از دستههای سینهزنی نوای «باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است / باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین / بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است» به گوش میرسد و هر قومی با انجام آیینی خاص ارادت خود را به سرور و سالار شهیدان نشان میدهد.
هر غریب و آشنایی که چنین صحنهای را ببیند به درستی متوجه میشود که این همه هیاهو برای هیچ نیست؛ چون اگر برای هیچ بود این آیین بیش از یک هزار سال اجرا نمیشد و مادران فرزندانشان را به نوای حسینی و بیان وقایع عاشورا آشنا نمیکردند.
شاید بشود ماه محرم را در ایران ماهی دانست که افراد فرصتی پیدا میکنند تا با برگزاری مراسم عزاداری نهایت عرض ارادتشان را به ساحت ائمه اطهار نشان دهند.
با گذشت سالها از برگزاری مراسم عزاداری سید الشهدا برخی نیز تعصبات مذهبی را وارد این عزاداری کردند و یکی از این مراسمهای وهن آلود که به فرهنگ تشیع راه یافت قمهزنی است.
تشیع همیشه با ملاطفت و مدارا در بین فرق اسلامی شناخته شده است و به نظر نمیرسد آسیب زدن به بدن خود که حرکتی به شدت خشونت آمیز است سنخیتی با فرهنگ تشیع و اهداف عالیه حرکت و قیام امام حسین (ع) داشته باشد.
شاید به ظاهر قمهزنی نشان از ارادت خاص عزاداران به اباعبدالله الحسین (ع) باشد ولی با توجه به اینکه دشمنان همواره به دنبال بهانهای برای به چالش کشیدن مسلمانان هستند این مسئله را به گونهای ناخوشایند در رسانههای بینالمللی نشان دهند تا چهره مسلمانان و آیین سوگواری ابا عبدالله الحسین(ع) را مخدوش کنند.
*مخالفت مراجع با قمهزنی
به همین دلیل برخی از علما و فقهای بزرگ با سنت قمهزنی به مخالف پرداخته و آن را نهی کردهاند ولی مبارزه با این سنت به امروز ختم نمیشود و شاید بتوان ریشه آن را در گذشته جست و جو کرد.
علامه سید محسن امین عاملی در کتاب «التنزیه» آورده است: مجروح ساختن سر ایذای نفس بوده عقلاً و شرعا حرام است و هیچ فایده دینی و دنیوی بر آن مترتب نیست. گذشته از آن ضرری دینی را نیز به دنبال دارد و انجام این کارها موجب وهن شیعه و مذهب تشیع میشود.
رهبر معظم انقلاب نیز چنین فتوا میدهد که این قمهزدن از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمىشود و سابقهاى در عصر ائمه(ع) و زمانهاى پس از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم(ع) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب مىشود بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست.
در این باره دیگر مراجع و آیات عظام مانند آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله نوری همدانی، آیتالله جوادی آملی و آیتالله سیستانی نیز چنین اقدامی را نهی کرده و موجب ایجاد وهن اسلام دانستهاند و انجام آن را جایز نمیدانند.
*مخالفت امیر کبیر با قمهزنی
تاریخ نشان میدهد قمهزنی در ایران تا پیش از صفویه هیچ گونه سابقهای نداشته است و میتوان از شاخصههای عزاداری در دوره قاجار را عمومیت یافتن رسم تیغزنی و قمهزنی را عنوان کرد و این مراسم در دوران قاجاریه رشد پیدا کرد و در دوران رضاشاه مخالفتهای زیادی با این قضیه شد.
نخستین تلاشها از سوی دولتمردان ایرانی برای برانداختن قمهزنی با امیرکبیر آغاز شد، او برای این کار فتوای امام جمعه تهران را نیز گرفت که گفته بود که این رسم مخالف شریعت است.
آیتالله شهید مرتضی مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی» مینویسد: قمهزنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتودکسهای قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرش آن آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.
*ترویج قمهزنی از سوی کمونیسم
هنگامی که کمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند و هیچ نشانهای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمهزدن بود. دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیردستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند، اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمهزنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود.
مهمترین دلایلی که مراجع قمهزنی را وهن میدانند تبلیغات منفی علیه اسلام است که با استناد به صحنههای قمهزنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است، تولیدات پرشماری را علیه اسلام و مسلمین تهیه کردهاند که در آنها چهرهای خشن از اسلام معرفی شده است.
فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی.بی.سی تولید شده و فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد، شیعیان را به گونهای معرفی میکند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمیکنند.
*تبیین دلایل قائلین به قمهزنی
قمهزنان به این روایت دروغ افسانه سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س) استناد کرده و میگویند: اگر قمهزنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای سیدالشهدا جایز نیست، پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد.
ماجرا اینگونه مطرح میشود «هنگامی که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودند و در این هنگام سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل میکوبد، چنانچه خون از زیر مقنعهاش جاری شد و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.
این مطلب برگرفته شده از کتابی به نام «نورالعین فی مشهد الحسین» است که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده میشود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی اعتبار بودن آن صحه گذاشتهاند.
مرحوم شیخ عباس قمی صاحب «مفاتیح الجنان» در این رابطه بیان میکند که نسبت سر شکستن به حضرت زینب (س) بعید است، چون ایشان عقیله بنیهاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است، وی سپس با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد.
مدافعان قمهزنی به روایت تاریخی اشاره دارند که امام سجاد (ع) در عزای امام حسین (ع) به تمام قد بلند شده و سر را دیوار کوبید که در این باره باید سند این روایت را در کتابی با نام «دارالسلام» محدث نوری جست و جو کرد ولی باید توجه داشت در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست و در سایر کتب تاریخی معتبر نیز چنین مسئلهای وجود ندارد.
براساس احکام فقهی، حرکات این چنینی با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین(ع) منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن است، حرام به شمار میرود و در نتیجه نمیتوان به چنین حدیثی که نه ریشه تاریخی دارد و نه در منابع حدیثی و تاریخی وجود دارد و نه با مبانی قرآن سازگاری دارد، استناد کرد.
پیام قیام با شکوه سیدالشهداء (ع) منحصر به آن زمان نیست، بلکه این پیام پیامى جاوید و ابدى است و فراتـر از محدوده زمان و مکان است، هرجا و در هر جامعهاى که به حق عمل نشود و از بـاطل خوددارى نشود، بدعتها زنده و سنتها نابود شود، هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتار کنند، در هر جامعهاى که ویژگىهاى جاهلیت را داشته باشد آن جامعه یزیدى بوده و مبارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگىها و آمران و عاملان آنها، کارى حـسینى خواهد بود./س
گزارش: سهیلا سادات حسینی