به گفته دکتر نخعی، تهران 15 ﺳﺎل ﭘﯿﺶ از داﻧﺸﻤﻨﺪان ھﺴﺘﻪ‌ای آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ھﺴﺘﻪ‌ای اﯾﺮان را ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ اﻣﺎ وزارت دﻓﺎع آﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮐﺮد ﭼﻮن ﻧﻤﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﯾﮕﺎﻧﻪ اھﺮم ﻓﺸﺎرش ﺑﺮ اﯾﺮان در پرونده هسته‌ای از دﺳﺖ ﺑﺮود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،دکتر «بهراد نخعی» دانشمند ایرانی الاصل آمریکایی، دکترای مهندسی اتمی از دانشگاه تنسی آمریکا دارد. وی سابقه زیادی در زمینه تدریس و کار اجرایی در نیروگاه‌های هسته‌ای آمریکا داشته و هم اکنون حدود پنج سال است که بازنشسته شده و وقت خود را به فعالیت در زمینه مسائل اجتماعی و تبلیغ در خصوص استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای اختصاص داده است.

به گفته دکتر نخعی، تهران 15 ﺳﺎل ﭘﯿﺶ از داﻧﺸﻤﻨﺪان ھﺴﺘﻪ‌ای آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ھﺴﺘﻪ‌ای اﯾﺮان را ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﻨﺪ اﻣﺎ وزارت دﻓﺎع آﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮐﺮد ﭼﻮن ﻧﻤﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﯾﮕﺎﻧﻪ اھﺮم ﻓﺸﺎرش ﺑﺮ اﯾﺮان در پرونده هسته‌ای از دﺳﺖ ﺑﺮود.

در ﺳﺎل ۱۹۹۸، در دوﻟﺖ ﮐﻠﯿﻨﺘﻮن، وزارت دﻓﺎع آمریکا ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎدن ﮔﺮوھﯽ ﻣﺘﺸﮑﻞ از داﻧﺸﻤﻨﺪان ھﺴﺘﻪ‌ای ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﯾﺮان ﺑﺮای ﺑﺎزرﺳﯽ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ھﺴﺘﻪ‌ای اﯾﻦ ﮐﺸﻮر را وﺗﻮ ﮐﺮد. ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ بهراد نخعی داﻧﺸﻤﻨﺪ ھﺴﺘﻪ‌ای ﮐﻪ ﻗﺮار ﺑﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اﯾﻦ ﺳﻔﺮ را ﺗﺮﺗﯿﺐ دھﺪ، اﯾﻦ دﻋﻮت از ﺟﺎﻧﺐ اﯾﺮان ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد. ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ دکتر نخعی، ﭘﻨﺘﺎﮔﻮن ﺑﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ داﻧﺸﻤﻨﺪ را ھﻢ ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺧﻮد در اﯾﻦ ﮔﺮوه ﺑﮕﻨﺠﺎﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻓﺮﺳﺘﺎدن ھﯿﺌﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﺘﺸﮑﻞ از داﻧﺸﻤﻨﺪان ھﺴﺘﻪ‌ای ﺑﻪ اﯾﺮان ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮐﺮد.

سوال: آقای نخعی شما به عنوان یک متخصص فنی مسائل هسته‌ای و به عنوان کسی که مسائل سیاسی مرتبط با مساله هسته‌ای ایران را دنبال کرده است، لطفا توضیحی از روند کلی مساله هسته‌ای ایران بفرمایید. بحث‌های زیادی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران در داخل و خارج از کشور وجود دارد که برای مثال گفته می شود کشوری که ذخایر عظیم انرژی دارد چرا به دنبال برنامه هسته‌ای است. این صحبت‌ها در حالی مطرح می‌شود که اصلا برنامه هسته‌ای ایران قبل از انقلاب و با تبلیغات خود غربی‌ها کلید خورد پس این مساله که دسترسی ایران به منابع انرژی بهانه موجهی توسط غربی‌ها برای جلوگیری و تشکیک در برنامه هسته‌ای ایران نیست و باید دلیل مشخص‌تری از این بحث‌ها برای مقابله غرب با برنامه هسته‌ای ايران وجود داشته باشد.

دکتر نخعی: در اوسط دهه 60 میلادی جمعیت ما رو به افزایش بود. مساله افزایش جمعیت مساله‌ای نبود که تنها ایران با آن مواجه باشد بلکه مساله‌ای بود که دنیا با آن مواجه بود. در سال ۱۸۵۰ جمعیت جهان از یک میلیارد نفر گذشت و بعد از گذشت صد سال این جمعیت به دو میلیارد نفر رسید این زمانی بود که برق نقش کلیدی را در زندگی مردم بازی می‌کرد.

به خاطر می آورم زمانی که ما در ایران زندگي مي‌کرديم و کوچک بودیم شب‌ها چراغ نفتی روشن می‌کردیم و درس می‌خواندیم، در آن زمان مردم با چراغ نفتی غذا درست می‌کردند. با افزایش جمعیت مصرف انرزی هم شدت گرفت. از سال ۱۸۵۰ تا سال ۱۹۵۰ که صد سال طول کشید تا یک میلیارد نفر به جمعیت جهان اضافه شود ولی از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۶۲ یعنی دوازده سال یک میلیارد نفر دیگر به جمعیت جهان اضافه شد. این جمعیت در ابتدای سال دو هزار هفت میلیارد و در حال حاظر به چیزی حدود هشت میلیارد نفر رسید. با افزایش جمعیت و مدرن شدن زندگی در جهان برق از یک کالای لوکس به یکی از نیازهای اولیه انسان تبدیل شد. چند سال پیش که در نیویورک برق‌ها قطع شد مردم بیرون خیابان‌ها مانده بودند چون حتی قفل خیلی از خانه‌ها برقی بود و مردم حتی وارد خانه خودشان بشوند تازه اگر حتی می توانستند وارد خانه بشوند اگر می‌خواستند از آب استفاده کنند این آب را می بایست پمپ‌های برقی به طبقات مختلف منتقل می کردند.

سوخت‌های فسیلی در دنیا دیگر به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیاز مردم باشد و مضاف بر آن به شدت موجب آلودگی محیط زیست می شود.

در دنیا دو نوع منبع انرژی وجود دارد نوع اول منابع انرژی نرم مانند انرژی خورشیدی و انرژی باد است و منبع انرژی دیگر منبع انرژی سخت مانند سوخت‌های فسیلی و انرژی هسته‌ای است.

آمریکا اولین حامی غنی‌سازی در ایران بود

زمانی که برنامه هسته‌ای ایران در حال شکل‌گیری بود هدف این بود که حدود 20 هزار مگاوات از انرژی مورد نیاز کشور توسط انرژی هسته‌ای تأمین شود. در آن زمان تنها درآمد ما از محل فروش نفت بود و اگر قرار بود که نفت به مصرف داخلی برسد دیگر امکان کسب درآمد و سرمایه‌گذاری آن از بین می‌رفت. با توجه به وجود معادن اورانیوم در ایران گزینه انرژی هسته‌ای گزینه مناسبی برای تامین نیاز صنعت کشور به نظر می‌رسید. آمریکایی‌ها علاوه بر تشویق زیادی که در خصوص ایجاد برنامه هسته‌ای در ایران می‌کردند به شدت از غنی سازی اورانیوم در ایران حمایت می‌کردند تا بتوانند با استفاده از غنی‌سازی صورت گرفته در ایران مشتری‌هایی را در جهان برای اورانیوم غنی شده در ایران پیدا کنند و آن را به دنیا بفروشند.

در آن زمان به دلیل مسائل سیاسی که وجود داشت آمریکا امکان این را نداشت که خود غنی‌سازی کند و اورانیوم غنی‌شده را به کشورهای دیگر بفروشد به همین خاطر به دنبال این بود که بتواند این غنی‌سازی را در ایران انجام دهد و از طریق ایران آن را به کشورهای دیگر دنیا بفروشند. در آن زمان رییس مرکز مطالعات اتمی آمریکا که خانمی به نام "دیکسی لیری" بود به ایران سفر کرد تا بتوانند با فروش رآکتور اتمی به ایران، امکان غنی‌سازی را بررسی بکنند.

چهار دیدگاه درباره برنامه هسته‌ای پس از انقلاب/ایران برنامه غنی‌سازی مخفی نداشته است

بعد از آن انقلاب چهار دیدگاه در خصوص برنامه هسته‌ای وجود داشت. یک گروه معتقد بود که به هیچ وجه ایران نیازی به برنامه هسته‌ای ندارد. گروه دیگر اعلام می کرد که باید برنامه هسته‌ای داشته باشیم ولی این برنامه نباید هیچ جنبه نظامی داشته باشد. گروه سوم معتقد بود که ماباید برنامه کاملاً صلح‌آمیز داشته باشیم ولی باید تحقیقات در خصوص برنامه تسلیحاتی هسته‌ای داشته باشیم که در صورت نیاز به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای حرکت کنیم یعنی آن توانایی که در حال حاضر ۴۵ کشور در دنیا دارند و گروه آخر هم که به‌شدت کم‌تعداد بود می‌گفتند چون بقیه کشورها سلاح هسته‌ای دارند ما هم باید داشته باشیم که این گروه واقعا اهمیت چندانی نداشتد.

با این تفاسیر، ایران بعد از انقلاب تصمیم گرفت که اقدامات لازم را برای آغاز به‌کار رآکتورش انجام بدهد به خصوص رآکتور هایی که ایران به شرکت زیمنس آلمان به قیمت ۸۵۰ میلیون دلار سفارش داده بود و پول آن را پیش پرداخت کرده بود. ایران تماس گرفت برای ادامه پروژه. نمایندگان شرکت زیمنس به ایران آمدند ولی آمریکایی‌ها در زمان ریگان فشار آوردند و آنها را از ادامه همکاری با ایران منصرف کردند. در آن زمان ایران تصمیم گرفت با همکاری آژانس بین المللی انرژی اتمی تحقیقاتی را در زمینه غنی‌سازی آغاز کند ولی این بار هم آمریکایی‌ها بر خلاف مقرارت، آژانس را از ادامه همکاری با ایران منصرف کردند.

این ادعا که گفته می‌شود برنامه غنی‌سازی ایران مخفیانه بوده، نادرست است. اگر اين ادعا درست بود پس چطور آمريکايي‌ها در زمان ریگان به سازمان انرژی اتمی برای عدم همکاری با ایران در زمینه غنی‌سازی فشار آوردند؟ به اين دلیل که برنامه غنی‌سازی ایران آشکار بود و آمریکایی‌ها هم از آن اطلاع داشتند.

برنامه هسته‌ای ایران پس از فراز و نشیب‌های زیاد ادامه یافت و ایران با روس‌ها برای اتمام پروژه رآکتور اتمی بوشهر به توافق رسیدند و براساس توافقات صورت گرفته قرار بود که سوخت اول و دوم رآکتور بوشهر را روس‌ها تأمین کنند و پس از سپري‌شدن دوره ۲۴ ماهه مصرف سوخت در نیروگاه، روس‌ها سوخت را پس بگیرند و به کشورشان بازگردانند و سوخت جدید به ایران بدهند.

برنامه هسته‌ای ایران تا زمان دور اول ریاست جمهوری "بيل کلینتون" ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که فشار بر ایران شروع به افزایش کرد آمریکایی‌ها اعلام کردند که باید ایران برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند. این مسأله در زمانی بود که ایران در خصوص برنامه هسته‌ای اقدامات ابتدایی را انجام داده بود ولی هنوز تحقیقات دقیقی در این خصوص صورت نگرفته بود. طی این زمان به ایران فشار می آوردند که ایران نباید برنامه هسته‌ای داشته باشد و از طرف دیگر داشنمندان ایرانی رفته‌رفته براساس قوانین بین‌المللی دست آوردهای خود را در این زمینه افزایش می‌دادند.

خیال آمریکا با تخریب تأسیسات هسته‌ای ایران هم راحت نمی‌شود/ مشکل دانش هسته‌ای ایران است

اگر واقعاً خواست غربی‌ها جلوگیری از برنامه هسته‌ای ایران بود نفت ایران را تحریم نمی کردند و برعکس تحریم‌ها را برمی‌داشتند و انگیزه ایران را برای پیگیری برنامه هسته‌ای کم می‌کردند. شما می‌دانید که در زمان ریگان نفت ما را تحریم کردند و الان 30 و خرده‌ای سال است که با محرومیت نفتی مواجه هستیم. اگر واقعاً مشکل آن‌ها عدم دستیابی ما به برنامه هسته‌ای بود به هر شکلی می‌توانستند تحریم‌های نفتی را بردارند که ما نیازی به برنامه هسته‌ای نداشته باشیم، ولی این کار را نکردند. آنها می‌خواستند که ما نه بتوانیم نفت‌مان را بفروشیم و نه این برنامه هسته‌ای را داشته باشیم. پس مطالبات و رفتار آنها در قبال ایران صادقانه نبود.

خیال آمریکایی‌ها با متوقف‌شدن و یا حتی تخریب تأسیسات هسته‌ای ما راحت نمی‌شود. مسأله نانوایی نیست که مثلا اگرتنورشان را خراب کنند بگویند خیالشان راحت شود. مشکل آنها این است که کسانی درایران هستند که دارای دانش هسته‌ای هستند و باز هم ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را آغاز کنند. اگر برنامه هسته‌ای ایران تعطیل شود بهانه دیگری پیدا می‌کنند. اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند برخلاف منافع بین المللی و کشورهای دیگر عمل کرده است و حقی را نه تنها از مردم ایران بلکه از مردم دنیا گرفته است.

سخنان نتانیاهو ارزش خواندن و شنیدن ندارد

سوال: فکر می‌کنید که غرب با وجود اطلاع از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران چگونه افکارعمومی را در کشورهای خود علیه برنامه هسته‌ای ایران سوق می دهد؟ و اینکه نتانیاهو مکرر اعلام می کند که برای مثال ایران طی چند ماه آینده به بمب هسته‌ای دست پیدا می کند بر چه اساسی است؟

دکتر نخعی: در خصوص اظهارات نخست وزیر اسراییل باید بگویم که نتانیاهو دارای ذره‌ای اعتبار نیست که آنچه که می‌گوید را حتی خواند یا حتی شنید. در نتیجه ایشان دهانش را که باز کند آنچه که می گوید مردود است و غیرقابل قبول است و اینکه به هر چه ایشان میگوید نه باید خواند و نه باید نگاه کرد. ذره‌ای اعتبار در گفتار و عملش وجود ندارد.

غرب با توجه به عدم اطلاع مردم از مراحل مختلف برنامه هسته‌ای ایران، سعی می کند که مردم را از برنامه هسته‌ای ایران بترساند و یکی از مواردی که اخیرا به آن متوسل شده‌اند آب سنگین اراک است.

ایران تا 6 ماه پیش‌ از راه‌اندازی راکتور آب سنگین اراک، الزامی به اعلام آن ندارد

مرکز آب سنگین ما هنوز در مراحل اولیه است و هیچ نوع مواد اتمی درآن وارد نشده درنتیجه تحت نظارت سازمان انرژی اتمی نیازی نیست قرار بگیرد. طبق قوانین و مقررات سازمان انرژی اتمی که ما امضا کردیم و به آن پایبند هستیم، ما۶ماه قبل ازاینکه مواد اتمی به یک ساختمان و یک تاسیسات وارد کنیم موظفیم به سازمان انرژی اتمی اطلاع بدهیم و قبل از آن هیچ احتیاجی نداریم که آن را اعلام کنیم. ما مراکز پاستوریزه شیر هم داریم اجباری نداریم که آنها را هم به سازمان آژانس انرژی اتمی اطلاع بدهیم.

نمایی از مرکز آب سنگین اراک

بسیاری از ایزوتوپ‌هایی که برای شیمی درمانی استفاده می‌شود در راکتورهای تحقیقاتی تولید می‌شود همان راکتورهایی که برخلاف مقررات سازمان آژانس بین المللی و مقررات بهداشتی بین المللی سوختش را در سال ۲۰۰۸ به ایران ندادند با اینکه هیچ جنبه غیرطبی نداشت و می‌دانستند در ایران ما مریض‌هایی داریم که مبتلا به سرطان هستند و احتیاج به این ایزوتوپ‌ها دارند و بعضی از این ایزوتوپ‌ها بیش از ۲۰ روز دوام نمیاورند و باید به آنها برسد، با نهایت شقاوت حاضر نشدند که سوخت این راکتور رابه ما بدهند و ما مجبور شدیم که خودمان بسازیم.

این اقدام غرب اول درسی که به ما داد این بود که ما باید احترام به دیگران بگذاریم ولی به هیچ کس نباید برای نیازهای اصلی کشورمان اعتماد کنیم. اگر خودمان نتوانیم آن را تولید کنیم هیچ انتظاری نباید داشته باشیم که دیگران به ما بدهند از این شاهد بهتری شما نمیتوانید پیدا بکنید برای این گفتار من. ما خودمان به این دانش دست پیدا کردیم.

طبق بند ۴ معاهده منع سلاح‌های اتمی ما حق داریم که بازتولید هم داشته باشیم برای اینکه بند چهار می گوید که از تمام مزایای استفاده و تولید و تجهیزات صلح‌جویانه اتمی ما می‌توانیم بهره‌برداری کنیم برای همین چه غنی‌سازی و چه بازتولید یعنی سوخت اتمی که دوره اش در راکتور تمام شده است این حق را داریم که این سوخت را باز تولید کنیم که این مساله هم جزو تولید و تحقیقات محسوب میشود.

سوسیالیست‌ها در فرانسه همکاری تنگاتنگی با صهیونیست‌ها دارند/اسرائیل با کمک فرانسه هسته‌ای شد/مواضع فرانسه حاکی از جیب خالی آن‌هاست

سوال: با وجود اینکه در دولت جدید و تیم مذاکره کننده جدید با حسن‌نیت برای مذاکرات اعلام آمادگی کردند ولی آمریکایی‌ها و در کل غربی‌ها با پیش‌شرط گذاشتن و مانع‌تراشی مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات می‌شوند. برای مثال همه جهان شاهد بود که در مذاکرات ژنو‌2 زمانی که همه در مذاکرات به توافق رسیده بودند این فرانسوی‌ها بودند که مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات شدند و از این بدتر این بود که زمانی که وزرای کشورهای غربی ۵+۱ به کشورهایشان برگشتند به اتفاق اعلام کردند که دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات ایران بوده و مواضع مشترکی را با ایران دنبال می‌کنند. در صورتی که حقیقت امر واقعا غیر از این بود. ایران با این وجود چگونه می تواند به غربی‌ها اعتماد کند؟

دکتر نخعی: از زمان اشغال فلسطین توسط اسراییلی‌ها، چپ‌ها در فرانسه همکاری تنگاتنگی با صهیونیست‌ها داشتند و به محض اینکه فرانسه به دانش هسته‌ای دست پیدا کرد تلاش کرد که اسرائیل به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کند. بنابراین سلاح هسته‌ای اسرائیل فرزند چپ‌ها و سوسیالیست‌ها در فرانسه است و الان هم که سوسیالیست‌ها به قدرت رسیدند با همان کیفیت به اسرائیلی‌ها خدمات می دهند.

از طرف دیگر فرانسه که خود را از بازار ایران محروم می‌بیند برای جبران باید توجه کشورهای عربی را جلب کنند تا از این طریق بتوانند بازارهای آنها را تسخیر کنند. مخالفت سرسختانه با ایران علاوه بر صهیونیست‌ها کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز طرفدار فرانسه خواهد کرد. اظهارات مقامات فرانسه براساس حقیقت و صداقت نیست بلکه براساس جیب خالی‌شان است و حالا که در شرایط سخت اقتصادی هستند این سیاست را دنبال می کنند برای همین فرانسه را در اینجا اصلا نباید به حساب آورد. رفتار وزیرخارجه فرانسه به یک «زن خراب» شبیه‌تر است تا یک سیاستمدار. ولی آمریکا به نظر می رسد بالاخره به این نتیجه رسیده است که کشوری که می‌تواند با کمک او در خاورمیانه باقی بماند ایران است و برای همین مشتاق به نتیجه رسیدن مساله هسته‌ای ایران است.

فرانسه در ژنو شروع به مخالفت کرد. مواضعی را مطرح کرد که اسرائیلی‌ها می‌خواستند و فرانسوی‌ها تلاش کردند تا از این فرصت برای نزدیک کردن بیشتر خود به گروه‌های فشار در آمریکا و برخی سران کشورهای عربی استفاده کنند. فرانسوی‌ها در دقایق آخر تلاش کردند که مواضع صهیونیست‌ها را در مذاکرات اعمال کنند و ایران را وادار به امضای آن کنند ولی ایران اعلام کرد که این چیزی نیست که ما بر سر آن مذاکره کرده بودیم.

سوال: تعریف شما از آمریکا چیست؟ آیا مقصود شما از آمریکا دولت آمریکا است؟

مقصود من دولت آمریکا است و تفاوت‌های زیادی میان دولت و کنگره وجود دارد. در حال حاضر دولت آمریکا منافع خود را در این می‌بیند که با ایران کنار بیاید و به توافق برسد.

شکست تلاش آمریکا برای گنجاندن تبصره در ان‌پی‌تی برای جلوگیری از غنی‌سازی در ایران

سوال: ماقبلا شاهد این بودیم که دولت آمریکا اشتیاق زیادی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات نداشت و در واقع مذاکره را برای مذاکره می‌خواست. چه اتفاقی افتاده است که الان منافع آمریکا در به نتیجه رسیدن مذاکرات تامین می شود؟

آمریکایی‌ها در زمان بوش پسر اقدامات زیادی کردند و سعی کردند با رشوه دادن به کشورهایی مانند روسیه و چین با تحریم علیه ایران موافقت کنند آمریکایی‌ها به دنبال یک چیز بودند و آن افزودن تبصره‌ای به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود که کشورهایی که داری غنی‌سازی نیستند دیگر اجازه غنی‌سازی پیدا نکنند.

قرار بود در ۱۴ آوریل ۲۰۰۶ در سازمان ملل در این خصوص تصمیم‌گیری بشود ولی درست روز ۱۱ آوریل همان سال که مصادف با سالگرد قطع روابط آمریکا با ایران و روزی که پرتغال‌ها از جزیره قشم اخراج شدند بود، ایران اعلام کرد که ما غنی‌سازی کردیم و وقتی مشخص شد که ایران توانسته است که غنی‌سازی کند آن جلسه که قرار بود در سازمان ملل برگزار شود لغو شد. برای اینکه دیگر نمی‌توانست بگوی که مثلا اگر کشوری که یه‌کم غنی‌سازی کرد شامل این قانون بشود.

سوال: آقای نخعی شما یکی از دانشمندان هسته‌ای آمریکا هستید. آیا تا به حال شده است که ایرانی بودن خود را مخفی کنید؟

من اگر هزار دفعه دیگر هم به دنیا بیایم دلم میخواهد ایرانی به دنیا بیام. من ایرانی هستم و افتخار هم می‌کنم و همیشه باید سربلند باشیم ما.

به خاطر می آورم زمانی که ما در ایران زندگي مي‌کرديم و کوچک بودیم شب‌ها چراغ نفتی روشن می‌کردیم و درس می‌خواندیم، در آن زمان مردم با چراغ نفتی غذا درست می‌کردند. با افزایش جمعیت مصرف انرزی هم شدت گرفت. از سال ۱۸۵۰ تا سال ۱۹۵۰ که صد سال طول کشید تا یک میلیارد نفر به جمعیت جهان اضافه شود ولی از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۶۲ یعنی دوازده سال یک میلیارد نفر دیگر به جمعیت جهان اضافه شد. این جمعیت در ابتدای سال دو هزار هفت میلیارد و در حال حاظر به چیزی حدود هشت میلیارد نفر رسید. با افزایش جمعیت و مدرن شدن زندگی در جهان برق از یک کالای لوکس به یکی از نیازهای اولیه انسان تبدیل شد. چند سال پیش که در نیویورک برق‌ها قطع شد مردم بیرون خیابان‌ها مانده بودند چون حتی قفل خیلی از خانه‌ها برقی بود و مردم حتی وارد خانه خودشان بشوند تازه اگر حتی می توانستند وارد خانه بشوند اگر می‌خواستند از آب استفاده کنند این آب را می بایست پمپ‌های برقی به طبقات مختلف منتقل می کردند.

سوخت‌های فسیلی در دنیا دیگر به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیاز مردم باشد و مضاف بر آن به شدت موجب آلودگی محیط زیست می شود.

در دنیا دو نوع منبع انرژی وجود دارد نوع اول منابع انرژی نرم مانند انرژی خورشیدی و انرژی باد است و منبع انرژی دیگر منبع انرژی سخت مانند سوخت‌های فسیلی و انرژی هسته‌ای است.

آمریکا اولین حامی غنی‌سازی در ایران بود

زمانی که برنامه هسته‌ای ایران در حال شکل‌گیری بود هدف این بود که حدود 20 هزار مگاوات از انرژی مورد نیاز کشور توسط انرژی هسته‌ای تأمین شود. در آن زمان تنها درآمد ما از محل فروش نفت بود و اگر قرار بود که نفت به مصرف داخلی برسد دیگر امکان کسب درآمد و سرمایه‌گذاری آن از بین می‌رفت. با توجه به وجود معادن اورانیوم در ایران گزینه انرژی هسته‌ای گزینه مناسبی برای تامین نیاز صنعت کشور به نظر می‌رسید. آمریکایی‌ها علاوه بر تشویق زیادی که در خصوص ایجاد برنامه هسته‌ای در ایران می‌کردند به شدت از غنی سازی اورانیوم در ایران حمایت می‌کردند تا بتوانند با استفاده از غنی‌سازی صورت گرفته در ایران مشتری‌هایی را در جهان برای اورانیوم غنی شده در ایران پیدا کنند و آن را به دنیا بفروشند.

در آن زمان به دلیل مسائل سیاسی که وجود داشت آمریکا امکان این را نداشت که خود غنی‌سازی کند و اورانیوم غنی‌شده را به کشورهای دیگر بفروشد به همین خاطر به دنبال این بود که بتواند این غنی‌سازی را در ایران انجام دهد و از طریق ایران آن را به کشورهای دیگر دنیا بفروشند. در آن زمان رییس مرکز مطالعات اتمی آمریکا که خانمی به نام "دیکسی لیری" بود به ایران سفر کرد تا بتوانند با فروش رآکتور اتمی به ایران، امکان غنی‌سازی را بررسی بکنند.

چهار دیدگاه درباره برنامه هسته‌ای پس از انقلاب/ایران برنامه غنی‌سازی مخفی نداشته است

بعد از آن انقلاب چهار دیدگاه در خصوص برنامه هسته‌ای وجود داشت. یک گروه معتقد بود که به هیچ وجه ایران نیازی به برنامه هسته‌ای ندارد. گروه دیگر اعلام می کرد که باید برنامه هسته‌ای داشته باشیم ولی این برنامه نباید هیچ جنبه نظامی داشته باشد. گروه سوم معتقد بود که ماباید برنامه کاملاً صلح‌آمیز داشته باشیم ولی باید تحقیقات در خصوص برنامه تسلیحاتی هسته‌ای داشته باشیم که در صورت نیاز به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای حرکت کنیم یعنی آن توانایی که در حال حاضر ۴۵ کشور در دنیا دارند و گروه آخر هم که به‌شدت کم‌تعداد بود می‌گفتند چون بقیه کشورها سلاح هسته‌ای دارند ما هم باید داشته باشیم که این گروه واقعا اهمیت چندانی نداشتد.

با این تفاسیر، ایران بعد از انقلاب تصمیم گرفت که اقدامات لازم را برای آغاز به‌کار رآکتورش انجام بدهد به خصوص رآکتور هایی که ایران به شرکت زیمنس آلمان به قیمت ۸۵۰ میلیون دلار سفارش داده بود و پول آن را پیش پرداخت کرده بود. ایران تماس گرفت برای ادامه پروژه. نمایندگان شرکت زیمنس به ایران آمدند ولی آمریکایی‌ها در زمان ریگان فشار آوردند و آنها را از ادامه همکاری با ایران منصرف کردند. در آن زمان ایران تصمیم گرفت با همکاری آژانس بین المللی انرژی اتمی تحقیقاتی را در زمینه غنی‌سازی آغاز کند ولی این بار هم آمریکایی‌ها بر خلاف مقرارت، آژانس را از ادامه همکاری با ایران منصرف کردند.

این ادعا که گفته می‌شود برنامه غنی‌سازی ایران مخفیانه بوده، نادرست است. اگر اين ادعا درست بود پس چطور آمريکايي‌ها در زمان ریگان به سازمان انرژی اتمی برای عدم همکاری با ایران در زمینه غنی‌سازی فشار آوردند؟ به اين دلیل که برنامه غنی‌سازی ایران آشکار بود و آمریکایی‌ها هم از آن اطلاع داشتند.

برنامه هسته‌ای ایران پس از فراز و نشیب‌های زیاد ادامه یافت و ایران با روس‌ها برای اتمام پروژه رآکتور اتمی بوشهر به توافق رسیدند و براساس توافقات صورت گرفته قرار بود که سوخت اول و دوم رآکتور بوشهر را روس‌ها تأمین کنند و پس از سپري‌شدن دوره ۲۴ ماهه مصرف سوخت در نیروگاه، روس‌ها سوخت را پس بگیرند و به کشورشان بازگردانند و سوخت جدید به ایران بدهند.

برنامه هسته‌ای ایران تا زمان دور اول ریاست جمهوری "بيل کلینتون" ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که فشار بر ایران شروع به افزایش کرد آمریکایی‌ها اعلام کردند که باید ایران برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند. این مسأله در زمانی بود که ایران در خصوص برنامه هسته‌ای اقدامات ابتدایی را انجام داده بود ولی هنوز تحقیقات دقیقی در این خصوص صورت نگرفته بود. طی این زمان به ایران فشار می آوردند که ایران نباید برنامه هسته‌ای داشته باشد و از طرف دیگر داشنمندان ایرانی رفته‌رفته براساس قوانین بین‌المللی دست آوردهای خود را در این زمینه افزایش می‌دادند.

خیال آمریکا با تخریب تأسیسات هسته‌ای ایران هم راحت نمی‌شود/ مشکل دانش هسته‌ای ایران است

اگر واقعاً خواست غربی‌ها جلوگیری از برنامه هسته‌ای ایران بود نفت ایران را تحریم نمی کردند و برعکس تحریم‌ها را برمی‌داشتند و انگیزه ایران را برای پیگیری برنامه هسته‌ای کم می‌کردند. شما می‌دانید که در زمان ریگان نفت ما را تحریم کردند و الان 30 و خرده‌ای سال است که با محرومیت نفتی مواجه هستیم. اگر واقعاً مشکل آن‌ها عدم دستیابی ما به برنامه هسته‌ای بود به هر شکلی می‌توانستند تحریم‌های نفتی را بردارند که ما نیازی به برنامه هسته‌ای نداشته باشیم، ولی این کار را نکردند. آنها می‌خواستند که ما نه بتوانیم نفت‌مان را بفروشیم و نه این برنامه هسته‌ای را داشته باشیم. پس مطالبات و رفتار آنها در قبال ایران صادقانه نبود.

خیال آمریکایی‌ها با متوقف‌شدن و یا حتی تخریب تأسیسات هسته‌ای ما راحت نمی‌شود. مسأله نانوایی نیست که مثلا اگرتنورشان را خراب کنند بگویند خیالشان راحت شود. مشکل آنها این است که کسانی درایران هستند که دارای دانش هسته‌ای هستند و باز هم ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را آغاز کنند. اگر برنامه هسته‌ای ایران تعطیل شود بهانه دیگری پیدا می‌کنند. اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند برخلاف منافع بین المللی و کشورهای دیگر عمل کرده است و حقی را نه تنها از مردم ایران بلکه از مردم دنیا گرفته است.

سخنان نتانیاهو ارزش خواندن و شنیدن ندارد

سوال: فکر می‌کنید که غرب با وجود اطلاع از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران چگونه افکارعمومی را در کشورهای خود علیه برنامه هسته‌ای ایران سوق می دهد؟ و اینکه نتانیاهو مکرر اعلام می کند که برای مثال ایران طی چند ماه آینده به بمب هسته‌ای دست پیدا می کند بر چه اساسی است؟

دکتر نخعی: در خصوص اظهارات نخست وزیر اسراییل باید بگویم که نتانیاهو دارای ذره‌ای اعتبار نیست که آنچه که می‌گوید را حتی خواند یا حتی شنید. در نتیجه ایشان دهانش را که باز کند آنچه که می گوید مردود است و غیرقابل قبول است و اینکه به هر چه ایشان میگوید نه باید خواند و نه باید نگاه کرد. ذره‌ای اعتبار در گفتار و عملش وجود ندارد.

غرب با توجه به عدم اطلاع مردم از مراحل مختلف برنامه هسته‌ای ایران، سعی می کند که مردم را از برنامه هسته‌ای ایران بترساند و یکی از مواردی که اخیرا به آن متوسل شده‌اند آب سنگین اراک است.

ایران تا 6 ماه پیش‌ از راه‌اندازی راکتور آب سنگین اراک، الزامی به اعلام آن ندارد

مرکز آب سنگین ما هنوز در مراحل اولیه است و هیچ نوع مواد اتمی درآن وارد نشده درنتیجه تحت نظارت سازمان انرژی اتمی نیازی نیست قرار بگیرد. طبق قوانین و مقررات سازمان انرژی اتمی که ما امضا کردیم و به آن پایبند هستیم، ما۶ماه قبل ازاینکه مواد اتمی به یک ساختمان و یک تاسیسات وارد کنیم موظفیم به سازمان انرژی اتمی اطلاع بدهیم و قبل از آن هیچ احتیاجی نداریم که آن را اعلام کنیم. ما مراکز پاستوریزه شیر هم داریم اجباری نداریم که آنها را هم به سازمان آژانس انرژی اتمی اطلاع بدهیم.

نمایی از مرکز آب سنگین اراک

بسیاری از ایزوتوپ‌هایی که برای شیمی درمانی استفاده می‌شود در راکتورهای تحقیقاتی تولید می‌شود همان راکتورهایی که برخلاف مقررات سازمان آژانس بین المللی و مقررات بهداشتی بین المللی سوختش را در سال ۲۰۰۸ به ایران ندادند با اینکه هیچ جنبه غیرطبی نداشت و می‌دانستند در ایران ما مریض‌هایی داریم که مبتلا به سرطان هستند و احتیاج به این ایزوتوپ‌ها دارند و بعضی از این ایزوتوپ‌ها بیش از ۲۰ روز دوام نمیاورند و باید به آنها برسد، با نهایت شقاوت حاضر نشدند که سوخت این راکتور رابه ما بدهند و ما مجبور شدیم که خودمان بسازیم.

این اقدام غرب اول درسی که به ما داد این بود که ما باید احترام به دیگران بگذاریم ولی به هیچ کس نباید برای نیازهای اصلی کشورمان اعتماد کنیم. اگر خودمان نتوانیم آن را تولید کنیم هیچ انتظاری نباید داشته باشیم که دیگران به ما بدهند از این شاهد بهتری شما نمیتوانید پیدا بکنید برای این گفتار من. ما خودمان به این دانش دست پیدا کردیم.

طبق بند ۴ معاهده منع سلاح‌های اتمی ما حق داریم که بازتولید هم داشته باشیم برای اینکه بند چهار می گوید که از تمام مزایای استفاده و تولید و تجهیزات صلح‌جویانه اتمی ما می‌توانیم بهره‌برداری کنیم برای همین چه غنی‌سازی و چه بازتولید یعنی سوخت اتمی که دوره اش در راکتور تمام شده است این حق را داریم که این سوخت را باز تولید کنیم که این مساله هم جزو تولید و تحقیقات محسوب میشود.

سوسیالیست‌ها در فرانسه همکاری تنگاتنگی با صهیونیست‌ها دارند/اسرائیل با کمک فرانسه هسته‌ای شد/مواضع فرانسه حاکی از جیب خالی آن‌هاست

سوال: با وجود اینکه در دولت جدید و تیم مذاکره کننده جدید با حسن‌نیت برای مذاکرات اعلام آمادگی کردند ولی آمریکایی‌ها و در کل غربی‌ها با پیش‌شرط گذاشتن و مانع‌تراشی مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات می‌شوند. برای مثال همه جهان شاهد بود که در مذاکرات ژنو‌2 زمانی که همه در مذاکرات به توافق رسیده بودند این فرانسوی‌ها بودند که مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات شدند و از این بدتر این بود که زمانی که وزرای کشورهای غربی ۵+۱ به کشورهایشان برگشتند به اتفاق اعلام کردند که دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات ایران بوده و مواضع مشترکی را با ایران دنبال می‌کنند. در صورتی که حقیقت امر واقعا غیر از این بود. ایران با این وجود چگونه می تواند به غربی‌ها اعتماد کند؟

دکتر نخعی: از زمان اشغال فلسطین توسط اسراییلی‌ها، چپ‌ها در فرانسه همکاری تنگاتنگی با صهیونیست‌ها داشتند و به محض اینکه فرانسه به دانش هسته‌ای دست پیدا کرد تلاش کرد که اسرائیل به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کند. بنابراین سلاح هسته‌ای اسرائیل فرزند چپ‌ها و سوسیالیست‌ها در فرانسه است و الان هم که سوسیالیست‌ها به قدرت رسیدند با همان کیفیت به اسرائیلی‌ها خدمات می دهند.

از طرف دیگر فرانسه که خود را از بازار ایران محروم می‌بیند برای جبران باید توجه کشورهای عربی را جلب کنند تا از این طریق بتوانند بازارهای آنها را تسخیر کنند. مخالفت سرسختانه با ایران علاوه بر صهیونیست‌ها کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز طرفدار فرانسه خواهد کرد. اظهارات مقامات فرانسه براساس حقیقت و صداقت نیست بلکه براساس جیب خالی‌شان است و حالا که در شرایط سخت اقتصادی هستند این سیاست را دنبال می کنند برای همین فرانسه را در اینجا اصلا نباید به حساب آورد. رفتار وزیرخارجه فرانسه به یک «زن خراب» شبیه‌تر است تا یک سیاستمدار. ولی آمریکا به نظر می رسد بالاخره به این نتیجه رسیده است که کشوری که می‌تواند با کمک او در خاورمیانه باقی بماند ایران است و برای همین مشتاق به نتیجه رسیدن مساله هسته‌ای ایران است.

فرانسه در ژنو شروع به مخالفت کرد. مواضعی را مطرح کرد که اسرائیلی‌ها می‌خواستند و فرانسوی‌ها تلاش کردند تا از این فرصت برای نزدیک کردن بیشتر خود به گروه‌های فشار در آمریکا و برخی سران کشورهای عربی استفاده کنند. فرانسوی‌ها در دقایق آخر تلاش کردند که مواضع صهیونیست‌ها را در مذاکرات اعمال کنند و ایران را وادار به امضای آن کنند ولی ایران اعلام کرد که این چیزی نیست که ما بر سر آن مذاکره کرده بودیم.

سوال: تعریف شما از آمریکا چیست؟ آیا مقصود شما از آمریکا دولت آمریکا است؟

مقصود من دولت آمریکا است و تفاوت‌های زیادی میان دولت و کنگره وجود دارد. در حال حاضر دولت آمریکا منافع خود را در این می‌بیند که با ایران کنار بیاید و به توافق برسد.

شکست تلاش آمریکا برای گنجاندن تبصره در ان‌پی‌تی برای جلوگیری از غنی‌سازی در ایران

سوال: ماقبلا شاهد این بودیم که دولت آمریکا اشتیاق زیادی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات نداشت و در واقع مذاکره را برای مذاکره می‌خواست. چه اتفاقی افتاده است که الان منافع آمریکا در به نتیجه رسیدن مذاکرات تامین می شود؟

آمریکایی‌ها در زمان بوش پسر اقدامات زیادی کردند و سعی کردند با رشوه دادن به کشورهایی مانند روسیه و چین با تحریم علیه ایران موافقت کنند آمریکایی‌ها به دنبال یک چیز بودند و آن افزودن تبصره‌ای به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود که کشورهایی که داری غنی‌سازی نیستند دیگر اجازه غنی‌سازی پیدا نکنند.

قرار بود در ۱۴ آوریل ۲۰۰۶ در سازمان ملل در این خصوص تصمیم‌گیری بشود ولی درست روز ۱۱ آوریل همان سال که مصادف با سالگرد قطع روابط آمریکا با ایران و روزی که پرتغال‌ها از جزیره قشم اخراج شدند بود، ایران اعلام کرد که ما غنی‌سازی کردیم و وقتی مشخص شد که ایران توانسته است که غنی‌سازی کند آن جلسه که قرار بود در سازمان ملل برگزار شود لغو شد. برای اینکه دیگر نمی‌توانست بگوی که مثلا اگر کشوری که یه‌کم غنی‌سازی کرد شامل این قانون بشود.

سوال: آقای نخعی شما یکی از دانشمندان هسته‌ای آمریکا هستید. آیا تا به حال شده است که ایرانی بودن خود را مخفی کنید؟

من اگر هزار دفعه دیگر هم به دنیا بیایم دلم میخواهد ایرانی به دنیا بیام. من ایرانی هستم و افتخار هم می‌کنم و همیشه باید سربلند باشیم ما.



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار