در این قسمت آنچه كه در جلسه مذاكره ایران و آمریكا روی داده، برای اولین
بار از زبان دیپلماتهای ایرانی حاضر در جلسه، به صورت صوتی روایت شده
است.
آقایان حسن كاظمی قمی، رضا امیریمقدم و حسین امیرعبداللهیان كه در
مذاكرات با آمریكا حضور داشتند، روایت خود را از اظهارات نمایندگان ایالات
متحده، مباحث مطرحشده در جلسه مذاكره، خط قرمز جمهوری اسلامی در مذاكره و
رفتار دیپلماتهای آمریكایی و تیم خبری پس از مذاكره، در این مستند صوتی
بیان كردهاند.
آنچه در قسمت چهارم مستند تجربه مذاكره با عنوان «میز مذاكره» میشنوید:
حدود چهار سال از اشغال عراق میگذشت و روزبهروز اوضاع این كشور وخیمتر
میشد. آمریكاییها كه با شعار امنیت و دموكراسی راهی جنوب غرب آسیا شده
بودند، تفنگدارانشان را دسته دسته در تابوتها راهی كشورشان میكردند. مردم
عراق هم كه تا چندسال پیش، با وحشت از سایه دیكتاتور خونخوار بعثی زندگی
میكردند، حالا هر روز خیابانهایشان با خون عزیزان بیگناهشان رنگین
میشد. گرداب عراق، آمریكایی و عراقی را با هم به داخل خود میكشید.
اما تنها راه علاج این اوضاع وخیم، ورود مستقیم ایران برای حل بحران عراق
بود؛ بحرانی كه میرفت آتش آن، امنیت همسایگان و كشورهای منطقه جنوب غربی
آسیا را هم به خطر بیندازد. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت برای
كمك به ملت مظلوم عراق و نظام نوپای آن؛ به پای میز مذاكره با آمریكا
برود.
آقای رضا امیری مقدم، عضو هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا:
از یك سو واقعیتش این است كه عراق در یك ناامنی فرو رفته بود. برای ایران
حفظ حكومت عراق یك اولویت اساسی بود و از آن طرف هم بتوانیم از مواضع و
اصول نظام سر سوزنی كوتاه نیاییم. این یك نگرانی بود.
آقای حسین امیرعبداللهیان، عضو هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا:
مقام معظم رهبری در سخنرانیشان در اول فروردین ماه آن سال، در حرم حضرت
امام رضا علیهالسلام اعلام كردند كه به خاطر درخواست عراق و به خاطر وضعیت
عراق استثنائاً در این موضوع ما اجازه دادیم كه مذاكرهای سهجانبه و با
حضور عراق انجام شود.
آقای رضا امیری مقدم: واقعیتش
این است كه در این جا شاید دهها جلسه برگزار میكردیم در سطح دبیر شورای
امنیت كه آن موقع آقای لاریجانی بود، مسئولین دیگری بودند مینشستند؛ یعنی
اگر یك روزی هم قرار باشد جمهوری اسلامی وارد مذاكره بشود واقعاً در هر
جایی كه وارد بشود منافع كشور را تأمین میكند. چرا كه یك تیم بسیار قوی
كارشناسی ده برابر آن كه میرود در صحنه نشستهاند، این پشت دارند طراحی
میكنند، سناریوسازی میكنند آن چه میگوید، اگر آن چه گفت من چه بگویم،
هدف این باشد كه ما دست آن را باز كنیم؛ بعد هم ما شاید یكی از چیزایی كه
از لحاظ ذهنی تیم مذاكرهكننده یا كشور را راحت میكرد این است كه مذاكره
برای خودمان نیست. ما برای كشور همسایه و دوستان دیگری داریم میرویم
مذاكره كنیم ولی آمریكا برای خودش آمده بود.
آقای حسین امیرعبداللهیان:
اولاً مایلم از آن مذاكره بگویم. در آن مذاكره انصافاً چیزی كه همواره
مورد تأیید مقام معظم رهبری بود، در واقع چراغ راه تیم مذاكرهكننده بود؛
فرمایش
رهبر انقلاب این بود كه مذاكره منطقی و حكیمانه باشد. مذاكرهتان باید
نزاكت داشته باشد، منطقی، مستدل و حكیمانه باشد. این اصول را در مذاكرهتان
رعایت كنید. به دنبال این نباشید كه به هر قیمتی بخواهید مذاكره را به
نتیجه برسانید. این چارچوب باید حفظ بشود. با رعایت اصول عزت، حكمت و
مصلحت؛ كه همواره مورد تأكید ایشان در بحث سیاست خارجی است.
ایران، بر خلاف آمریكا، حضور عراقیها را در مذاكرات لازم میدانست؛ چرا
كه از نظر تهران، موضوع مذاكره «مسئله امنیت عراق» بود. بنا به خواست ایران
یك طرف دیگر به طرفهای گفتگو اضافه شد: دولت عراق.
آقای حسن كاظمی قمی، رئیس هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا: این ایران است كه میگوید باید در مذاكره صاحبان علّه یعنی عراق باشند. ما این دوجانبه را تبدیل به سهجانبه كردیم.
آقای حسین امیرعبداللهیان:
این را هم مستحضر باشید. خط قرمز ما در مذاكره این بود كه حضرت آیتالله
خامنهای فرموده بودند به جز موضوع عراق راجع به هیچ موضوع دیگری ما
مذاكرهای با آمریكا نداریم و این هم صرفاً به خاطر شرایط عراق، مردم عراق و
درخواستی كه دوستان ما در سطوح مختلف در عراق كردند، است.
آقای حسن كاظمی قمی: چرا؟ چون هدف ما حمایت از این دولت است.
آقای حسین امیرعبداللهیان:
آن مذاكره بیش از آن كه اسمش را بخواهیم بگذاریم مذاكره ایران و آمریكا
واقعاً مذاكرهای بود برای كمك به عراق. من فكر میكنم آن مذاكره یك الگوی
خیلی خوبی بود برای دوستان ما در عراق. دوستان ما در عراق كشورشان را زیر
پوتینها، چكمهها و تانكهای آمریكایی و خارجی میدیدند. با این كه افراد
بسیار آزاده و آزادمنشی در رهبری در احزاب سیاسی عراق وجود دارند اما
بالأخره گفتمانی كه ایران با آمریكا داشت در موضوع عراق، خودش یك الگوی
خیلی خوبی بود برای دوستان ما در عراق.
بغداد، هفتم خرداد ماه ۱۳۸۶
«آخرین اخبار از مذاكره ایران و آمریكا». اهمیت این رویداد خبرنگاران
شبكههای خبری سراسر دنیا را به عراق كشانده بود تا بیایند و اخبار مذاكره
«ایران و آمریكا» را برای مردم جهان مخابره كنند.
رایان كروكر، سفیر وقت آمریكا در عراق: او یك دیپلمات كهنهكار آمریكایی و
سفیر آمریكا در عراق در سال ۲۰۰۴ بود. نخستین تجربه دیپلماتیك او به
كارداری كنسولگری آمریكا در خرمشهر در دوران پهلوی برمیگردد. كروكر پیش
از انتصاب به عنوان سفیر آمریكا در عراق در سال ۲۰۰۴ سفیر ایالات متحده در
پاكستان بود.
آقای حسن كاظمی قمی، رئیس هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا: این كه حضرت امام خمینی
رحمهالله
یا رهبر انقلاب میفرمایند كه بیش از قدرت نظامی اینها آن هیمنهای است
كه آنها ایجاد میكنند، شما این را باز میبینید. در مذاكره، ژستشان، ژست
ابرقدرتی است.
آقای رضا امیری مقدم: علیرغم
این كه آمریكاییها در اوج ذلت، و از سر استیصال و از سر نیاز آمدهاند و
از ایران درخواست مذاكره كردهاند، موقع مذاكره كه رفتیم و نشستیم پشت میز
مذاكره، آنها همان خوی استكباری پرروییشان را داشتند. آمریكاییها چون خیلی احساس میكنند قدرت دارند خیلی فكر نمیكنند.
در صورتی كه در یك رویارویی استدلالی، استدلال داشتن مهم است. به نظرم در مذاكرات ما آنها استدلال نداشتند. حداقل این است كه دولت عراق، مردم عراق و نخبگان عراق فهمیدند آمریكاییها دروغ میگویند.
رهبر
انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان در دانشگاه شهید ستاری، با تاكید بر
بدبينی و بیاعتمادى جمهوری اسلامی به دولت ایالات متحدهی آمریكا، این
دولت را دولتى غيرقابل اعتماد، خودبرتربين، غيرمنطقى و عهدشكن و دولتى سخت
در پنجه
ى تصرّف و اقتدار شبكه
ى صهيونيسم بين
المللى دانسته بودند.
آقای حسین امیرعبداللهیان:
آمریكاییها حقیقتاً نشان دادند كه اولاً خیلی شتاب دارند. یعنی فكر
میكنند در هر مذاكرهای میآیند به سرعت باید به نتیجه مطلوبشان برسند و
بروند بیرون. ثانیاً
با آن روحیه سلطهگریای كه دارند فكر میكنند در هر مذاكرهای میخواهند وارد شوند، آنها باید دستور جلسه را تعیین بكنند. جمهوری
اسلامی ایران در هیچ كدام از این موارد اجازه نداد به آمریكا. دستور جلسه
با توافق طرفین مذاكره انجام میشود نه با خواست یك طرف. این به دلیل روحیه
آنها بود.
آقای رضا امیری مقدم: خب
حالا بسمالله، میخواهیم راجع به عراق صحبت بكنیم. [آنها گفتند:] شما
بمب كنار جادهای نفرستید. شما در عراق دخالت نكنید. گفتیم آقا خیلی خب! از
وقتی شما آمدید عراق شده مركز تروریست. تروریست در عراق وجود دارد.
القاعده هست، منافقین هستند، گروههای ضد انقلاب ما هستند، پ.ك.ك هست، پژاك
هست، اگر شما نیازمند شدید به ما و میخواهید كه ما مذاكره كنیم، بیاییم
بر سر یك پدیدهای مذاكره كنیم. مگر شما نمیگویید ما از تروریست رنج
میبریم؟ سربازان آمریكا كشته میشوند یا انفجار میشود و مردم عراق كشته
میشوند. شما برای اینها از ما درخواست مذاكره و كمك كردید. خیلی خب،
بیایید با تروریست برخورد كنیم! اما آنها زیر بار نمیرفتند...
آقای حسین امیرعبداللهیان:
اما بحث خروجی جلسه. خروجی جلسه یك ملزوماتی دارد. قرار نیست امروز شما یك
نیازی دارید، یك مقدماتی را فراهم كنید. در اولین نشست نیاز شما تأمین
بشود بروید. بالأخره عراق برای ما در این جا مطرح است.
از دید آمریكاییها معنای مذاكره این بود: «ابلاغ خواستههای خود و شنیدن
جواب مثبت از طرف مقابل». از نگاه ایران، مسئله عراق راه حلی منطقی داشت و
ایران با یك راهبرد اصولی بر سر میز مذاكرات حاضر شده بود. پس از آغاز دور
اول گفتگوها، هرچه زمان پیش میرفت، طرف سوم مذاكره یعنی عراق، دلیل اصلی
ناامنی كشورش را بیشتر میشناخت.
[اینفوگرافیك درباره مذاكره با آمریكا]
آقای حسن كاظمی قمی، رئیس هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا:
اثبات حقانیت و منطقیبودن و خالصانهبودن را شما میتوانید در ارزیابی
خود عراقیها –چون عراقیها در این میز ثلاثی بودند دیگر– ببینید. چون
عراقیها میدیدند جمهوری اسلامی ایران چگونه دارد رفتار میكند. آیا دنبال
این است كه بیاید از این مذاكره یك ژست بگیرد كه مثلاً آمریكا مجبور شد
ایران را به رسمیت بشناسد یا نه، آنها دیدند كه ایران واقعاً در این
مذاكره دنبال این است كه خروجی این مذاكره به امنیت عراق كمك كند.
آقای رضا امیری مقدم: [آنها
میگفتند:] شما فقط بگویید ما اسلحه نمیدهیم، شما فقط بگویید ما به
تروریستها كمك نمیكنیم، شما بگویید ما مقتدا صدر را محدود میكنیم، شما
بگویید ما جیشالمهدی را... . ما گفتیم مگر ما نگهبان شماییم، مگر ما پلیس
شماییم؟ شما آمدید با صد و پنجاه هزار نفر یك كشور را اشغال كردید، شما
آمدید این جا گفتید ما حاكم نظامی این جا هستیم. بعد كه آقای سیستانی،
مراجع عراق و مردم عراق جلوی شما ایستادند آمدید حاكم غیر نظامی گذاشتید.
آن جا هم شكست خوردید! خودتان با دست خودتان رفتید در سازمان ملل در شورای
امنیت گفتید ما اشغالگریم. شما خودتان برای خودتان مشكل ایجاد كردید.
آقای حسن كاظمی قمی، رئیس هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا: طرف
آمریكایی به ما گفت كه ایران باید از بابت این كه ما اجازه دادیم به سفیرش
كه برود از زندانیها دیدار بكند باید ممنون باشد. این ضبط شده است. و در
جواب گفته شد آمریكا از بابت این غلطی كه كرده و دیپلماتها را دستگیر كرده
باید از ملت ایران عذرخواهی كند. این جوابی بود در برابر این گردنكشی.
این روحیه بود!
با پایان دور اول مذاكرات، حسن كاظمی قمی رئیس هیأت ایرانی، گزارشی از
جریان گفتگوها ارائه كرد. ارزیابی رئیس هیأت ایرانی از جریان مذاكره با
آمریكا:
آقای حسن كاظمی قمی، رئیس هیأت ایرانی مذاكرهكننده با آمریكا: گفتگوهای
انجامشده طی سه دوره فشرده كه قریب به چهار ساعت طول كشید، بسیار صریح و
شفاف و روشن مسائل مطرح شد. ما در این دور گفتگوها اشكالات و ایراداتی كه
به مدیریت آمریكاییها، نیروهای اشغالگر در عراق كه باعث ایجاد مشكلات
اساسی برای مردم عراق شده، و علاوه بر این در جهت تخریب زیرساختهای این
كشور اثر منفی گذاشت، به وضوح و به شفافیت مطالب و نظرات خودمان را بیان
كردیم.
آقای حسین امیرعبداللهیان:
در آن مذاكره اگر از من بپرسید - مثبت و منفی بخواهم بگویم - حرفهایمان
را هم ما شفاف زدیم، هم آمریكاییها شفاف زدند. اما اشكال كار چی بود؟
آمریكاییها وقتی حرف منطقی را میشنیدند و پاسخ منطقی نداشتند، صحنه را
خالی میكردند.
حضرت آیتالله خامنهای:
خب این مذاكره كه به درد نمیخورد. هر جایی كه در اثنای مذاكره ببینند كه
یك حرف منطقیای طرف مقابل میزند و آنها در مقابل ایران كم میآورند همان
جا مذاكره را قطع میكنند میگویند ایران حاضر نیست حرف بزند. شبكههای
خبری و سیاسی هم دست آنهاست. تبلیغات میكنند. این را ما تجربه كردیم. در
این ده پانزده سال گذشته دو سه مرتبه اتفاق افتاد كه آمریكاییها سر یك
موضوع مشخصی پیغام دادند، اصرار كردند به مسئولین ما كه یك امر خیلی لازم
فوری فوتی واجبی است بیایید بنشینیم یك صحبتی بكنیم. خب، مأمورین دولتی یا
مأمور دولتی معمولاً یك نفر، دو نفر رفتند یك جایی نشستند صحبت كردند. به
مجرد این كه حرف منطقی اینها بیان شد و آنها جوابی نداشتند، یكجانبه
مذاكرهها قطع شد. البته استفاده تبلیغاتیشان را هم كردند.
این تجربه ماست. [
متن كامل]
آقای حسین امیرعبداللهیان: واقعاً من خودم تصورم این بود كه وقتی با آمریكا مذاكره میكنیم اینها باید با یك اختیارات و صلاحیت آمده باشند.
در موضوع مذاكره هیأت ایرانی از طرف جمهوری اسلامی اختیار كامل داشت ولی هیأت آمریكایی اصلاً اختیار نداشت.
علیرغم این كه در یك سطح خیلی گسترده از همه بخشهایشان بودند، تیمهای
مختلف در مذاكره داشتند، كارهای پیچیده زیادی انجام داده بودند، و نكته
مهمش هم این بود كه
ما انتظار داشتیم وقتی
حرفی را منطقی میشنوند، ما كه آنجا نمیخواستیم شعار بدهیم، مذاكره بود؛
وقتی حرف منطقی میشنوند پاسخ منطقی بدهند. برای این پاسخ منطقیشان نیاز
به زمان دارند، اشكال ندارد، دو هفته بعد، یك ماه بعد صحبت میكنیم. اما
وقتی حرفهای منطقی شما به جایی میرسید كه طرف عراقی هم معترض طرف
آمریكایی میشد آمریكاییها چارهای نمیدیدند جز این كه صحنه را ترك كنند. این روحیه آمریكاییها در مذاكره بود.
آمریكاییها قبل از پایان مذاكرات، خبرنگارانی را كه از سراسر دنیا به
عراق آمده بودند، در محل سفارتشان نگه داشتند تا رسانههای حاضر، اولین
خبری كه از مذاكره ایران و آمریكا مخابره میكنند، به روایت نماینده گروه
آمریكایی حاضر در مذاكرات باشد.
آقای رضا امیری مقدم: و
جالب این است كه در دور اول مذاكره موقعی كه مذاكرات تمام شد -آن موقع
كروكر سفیر و مذاكرهكننده بود- تمام خبرنگارها و تمام رسانهها را در واقع
برده بود در سفارت آمریكا بازداشت محترمانه كرده بود. یعنی موقعی كه ما
آمدیم بیرون یك خبرنگاری كه رئیس مذاكراتكننده ما بتواند یك مصاحبه بكند
وجود نداشت. همه را برده بودند از صبح روز قبل در سفارت بازداشت كرده بودند
كه كروكر برود اول حرف بزند كه ما به ایرانیها این را گفتیم، به
ایرانیها آن را گفتیم. در صورتی كه اصلاً فضای مذاكره یك چیز دیگر بود.
با وجود نیاز شدید آمریكاییها به ایران در مسئله عراق، منش خودبرتربینی آنها ادامه داشت...
[پایان قسمت چهارم]
قسمت پنجم و آخر مستند صوتی تجربه مذاكره، روز یازدهم آبانماه منتشر خواهد شد.
«تجربه مذاكره» مستندی صوتی است كه در پنج قسمت از سوم تا یازدهم آبانماه ۹۲ در
KHAEMENI.IR منتشر
میشود و در آن به بازخوانی تجربه مذاكره جمهوری اسلامی ایران و آمریكا در
سال ۸۶ در موضوع عراق به روایت اعضای هیأت دیپلماتیك ایرانی مذاكرهكننده
با آمریكا پرداخته خواهد شد.