به گزارش گروه استانهاي باشگاه خبرنگاران،
سمنان از دیرباز از مهمترین مراکز شیعه و فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و
نمودهای خاصی از این باور اصیل را به نمایش گذاشته است, یکی از این
جلوهها، عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) است.
مراسم
و آيينهاى عزادارى و بزرگداشت شهيدان كربلا در ايام محرم را مردم سمنان
در كليات، همانند مناطق ديگر ايران برگزار ميكنند. اما نشانههايى از
ويژگيهاى محلى و بومى، متكى بر سنتهاى ديرين در آنها به چشم ميخورد.
استقبال
از ماه محرم در سمنان، حدود يك ماه قبل از فرا رسيدن اين ماه صورت
ميگيرد. مساجد و تكايا با نظارت متوليان، تميز ميگردد و اسباب و وسايل
مربوطه از انبارها خارج و گردگيرى ميشوند.
پيش از همه، بچهها
با پوشيدن لباس سياه و با بيرقهاى سياه كوچك و سنجهايى كه با قطعات
حلبى درست شده بود، به استقبال محرم ميرفتند و در خيابانها، دستههاى
كوچك سينهزنى راه ميانداختند و «واى حسين كشته شد» سر ميدادند.
بزرگترها با مشاهده اين مراسم ميگفتند بوى محرم ميآيد. و به تدريج
پرچمهاى سياه بر سر در مغازهها برافراشته ميشد.
در اين
ايام، متوليان تكايا و ريش سفيدان محل، اهالى را براى برافراشتن چادرها و
تزيين، و به اصطلاح بستن تكايا دعوت ميكردند. هر تكيهاى چادر و
خيمهاى مخصوص به خود داشت.
به طور كلى شيوه عزادارى در دهه عاشورا سه قسم بوده است:
عزادارى نشسته
شامل
نوحه خوانى، سينه زنى، روضه خوانى و ذكر مصيبت و منبرهاى ساده سنتى كه
غالبا شبها در تكايا و مساجد (و گاه در منازل)، در دو ماهه محرم و صفر
انجام مييافته و در دهه عاشورا در اوج خود بوده است و همچنان به قوت خود
باقى است.
عزادارى صحنهاى
شامل
تعزيه دارى و شبيه خوانى ميشود كه از اول ما محرم تا پايان صفر كم و بيش
ادامه داشته و در حسينيهها و تكايا بزرگ مثل تكيه بزرگ ناسار اجرا
ميشده است. تعزيه خوانها به ترتيب اجراى نقش به خواندن تعزيه و ايفاى نقش
خود مييپرداختند.
شبيه خوانان به تناسب زمان و تطبيق با جريان تاريخى كربلا، براى هر روز موضوع مناسبى بدين شرح انتخاب ميكردند:
روز اول: داستان حركت حضرت امام حسين عليهالسلام از مدينه و وداع با اهل بيت.
روز دوم: مأموريت مسلم بن عقيل به كوفه و ماجراهاى بعدى و شهادت مسلم.
روز سوم: تعزيه طفلان مسلم و ماجراهايى كه بر آنان وارد شده و كشته شدن آنها به دست حارث.
روز چهارم: نمايش «چهار سردار» يا تعزيه «حر بن يزيد رياحى».
چهار سردار عبارتند از: امام حسين عليهالسلام، حضرت ابوالفضل عليهالسلام، حر بن يزيد رياحى و شمر بن ذى الجوشن.
روز پنجم: تعزيه
حضرت على اكبر عليهالسلام.
روز ششم: تعزيه
حضرت قاسم بنحسن عليهالسلام.
روز هفتم: تعزيه طفلان
حضرت فاطمه عليهاالسلام.
روز هشتم: تعزيه
حضرت ابوالفضل عليهالسلام.
روز نهم: شهادت
حضرت علياصغر عليهالسلام و تير خوردن او.
روز دهم: تعزيه شهادت
امام حسين عليهالسلام.
روز يازدهم: حركت اسرا از كربلا به كوفه و از كوفه به شام.
عزادارى سيار
در
اين نوع عزادارى كاروانها به طور منظم حركت كرده و به نام دسته و طوق
مشهور بودند. «طوق به معنى علم و رايت بزرگى است كه در ايام عزادارى حركت
ميدهند».
روزهاى ششم و هفتم و دهم محرم، اختصاص به روزهاى طوق
داشت و هر روز به ترتيب تعلق به يكى از محلاّت «اسفنجان»، «ليتبار» و
«ناسار» داشت كه در هر سه روز وضعيت مشابهى، با خط سير متفاوت داشت. بعد
از ظهر تا غروب همان روز ادامه مييافت.
در اين موقع اهالى شهر،
يك جا به حركت درآمده و براى تماشاى آن بسيج ميشدند. طوقهاى محلات مذكور،
علاوه بر دستههاى طويل سينهزنى و زنجير زنى و بيرقهاى متعدد،
مجموعهاى از نمايشهاى گوناگون و متنوع بود، كه خاطرات حوادث كربلا و
اسارت اهل بيت عليهمالسلام، حالات حكام ستمگر و واليان خودكامه و تفرعن و
خودبينى آنان را مجسم ميساخت.
براى هماهنگى، هر يك از محلات سه
گانه مذكور، تكاياى تابعه خود را فرا خوانده، و به مشاهده ميپرداختند تا
به فراخور امكانات خود دستههاى كوچك را با صحنههاى گوناگون كه
ميتوانستند تدارك ببيند، آماده سازند. اين دستههاى كوچك به هم ملحق
ميشدند و طوق بزرگ يك محله را تشكيل ميدادند.
در گذشته زنان نيز
در سمنان به تعزيه خوانى ميپرداختند. تعزيه زنان فقط در خانهها اجرا
ميشد. زنان خانه كه سواد داشتند، نقشهاى فرعى را برعهده ميگرفتند و
همان تعزيهاى را كه مردان اجرا ميكردند، آنها هم برپا ميداشتند.
از جمله كارهايى كه مردم در دهه اول محرم انجام ميدهند تزيين نخل با تصاويرى از امامان، واقعه عاشورا و تصاوير شهداست.
در
بعضى موارد، با آيينه و روپوشى از رنگ مشكى يا سبز اين تزئينات را از روز
هفتم تا روز عاشورا به همراه دستههاى عزادارى حمل ميكنند. مراسم نخل
گردانى در روز عاشورا به ويژه در شهرستان سمنان بيشتر صورت ميگيرد. بنا به
اعتقادات و باورهاى دينى، برخى از بيماران خود را به اين نخلها ميبندند
و شفا ميطلبند.
در روز عاشورا در اكثر نقاط استان، افرادى كه به
نحوى نذر كردهاند، طعام به مردم ميدهند. در ميان مراسمى كه در روز
تاسوعا و عاشورا بيش از هر چيز در بعضى نقاط جلب توجه ميكند آتش زدن خيمه
به ياد سوختن خيمههاى
اباعبدالله الحسين عليهالسلام و خاندان و اصحابش است كه در اين جا مختصرى از چگونگى اجراى اين مراسم در شهرستان سمنان شرح داده ميشود:
بعد
از ظهر تاسوعا و عاشورا در شهر سرخه، جداى از دستههاى سينه زنى، افرادى
به عنوان عرب كه لباس عربها را بر تن دارند و شالى را بر سر و صورت خود
پيچيدهاند؛ در حالى كه سينه ميزنند به طرف محلى كه قرار است همه دستهها
جمع شوند ميروند.
دستههاى عزادار به محض ورود به محوطه فوق
شكل دايره به خود ميگيرند و دور خيمه برافراشته شده حلقه ميزنند. دسته
عربها در حالى كه بر سر خود ميزنند نزديكترين افراد به خيمه هستند كه
دور آن ميچرخند.
بعد از مدتى عزادارى، در حالى كه محوطه و فضاى
آن را طنين صداى زنجيرها، طبلها و سنجها انباشته است، با اشاره نوحه
خوان مواد سوختنى را مانند ساقه گندم كه از قبل آورده شده و درون خيمه است
آتش ميزنند.
البته خيمه را قبل از سوختن به كنار ميكشند. در اين
حال، شعلههاى آتش و دود به سوى آسمان زبانه ميكشد، آن گاه كبوترهايى را
كه از قبل به محل آوردهاند در كنار آتش آزاد ميكنند تا به سوى آسمان به
پرواز درآيند.
عربها و ديگر عزاداران نيز در حالى كه بر سر و سينه خود ميزنند جمله «
واى حسين» يا «
واى حسين
كشته شد» را سر ميدهند. بعد از مدتى، حضار مينشينند و بعد از ذكر
مصيبت، مراسم به پايان ميرسد، سپس دستهها دوباره نظم ميگيرند و مراسم
عزادارى خود را انجام ميدهند.
در روز عاشورا كليه دستههاى عزادارى به خيابانها ميآيند و هر شهرستان محل مخصوصى را براى تجمع دارند.
در
سمنان دستههاى عزادارى در محل مسجد امام خمينى تجمع مينمايند. در اين
روز دستههاى عزادار پشت سرهم و منظم در حالت عزادارى و سينه زنى و زنجير
زنى به مسجد امام خمينى ميروند و پس از مدتى عزادارى مراسم روز عاشورا
خاتمه مييابد. در اين روز در كليه مناطق نخل را آذين ميبندند و در محل به
گردش و يا به محلات و روستاهاى مجاور ميبرند.
در گذشته عدهاى در اين روز به قمه زنى ميپرداختند كه امروزه اثرى از آنها نيست.
همچنين در روز عاشورا در شهر شاهرود تمام دستهها و هيأتهاى سينه زنى در ظهر عاشورا، به مسجدى معروف به مسجد پاى نخل ميروند.
در
روز اربعين و 28 صفر نيز، مراسم روضه خوانى و عزادارى به شكل سينهزنى و
زنجير زنى در اكثر نقاط استان برقرار است و بيشتر خانوادهها به اندازه
توانايى مالى خود نذورات خويش را بين مردم تقسيم ميكنند.
در اين روزها تمام بازارها و مغازهها تعطيل ميگردد. در شهرستان سمنان يكى دو دسته عزادارى در سطح شهر به عزادارى ميپردازند.
در
اين روزها در بسيارى از منازل نيز مجالس روضه خوانى برپا ميشود كه همراه
با شام يا ناهار است. نذورات مردم در اين روزها بيشتر شلهزرد ميباشد كه
بين عزاداران توزيع ميكنند.
مجالس ترحيم
وقتى
فردى از دنيا ميرود، همسايهها و اقوام و آشنايان را خبر ميكنند و
آنها جلوخانه متوفى جمع ميشوند و جنازه را داخل تابوت گذاشته و به
غسالخانه ميبرند.
بعد
از انجام غسل، كفن كردن و تدفين مرده، صبح اولين روز بعد از مرگ، زنان به
سر گور ميروند و براى آمرزش روح متوفّى فاتحه ميخوانند. به اين مراسم
فاتحه خوانى اصطلاحا منزل مباركى ميگويند.
صبح روز دوم ختم زنانه
برگزار ميشود. اقوام و آشنايان در منزل متوفّى جمع ميشوند و
علاقهمندان يك يا چند سوره از قرآن را به نوبت قرائت ميكنند.
حاضران پس از صرف ناهار سر مزار ميروند و در اطراف قبر حلقه ميزنند و پس از استماع روضه و فاتحه خوانى به خانه خود باز ميگردند.
عصر
روز سوم در يكى از مساجد ختم مردانه برگزار ميشود. در اين مجلس عدهاى
به قرائت قرآن ميپردازند و خطيب به محض وارد شدن هر كس، با صداى بلند
ميگويد فاتحه، بعد از گذشت يك ساعت روضه خوانده ميشود.
در سمنان
به روز سوم كه آخرين روز عزادارى است بار عام ميگفتند. در اين روز صاحب
عزا با ناهار يا شام از ميهمانان پذيرايى ميكرد. در پايان سفره قارى يا به
اصطلاح معرف براى آمرزش مرده روضه ميخواند.
بين زنان اين گونه رسم است كه تا روز پانزدهم به جز صبح روز دوم، بر سر گور نميروند.
عصر
روز چهاردهم زنان به منزل صاحب عزا ميروند و به اتفاق آنها بر سر قبر
ميروند و روضهاى در آنجا خوانده ميشود. همچنين در شب چهلم، زنان و
مردان در منزل صاحب عزا جمع ميشوند، روضهاى خوانده ميشود و سپس شام صرف
ميكنند و بعد به خانههاى خويش باز ميگردند.
مراسم ختم بعد از
دفن ميت، در مسجد و در روزهاى سوم، هفتم، چهلم و سالگرد برگزار ميشود.
علاوه بر اين، در بعضى از مناطق در منزل فرد فوت شده نيز مراسم فاتحه خوانى
برگزار ميشود.
در مجلس ختم قارى سوره «الرحمن» را ميخواند. در هر برگردانى از آيه «فباى آلاء ربكما تكذبان» به همراه جمعيت نام ائمه اطهار را از
پيامبر اكرم صلياللهعليهو آله تا امام دوازدهم را ميخواند.
لازم
به ذكر است كه در گذشته در سمنان مراسم شب هفت و چهل براى مرده مرسوم
نبوده اما در هر شب جمعه بر سر خاك او ميرفتند و گريه وزارى ميكردند و
خرما و حلوا بين مردم جهت قرائت فاتحه توزيع ميكردند.
در شهر
سرخه رسم است كه تا هفت روز صاحبان عزا و آشنايان صبح زود بر سر مزار فرد
فوت شده ميروند و بعد از مختصر تلاوت آياتى از قرآن، بر ميگردند.
البته اين رسم در سمنان نيز وجود داشته است كه امروزه بيشتر در بعدازظهر در مزار حضور به هم ميرسانند و فاتحه خوانى ميكنند.
اصلاح
نكردن سر و صورت صاحبان عزا تا چهلم، پوشيدن لباس مشكى، انداختن شال مشكى
بر گردن كه امروزه به ندرت در برخى مناطق مشاهده ميشود شركت نكردن در
مجالس جشن عروسى به هر شكل، بر پا كردن حجله براى افراد جوان ناكام و
سياهپوش كردن سردر خانهها، از جمله نشانههاى سوگوارى در سطح استان
است.
در خود شهرستان سمنان اگر صاحب عزا مغازهدار باشد، اهالى
او را به مغازه ميبرند تا در مغازهاش را باز كند و بعد در جلو مغازه
فاتحهاى قرائت ميكنند؛ در غير اين صورت، از عزا درآمدن شخص صاحب عزا
توسط دوستان و آشنايان و نزديكان او صورت مِيگيرد. اين عمل در برخى از
موارد، بعد از هفتم و اكثرا بعد از چهلمين روز فوت انجام ميشود.
در
بعضى موارد، آشنايان و نزديكان، آرايشگرى را به منزل صاحب عزا ميآورند
يا خودشان او را به آرايشگاه ميبرند تا سر و صورت صاحب عزا را اصلاح كند.
پس از آن، به او سفارش ميكنند كه لباس سياهى را كه بر تن دارد عوض كند.
اين رسم در اكثر نقاط استان ديده ميشود.
سفرههاى نذرى
سفره حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام
مردم
سمنان بعداز بر آورده شدن حاجات خود از حضرت ابوالفضل عليهالسلام با
توجه به نذرى كه كردهاند. سفرهاى بنام ابوالفضل عليهالسلام
ميگسترانند.
همزمان
با گسترده شدن سفره خانم روضه خوانى كه دعوت شده روضه حضرت ابوالفضل
عليهالسلام و دعاى توسل يا زيارت عاشورا و... را مىخواند و براى امام
حسين عليهالسلام و حضرت ابوالفضل عليهالسلام عزادارى مينمايند و سپس
از مواد داخل سفره تناول مينمايند.
اين سفره شامل عدس پلو، حلوا
كه با آرد گندم درست شده، شله زرد، آجيل مشكل گشا كه شامل 7 نوع آجيل (توت
خشك، نخود، بادام زمينى، بادام درختى، پسته، كشمش و نقل و...)، آش رشته
شيرينى، خرما، ميوه، نان و پنير و سبزى و... ميباشد.
در پايان
مراسم به هر يك از خانمهاى شركت كننده در مجلس پلاستيك حاوى خوراكيهاى
سفره داده ميشود تا براى خانوادههاى خود به منزل ببرند.
سفره بيبى زينب عليهالسلام
زنى
كه حاجت مهمى دارد سفره بيبى زينب عليهالسلام مياندازد. صاحب نياز آش
رشته ميپزد. روى ديگ هنگام پخت نبايد باز باشد. و روضه بيبى زينب را
مىخواند و براى بانى طلب خير ميكند.
زنان
ديگ آش رشته را به مجلس مىآورند و در اتاق را ميبندند كه رنگ آسمان به
غذا نيفتد. سپس پيرزنى با ملاقه آش رشته را در كاسهها ميريزد و به زنان
ميدهد. پسر نابالغ، مرد، و زنى كه حامله است (ممكن است بچهاى كه در شكم
داشته باشد پسر باشد) نبايد آش رشته بخورند، زيرا نامحرم هستند.
سفره بيبى رقيّه عليهالسلام
زنان
در شبهاى شنبه و دوشنبه و چهارشنبه سفره بيبى رقيه عليهالسلام
مياندازند. پارچه سياهى روى فرش پهن ميكنند و در گوشه پارچه خشتى
ميگذارند و روى آن شمعى روشن ميكنند. در ميان سفره مقدارى خرما و نان
لواش ميگذارند و سپس چراغ را خاموش ميكنند و روضه بيبى رقيه عليهالسلام
خوانده ميشود بعد از اتمام روضه، بين حاضران خرما تقسيم ميشود.
شمع
سفره را خاموش نميكنند، بلكه ميگذارند تا به خودى خود تمام شود. صاحب
سفره بقاياى شمع را گروى نگه ميدارد تا مرادش برآورده شود. دست آخر سفره
را به سر دختران دم بخت ميتكانند تا بخت آنان باز شود.
سفره شاهزاده قاسم
زنان
براى رفع اختلاف خانوادگى، سفره شاهزاده قاسم مياندازند. براى اين منظور،
بر سر سفره سفيدى خرما، نقل، شيرينى ميچينند و در بالاى سفره دسته گلى
ميگذارند. روضه شاهزاده قاسم را ميخواند، سپس به اتفاق كشمش پلو
ميخورند. صاحب نياز، نقلى به عنوان گروى و بركت نزد خود نگه ميدارد تا
مرادش برآورده شود.
سفره بيبى حور و بيبى نور «بيبى سه شنبه»
زنى
كه دچار معضل سختى شده است سفره بيبى حور مياندازد تا مشكلش برطرف شود.
به اين ترتيب كه شب سهشنبه چند زن مسّن و متدين با همكارى يكديگر «نان
ساجى» ميپزند سپس سفره آرد را كه معمولاً پارچه اى است كف اتاق پهن
ميكنند.
دختر نا بالغى مقدارى آرد گندم را از الك گذرانده با
دست آردها را روى سفره پهن ميكند. مقدارى شكر روى آرد ميريزد. زنى روى
سفره گلاب پاش، سرمه دان، آيينه، قرآن، و يك كاسه آب ميگذارد و سجاده پهن
ميكند.
مردم ميگويند هنگامى كه
حضرت زهرا عليهالسلام
در مجلس حضور پيدا مىكند با اين آب وضو تازه ميكند. سپس كمى اسپند و
كندر و عود دود ميكند و در اتاق را ميبندند و هر كس پى كار خود
ميرود.اذان صبح چهار نفر زن مسن و متدين وضو ميگيرند و پس از خواندن دو
ركعت نماز صبح و دو ركعت نماز حاجت، در اتاق را باز ميكنند و سلام و
صلوات ميفرستند و آرزو ميكنند كه مراد بانى به زودى برآورده شود.
ديگ حسن بن على عليهالسلام
برخى
از مردم درسمنان در شب بيست و هشتم ماه صفر، شله زرد درست ميكند و آن را
در بشقابهايى ميريزد با دارچين روى شلهزرد اسمهاى مقدس
«الله، محمد صلياللهعليهوآله، على عليهالسلام، فاطمه عليهاالسلام، حسن عليهالسلام، حسين عليه السلام» را مينويسند. سپس شله زرد را بين دوستان و آشنايان تقسيم ميكنند.
وليمه امام زمان عليهالسلام
دو
سه روز قبل از پانزدهم شعبان، زنان، منبرخانهها را چراغانى ميكنند و به
در و ديوار پارچههاى رنگارنگ و قاليچه نصب ميكنند. صاحب منبر روز
ولادت حضرت صاحب الزمان(عج) شير برنج مىپزد و بشقابهاى شير برنج را در
سر سفره ميچيند. و مولودى ميخواند و زنان كف ميزنند. سپس بين زنان نقل و
خرما و شيرينى و شيربرنج پخش ميشود.
آش رشته اول ماه
بانى
صبح اول هر ماه آش رشته درست ميكند و آن را بين همسايگان تقسيم ميكند
تا رشته كار اعضاى خانواده، در عرض ماه در گردش باشد. بعضيها براى يمن كار
روضهاى نيز ميخوانند.
ديگ امام چهارم عليهالسلام
يكى
از نزديكان بيمارى كه مرض صعب العلاجى دارد شوربا درست ميكند و مواد آن
را از خويشان و آشنايان ميگيرد. روضه امام چهارم خوانده ميشود و براى
بيمار دعاى فراوان ميشود تا به بود يابد سپس بين حاضران شوربا تقسيم
ميشود.
حلواى حضرت زهرا عليه السلام
روز وفات حضرت زهرا عليهالسلام حلوا درست ميكنند و پس از روضه خوانى بين زنان حلوا تقسيم ميكنند./ز