به گزارش گروه استانهاي باشگاه خبرنگاران، خوزستان
از دیرباز از مهمترین مراکز شیعه و فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و نمودهای
خاصی از این باور اصیل را به نمایش گذاشته است, یکی از این جلوهها،
عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) است.
مردم
مسلمان و متعهد اين استان به پيروى از سيره خاندان رسالت مبنى بر زنده
نگهداشتن شعائر اسلامى از اول محرم با پوشيدن لباسهاى سياه و برپايى
مراسم عزادارى در مساجد، حسينيهها و تكايا، ياد احياء كننده دين اسلام،
اباعبدالله الحسين عليه السلام را گرامى ميدارند.
سخنرانان و
وعاظ و خطبا، رشادتها و فداكاريهاى ايشان را براى مردم مسلمان بيان
ميكنند. به غير از مجالس روضه خوانى و وعظ و ارشاد، هيئتهاى عزادارى در
همه مناطق چه در شهر و چه در روستاها به سينه زنى و عزادارى ميپردازند و
در روزهاى تاسوعا و عاشورا با تعطيل كردن محل كار و كسب خود و خاطره
رشادتهاى امام حسين عليهالسلام و يارانش را ارج نهاده و در روز عاشورا
صحنه شبيهسازى مبارزات اباعبدالله الحسين عليهالسلام و يارانش در مقابل
سپاه خونخوار و ظالم بنياميه را به نمايش ميگذارند.
در روز
سوم پس از شهادت امام حسين عليهالسلام و يارانش، مراسم دفن آنها را به
وسيله شبيه سازى براى مردم مسلمان منطقه اجرا مينمايند.
همچنين در روز اربعين باز هم طى مراسمى خاص سرهاى از تن جدا شده ياران امام حسين عليهالسلام را دفن ميكنند.
معمولاً در عزاداريهاى غير عربها از عَلَم، نخل، شيدونه و مشعل استفاده ميشود.
عَلَم علم
يا جريده عبارت است از چوبى به ارتفاع 10 متر و قطر 10 سانتيمتر كه
پارچههاى دو مترى سياه، با فاصلههاى معين، از بالا تا پايين با بند به
آن بسته و يك شبكه (پنجه) برنجى يا نقرهاى بر نوك آن وصل است.
اين
عَلَم به نام عَلَم حضرت عباس عليهالسلام معروف است. از هنگامى كه چوب
آن را براى بستن پارچه به ميدان مىآورند، مردم جمع ميشوند و با ساز و
دهل و صلوات وارد ميدانش ميكنند.
نخل نخل را
براى تشبيه به ايوانهاى طلايى اماكن متبركه ميسازند و عبارت است از سطحى
از تخته كه اطراف آن را دندانههاى تختهاى احاطه كرده و شكل آن مانند
ايوانهاى قديم است كه روى آن با رنگ اكليل زينت يافته و ارتفاعش حداكثر 6
متر و عرض آن 3 متر است.
يك
ايوان ديگر در مقابل آن به فاصله 3 متر مينهند و با چوب هر دو را به
يكديگر وصل ميكنند. وسط آن را خالى نگه ميدارند. روى اين چوبها را با
پارچههاى رنگارنگ زينت مىدهند و در انتهاى نوك اين نما، يك شبكه رنگين
نصب ميشود.
اين نخل، حاشيهاى در زير و چهار پايه دارد كه آنها را بر روى 4 كرسى در وسط ميدان قرار ميدهند. نخل معروف دزفول، نخل كلبى خان است.
شيدونه شيدونه
تشبيهى است به ضريح و گنبد بالاى آن و چهار گلدسته در چهار گوشه گنبد و آن
عبارتست از يك اتاق مكعب چوبى با شبكههاى خوب و چهار گلدسته ظريف كوچك
در چهار گوشه و عقب پايهها. هر شيدونه به نام يكى از امامان يا شهداى بنى
هاشم ناميده شده است.
مشعل مشعل حداكثر يازده
شبكه آهنى دارد كه بر روى يك چوب افقى نصب شدهاند و در وسط اين چوب
پايهاى است كه مانند علم آن را بر روى ناف جاى ميدهند.
ارتفاع
مشعل حدود 5/1 متر و ارتفاع هر چشمه آن حدود نيم متر است. در شبكهها تفاله
كنجد مىريزند و آتش ميزنند. مشعلچى به دنبال سينهزنان حركت ميكند و
هنگامى كه به مجلسى ميرسند، در وسط سينهزنها قرار ميگيرد و با آهنگ
دهل و سرنا مشعل را حول محور خود به چرخش درميآورد. در اثر اين چرخاندن،
آتش بر روى سينه زنان و فرشها ميريزد كه لنگ داران آنها را خاموش
ميكنند.
مراسم عزادارى در ماههاى محرم، صفر و رمضان متداول
است. در اين ماهها، به ويژه در دهه اول محرم، دستههاى سينهزنى و
زنجيرزنى در كوچهها و خيابانها به راه ميافتند.
در ماههاى ديگر مجالس در مساجد، حسينيهها و منازل شخصى برگزار و روضه خوانيهاى زنانه و مردانه برپا ميشوند.
مجالس غير عربها هنگام فوت زن يا مرد، همه اقوام و همسايگان جمع ميشوند. صاحب عزا پس از انجام مراسم تغسيل و تدفين به منزل باز ميگردد.
به مدت سه شبانه روز مردم به منزل متوفى مىآيند، تسليت مىگويند، فاتحه مىخوانند و شام و ناهار صرف مىكنند.
در
سومين شب فوت متوفى، كه «سه شنبه» گفته ميشود، عدهاى از نزديكان و
همسايگان به گورستان ميروند و مراسمى را در كنار قبر متوفى انجام ميدهند
و سپس براى صرف شام به منزل متوفى ميروند. شب هفت «هفته» ناميده ميشود و
در برخى نقاط به سرتراشان (سرتراشون) نيز معروف است. مهمانان به گورستان
ميروند و پس از خواندن فاتحه به منزل متوفى باز ميگردند.
پس از صرف شام، هر يك از مهمانان به رسم اتحاد و تعاون، مبلغى پرداخت ميكند كه در فهرستى ثبت و به صاحب عزا تسليم ميشود.
مراسم
روز چهلم هم، مانند شب هفت، دعوتى است. مهمانان پس از خواندن فاتحه و صرف
شام، به خانههاى خود باز ميگردند. مراسم سال متوفى هم به طريق بالا صورت
ميگيرد.
در مجلس زنانه، زنى را كه در مجالس فاتحه خوانى روى
منبر ميرود، «نقيبه» گويند. او ابتدا در وصف ميت سخنانى ميگويد. سپس
اشعارى را با آهنگ مخصوصى ميخواند.
بعد تمام زنان تكرار ميكنند
و به سينه ميزنند. زنانى كه نمىتوانند سينه بزنند، با دو دست بر
بازوهاى خود ميزنند و در هر بار نالهاى از ته دل برميكشند.
مجالس عربها وقتى
كه كسى فوت ميكند، بستگان، نزديكان، آشنايان و دوستان جمع ميشوند. پس
از تغسيل و تدفين، يزله و فاتحه خوانى ميكنند و پرچم طايفه را بر سر در
ورودى منزل متوفى نصب ميكنند.
قبايل، عشاير و نزديكان براى تسليت
به بازماندگان به منزل متوفى ميآيند و مقدارى پول يا گوسفند يا گاو به
عنوان «دَر جِرَه» به خانواده متوفى ميدهند.
تا
سه روز پذيرايى و ناهار و شام ميهمانان به طور وعدهاى و نوبتى به عهده
اهالى طايفه متوفى است، يعنى خانواده متوفى تا سه روز غذا نميدهد.
عصر
روز سوم كه رسميت مراسم و فاتحه خوانى پايان يافت، شيخ يا بزرگ طايفه،
سلمانى را احضار ميكند و صورت تراشى انجام مىشود. اين مراسم را خاتمة
الفاتحه گويند.
شيخ طايفه در اين مراسم، لباس يا پارچهاى را در
دستمال مىپيچد و تقديم پدر يا عموى متوفى يا بزرگ خانواده او ميكند و
بدين ترتيب با بازماندگان اعلام همدردى مينمايد.
اين عمل در محل به أزيان معروف است. صاحب عزا از شيخ طايفه تشكر ميكند. شيخ در پاسخ ميگويد: «ان شاء الله آخرين غمتان باشد».
همچنين
كليه خويشاوندان و دوستان و آشنايان خانواده متوفى از هر قشر و طبقه كه
باشند، نسبت به تعهدات قبيلهاى و فراخور حال خود كمكهايى به صورت نقدى و
يا جنسى به بازماندگان متوفى مينمايند تا همراهى و همكارى خود را در
شرايط سخت و بحرانى به خانواده متوفى به اثبات برسانند.
فاتحه
خوانى اهالى منزل متوفى تا يك ماه و شايد بيشتر ادامه دارد. شبهاى جمعه به
مزار متوفى ميروند فاتحه ميخوانند. مدت هفت هفته، شبهاى جمعه با شام
از ميهمانان پذيرايى ميكنند.
شام شب هفته هفتم، هفت رنگ غذاست و تعداد زيادى را براى صرف شام دعوت ميكنند.
در
حال حاضر سوم، هفتم، چهلم و سال را ميگيرند، ولى در سابق سال را مختصر
ميگرفتند و سوم و هفتم و چهلم را مفصلتر برگزار ميكردند./ز