به گزارش خبرنگار حوزه سینما
باشگاه خبرنگاران امروز ظهر جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی " دربند" در سالن آمفی تئاتر دانشگاه صدا و سیما با حضور پرویز شهبازی، کارگردان، این اثر و سعید قطبی زاده، منتقد سینما، برگزار شد.
" پرویز شهبازی" کارگردان "دربند"، در این نشست گفت: یک کارگردان خوب و حرفهایی باید یک قصه گوی ماهر نیز باشد و من در این فیلم سعی بر این کار داشتم.
وی ادامه داد: "نازنین" در این فیلم نشانگر یک تیپ نیست بلکه نمایانگر شخصیتی است که بسیاری از اشتباهات و اقدامات او باعث غافلگیری بیننده میشود. او دختری مغرور و خود ساخته است که لهجهای ندارد و لباسهایش با بقیه انسانهای شهر به لحاظ فرهنگی متفاوت نیست.
این کارگردان عنوان کرد: شخصیت "نازنین" شخصیتی متناقض نیست بلکه نشانگر شخصیتی است که احتمال انجام اشتباهات و سادگیها را دارد، حتی اگر یک نفر در دنیا بخواهد این کار را انجام دهد.
وی ادامه داد: در فیلم " دربند" صحبت از یک تیپ نیست بلکه گویای شخصیت است که هر کاری میتواند انجام دهد که بیننده را متعجب سازد. "نازنین" در سکانسی از فیلم که متوجه فرار "سحر" شد و با مشاهده پاسپورت آن را بر می دارد با وجدانش درگیر می شود و به جای بردن پاسپورت راه دیگری را انتخاب می کند که این شاید یکی از عوامل غافلگیر کننده باشد. این شخصیت شاید کمی کنجکاوی غیر قابل توجیه دارد اما سارق نیست و ما نمیخواستیم که این شخصیت را یک سارق معرفی کنیم.
شهبازی عنوان کرد: اینطور نیست که من بدون داشتن فیلمنامه سرکار می روم بلکه برای بازی گرفتن از بازیگرانم از آنها خواهش میکنم که فیلنامه را نخوانند تا بهتر بتوانند نقش خود را رئال و روان ایفا کنند. چرا که در طول فیلمبرداری من ممکن است بسیاری از بخشهای فیلمنامه را تغییر بدهم و یا حذف کنم بهمین دلیل نمیخواهم که بازیگر درگیر تغییرات و یا حذفیات فیلمنامه باشد. من اغلب بدون دکوپاژ سر صحنه میروم که البته این کار صحیح نیست اما نمی خواهم که خود را محدود کنم و اگر ایدهایی به ذهنم رسید بتوانم آنرا پیاده کنم.
این کارگردان اظهار داشت: بازی گرفتن از بازیگران و تمرین با آنها متفاوت است. مثلا تمرینهایی که با "نازنین بیاتی" میکردم با تمرینات " پگاه آهنگرانی" متفاوت بوده در انتخاب بازیگر سعی دارم که افرادی که به کاراکتر من نزدیک است را انتخاب کنم یا آن بازیگر را میشناسم و یا فردی را که بخواهم پیدا میکنم. همچنین در طول کار از بازیگرانم میخواهم که کارهایی که مختص به خودش است و یا اگر تکه کلامی باشد از آن استفاده نکند و کاملاً به شخصی دیگر تبدیل شود تا بتواند هر چه بهتر و طبیعی تر ایفای نقش کند.
وی همچنین گفت: در مورد نقدی که به فیلم من شد مبنی بر اینکه چرا شخصیت "نازنین" به سادگی سفتهها را امضا کرد. باید بگویم که "نازنین" در سکانسهای مختلفی از فیلم قبل از امضا کردن سوالاتی میپرسید و تا زمانی که مطمئن نمیشد ورقهایی را امضا نمیکرد، اما در صحنه امضای سفتهها اگرچه با فکر و شک و تردید همراه بود ولی این کار را انجام داد و این بیانگر شدت همدردی وی با سحر و انسانیت و از خود گذشتگی و غلبه احساسات بر عقل و منطق اوست که اتفاقا میتواند باعث غافلگیری و تعجب بیننده شود.
وی بیان کرد: شاید علت امضای نازنین با وجود آشنایی بسیار کم و محدود با "سحر" و این لطف بزرگ به او صحبتهایشان در زندان باشد.
چرا که من در سکانس زندان صدای شخصیت " سحر" را قطع کردم و فقط صدای "نازنین" به گوش میرسید، با این کار میخواستم به بیننده بفهمانم که شاید "سحر" در زندان حرفهایی به او زده که "نازنین" را قانع کرده و یا او را فریب داده و در نهایت منجر به امضا کردن سفتهها شده است.
وی اظهار داشت: در روانشناسی شخصیت "نازنین" شخصیتی مهر طلب است، که به سادگی با همه دوست می شود و حتی در سکانسی که "سحر" کلید خانه را برای اولین بار به او داد هر کس دیگری بود شاید تنهایی به آن خانه نمیرفت ولی نازنین این کار را کرد. همچنین غرور و خود ساختگی نازنین در جای جای فیلم مشخص است و این امر میتواند دلیلی بر نبود والدین یا همراهی در مراحل ثبت نام و کارهای خوابگاه وی باشد.
شهبازی عنوان کرد: دوست داشتم که تمام فیلم در یک تلاش بک انجام شود و برای همین آغاز و پایان فیلم را با یک مضمون به تصویر کشیدم و این هم زمینهایی برای تماشاچی است که ذهن خود را درگیر آغاز یا پایان داستان نکند و توجه بیشتری را صرف تم داستان داشته امضای سفتهها بسیار بیارزش میشد.
وی بیان کرد: شاید علت امضای نازنین با وجود آشنایی بسیار کم و محدود با "سحر" و این لطف بزرگ به او صحبتهایشان در زندان باشد.
چرا که من در سکانس زندان صدای شخصیت "سحر" را قطع کردم و فقط صدای "نازنین" به گوش میرسید، با این کار میخواستم به بیننده بفهمانم که شاید "سحر" در زندان حرفهایی به او زده که "نازنین" را قانع کرده و یا او را فریب داده و در نهایت منجر به امضا کردن سفتهها شده است.
وی اظهار داشت: در روانشناسی شخصیت "نازنین" شخصیتی مهر طلب است، که به سادگی با همه دوست می شود و حتی در سکانسی که "سحر" کلید خانه را برای اولین بار به او داد هر کس دیگری بود شاید تنهایی به آن خانه نمیرفت ولی نازنین این کار را کرد. همچنین غرور و خود ساختگی نازنین در جای جای فیلم مشخص است و این امر میتواند دلیلی بر نبود والدین یا همراهی در مراحل ثبت نام و کارهای خوابگاه وی باشد.
شهبازی عنوان کرد: دوست داشتم که تمام فیلم در یک فلاش بک انجام شود و برای همین آغاز و پایان فیلم را با یک مضمون به تصویر کشیدم و این هم زمینهایی برای تماشاچی است که ذهن خود را درگیر آغاز یا پایان داستان نکند و توجه بیشتری را صرف تم داستان داشته باشد. در "عیار 14" نیز همین کار را انجام دادم در آغاز فیلم با به تصویر کشیدن مرگ محمدرضا فروتن توجه مخاطب را به زمینه اصلی فیلم جلب کردم.
این کارگردان همچنین گفت: از آغاز داستان با نشان دادن خرید که در جاده شمال است و گویای این نکته است شاید به قصد خودکشی به آنجا می رود و درحالی است که لباسی قرمز به تن دارد که خود نوعی هشدار آلارم است میبینم که حاوی خبرهای ناخوشایند آینده است که در آخر فیلم نیز به آن اشاره می شود. در بسیاری از فیلمهای هالیوودی در آخر کار یک قهرمان به کمک فیلم میآید و در آخر فیلم بوسیله آن همه مشکلات شخصیتها حل می شود که خرید نیز شامل این امر می شود. اگر سفتهها در آخر فیلم توسط خرید پاره نمیشد ارزش دستگیری از دیگران از بین میرفت و با این کارشناسان دادیم که اگر نازنین از کسی دستگیری میکرد کسی هم پیدا میشود که از او دستگیری کند.
وی اشاره کرد: به نظر من فیلم در سکانس تصادف خرید به پایان میرسد و در اکران خارج از کشور نیز تصادف حکم پایان فیلم را داشت اما بنابر سفارش وزارت ارشاد قسمت پایانی فیلم نیز ساخته شد و فقط در اکران داخلی پخش شد. همچنین ارشاد با توصیههایی از قبیل اینکه حتما در فیلم بیان کنیم که سحر در هلند پناهنده شده که باعث تشویق این امر نباشد و یا در سکانسی از فیلم که نازنین پیگیر کارهای خوابگاه خود میشد مسئول خوابگاه به او گفت که شرایط خاصی برای اختصاص خوابگاه نداری، خانواده شهید یا جانباز به نازنین میگفت که از اقوام دور شهید است. اما مسئول نپذیرفت به دلیل اینکه شخص باید از اقوام درجه اول باشد که آنرا به المپیاد و یا رتبه 15 تغییر دادیم.
وی خاطر نشان کرد: هیچ کارگردانی نمیتواند ادعا کند که اثرش بیعیب و نقص است و این فیلم نیز از این قاعده مستثنی نیست. بسیاری از کتب آسمانی هرچند بدون ایراد اما انسانها از آن ایراد گرفتهاند پس اثر یک انسان نیز شامل این قضیه خواهد شد.
سعید قطبی زاده منتقد سینما در مورد فیلم دربند گفت: به نظر من یک بیننده باید خود را با فیلم کوک کند و طبق فیلم پیش برود. شخصیت نازنین شخصیتی بسیار خود ساخته است که این امر از تدریس خصوصی وی کاملا آشکار است. همچنین یکی از خصلتهای این کاراکتر غرور وی است که اتفاقا انسانهای مغرور ضربههای بسیار سهمگینتر از دیگران میخورند. انسان ممکن است که از نزدیکترین فرد به خودش هم ضربه بخورد و حالا نازنین هم از دوست خود اینگونه ضربه میخورد.
وی ادامه داد: اشتباهاتی که نازنین انجام میدهد با ساده لوحی کاملا متفاوت است و این امر را میتوان برخاسته از عواطف و احساسات کنترل شده وی باشد. به نظر من یک کارگردان باید حتی به راه رفتن بازیگر خود شناخت داشته باشد و آنرا بشناسد. مثل سکانس قهر نازنین و سحر. که نازنین پست سحر در حرکت است و قدمهای آنان به خوبی تنظیم شده است.
قطبی زاده اظهار داشت: بازی بازیگران بسیار روان و جالب توجه است. کنترل بسیاری از عادتها در بازیگران مثل پگاه آهنگرانی مشخص است و در این راستا بسیار تلاش شده است.
انتهای پیام/