باور آنها این است که جامعه از طریق مشاهده پیامدهایی که آسیب اجتماعی اعتیاد بر زندگی فردی و جمعی در قالب برنامههای تلویزیونی، میتواند به افراد آسیبدیده و خانوادههای آنها که گریبانگیر این معضل هستند، آگاهی بخشد.
مقابله با اعتیاد با برنامههایی متنوع
اما در این سالها، موضوع اعتیاد بارها و بارها در قالب برنامههای نمایشی و ترکیبی و به شکلهای گوناگون از فیلمها و سریالهای متنوع و سرگرمکننده گرفته تا برنامههای علمی و کارشناسی، دستمایه ساخت آثار متنوع تلویزیونی قرار گرفته و برنامههای متعددی هم براساس آن تولید و پخش شده است. تعداد این برنامهها بویژه در یک دهه اخیر کم نبوده است.
مستندهایی چون شوک، مکث، یکطرفه، ورود ممنوع، ریشهها، تخدیر یا تحقیر و روبان قرمز (در حال پخش) جزو ویژهبرنامههایی است که به بررسی ریشهها و عواقب تلخ اعتیاد میپردازند. در حوزه آثار نمایشی نیز سریالهایی چون «شکر تلخ»، «عملیات روباه» و «کلانتر» با هدف نمایش دردسرهای مصرف این مواد افیونی ساخته یا پخش شده است، اما این معضل بارها در برنامههای ترکیبی همچون «شروع خوب» و «انعکاس» هم دستمایه قرار گرفته تا در قالب گفتوگوهای روانشناسانه اجتماعی در حوزه پیشگیری و درمان مورد بررسی قرار گیرد.
این برنامهها همواره سعی کردهاند با نوآوری و خلاقیت، میزان تاثیرگذاریشان را افزایش دهند و بتوانند گامی در جهت کاهش مصرف موادمخدر در جامعه بردارند. در این میان، کارشناسان نظرات مختلفی درباره چگونگی نزدیک شدن به سوژه اعتیاد در برنامههای داستانی و مستند دارند.
مستند، موثرترین قالب
فرشاد شکیبی، یکی از مستندسازانی است که در سالهای گذشته برنامههای متنوع و بسیار تاثیرگذاری را با محوریت مبارزه با موادمخدر ساخته است. «شوک» یکی از این برنامههای پربیننده است که در برخی قسمتهایش به شکلی تکاندهنده به این معضل پرداخت.
فرشاد شکیبی، تهیهکننده این برنامه درخصوص نقش این نوع برنامههای تلویزیونی در کاهش گرایش مردم به انواع موادمخدر میگوید: به طور کلی در بحث مقابله با اعتیاد مهمترین و اساسیترین مساله فرهنگسازی، آگاهسازی عمومی و پرداختن به جنبههای پیشگیرانه آن است. دستیابی به این اهداف آن هم در ابعادی وسیع، فقط با ابزار رسانه امکانپذیر خواهد بود و در این میان، تلویزیون به دلیل مخاطبان گستردهای که دارد، نقش ویژهای را ایفا میکند.
وی میافزاید: در بسیاری از جرمهایی که در جامعه اتفاق میافتد، میتوان ردپایی از اعتیاد را بهوضوح مشاهده کرد. به همین دلیل اگر در ساخت و تولید برنامههای تلویزیونی دقت لازم صورت گیرد و سیاست اصولی هم در پشت آنها نهفته باشد، قطعا بسیار تاثیرگذار خواهد بود. وقتی یک برنامه ساختاری قابل قبول و استاندارد داشته باشد، مخاطب به آسانی با آن ارتباط برقرار کرده و به اصطلاح درگیرش میشود و اینجا جایی است که میتوان به تاثیر رسانه بر مخاطب اشاره داشت.
هرچند تلویزیون به این معضل اجتماعی در قالبهایی متنوع شامل برنامههای ترکیبی، نمایشی و خبری پرداخته و سعی کرده از این طریق سلایق مختلفی را پوشش دهد، اما شکیبی نظر متفاوتی دارد.
این تهیهکننده در این خصوص تاکید میکند: به نظرم مستندهای اجتماعی موثرترین و بهترین قالب تصویری برای مبارزه با اعتیاد است. شخصا تجربه ساخت انواع این برنامهها را دارم، اما در عمل و بازخوردی که در جامعه دیدهام، احساس میکنم نفوذ و تاثیر مستندهای اجتماعی به مراتب بیشتر و عمیقتر از سریالها، فیلمها و برنامههای گفتوگومحور است؛ البته پیش از ساخت مستند باید مشخص شود از ساخت آن چه هدفی داشته و قصد داریم در چه زمینهای اطلاعرسانی یا آسیبشناسی کنیم؛ مستندی که به دنبال پیشگیری است، یک ساختار را میطلبد و مستندی که درصدد به تصویر کشیدن عواقب یا درمان اعتیاد است، باید فضا و فرم دیگری داشته باشد. درمجموع به این دلیل که قالب مستند به بررسی و واکاوی دقیق و جامع مصداقهای عینی میپردازد و مخاطب با آن راحتتر ارتباط برقرار میکند، قالب بهتری برای این حوزه محسوب میشود.
او یک مستند استاندارد و باکیفیت را اینگونه تشریح و اظهار میکند: «نخستین ویژگی یک مستند خوب و تاثیرگذار، بهرهگیری از پشتوانه تحقیقی و پژوهشی مستدل و معتبر است. همچنین یک مستند خوب باید ساختار دراماتیک غنی و قوی داشته و اجزایش مانند زنجیری به یکدیگر متصل باشد. به نظر من مستندی در این حوزه موفق و ماندگار است که سه عنصر اساسی آن شامل تحقیق، کارگردانی و سوژه تکمیل بوده و از سوی دیگر این اجزا پیوستگی لازم را با یکدیگر داشته باشد.»
تهیهکننده برنامه شوک همچنین از نمایش تصاویر دلخراش و تکاندهنده در مستندهای اجتماعی دفاع و دراینباره اظهار میکند: درست است در برخی مستندها، فضایی تلخ، سیاه و دلخراش به تصویر کشیده میشود، اما به نظرم این کار ضروری است؛ چراکه مانند یک واکسن عمل میکند ـ ممکن است تا حدودی دردناک باشد، اما در نهایت تاثیر مثبتی بجا خواهد گذاشت. به هرحال، این وظیفه اجتماعی ما مستندسازان است که به بیان معضلات و آسیبهای اجتماعی بپردازیم و این رسالت بر دوش همه ماست. آن دسته از منتقدانی که به تلخی زیاد اینگونه آثار اعتراض میکنند، به یاد داشته باشند ممکن است همان بلایی که سر بیماری ایدز آمد و به دلیل برخی خط قرمزها در این خصوص کمتر اطلاعرسانی شد، در بحث اعتیاد هم تکرار شود. برای مقابله با این آسیبهای اجتماعی، چارهای جز اطلاعرسانی و هشدار دادن به مردم نداریم.
او با اشاره به عملکرد مثبت رسانه ملی در این حوزه میگوید: خوشبختانه تلویزیون بخصوص در چند سال گذشته، توجه ویژهای به این موضوع داشته و با پخش برنامههای متعدد، گامهای بلندی برداشته است. عملکرد تلویزیون در این سالها کاملا رو به رشد بوده و این به دلیل رویکرد روشن و آیندهنگرانه مسئولان و مدیران این سازمان است. مدیران، دست مستندسازان را باز گذاشتهاند تا آثار خود را بسازند و این فضای مثبت برای همه ما ارزشمند است، البته نباید فراموش کنیم ریشهکنی اعتیاد، نیازمند زنجیرهای از کارهای فرهنگی است و سایر نهادها و سازمانهای دولتی و خصوصی هم باید تلویزیون را در رسیدن به این هدف یاری کنند.
نمایش بیواسطه واقعیت
«روبان قرمز» یکی از برنامههایی است که قسمتهایی از آن به شکلی مستقیم و تاثیرگذار به بررسی معضل اعتیاد در کشور میپردازد. گفتوگو با معتادانی که شرایط جسمانی و روحی وخیمی دارند، یکی از بخشهای اصلی این برنامه است.
آزیتا رصافی، تهیهکننده برنامه روبان قرمز درباره نقش رسانه در مقابله با اعتیاد میگوید: فکر میکنم که یکی از دلایل اصلی گسترش و شیوع مصرف انواع موادمخدر در کشور، آگاه نبودن مردم نسبت به عواقب و پیامدهای آن است. بسیاری از مردم اطلاعات کمی در این خصوص دارند و همین مساله موجب شده به آسانی در دام اعتیاد گرفتار شوند. در این میان، این وظیفه رسانهها و بویژه تلویزیون است که با تولید و پخش برنامههای متنوع نسبت به آگاهیبخشی به اقشار مختلف مردم اقدام کنند.
وی با اشاره به عملکرد رسانه ملی در مقابله با اعتیاد میافزاید: هنگام ساخت برنامه روبان قرمز فکر میکردم مسئولان و مدیران تلویزیون ممکن است برخی صحنههای تلخ و دردناک این مستند را حذف کنند و به همین دلیل شخصا بخشهایی از آن را حذف کردم، اما برایم جالب بود این برنامه به صورت کامل از تلویزیون پخش شد و مسئولان سازمان حتی یک سکانس از این مستند را هم حذف نکردند. بیشک این یک قدم بزرگ و رو به جلو برای تلویزیون است و نشان میدهد تابوی اعتیاد دیگر کاملا شکسته شده است. این را باید به فال نیک گرفت.
رصافی با اشاره به تاثیرگذاری وسیع برنامههای تلویزیونی در کاهش مصرف موادمخدر در کشور تصریح میکند: تلویزیون مخاطبان وسیعی دارد و پخش اینگونه برنامهها در قالب آثار مختلف نمایشی، ترکیبی و مستند میتواند به اطلاعرسانی و فرهنگسازی در این زمینه کمک زیادی کند. از سوی دیگر، اینگونه برنامهها در کنار اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به مردم در پیشگیری از اعتیاد نیز نقش مهمی داشته و میتواند مانع از شکلگیری آن شود.
این تهیهکننده ادامه میدهد: به نظرم از آنجا که برنامههای مستند واقعیتها و معضلات اجتماعی از جمله اعتیاد را به شکلی عریان و بیواسطه به تصویر میکشد، در مقایسه با برنامههای ترکیبی و گفتوگومحور تاثیرگذاری به مراتب بیشتری هم دارد. از سوی دیگر، برنامههای نمایشی هم به دلیل مخاطبان وسیعتری که دارد، بیشتر از آثار مستند میتواند در این حوزه راهگشا باشد، اما در مجموع ساخت و پخش تمام این قالبها در کنار هم میتواند مجموعهای هدفمند و موثر را برای مقابله تلویزیون با اعتیاد تشکیل دهد.
اما در این میان برخی کارشناسان معتقدند پخش تصاویر دلخراش و بیش از حد تکاندهنده و تلخ از وضع معتادان ممکن است تاثیرات منفی و ناخوشایندی را بر مخاطبان بگذارد. تهیهکننده برنامه روبان قرمز در اینباره میگوید: این تلخیها درواقع یک هشدار به مردم است. به نظرم نشان دادن و به تصویر کشیدن واقعیتها هرچقدر هم دردناک و تلخ، موجب میشود مردم به شکلی بیواسطه با آن روبهرو شده و این قدرت تاثیرگذاری برنامه را هم افزایش میدهد. هیچ اشکالی ندارد با نشان دادن این تصاویر تلخ، عواقب خطرناک اعتیاد را برای مردم تشریح کنیم. اعتقادم این است این مسائل باید گفته شود، اما تلویزیون میتواند با چینش متنوع برنامهها به نوعی در این زمینه تعادل ایجاد کند یا با در نظر گرفتن محدودیت سنی برای اینگونه برنامهها، از تاثیرات منفی احتمالی آنها بر بخشهایی از مخاطبان بکاهد.
تلویزیون، موثرترین رسانه
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران نیز با تاکید بر نقش رسانهها در کاهش مصرف موادمخدر میگوید: نقش رسانهها در این زمینه بسیار مهم است؛ زیرا رسانهها چشم و گوش مسئولان هستند. مسئولان باید از نظرات مردم و کارشناسان به طور دقیق باخبر شوند تا درست برنامهریزی و عمل کنند.
دکتر مصطفی اقلیما ادامه میدهد: به طور کلی در میان انواع رسانههای دیداری و شنیداری، تلویزیون بهترین ابزار و رسانه برای فرهنگسازی و مقابله با معضل اعتیاد است. این برتری تلویزیون ناشی از بهرهگیری این رسانه از ابزار تصویر است که برنامههای آن را برای مخاطب باورپذیرتر میکند. به همین دلیل، تلویزیون در صورت تولید و پخش برنامههای مناسب و باکیفیت، نقش زیادی در کاهش مصرف موادمخدر در کشور خواهد داشت.
وی میافزاید: البته باید توجه داشت این رسانه در صورتی تاثیرگذار خواهد بود که به صورت مستمر و در طول سال برنامههای دائمی را در این حوزه پخش کند، به صرف پخش مقطعی یک برنامه نمیتوان انتظار تغییری در این حوزه داشت. تاثیرات بلندمدت و دائمی، زمانی در این حوزه به وجود میآید که فعالیت رسانهها شکلی پیوسته به خود بگیرد.
عضو شورای آسیبهای اجتماعی تهران، ساختار و محتوای برنامهها را عامل دیگری در تاثیرگذاری آنها میداند و اظهار میکند: برای ساخت برنامههای مفید و سازنده در این حوزه حتما نیازی به صرف هزینههای هنگفت و بهکارگیری امکاناتی ویژه نیست. برنامههایی میتواند در زمینه اعتیاد کارساز باشد که از یک سو خود معتادان و از سوی دیگر متخصصان، کارشناسان و مددکاران اجتماعی که به صورت عملی در این حوزه کار کرده و با این مشکل دست و پنجه نرم کردهاند و همچنین مسئولان اجرایی کشور در آن حضور داشته باشند.
این محقق و مددکار اجتماعی میافزاید: اینکه یک معتاد در برنامهای تلویزیونی حضور یافته و به شکلی یکطرفه به بیان مشکلاتش بپردازد، کافی نیست. کمتر کسی از نصیحت خوشش میآید و آدمها بیش از نصیحت، نیازمند درک شدن هستند. به همین دلیل صحبتهای یکطرفه درخصوص این مشکل تاثیر چندانی بر مخاطب ندارد و اینگونه برنامهها زمانی تاثیرگذار خواهد بود که شرایط واقعی زندگی معتادان به تصویر کشیده شود.
هرچند وجود اختلافنظر و عقیده در میان کارشناسان و برنامهسازان پیرامون ساختار و محتوای برنامههای تلویزیونی، امری طبیعی به نظر میرسد، اما هیچیک از آنها منکر نقش و تاثیر این رسانه در فرهنگسازی و مقابله با اعتیاد در جامعه نیستند؛ رسالتی که تلویزیون هم تاکید ویژهای بر آن دارد.