من توسط ایوان‌بوگانیکف روس کشف شدم و ده سال قبل در تیم ملی نوجوانان شاگرد این مربی روس بودم. اگر طرح استعدادیابی به درستی اجرا نشده بود قطعا موفقیت‌های امروزی رقم نمی‌خورد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، درخشش خیره‌کننده در میدان‌های جهانی و عبور از سد غول‌های والیبال جهان، والیبالیست‌های ایرانی را به صدر خبرها برده، اما اتفاق مهم‌تر موفقیت جهانی یک رشته گروهی در ورزش ایران است.

از این رو کار بزرگ شاگردان خولیو ولاسکو در لیگ جهانی و مسابقه‌های بین قاره‌ای به این زودی‌ها از ذهن مردم پاک نخواهد شد. محمد موسوی که اکنون به عنوان یکی از مدافعان روی تور برجسته جهان شناخته می‌شود و عنوان بهترین مدافع لیگ جهانی را یدک می‌کشد، در گفت‌وگو با جام‌جم درباره رمز و راز موفقیت تیم ملی والیبال صحبت می‌کند و از بالا رفتن انتظار عموم از والیبال می‌گوید.

ورزش ایران برای اولین بار در یک رشته گروهی به موفقیت جهانی رسیده است. با توجه به این‌که ورزشکاران ایرانی عموما با فرهنگ انجام دادن کار گروهی بیگانه هستند، چه عواملی باعث شد تا تیم ملی والیبال سنت‌شکنی کند؟

برای پیدا کردن دلیل این ماجرا باید به حدود 20 سال قبل برگردیم. فکر می‌کنم کارهای پایه‌ای که از دوران ریاست آقای یزدانی‌خرم در فدراسیون والیبال انجام شد یکی از دلایل اصلی این موفقیت بوده است. خود من و بسیاری از بازیکنان فعلی تیم ملی محصول کارهای پایه‌ای فدراسیون محسوب می‌شویم و نباید فراموش کنیم در این زمینه کارهای بزرگی انجام شده است.

من توسط ایوان‌بوگانیکف روس کشف شدم و ده سال قبل در تیم ملی نوجوانان شاگرد این مربی روس بودم. اگر طرح استعدادیابی به درستی اجرا نشده بود قطعا موفقیت‌های امروزی رقم نمی‌خورد. به طور کلی مدیریت، استعدادهای ناب و مربیان زحمتکش و انگیزه بازیکنان فعلی تیم ملی برای پشت سر گذاشتن تمرینات سنگین،فضای والیبال ایران را عوض کرده است.

پیش از آغاز لیگ جهانی والیبال با کمبود بازی تدارکاتی دست و پنجه نرم می‌کردیم، اما حالا تیم‌های درجه یک جهان مثل ایتالیا و روسیه درخواست بازی‌دوستانه با تیم ملی ایران را مطرح کرده‌اند. حدود یک ماه دیگر مسابقات سه جانبه‌ای در روسیه برگزار می‌شود که ما یکی از تیم‌های شرکت‌کننده هستیم و این برای ما یک دستاورد بزرگ است.

قبلا همین تیم‌ها درخواست ما برای انجام بازی دوستانه را رد می‌کردند. با این حساب مشکل نداشتن بازی تدارکاتی هم در حال حل‌شدن است. همین عوامل باعث می‌شود یک تیم نتیجه بگیرد.

ولاسکو در این موفقیت‌ها چه نقشی ایفا کرد؟

موفقیت‌هایی که در این دو سال حاصل شده را مدیون کارهای زیربنایی و بلندمدتی هستیم که از 15 سال پیش و با ورود مربیان خارجی به والیبال ایران شروع شد. در این سال‌ها یک مربی کوبایی که نامش را فراموش کرده‌ام، ست‌کوویچ، پارک کی‌وون و گائیچ هر یک به سهم خودشان در پیشرفت والیبال ایران تاثیرگذار بوده‌اند و به نظرم در دوره ولاسکو ثمره این تلاش‌ها و کارهای زیر بنایی به بار نشست. همین تیم ملی فعلی تلفیقی از بازیکنان چهار نسل والیبال ایران است. بازیکنانی مثل فرهاد ظریف و سعید معروف و میرزاجانپور که به عنوان پدیده جدید والیبال ایران شناخته می‌شود، هر کدام به یک نسل خاص تعلق دارند. الان بازیکنی در اردوی تیم ملی داریم که با بازیکن قدیمی تیم 14 سال اختلاف سنی دارد و این نشان می‌دهد والیبال ایران در تمام این سال‌ها به دنبال سازندگی بوده، اما عموم مردم فقط تیم منسجمی را که در برهه فعلی داریم، می‌بینند.

اگر یک مربی ایرانی به جای ولاسکو، سرمربی تیم ملی بود می‌توانست برنامه‌های درازمدت را به نتیجه برساند؟

ولاسکو در درجه اول تغییر بزرگی در باور بچه‌های تیم ملی و در دراز مدت در باور اهالی والیبال ایجاد کرد. او به ما آموخت که با تمرینات منظم و تلاش و پشتکار می‌توانیم در برابر تیم‌های بزرگ دنیا بایستیم و در قدم بعدی به‌واسطه ارتباط‌های خوبی که با بزرگان والیبال دنیا داشت توانست تیم ملی ایران را به این تیم‌ها نزدیک کند. ولاسکو در این مدت خیلی روی ذهن بچه‌های تیم ملی کار کرد تا به آنها تفهیم کند می‌توانند در جمع برترین‌های دنیا قرار بگیرند. نمی‌توانم بگویم اگر مربی ایرانی جای ولاسکو بود به این موفقیت‌ها نمی‌رسیدیم چون والیبال ایران به حدی رسیده بود که باید فراتر از آسیا بازی می‌کرد، اما شاید مربی بزرگ دیگری هم جای ولاسکو بود والیبال ایران را به سطح بالاتری می‌رساند. برای والیبال ایران این یک نیاز بود که مربی با دانش خارجی بیاید و هدایت تیم ملی را در دست بگیرد.

لیگ پویای والیبال ایران و بازیکنانی که از دل لیگ به تیم ملی معرفی می‌شوند هم در این موفقیت‌ها نقش پررنگی ایفا کرده‌اند؟

البته که بهترین مربیان دنیا هم برای پیدا کردن ایده‌هایشان به ابزارهای قوی که همان بازیکن و امکانات است نیاز دارند. در برهه فعلی، والیبال ایران به سطحی رسیده که هر سال یکسری بازیکن جوان و با انگیزه را معرفی می‌کند و دست ولاسکو از این نظر باز است. شاید هیچ تیمی در دنیا مثل ایران نمی‌تواند به آسانی بازیکنان جدید را جانشین بازیکنان بزرگ کند. والیبال ایتالیا نمونه روشن ادعای من است. ایتالیایی‌ها معمولا چند سال طول می‌کشد تا بتوانند جای خالی بازیکنان بزرگشان را پر کنند، اما شما دیدید که جای خالی علیرضا نادی که کاپیتان و بازیکن تاثیرگذار تیم ملی بود در کوتاه‌ترین زمان ممکن پر شد. در همین بازی با آمریکا که من مصدوم شدم عده‌ای تصور می‌کردند تیم ملی بدون موسوی تسلیم می‌شود، اما دیدید که بازیکنان دیگر براحتی جای خالی مرا پر کردند و در نهایت موفق شدیم با یک بازی تاریخی آمریکا را ببریم.

البته باید قبول کنیم که ولاسکو از نظر فنی سطح والیبال ایران را چند پله بالا برد. تمرینات ولاسکو چه قدر برای بازیکنان تیم ملی تازگی داشت؟

تمرینات ولاسکو به شکل عجیبی شبیه مسابقه است، اما با ریتم بالا. به این شکل که مثلا اگر در شرایط مسابقه هر 30 ثانیه یک توپ روی زمین می‌خوابد در شرایط تمرین هر 5 ثانیه باید یک توپ به امتیاز تبدیل شود و بلافاصله سرویس بعدی زده می‌شود. ولاسکو با این تمرینات ما را در شرایط پرفشار مسابقه قرار می‌دهد و بازیکنان از نظر ذهنی عادت می‌کنند که در کمترین زمان ممکن بهترین تصمیم را بگیرند. قبل از ولاسکو به شیوه تمرینی گائیچ و معدنی خو گرفته بودیم و به همین دلیل برایمان دشوار بود که با شرایط جدید کنار بیاییم. اما هر چه از مدت زمان حضور ولاسکو در تیم ملی گذشت عملکرد بچه‌ها بهتر شد. خود من در اولین بازی‌های تیم ملی با رهبری ولاسکو یک بازیکن معمولی بودم، اما بعدها عملکردم بهتر شد تا این‌که بالاخره در لیگ جهانی به عنوان بهترین مدافع جهان معرفی شدم.

ظاهرا ولاسکو در بازیخوانی هم تبحر ویژه‌ای دارد؟

وظیفه بازیخوانی به عهده سیچلو، دستیار ایتالیایی ولاسکو است. او یک بازیخوان قهار و حرفه‌ای است و برای هر امتیاز و هر سرویس در تمام مناطق زمین برنامه‌ریزی می‌کند. سیچلو در جریان بازی به مدافعان وسط می‌گوید که مهاجم حریف کدام منطقه زمین را هدف قرار داده و به شکل عجیبی پیش‌بینی‌هایش درست از آب در می‌آید. ولاسکو را یک روان‌شناس خبره می‌دانم که با شگردهای خاص به بازیکنان انگیزه می‌دهد. او از خصوصیات اخلاقی و ذهنی تمام بازیکنان اطلاعات کاملی دارد و می‌داند با هر بازیکن چه برخوردی داشته باشد. مربیان بزرگ و حرفه‌ای معمولا استاد برقرار کردن ارتباط با بازیکنان‌شان هستند، اما فکر می‌کنم ولاسکو از این نظر سرآمد است. ما از ولاسکو آموخته‌ایم که در برابر تیم‌های کوچک و بزرگ بجنگیم و برنده باشیم. ولاسکو به ما می‌گوید جنگ و دعواها را بگذارید برای من و خودتان فقط روی بازی تمرکز کنید. او با شگردهای خاص خودش روحیه جنگندگی و شکست‌ناپذیری را به بازیکنان تیم ملی القا کرده است.

برد تاریخی در برابر آمریکا هم با القای چنین تفکری رقم خورد؟

دقیقا. معمولا در رویارویی با تیم ملی آمریکا بچه‌های ما بیش از حد به آمریکایی‌ها احترام می‌گذاشتند و می‌توانم بگویم همیشه مقابل آنها ماخوذ به حیا بودیم. شاید فکر می‌کردیم آنها خیلی خارق‌العاده‌اند و از یک دنیای دیگر آمده‌اند، اما ولاسکو قبل از بازی با آمریکا دائما انگیزه بچه‌ها را بالا می‌برد. او به ما می‌گفت آمریکا تیم بزرگی است، اما می‌توانیم آنها را شکست بدهیم. ولاسکو از ما خواست با جسارت بیشتری مقابل آمریکایی‌ها بازی کنیم.

قبل از شروع لیگ جهانی 2013 که نقطه شروع پیشرفت خیره‌کننده والیبال ایران بود، چه تصوری از غول‌های والیبال دنیا داشتی؟

مطمئن بودم که زنگ تفریح روسیه و کوبا و ایتالیا و سایر تیم‌ها نمی‌شویم. قبل از شروع مسابقات بارها در مصاحبه‌هایم گفته بودم که هر تیمی می‌خواهد ما را ببرد،باید زحمت بکشد. به بچه‌های تیم ملی هم گفته بودم که ارائه بازی خوب، رویای ما نیست و اگر می‌خواهیم در والیبال دنیا عرض اندام کنیم باید مقابل تیم‌های بزرگ برنده باشیم. البته اغلب بچه‌ها چنین تفکری داشتند. والیبال یک رشته انفرادی نیست که یک نفر به تنهایی نتیجه را رقم بزند. زمانی که تمام تیم باور داشته باشند که می‌توانند ببرند، نتیجه حاصل می‌شود. وقتی در اولین بازی مقابل صربستان، مسابقه را با اختلاف ناچیز باختیم به این باور رسیدیم که می‌توانیم در برابر تیم‌های بزرگ دنیا برنده شویم. در بازی دوم مقابل روسیه هم شرایط به گونه‌ای بود که می‌توانستیم ببریم، اما در نهایت باختیم. در همان بازی همگی به این باور رسیدیم که مقابل هر تیمی و هر کجا می‌توانیم برنده باشیم.

از رویارویی با بازیکنان اسم و رسم دار واهمه نداشتی؟

شخصا از رویارویی با غول‌های والیبال دنیا لذت می‌برم. معمولا برای رویارویی با بازیکنان همسطح یا پایین‌تر از خودم انگیزه چندانی ندارم و به همین دلیل قبل از شروع مسابقات خیلی دوست داشتم با بازیکنان سرشناس ایتالیا، روسیه و کوبا بازی کنم. وقتی داخل رختکن بودیم برای شروع بازی لحظه شماری می‌کردم. اگر قرار بود از بازیکنی هراس داشته باشم قبل از ورود به زمین بازنده بودم.

راز اتحاد و همدلی بین بازیکنان تیم ملی در چه مسائلی نهفته است؟

ولاسکو در رفاقتی که بین بچه‌ها شکل گرفته نقش پررنگی داشته است. تمام بچه‌های تیم ملی در بیرون از زمین مسابقه هم دوستان خوبی برای یکدیگر هستند. زمانی که عروسی یکی از بچه‌ها باشد همه با جان و دل و نه از سر ناچاری در مراسم حاضر می‌شوند و خیلی خوش می‌گذرد. می‌توانم بگویم مثل یک خانواده هستیم. تیمی نیستیم که بازیکنان آن با هم دعوا و اختلاف داشته باشند. شاید در دوره‌های قبلی رفاقت و همدلی بین بازیکنان در حد شعار بوده، اما این بار همه ما حقیقتا با هم دوست هستیم. در مسابقات بین‌المللی تمام بازیکنان ذخیره دائما بازیکنان داخل زمین را با جان و دل تشویق می‌کنند و شما نمونه این کارها را در هیچ کدام از رشته‌های گروهی نمی‌بینید. باید بگویم ما نسل خوش شانسی هستیم که در این برهه والیبالیست شدیم. ما و خیلی از بازیکنان تیم ملی، والیبال را با ایوان بوگانیکف بزرگ شروع کردیم و در این ده سال تمام پازل‌ها کنار هم چیده شد تا به موفقیت امروزی برسیم. خولیو ولاسکو آخرین قطعه این پازل است که آمده ریزی‌کاری‌های والیبال و فوت آخر را به ما تعلیم بدهد. حدود سه سال پیش هم با نتیجه 3 بر 2 به ایتالیا باختیم و اگر همین ریزه‌کاری‌ها را بلد بودیم این تیم را می‌بردیم. کسب 80 درصد از موفقیت در هر عرصه‌ای با تمرین و پشتکار حاصل می‌شود، اما مهم 20 درصد بقیه است که با کمک گرفتن از یک مربی بزرگ و بین‌المللی امکان‌پذیر می‌شود. قبلا با اشتباهات کوچک بازی‌های بزرگ را می‌باختیم، اما حالا این اشتباهات به حداقل رسیده است.

انتظار کسب عنوان چهارمی در مسابقات جام بین قاره‌ای را داشتی؟

نتیجه خوبی بود، اما به نظرم ما می‌توانستیم از این هم بهتر عمل کنیم و جزو سه تیم برتر مسابقات قرار بگیریم. چهار تیم اول دنیا در این مسابقات حضور داشتند و ما فکر می‌کردیم بتوانیم با سه برد روی سکو برویم اما چون رده‌بندی تیم‌ها بر اساس امتیاز انجام شد، ایتالیا که به ما باخته بود بالاتر از تیم ملی ایران قرار گرفت و سوم شد. به نظرم اگر یک گیم کمتر به ایتالیا و آمریکا می‌دادیم یا یک گیم بیشتر از برزیل می‌گرفتیم می‌توانستیم جزو سه تیم اول باشیم. همان‌طور که ولاسکو هم اعلام کرده والیبالیست‌های ایرانی هنوز هم مشغول یادگیری هستند و مطمئنا در سال‌های آینده نتیجه حضور مکرر تیم ملی در میدان‌های جهانی و رویارویی با تیم‌های بزرگ جهان مشخص خواهد شد.

بردن دوباره ایتالیا برایت غیرمنتظره نبود؟

به هر حال خود ولاسکو از برخوردهایی که سال‌های گذشته با او در ایتالیا شده بود، ناراحت به نظر می‌رسید و به نوعی این دیدار برای ما حیثیتی بود. به خاطر ولاسکو دوست داشتیم این بازی را ببریم. بعد از این‌که بازی تمام شد، ولاسکو از تک‌تک بازیکنان تشکر کرد و گفت ممنونم که توانستید این کار را انجام دهید و مرا سربلند کردید. مطمئن باشید اگر باز هم با ایتالیا بازی کنیم آنها را می‌بریم.

ظاهرا بازیکنان تیم ملی با افکار عمومی همسو شده‌اند و آنها هم از خودشان انتظار بیشتری دارند.

واقعیت این است که انتظار مسئولان ورزش و عموم مردم از تیم ملی والیبال بسیار و بشدت بالا رفته و این شرایط استرس و فشار بیشتری را به ما وارد می‌کند. ما تا چند سال پیش به زحمت مقام چهارم آسیا را کسب می‌کردیم، اما حالا مردم در کوچه و خیابان به ما می‌گویند چرا برزیل را نبردید؟! البته بالا رفتن سطح انتظارها انگیزه ما را هم بیشتر می‌کند تا با قدرت بیشتری به کارمان ادامه بدهیم و برای کسب موفقیت‌های بیشتر تلاش کنیم. شاید به همین دلیل باشد که توقع خود بچه‌ها هم به نوعی بالا رفته است.

ممکن است والیبال ایران یک روز با رهبری ولاسکو قهرمان لیگ جهانی شود؟

اگر روند فعلی ادامه داشته باشد و بچه‌ها انگیزه لازم برای ایستادن مقابل ابرقدرت‌های والیبال را داشته باشند خیلی خوش‌بین هستم که والیبال هم یک روز مدال جهانی بگیرد. از بین تیم‌های بزرگ جهان فقط روسیه و برزیل از ایران شکست نخورده اند اما مطمئنا یک روز هم نوبت باخت آنها به ایران می‌رسد. شخصا به آینده خیلی امیدوارم و مطمئنا یک روز می‌توانیم در والیبال مدال جهانی بگیریم. ولاسکو در ابتدای ورودش به ایران به ما گفت که شما توانایی این را دارید که بین 10 تیم برتر جهان قرار بگیرید، اما حالا او هم انتظاراتش بیشتر شده و معتقد است می‌توانیم یکی از چهار تیم برتر دنیا باشیم. باور کنید اگر 5 سال قبل به مصاف تیم‌های بزرگ جهان می‌رفتیم امروز بین سه تیم برتر جهان قرار داشتیم. می‌خواهم بگویم بچه‌ها باید به این خودباوری برسند که می‌توانیم روسیه و برزیل را هم ببریم و این خودباوری با انجام دیدارهای تدارکاتی با این تیم‌ها ایجاد می‌شود.

نمی خواهی یک روز در تیم‌های مطرح خارجی بازی کنی؟

بدم نمی‌آید در یکی از لیگ‌های سطح اول دنیا بازی کنم اما واقعیت این است که پیشنهاد چشمگیری نداشتم و به همین دلیل با تیم‌های داخلی قرارداد بستم. پس از لیگ جهانی سال قبل، دو پیشنهاد داشتم که تیم‌های هشتم به پایین لیگA1 ایتالیا بودند و شرایط تیمی بسیار خوبی نداشتند،‌ اما پس از بررسی شرایط به این نتیجه رسیدم که شاید نتوانم کارایی‌ام را در این تیم‌ها ارائه دهم. به همین دلیل با تیم متین ورامین قرارداد بستم.

سقف آرزوهای محمد موسوی کجاست؟

خیلی دوست داشتم یک روز بهترین مدافع دنیا شوم که در لیگ جهانی والیبال به این افتخار رسیدم. البته در مسابقات باشگاه‌های جهان یک بار به عنوان بهترین مدافع انتخاب شده بودم، اما بهترین مدافع‌شدن با پیراهن تیم ملی ارزش به مراتب بالاتری دارد. تنها آرزویی که برایم باقی مانده این است که یک روز با تیم ملی در المپیک بازی کنم و تیم ملی هم به جمع چهار تیم اول المپیک راه پیدا کند.

البته از این به بعد باید بدون فرهاد ظریف به مصاف غول‌های والیبال دنیا برویم. غیبت او کارمان را دشوار نمی‌کند؟

خداحافظی فرهاد ظریف همه ما را غافلگیر کرد و اصلا انتظار چنین اتفاقی را نداشتیم. فرهاد در حالی از دنیای والیبال خداحافظی کرد که در اوج به سر می‌برد و ترجیح داد در اوج خداحافظی کند. البته خیلی به او اصرار کردم که خداحافظی نکند، اما او تصمیمش را گرفته بود و به خاطر شرایطی که داشت، تصمیم گرفت دیگر تیم ملی را همراهی نکند.

خودت به خداحافظی از والیبال فکر کرده‌ای؟

فعلا فقط به مدال جهانی فکر می‌کنم، اما مطمئن باشید اگر روزی احساس کنم بازیکنی می‌تواند برای تیم ملی از من مفیدتر باشد مثل فرهاد ظریف، بدون سر و صدا چهار گوشه زمین را می‌بوسم و می‌روم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار