای تولید برق داشته باشیم و نیازی به نیروگاه برق اتمی نداریم."(!)

·         اعتراض شیرین عبادی به قصاص تجاوزکاران به عنف

از مهم‌ترین دستاویزهایی که تقریباً در تمامی گزارش‌های "نقض حقوق بشری" شیرین عبادی درباره کشورمان از آن سخن گفته می‌شود، انتقاد به حکم مجازات قصاص است.

در سال 1384 تعدادی از بمب‌گذاران وابسته به یکی از گروهک‌های تجزیه طلب خلق عرب با انفجار بمبی در خوزستان ده‌ها نفر از مردم بی‌گناه را مجروح و به شهادت رساندند. این افراد پس از دستگیری به دار مجازات آویخته شدند و سپس بلافاصله در این باره مقالات متعددی از شیرین عبادی به چاپ رسید.



در بهمن ماه 1391 مردم عراق با حمله مسلحانه به کمپ لیبرتی، محل استقرار فرقه رجوی، عده‌ای از سران منافقین را به هلاکت رساندند؛ منافقینی که دستشان به خون بیش از 17 هزار زن و مرد بیگناه آلوده است. شیرین عبادی در واکنش به این حادثه، دولت عراق را متهم کرد که به دلیل بی‌ثباتی و ناتوانی در برقرای نظم و ثبات، جان برخی "شهروندان ایران" را نشانه رفته است.

بنابراین عبادی، در حالی از به هلاکت رسیدن منافقین، به دار آویخته شدن تروریست‌های بمب‌گذار، جانیان و متجاوزان به نوامیس، فریاد نقض حقوق بشر سر‌ می‌دهد که در خصوص ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان حتی کلامی سخن نگفت.

این مدعی حقوق بشر زمانی که 18 ایرانی در زندان‌های عربستان سعودی گردن زده شدند، سکوت کرد.


·         آزادی اندیشه، آزادی عقیده: البته از پشت عینک "بهائیت"

شیرین عبادی یکی از اصلی‌ترین حامیان فرقه ضاله بهائیت به شمار می‌رود. بر طبق بیانیه رسمی کمیته جایزه صلح نوبل، صراحتاً یکی از دلایل برنده شدن عبادی، حمایت آشکار و خاص این زن از بهائیان عنوان شده است. پیوند میان عبادی و بهائیت تا بدان حد است که مرکز بهائیان واقع در شهر حیفا در سرزمین‌های اشغالی، طی بیانیه‌ای در دفاع از عبادی، او را به خاطر شجاعتش در دفاع از بهائیت ستودند!

از الطاف متقابل این دو به یکدیگر این است که بهائیان با صرف هزینه‌های هنگفت به مطرح شدن هر چه بیشتر شیرین عبادی کمک می‌کنند و او نیز در عوض به تطهیر آن‌ها و پشتیبانی از عقاید منحط انحرافی‌شان می‌پردازد.



شیرین عبادی، از طرفداران آزادی اندیشه، آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها، همان کسی است که از تعطیلی شبکه‌های برون‌مرزی سیمای جمهوری اسلامی‌ ایران، به خاطر رعایت نکردن حقوق بهائیان و صهیونیست‌ها دفاع کرد.

وی در 5 نوامبر 2013 (14 آبان) قدرت‌های غربی را متهم کرد که همزمان با توافق هسته‌ای با ایران و به حاشیه رفتن مسئله نقض حقوق بشر در این کشور، باید از پخش ماهواره‌ای برنامه‌های صداوسیما و سایت‌های خبری ایران جلوگیری کنند. شیرین عبادی، این مدعی آزادی اندیشه، صراحتاً از اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا درخواست می‌کند که گردش آزاد اطلاعات را محدود کنند.


·         حقوق زنان: به شرطها و شروطها

بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، ممنوعیت داشتن پوشش اسلامی و حجاب زنان در اروپا، افزون بر اینکه نقض آزادی بیان و آزادی دین به شمار می‌رود، تبعیض بر ضد زنانی است که حجاب را نماد تحقق باورهای دینی خود در نظر می‌گیرند. تصویب قانون ممنوعیت حجاب در مدارس فرانسه، برخی ایالات آلمان و دیگر کشورهای اروپایی، اصول اولیه دموکراسی و حقوق بشر را پایمال کرد اما باز هم شیرین عبادی و امثالهم  در قبال این تبعیض و سرکوب، که همزمان هم علیه زنان بود و هم علیه مسلمانان، موظّف به سکوت بود!

این وقایع، طنز تلخ «همه با هم برابرند، البته عده‌ای برابرترند!» را تداعی می‌کند.



به نقل از روزنامه آمریکایی "بالتیمورسان" شیرین عبادی در ماه می سال 2004 طی سخنرانی خود در یکی از دانشگاه‌های آمریکا گفت:

«می‌خواهم جهان بداند که من مأموریت خودم را پایان یافته تلقی نمی‌کنم، تلاشم را افزایش می‌دهم و از هر فرصتی که در اختیارم باشد استفاده می‌کنم. تمرکز من از این پس نه تنها ایران، بلکه تمام جهان خواهد بود.»

اگرچه حدود ده سال است که درگیری‌ها و بحران‌های متعددی گریبانگیر منطقه خاورمیانه و خارج از آن شده، اما مقایسه رویکردهای غرب در قبال آن‌ها تأمل‌برانگیز است.

شیرین عبادی، در واقع برای خوش‌خدمتی به اربابان خارجی‌اش با هر شخص و گروهی که به نوعی با جمهوری اسلامی سر ستیز دارد، حتی اگر علناً جزو تروریست‌ها باشند، ارتباط برقرار می‌کند. شیرین عبادی اردیبهشت ماه 1392 در حاشیه بیست و دومین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، در ژنو با تعدادی از تروریست‌های موسوم به "خلق عرب اهواز" ملاقات کرد؛ تروریست‌هایی که اگرچه ساکن لندن هستند اما جزو سرکردگان و فرمانده‌های گروهک‌های تروریستی فعالند.


·         تظاهرات "خوب" و تظاهرات "بد"!

از سال 2004 که شیرین عبادی خود را وکیل مدافع تمام جهان دانست، و در بسیاری از موضوعات و اخبار بین‌المللی اظهارنظر نمود، به طور تام همسو با آن "الگو"ی بوده که غرب برایش دیکته کرده است. وی در این دیکته، هر کجا لازم بوده سخن گفته و هر کجا لازم نبوده سکوت کرده است تا به گفته یکی از اعضای گروهک منافقین تغذیه مالی لازم، از وی دریغ نشود.


از موارد بارز "نقض حقوق بشر" که شیرین عبادی در قبال آن سکوتی مضحک اختیار کرد، نقض آشکار قوانین جرایم رایانه‌ای- سایبری و حقوق شهروندان اروپایی به بهانه تأمین امنیت داخلی بود. خبر شنود مکالمات تلفنی، تجسس مخفیانه، بررسی پرونده‌های محرمانه و نظارت بر نقل و انتقالات پولی و مالی، این رفتار دوگانه مدعیان حقوق بشر را بیش از پیش به رخ افکارعمومی کشید. در این میان، البته اقلیت‌های قومی، خارجیان و مهاجران، قربانیان اصلی بودند.

تبعیض‌های نژادی، مالی، جنسیتی و ملّیتی در آمریکا، به خصوص در مورد سیاه‌پوستان نمود قابل توجهی دارد و به شکل‌های گوناگونی دیده می‌شود؛ فکر برتری سفیدپوستان در آمریکا باعث شده رنگین‌پوستان این قاره پهناور عموماً در شرایط فقر اقتصادی و رفاه اجتماعی باشند.

جنایت‌های سبعانه اسرائیل از ابتدا تاکنون، اقداماتی بر ضد حقوق بشر و برخلاف تمام توافق‌نامه‌های بین‌المللی است که خود کشورهای غربی آن را امضا کرده‌اند. "سازمان دیدبان حقوق بشر"، اخراج فلسطینیان از سرزمین‌شان به دست رژیم اشغالگر قدس و احداث شهرک‌های یهودی‌نشین را حق اسرائیل می‌داند و هیچ اعتراضی به این امر نمی‌کند.

همگی به یاد داریم که در جریان جنگ سوریه، ایده‌ای مضحک توانست دایره لغات جدیدی مانند "تروریست خوب" یا "تروریست بد" را به عرصه سیاست بین‌الملل وارد کند. بر پیشانی تروریست‌های افغانستان، یمن، مالی برچسب "بد" زده شد، پس باید با پهپادهای جنگی بمباران و نابود می‌شدند. اما تروریست‌های لیبی و سوریه چون "خوب" هستند، باید با پول و سلاح تجهیز شوند!

همین تقسیم‌بندی اکنون درباره تظاهرات‌هایی روی می‌دهد که در سراسر جهان توسط سیاستمداران غربی و رسانه‌های وابسته بدان، دستخوش همین روند شده است. همه چیز به این بستگی دارد که هر گونه اعتراضی، آیا در چهارچوب استکباری "برنامه نظم نوین جهانی" (New World Order) جای می‌گیرد یا خیر؟

از نوامبر 2013 تا هم اکنون، تظاهرات در اوکراین خوب، ولی در تایلند بد شمرده شده است. اگرچه در هر دوی این کشورها، تظاهرات‌کنندگان اقدام به تخریب ساختمان‌های دولتی می‌کنند و خواستار سرنگونی دولت‌هایشان هستند. اعتراضات اوکراین، "دلیل" دارد ولی تایلند نه.



طبیعتاً حقیقت آن است که حکومت فعلی تایلند، نزدیک به یک دهه (از سال 2001) مجری سیاست‌های آمریکا و مورد حمایت و اعتماد غرب است و در سوی دیگر آن‌ها ترجیح می‌دهند حکومت اوکراین از میان برچیده شود. تبعیضی که رسانه‌های زنجیره‌ای غرب نسبت به این حرکت‌های اعتراضی قائل شده‌اند، باورنکردنی است. آن‌ها مخالفان اوکراینی را اصلاح‌طلبانی شایسته با خواسته‌های اصیل معرفی می‌کنند در حالی که متواری‌شدن نخست‌وزیر غربگرای تایلند را با وجود حضور توده‌های گسترده مردم، نوعی "کودتا" می‌خوانند.

بنابر این شاخصه‌های به اصطلاح "مردم سالاری" به گونه‌ای تعریف شده که هیچ هدفی جز ایجاد شکاف در کشورهایی که هنوز تحت سلطه غرب قرار نگرفته‌اند، ندارد:

اعتراضات تایلند، شیعیان بحرین، و... "بد"، و مخالفت‌های معترضان در اوکراین، مسکو، مصر، کشتار مسلمانان بی‌دفاع میانمار "خوب" شمرده می‌شوند.

شیرین عبادی حتی نسبت به حرکت‌های بیداری اسلامی در منطقه ابراز می‌دارد: «ما به همکاران خود که در کشورهای عربی قیام کردند و دیکتاتورها را بیرون کردند هشدار می‌دهیم و به آنها می‌گوییم که مراقب باشید تا سرنوشتی مانند ایران پیدا نکنید!»

*** جمع‌بندی

تشویق و تقدیر غرب از افرادی نظیر شیرین عبادی بسیار سابقه داشته است. دولت "نیکلای سارکوزی"  خیابانی در شهر پواتیه فرانسه را به نام شیرین عبادی نامگذاری کرد.

"انجمن جهانی قلم" در سال گذشته جایزه شجاعت ادبی را به "سمر یزبک" (Samar Yazbek) از حامیان سرسخت اغتشاشگران سوری اهدا کرد. این زن به ورژن سوری "شیرین عبادی" مشهور شد.

توجه به رویکردهای کلان سیاسی افراد تبعیدی با عناوین فعال در عرصه "دموکراسی" و "حقوق بشر" که عمدتاً از کشورهای در حال توسعه و بالأخص جمهوری اسلامی ایران رانده شده‌اند، نشان می‌دهد که مباحث حقوق بشری، فعالیت‌ها، تشویق و تمجیدها یا محکومیت‌ها، همه و همه بیش از آنکه ماهیت اجتماعی- فرهنگی برای دفاع از مجموعه حقوق انسان‌ها و آزادی‌هایشان داشته باشند، ماهیتی سیاسی دارند.

لذا علت همکاری‌های مشفقانه شیرین عبادی با شبکه‌هایی نظیر سی.ان.ان یا بی.بی.سی نیز تنها به خاطر حمایت‌های دولت انگلیس در پخش آگهی‌های رایگان این شبکه برای اقدامات اوست.


شاید اساساً یکی از اهداف پشت پرده از اعطای "جایزه صلح نوبل" به شیرین عبادی این بود که لقب و اعتباری هرچند توخالی، به دنبال نام عنصری خودفروخته بیاید و از این طریق، رویکردهای خائنانه وی به ملت ایران در پوشال "حقوق بشر" موجه جلوه کند.

"جواد توسلیان"، همسر شیرین عبادی، در برنامه‌ای تلویزیونی اذعان کرد که جایزه نوبل به دلیل فعالیت علیه جمهوری اسلامی به وی اعطا شده است. این همان جایزه‌ای است که "شیمون پرز" و "باراک اوباما" هم به دلیل کشتارها و جنگ افروزی‌هایشان موفق به دریافت آن شده‌اند.



امسال شیرین عبادی، به مناسبت  دهم  دسامبر 2013، روز جهانی حقوق بشر در سمیناری در دانشگاه "لایدن" هلند سخنرانی می‌‌کند. این سمینار با عنوان «حقوق بشر و تلاش برای برابری جنسیتی» برگزار می‌شود. با توجه به آنچه که شیرین عبادی طی سال‌های اقامت در خارج از کشور مرتکب شده، صلاحیت این "فعال حقوق بشر" مورد شک و تردید جدی قرار گرفته است.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Turkey
بهنام
۱۷:۳۵ ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۳
تو كه بشر نيستي از بشر و حقوق آن چه مي‌فهمي؟ هر كه مثل سگي چون تو براي حاكمان دم تكان بدهد، بهتر است. با ين مزخرفات نمي‌توانيد او را بدنام كنيد. لااقل به خودتان يك نگاهي بيندازيد بعد در مورد ديگران چرت و پرت بگوييد.
آخرین اخبار