به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، آرام، پشت فرمان اتومبیلتان نشستهاید و منتظرهستید گره ترافیک عصرگاهی باز شود. نزدیک غروب است و اتوبان حسابی شلوغ. با این ازدحام و شلوغی هم طبیعی است که نتوانید با سرعت دلخواه حرکت کنید. برای همین هم حرکت ماشینها بیشتر شبیه مورچههایی است که در یک صف، دنبال هم راه میروند؛ نه ماشینهایی که میتوانند با سرعت در اتوبان مسیرشان را طی کنند. ترافیک به اندازه کافی خستهکننده است، اما چارهای نیست. باید صبر کرد.
در همین حال، ناگهان صدای وحشتناکی میشنوید و با تکانی شدید، کمی جلو میروید. یکی دو ثانیه زمان لازم است تا متوجه شوید چه اتفاقی افتاده... بله، ماشینی که پشت شما بود، یک لحظه فراموش کرده ترمز کند و حالا نیمی از اتومبیل او و نیمی از اتومبیل شما له شده و در هم فرورفته است.
البته ماجرا فقط به این نوع تصادفها ختم نمیشود. خیلی وقتها فقط کافی است آینههای دو ماشین به یکدیگر بخورد و از شدت ضربه خم شود. آن وقت است که باز هم رانندهای عصبانی و پرخاشگر میتواند با شروع درگیریهای لفظی و فیزیکی، این صحنه را به میدان جنگ تبدیل کند.
ظرفیتها متفاوت استشب باید فرزندتان را به مطب دکتر ببرید و در ترافیک گیرافتادهاید. دیرتان شده است. از طرفی مهلت پرداخت قسطهای ماشین هم نزدیک است و هنوز پولی را که باید تهیه کنید، آماده نکردهاید. از صبح در محل کارتان بودهاید و حالا هم خسته و کلافه از کار و ترافیک، در حال طی کردن مسیر اداره تا خانه هستید. ترافیک به اندازه کافی خستهکننده است و زمانی که بعضی رانندهها احساس زرنگی میکنند و میخواهند راه شما را بگیرند، این خستگی هم بیشتر به چشم میآید. آن وقت است که شاید کنترل احساسات غیرممکن شود، اما در آن شرایط هم خیلیها هستند که میتوانند آرامش خود را حفظ کنند. آنها بخوبی میدانند چطور باید در سختترین موقعیتها هم آرام ماند و چگونه برخورد کرد، اما چرا برخی دیگر از رانندهها نمیتوانند در این لحظات آرامش خود را حفظ کنند و برخوردی منطقی داشته باشند؟ میگویند باید صبور بود و به این زودیها از کوره در نرفت، اما چطور میتوان این خصوصیت اخلاقی را پرورش داد؟
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «جامجم» ضمن بیان این که میزان صبر و تحمل انسانهای مختلف با یکدیگر متفاوت است، یادآور میشود: ظرفیت انسانها یکسان نیست و اگر آن را مانند لیوان آب تصور کنیم، میتوان گفت برخی افراد لیوان بزرگتری دارند و برخی دیگر لیوانی کوچکتر. در نتیجه طبیعی است که لیوان بزرگتر هم گنجایش و ظرفیت بیشتری داشته و برعکس، لیوان کوچکتر ظرفیتی کمتر. با این مثال مشخص میشود ظرفیت افراد در رویارویی با شرایط استرسزا متفاوت است و همین تفاوت هم موجب خواهد شد برخوردشان یکسان نباشد. به همین دلیل است که گاهی میبینیم،
افراد حتی با شنیدن صدای بوق خودروی پشتی هم از کوره در میروند و نمیتوانند خودشان را کنترل کنند. آنها چنان ظرفیتشان پر شده است که صدای بوق خودروهای دیگر برایشان مانند قطره آبی اضافی است که آنها را سرریز میکند و آرامششان را میگیرد. در مقابل، کسانی هم هستند که ظرفیت بیشتری دارند و حتی در بدترین تصادفهای رانندگی هم صبور و آرام باقی میمانند. بنابراین یکی از نکات مهم این است که بپذیریم افراد ظرفیتهای مختلفی دارند که به گفته این روانشناس، این تفاوتها هم در ساختار خانواده معنا پیدا میکند و هم از نظر ارثی و ژنتیکی.
چرا کاسه صبرمان لبریز میشود؟به نظر میرسد اگر شخصی با آرامش زندگی کند و چندان مشکلی در زندگیاش نداشته باشد، احتمال بروز این عصبانیتها و پرخاشگریها هم کمتر میشود. با وجود این، گاهی میبینیم افراد با کوچکترین استرسی کنترلشان را از دست داده و واکنشی نامناسب نشان میدهند.
دکتر ابراهیمی مقدم درباره عللی که باعث میشود استرسهای متعددی برای فرد به وجود بیاید و روی هم تلنبار شود، توضیح میدهد: مسائل مختلفی مانند مشکلات خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که میتواند باعث ایجاد چنین شرایطی شود و عرصه را بر فرد تنگ کند. بنابراین در صورت بروز این گونه مشکلات باید به فکر باشیم تا بموقع و از راه درست آنها را حل کنیم.
نوع نگرش افراد هم میتواند در این زمینه نقش موثری داشته باشد. این روانشناس با اشاره به این موضوع میگوید: عدهای هستند که در طول زندگی بتدریج به این باور رسیدهاند که خودشان باید حقشان را بگیرند. بعضی ممکن است خودشان تجربههای ناخوشایندی در این باره داشته باشند و فکر کنند اگر از مسیر قانونی اقدام کنند، هیچ وقت به حقشان نخواهند رسید یا این که زمان زیادی میگذرد تا حقشان را بگیرند و به همین دلیل هم سعی میکنند خودشان وارد عمل شوند.
گروه دیگری هم هستند که فقط به آنچه از دیگران شنیدهاند، اکتفا میکنند و باور دارند اگر خودشان اقدام کنند، سریعتر به نتیجه خواهند رسید و بهتر و زودتر میتوانند به حقشان برسند. به همین دلیل هم ممکن است این افراد به اشتباه نتیجهگیری کنند و بگویند خودشان باید برای گرفتن حقشان دست به کار شوند که البته چنین طرز تفکری در جامعه میتواند خطرناک هم باشد؛ ولی متاسفانه گاهی پیچوخمهای اداری موجب ایجاد چنین نگرشی میشود. در این گروه، کسانی که نگران ارزیابی غلط مامور راهنمایی و رانندگی هستند نیز ممکن است خودشان برای رسیدن به حقی که دارند، اقدام کنند و منتظر رسیدن مامور نمانند.
حتما شما هم بعضی از رانندهها را دیدهاید که به قول معروف دست پیش را میگیرند که پس نیفتند. همانها که میدانند خودشان مقصرند، ولی طوری وانمود میکنند که انگار چیزی هم طلبکارند. اینها هم کسانی هستند که تصور میکنند با دعوا کردن و داد و بیداد میتوانند طرف مقابل را محکوم کنند و او را در حالتی تدافعی قرار دهند. دکتر ابراهیمی مقدم درباره این افراد چنین توضیح میدهد: این نوع برخورد موجب میشود طرف مقابل عقبنشینی کرده و حتی باور کند خودش مقصر بوده است.
البته گروه دیگری هم هستند که تصور میکنند اگر با طرف مقابل درگیر شوند و سر و صدا راه بیندازند، دیگران حق را به آنها خواهند داد. در این مواقع حتی ممکن است قبل از رسیدن مامور راهنمایی و رانندگی هم مشکل حل شود و این اشخاص با گرفتن خسارت و... از جریان تصادف سودی به دست آورند.
کسانی هم هستند که به نظر میرسد بیشتر به دنبال بهانه میگردند تا خودشان را تخلیه کنند. این روانشناس دراینباره میگوید: بعضی افراد در طول زندگی، مشکلات و مسائلی را که برایشان پیش میآید، جابهجاسازی میکنند. به عنوان نمونه ممکن است در زندگی خانوادگی مشکلی داشته باشند، ولی تصادف را بهانه میکنند تا خودشان را از این طریق تخلیه کنند و آرامتر شوند.
وی میافزاید: مسائل فرهنگی هم میتواند در این زمینه موثر باشد. به طوری که بعضی از افراد که با فرهنگ صحیح رانندگی یا حتی فرهنگ زندگی شهرنشینی آشنا نیستند، ممکن است همیشه منتظر شرایطی باشند تا رفتاری ضداجتماعی و نابهنجار از خودشان نشان دهند. این افراد بیشتر کسانی هستند که در موقعیتهای دیگر هم مشکلآفرین خواهند شد و مثلا ممکن است خودشان مرتکب خلافی شوند، ولی از دیگران طلبکار باشند و با لحنی نامناسب با آنها صحبت کنند.
آرامشتان را حفظ کنیداگر تصادف کنید و راننده مقابل بیتوجه به رفتار و برخورد شما درگیری را شروع کند و واکنش نامناسبی نشان دهد، چه کار خواهید کرد؟ آیا شما هم با او درگیر میشوید یا همچنان آرام میمانید تا مامور راهنمایی و رانندگی از راه برسد؟
خیلی وقتها چنین موقعیتی برای افراد پیش میآید و آنها نمیدانند چه کار باید کرد. نمیدانند برخورد صحیح چیست و چطور میتوان در بدترین شرایط هم سلامت روانی را حفظ کرد. دکتر ابراهیمی مقدم، میگوید: فردی که درگیری لفظی یا فیزیکی را شروع میکند، مسلما انسان سالم و طبیعی نیست و اگر چنین بود، هیچ وقت این برخورد را از خودش نشان نمیداد.
به همین دلیل توصیه میشود به چنین اشخاصی با این دید نگاه کنید و بدانید حتی ممکن است آنها دچار اختلالات و مشکلات روانی باشند. وی میافزاید: با این توضیحات مشخص میشود بحث کردن و درگیر شدن با فردی که از نظر سلامت روان مشکل دارد نهتنها وضع را بهبود نمیبخشد که حتی میتواند مشکلات بیشتری را هم برای شما ایجاد کند؛ بنابراین در چنین موقعیتهایی بهتر است هیچ بحثی نکنید و هرچه زودتر از ماموران راهنمایی و رانندگی کمک بخواهید تا از طریق آنها، مشکل هرچه سریعتر خاتمه یابد.
این شیوه رفتاری باید اصلاح شودگاهی ممکن است در خیابان شاهد چنین درگیریها و رفتارهای نامناسبی از طرف بعضی رانندگان باشیم. شاید برای بعضی از ما این نوع برخورد عادی شده باشد، اما نباید فراموش کنیم چنین واکنشهایی، رفتارهایی ضداجتماعی و نابهنجار است که میتواند نگرش دیگران را هم نسبت به فرهنگ و جامعه ما تغییر دهد. به همین دلیل هم شاید بد نباشد قانونگذاران این نوع برخوردها و واکنشهای ضداجتماعی را به عنوان جرم در نظر بگیرند و فرد مجرم را براساس خطایش مجازات کنند تا او هم نتیجه کار اشتباهش را ببیند.
دکتر ابراهیمی مقدم میگوید: از طرفی برای تغییر چنین شیوه رفتاری نادرستی باید مشکلات معیشتی و زندگی مردم به حداقل برسد و این مسائل تا حد امکان برطرف شود. بهعنوان نمونه میتوان فرهنگ و الگوی مراجعه به روانشناسان و روانپزشکان را میان مردم ترویج داد تا آنها از این راه بتوانند بسیاری از مشکلات روحی و روانیشان را برطرف کنند و ظرفیتشان به این زودیها پر نشود.
به گفته وی، رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی هم از دیگر موضوعاتی است که میتواند در کاهش چنین برخوردهایی نقش داشته باشد. در حقیقت، امروزه رانندگی کردن در شهری مانند تهران به عنوان یکی از فعالیتهای استرسزا به حساب میآید و طوری است که حتی اگر یک نفر درست و براساس قانون رانندگی کند، باز هم دیگران برایش مشکلساز خواهند شد. برهمین اساس باید فرهنگ رانندگی صحیح را از طریق رسانههای عمومی، فیلمها و سریالها به مردم آموزش دهیم تا بتدریج چنین فرهنگی در زندگی همه افراد جای خودش را باز کند و از بروز چنین واکنشهایی بکاهد.
رانندگی خانمها بهتر از آقایان استمیگویند کسی که کمتر تصادف میکند، راننده بهتری است و برعکس، آنها که تجربه تصادفهای زیادی دارند، رانندههایی ناشی هستند. از طرف دیگر، آنطور که آمار نشان میدهد در ایران تعداد تصادفهای رانندگی خانمها کمتر از آقایان است؛ بنابراین مشخص میشود خانمها قوانین راهنمایی و رانندگی را بیشتر و بهتر رعایت میکنند و تخلفاتشان هم در مقایسه با آقایان کمتر است و در نتیجه احتمال تصادف آنها هم کمتر خواهد بود.
دکتر ابراهیمی مقدم ضمن بیان این مطلب، میافزاید: علاوه بر اینکه خانمها کمتر تصادف میکنند، چون میزان پرخاشگری آنها کمتر است احتمال درگیری پس از تصادف هم میان آنها کمتر از آقایان میشود؛ بنابراین بهتر است چنین فرهنگی میان تمام افراد جامعه رواج پیدا کند تا همه رانندگان با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، احتمال بروز تصادف را به حداقل برسانند.