به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، تلويزيون بي بي سي فارسي قبل از آغاز اين مصاحبه اختصاصي در مقدمه اي گفت : جک استرا تنها وزير خارجه انگلیس بوده که پس از سقوط شاه و انقلاب سال 57 پنج بار به ايران سفر کرده و از جمله مدافعان بهبود روابط ايران و غرب هم به شمار مي آيد کسي که در برابر منتقدان و مخالفان از اين سياست در داخل و خارج از کشورش دفاع کرده ده سال پيش همراه با وزراي خارجه وقت فرانسه و آلمان مبتکر آغاز گفتگو با ايران براي حل و فصل پرونده اتمي اين کشور بود و يکي از مقامات اروپايي بود که در مذاکرات هسته اي 22 ماهه با حسن روحاني زماني که سرپرست مذاکرات هستهاي ايران بود شرکت داشت. درباره تاريخ و فرهنگ ايران مطالعات زيادي داشته ايرانيان را مردمي فرهيخته مي داند و از سفرهايي که به تهران داشته خاطرات شيريني دارد.
مجري برنامه نوبت شما خطاب به مخاطبانش اظهار کرد : در برنامه امروز اگر سئوالي از استرا داريد مي توانيد در 50 دقيقه آينده در برنامه امروز شرکت بکنيد و پاسخ سئوال هاي خودتان را بگيريد؟
مجري برنامه با طرح اين مطلب که دو شنونده ما از شما پرسيدند با توجه به اينکه به هر حال شما در طول دوره اي که وزير خارجه انگلیس بوديد در دو سال پنج بار به ايران سفر کرديد، فکر مي کنيد که واقعا در حال حاضر نيت آقاي روحاني چيست ؟ آيا واقعا مي خواهد به آن سمتي پيش برود که اين پرونده حل شود؟ و در واقع به يک نتيجه اي برسد يا خير؟ واقعيت قضيه چي بوده؟
جک استرو وزير خارجه سابق انگليس در پاسخ گفت: مذاکرات در نهايت شکست خوردند به چند دليل متعدد يکي اش اين بود که به نگاه من ناتواني آمريکا که بتواند کوتاه بيايد و يک سازشهايي که اروپايي ها مي خواستند به آمريکا عرضه کنند يک چيزهايي مثل قطعات يدکي براي هواپيماهاي مسافربري که خطوط هوايي ايران تحت تحريم ها نمي توانستند به اين قطعات دسترسي داشته باشند اين يکي از مشکلات بود تا زماني که ما برخي از اين سازشها را توانستيم از آمريکا بگيريم و به توافق رسيديم ديگر دولت آقاي خاتمي به ماه آخر فعاليت خودش رسيده بود.
وي در پاسخ اين سئوال که در حال حاضر چقدر ايران در آن موضعي هست که نياز داشته باشد به مذاکرات با غرب؟ گفت : در هر مذاکره اي وقتي که دو نفر دارند با هم مذاکره مي کنند اولين چيزي که مطرح است اينکه آيا اين دو طرف مي خواهند به يک نتيجه موفقي برسند يا اينکه فقط مي خواهند وقت تلف کنند. در اين مورد ايران و کشورهاي1+5 فقط وارد مذاکره باشند درست است. همان طور که شما گفتيد در آن هشت سالي که گذشته از زماني که خودم در مذاکرات درگير بودم ايران قدرت برنامه هستهاي اش گسترش و توسعه پيدا کرده اين يک واقعيت است. در عين حال به دلايل متعددي تحريمها سخت تر و سخت تري روي ايران اعمال شد. چيزي که من اميد دارم اين است که دو طرف اين اراده را داشته باشند که اين بنبست را بشکنند به عنوان کسي که دارد به اين داستان نگاه ميکند من ميپذيرم که حق دولت ايران است که به برنامه هسته اي اش بايد احترام گذاشته شود در عين حال نبايد هيچ برنامه هسته اي هم شکل نظامي به خودش بگيرد .
استرا در پاسخ به اين سئوال مخاطب بي بي سي که در مورد تحميل تحريمهاي بيشتر اتحاديه اروپا بر ايران و نقش انگليس بود گفت : هيچ برنامه از پيش تعيين شدهاي وجود نداشت بين روسيه و غرب که اين تحريم ها بخواهيم به ايران اعمال کنيم، واقعا اين نبود. همين طوري که داشت پيشرفتهايي در مذاکرات پيش مي آمد با ملاقاتهايي که ما داشتيم همانطور که داشت پيشرفت ايجاد ميشد در آن دوران مشکلاتي هم پيش آمد و در نهايت باعث شد که پرونده اتمي ايران از آژانس اتمي بين المللي به شوراي امنيت ارجاع داده شود و اين اولين بار بود که يک سري تحريمهاي خيلي جدي به ايران اعمال شد. بايد به شما بگويم به هيچ عنوان اين تحريمها از پيش تعيينشده نبود اين تحريمها نتيجه شکست مذاکرات بود.
جک استرا در خصوص شکست در مذاکرات ايران و 1+5 افزود: درباره اينکه مذاکرات شکست خورد من شخصا فکر مي کنم که اي کاش ما يک واکنش بهتري از غرب مشخصاً آمريکا مي ديديم، بعد از اينکه ايران تصميم گرفت به طرز اختياري با غنيسازي را تعليق کند، من اين را نوشتم و جاهاي ديگر هم اين را گفتم فرصتهايي بود که از بين رفت، فرصتي بود که غرب از دست داد و بخشي از آن به دليل کابينه بوش در واشنگتن بود دولت بوش بود که باعث شد اين اتفاق بيافتد، عملا کاري که ما داشتيم در اروپا و ايران انجام مي داديم با همکاري آمريکا، ولي با مخالفت هاي شديدي در واشنگتن مواجه شد، افرادي در واشنگتن بودند که مي خواستند راه حل صلح آميز جلو برود آن زمان کالين پاول ورايس و در عين حال افراد ديگري مثل چني، بولتون، رامسفلد وزير دفاع بودند که موافق اين جريان نبودند، براي کالين پاول ممکن نبود که بتواند اين توافق را از افراد ديگر کابينه بوش بگيرد که آن پيشنهادهايي که آمريکا بايد به ايران مي داد که به آن (تعليق) غني سازي اورانيوم در حقيقت پاسخي باشد و اصل ماجرا هميني بود که به شما گفتم.
وزير خارجه سابق انگليس اضافه کرد: از ابتداي انتصاب به سمت وزير امور خارجه تا پايان اين مسئوليت در سال 2006 در مجامع مختلف صحبت کردم، در فرصتهاي مختلف در خصوص ايران و تلاش کردم به همکاران خودم در خصوص ايران آموزش بدهم و نوشتم، من دوست دارم که دوباره به تهران بروم و هر کاري که ميتوانم انجام بدهم تا کمکي کنم در عين حال من الان اينجا در حزب مخالف دولت هستم و اگر ه تا آنجايي که مي توانم با وزارت امور خارجه صحبت مي کنم و سعي مي کنم که حرفي که دارم مي زنم در عين حال ضربه نزند به اقدامات دولت فعلي، در عين حال من حس مي کنم که دولت فعلي مي تواند موضوع را بهتر جلو ببرد و سعي مي کنم که کمک بکنم و اميدوارم به عنوان يکي از مسئولين گروه پارلماني ايران و بريتانيا در اولين فرصتي که مي توانم به تهران بروم.
استراو ادامه داد: دولت بوش يک موضع خاصي داشت و ما مخالف اين موضع بوديم واشنگتن هم مخالف موضع ما بود و نسبت به ما موضع سرسختانهاي داشتند در عين حال کار ما را مشکل کرد و در خصوص اينکه آيا من ميتوانستم جلوگيري کنم از اين تحريمها، من کاملا مسئول تصميمي که به نمايندگي دولت انگلیس تا اواسط مه 2006 گرفتم هستم و نه بعد از آن از آن تا زماني که وزير امور خارجه بودم تصميم به ارجاع دادن پرونده ايران از آژانس به شوراي امنيت، تصميمي بود که آژانس گرفته بود که ايران نتوانسته تا آنجا که لازم است روشن عمل بکند و بر اساس قرارداد ان پي تي وظايف خودش را انجام بدهد، آن دليلي بود که سبب شد پرونده به شوراي امنيت ارجاع داده بشود و اولين دور تحريم ها توسط شوراي امنيت تصويب شد ولي من خوشحال مي شدم اگر مي ديدم که غرب بيشتر منعطف باشد، قطعا در عين حال بايد بگويم که مذاکره کردن با آقاي احمدي نژاد سخت بود.
وزير خارجه پيشين انگليس از دولتهاي انگليس و آمريکا خواست از ملت ايران رسماً به دليل نقششان در کودتاي 28 مرداد؛ معذرت بخواهند.
استراو در در خصوص آينده روابط ايران و انگليس و عملي بودن عذرخواهي به خاطر کوتاي 28 مرداد افزود: دولت انگلیس يک عذرخواهي بايد بکند عذرخواهي از طرف من به عنوان يک عضو ارشد حزب مخالف خيلي مناسب نخواهد بود، اتفاقي که در سال 1953 افتاد من حس مي کنم به نظر شخصي من اين است که خيلي مساله مايه تاسف است و در ذهن مردم ايران نسبت به آمريکا و هم انگلیس تاثير منفي گذاشت و اين قابل درک است و حمايت آنها از رژيم شاه در حالي که آن رژيم واقعا حمايت مردمي نداشت واقعا اقدام مناسبي نبود در عين حال تفاوت بين تاسف و عذرخواهي هست، کلمه عذرخواهي معنايش اين است که شما داريد مسئوليت شخصي را مي پذيريد براي اتفاقي که افتاده و وقتي عذرخواهي مي کنيد شما مي پذيريد که اين شکست خود شما بود و اشتباهي که شما مرتکب شديد در سال 1953 من هفت سالم بود و هر کاري که بايد بابتش سرزنش بشوم در هفت سالگي قاعدتا اتفاق و کودتايي که در 1953 افتاد را من در هفت سالگي در آن دخيل نبودم در عين حال ولي مي گويم که مايه تاسف است و مي گويم که تصميم اشتباهي بود که آن موقع دولت آمريکا و دولت انگلیس گرفتند.
جک استرو مورد آينده روابط ايران و انگليس گفت: سئوال اين بود که آيا ما و من مي توانستيم بهتر از اين کار کنيم که روابط را با دوران آقاي خاتمي بهتر کنيم؟ ما همه تلاش مان را کرديم و آقاي رابين کوک هم بعد از من تمام تلاشش را کرد . در اين اولين دوره رياست جمهوري آقاي خاتمي روابط ديپلماتيک بين ايران و انگلیس خيلي بهتر شد و ما حرکت کرديم از داشتن کاردار و معاون سفير به سمت داشتن سفير کامل در دو کشور. من اولين سفر را بلافاصله بعد از يازده سپتامبر انجام دادم. من فکر مي کنم که روابط خيلي خوبي با آقاي کمال خرازي آن موقع که وزير امور خارجه بود داشتم و همين طور روابط محترمانه اي با آقاي خاتمي. بخشي از کلافگي و ياس و نا اميدي که من در آن دوران داشتم نامه آقاي خاتمي پس از يازده سپتامبر به آمريکا بود ولي در پاسخ آن آقاي بوش آمد گفتش که ايران يکي از محورهاي شرارت است ايران را در کنار عراق و کره شمالي قرار داد.
جک استرو در پاسخ به اينکه با دخالتهاي انگليس در کودتاي 28 مرداد ،کمک به عراق در جنگ تحميلي وهمراهي انگليس با آلمان براي مسلح کردن رژيم عراق به سلاح هاي شيميايي عليه مردم ايران و کردهاي عراق آيا اعمتادي مي تواند وجمود داشته باشد ؟ اعتراف کرد : زير هر سنگي شما ميبينيد که تقصير انگلیسیها بود من مي توانم به دوربين نگاه کنم و با مردم صحبت کنم من در اين باره نوشتم من کاملا ميپذيرم که شهرت انگلیس در داخل ايران وقتي که آن را پيگيري مي کنيد به زمان جنبش تنباکو و حتي قبل از آن در قرن نوزدهم خيلي بد بود و خوشنام نبود. دههها و دههها پشت سر هم انگلیس به ايران و مردم ايران يک نگاه نو استعماري داشت. به عنوان کشوري نگاه مي کرد که مي خواست از نفتش و منابعش سوء استفاده کند.
وي در ادامه اعترافاتش افزود : مطمئن باشيد که ايران به هيچ عنوان مشکلي براي نقشههاي انگلیس در هند ايجاد نميکرد. در طول جنگ جهاني دوم چون ميخواست مطمئن بشود که ايران هرگز تهديدي براي خود بريتانيا و متحدين بريتانيا نمي شود، ما شاه را گذاشتيم روي تخت و در عين حال رضا شاه را برداشتيم و پسرش را روي قدرت گذاشتيم و عملا در اين کشور تمام مدت دستکاري مي کرديم و در سياست ايران دست مي برديم. من اين را مي پذيرم، يکي اينکه ما سعي مي کرديم شاه را در قدرت نگه داريم در حالي که او تاريخ اعتبارش در حقيقت گذشته بود و از طرف ديگر غرب و آمريکا و فرانسه و حتي انگلیس از صدام در طول جنگ ايران و عراق حمايت مي کردند اين کارنامه خوبي نيست من اين را مي پذيرم.
وي همچنين افزود :من به کساني که اين سئوال را از من پرسيدند مي گويم باور نکنيد که همه انگلیسیها اين شيوه را دارند و اين نگاه را به کشور شما دارند. در هر حال ما ديگر يک قدرت استعماري نيستيم. ما ديگر يک ابرقدرت نيستيم. در انگلیس اکثريت مردم چيزي که ميخواهند اين است که به ايران و مردم ايران احترام بگذارند .
وي در پاسخ به سئوال شنونده بي بي سي که نظر استرا را در مورد دليل برخورد دوگانه غرب من جمله آمريکا و کشورهاي اروپايي نسبت به برخوردشان با رژيمصهيونيستي و ايران در زمينه مسايل هستهاي را جويا شد گفت ؟ اين يک نگاه منطقي نيست اين مسئله که اسرائيل يک "دولتي" است که سلاح هسته اي دارد و در عين حال عضو ان پي تي هم نيست و هيچ جور نمي پذيرد که نظارت بينالمللي بر زرادخانه سلاح اي هسته اي اش وجود داشته باشد خب پاکستان و هند هم همين مسئله را دارند و اين واقعا خوشايند نيست.
وي سپس در توجيه اين سياست دو گانه مدعي شد : در عمل در سياست واقعي اين خيلي مهم است که ما متوجه بشويم که چرا اين قدر حساسيت است نسبت به موضع اسرائيل در داخل اسرائيل و در داخل آمريکا. مسئله اينجا است که اسرائيل يک کشور کوچکي است شش ميليون نفر آنجا زندگي مي کنند و هميشه حس مي کند که تحت تهديد است توسط خيلي از همسايههايش .
وي سپس اظهار داشت: من ميدانم که رهبر ايران گفته که ايران هيچ سلاح هستهاي ندارد و خيال داشتن سلاح هستهاي را هم ندارد در عين حال اين هم نيستش که ايران به طور کامل با اقدامات و خواستههاي آژانس همکاري نکرده و اين در قلب اين مذاکرات است اين همکاري با آژانس و اينکه ايران چه جوري بتواند ادامه بدهد به غنيسازي اورانيوم بدون اينکه شک ديگران را برانگيزد که مي خواهد به سمت سلاح حرکت بکند يا نه؟
وي سپس اضافه کرد : اينکه آيا در حقيقت يک جور رياکاري و سياست دوگانه آمريکايي ها دارند ؟ من حس نمي کنم که آنها در اين ماجرا رياکاري ميکنند در اين زمينه سياست در آمريکا عين سياست در ايران است زبانها و حرفهاي خيلي متفاوتي آنجا زده مي شود آقاي اوباما و آقاي جان کري هستند که مي خواهند اين مسئله را حل کنند. فکر مي کنم خيلي حرفشان واضح است و آنها نميخواهند به ايران حمله نظامي کنند در عين حال آنها تنها بازيگران سياسي نيستند افراد ديگري در سنا هستند که آيپک از آنها حمايت مي کند يک لابي اسرائيلي خيلي قدرتمند در داخل آمريکا و آنها طرفدار تحريم هاي بيشتر هستند و آنها فشار خيلي زيادي را دارند ميآورند روي دولت فعلي آمريکا و دولت آقاي اوباما . آقاي اوباما بايد به نقطهنظر و نگاه ديگران در حياط خلوت سياسي خودش نگاه کند.
جک استراو در ادامه افزود: قبل از هر چيزي مي خواهم تصحيح کنم که دولت انگلیس سلاح در اختيار شورشيان سوري نمي گذارد دولت انگلیس فقط کمکهاي غيرمرگبار و غيرنظامي مي کند. ما سلاح در اختيارشان قرار نمي دهيم ولي دولت انگلیس بالاخره دارد حمايت ميکند ولي دولت اين کشور از اقدام نظامي حمايت نکرد و همين باعث شد که دولت اوباما در واشنگتن هم همين کار را بکند و حمله نظامي را کنار گذارد و عملاً فايده آن اين بود که سلاحهاي شيميايي در سوريه امروز دارند نابود مي شوند. من کاملا مي پذيرم که ما بايد يک فرآيند صلح را در سوريه ببينيم و اين بحران راه حل نظامي ندارد. مشکل اين است که براي آماده شدن مذاکرات ژنو دو، بايد گروه هاي شورشي را قانع کنيم که بپذيرند و بيايند در مذاکرات شرکت کنند. در شرايط فعلي نميتوانيد در سوريه انتخابات برگزار بکنيد اول از همه بايد مذاکرات انجام شود اگر ميتوانيد مذاکرات را عملي بکنيد بعد از اين مذاکرات بايد يک دولت موقتي باشد و بعد از اين دولت موقت بايد احتمالا انتخابات شورا و محلي و شهرداري داشته باشد بعد از آن شايد بتواند به سمت يک انتخابات ملي حرکت کرد.
وزير خارجه پيشين انگليس در ادامه با بيان اينکه که زمان تغيير دولتها توسط قدرت هاي بزرگ به پايان رسيده گفت: البته ما تلاش کرديم و موفق شديم اين کار را بکنيم در 1953 در ايران و قبل از آن رضا شاه را هم همان طوري حذف کرده بوديم و پسرش را در قدرت آورديم در نهايت ولي آن روزها ديگر گذشته نکته اينجاست که در نهايت ما با دولتي که الان در ايران هست سروکار داريم، اگر آن را نپذيريد آن وقت شما با يک انفجاري روبرو مي شويد و در سال 1979 هم همين اتفاق افتاد من اميدوارم که انتخاب آقاي روحاني و اينکه او پذيرفته شد و شوراي نگهبان هم او را تاييد صلاحيت کرد، نشان بدهد که تغييرات خوبي در ايران اتفاق بيافتد.
در ادامه برنامه، جک استراو در خصوص اهميت وضعيت حقوق بشر ايران براي کشورهاي غربي افزود: غرب به مساله حقوق بشر در ايران اهميت مي دهد و ايران در زمينه حقوقبشر مسائلي دارد در عين حال ايران تنها کشوري نيست که مسائل حقوق بشري دارد و الزاماً بدترين کشور هم در اين زمينه نيست نگاه من اين است که در ديپلماسي بينالملل بايد تا آنجايي که مي توانيد تغيير ايجاد کنيد.
وي ادامه داد : شما به مسئله چين نگاه کنيد چين مسائل حقوق بشر بسيار زيادي دارد افراد خيلي زيادي را اعدام مي کند برخي ها به کشورهاي غربي نقد کردند و گفتند که تا زماني که چين اين هنجارهاي غربي و حقوق بشري را بپذيرد نبايد رابطه مان را با آن کشوربهتر کنيم . اما همين که ما داريم سعي مي کنيم با ايران روابط بهتري داشته باشيم به اين معنا نيست که ما مسائل حقوق بشر را ناديده مي گيريم.
جک استراو در پايان در خصوص ارتباط کاري اش با آقاي روحاني گفت: من ادعا نمي کنم که دوستي خيلي نزديکي با ايشان داشتم خيلي رابطه محترمانهاي با همديگر داشتيم از من و او عکس هايي وجود دارد، لطيفه مي گفتيم رابطه خيلي خوبي داشتيم اعتماد داشتيم من شخصا خيلي خوشحال شدم وقتي که او انتخاب شد و اميدوارم که بتوانم بالاخره با او ملاقات کنم.
انتهای پیام/