به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران؛ "حسن عابديني"، کارشناس امور بينالملل با انتشار مطلبي در صفحه فيسبوک خود، به تحليل مذاکرات اخير هستهاي ايران و گروه 1+5 در ژنو پرداخته و موانع موجود در اين مذاکرات را بررسي کرده است.
متن کامل مطلب "حسن عابديني"، مجري برنامه گفتگوي ويژه خبري که در صفحه شخصي فيسبوک خود منتشر کرده است، به شرح زير است:
روزانه دهها نفر به زبانهاي گوناگون از من ميپرسند که بالاخره مسئله هستهاي چه شد؟ هم مردم کوچه و بازار و هم نخبگان و دانشجويان. برخي پيشنهاد ميدهند برخي هم رهنمود.
چاره انديشي براي پرونده هسته اي ايران به اراده سياسي نياز دارد
بسياري هم البته با حسن ظن فکر ميکنند من کارهاي هستم، راهبرد تعيين ميکنند. اين داستان تا دو سه هفتهاي پس از هر دور مذاکره ايران با 1+5 تکرار ميشود. واقعيت اين است که اين نشستها ، فراز و فرودهايي داشته است. زماني نبرد بسته ها بود زماني پافشاري طرفين بر ديدگاه خود. زماني فاصله گفت وگوها يکساله ميشد مثل ژنو در سالهاي87، 88، 89 که سالي يک نشست برگزار شد و زماني هم فاصلهها اندک بود مثل نشست بغداد تا مسکو،که کمتر از دو ماه شد. با اين همه معتقدم چاره انديشي براي پرونده هسته اي ايران به اراده سياسي نياز دارد که طبق گفته رييس جمهور دکتر روحاني در طرف ايراني ، اين اراده وجود دارد.
موضوع هستهاي از روزهاي آغازين ، سياسي و رسانهاي متولد شد تا فني و حقوقي ، پس تدبير کردن آن ، اندکي دشوار است. تجربه 10 سالهاي که اين پرونده را از نزديک دنبال ميکنم بيانگر آن است که هياهوي امپراتوري هزار توي رسانهاي بر واقعيتهاي فني آن سايه افکنده است.
روايتي از منظر خبرنگاري که به هموطنانش ميبالد
1+5 شامل شش کشور است با منافع متفاوت و اختلافهاي فراوان. هر اتفاقي که در هر کجاي عالم روي مي دهد بگونهاي بر پرونده هستهاي موثر است. جنگ 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه تا تحولات در ليبي و سوريه و عراق ، پناهندگي اسنودن به روسيه و جابجايي قدرت در قطر، مرگ چاوز در ونزوئلا و .... من نمايي که از اين نبرد ديپلماتيک ديدهام را چنين تصوير ميکنم. طبعا اين يک تحليل جامع سياسي نيست بلکه روايتي است از منظر خبرنگاري که به داشتن چنين هموطناني مي بال ، همواره ايران عزيز را دوست دارد.و براي سربازان خط مقدمش چه در نبرد سرزميني يا ديپلماتيک دعا مي کند.
الف : نخستين حرکت در هر مذاکره اي وجود اعتماد است.
-1 ايران به غرب (آمريکا، انگليس، آلمان و فرانسه ) اعتماد ندارد. دخالت امريکا و انگليس دست کم از کودتاي 1332 تاکنون در ايران امري پنهان نيست. آلمان هم نيروگاه اتمي بوشهر را نيمه کاره رها کرد. فرانسه هم طي چهار دهه گذشته سهم 10 درصدي ايران در مرکز غنيسازي اورديف را ناديده گرفته است يعني نه يک فرانک و نه يک گرم ماده غني شده به ايران تحويل نداده است . البته قصد باز کردن پرونده غرب بر ضد مردم ايران را ندارم چرا که خروارها مي شود.
2- غرب هم به ايران اعتماد ندارد. جمهوري اسلامي ، رژيم شاه که مورد
حمايت غرب بود را سرنگون کرد. مستشاران آنها را اخراج کرد. رژيم صهيونيستي که
پاشنه آشيل آنها در غرب آسياست را به رسميت نمي شناسد. و حوزه نفوذ غرب در غرب
آسيا و شمال آفريقا را با چالش مواجه کرده است. ناکام ماندن سياست غرب در عراق ،
افغانستان ، سوريه ، لبنان و ... حتي تا امريکاي لاتين هم به گردن ايران انداخته
مي شود.
ب : موارد اصلي اختلاف غرب به رهبري امريکا با ايران بر سر موضوع هسته
اي:
1- سايت فردو : غرب مدعي است فردو مصونيت
راهبردي دارد. يعني اينکه با سلاحهاي متعارف ، ويران شدني نيست. غرب همواره خواهان
تعطيل شدن ان بوده است. ايران مي گويد وقتي که رژيم صهيونيستي بصورت مستمر تهديد
مي کند ، طبعا از دانش هسته اي که نوعي ثروت ملي است بايد حفاظت کرد. طبق گزارش
اژانس در سايت فردو 16 آبشار وجود دارد که 4 آبشار ان فعال است.
2- انباشت اورانيوم غني شده. غرب با
انباشت اورانيوم غني شده در ايران مخالف است زيرا مدعي است ممکن است تهران را در
استانه انحراف قرار دهد. طبق گزارش آژانس ، 372 کيلوگرم مواد با غناي 20 درصد در
ايران وجود دارد. ايران زماني به غني سازي 20 درصد روي اورد که غرب حاضر نشد براي
راکتور تحقيقاتي تهران سوخت بفروشد و عملا بيانيه تهران را ناديده گرفت. حدود يک
ميليون نفر بيمار سرطاني نيازمند راديو داروهايي است که مرکز تامين ان ، راکتور
تحقيقاتي تهران است.
3- اب سنگين اراک . غرب با راه اندازي سايت اب سنگين اراک مخالف است زيرا
با نيت خواني ، احتمال مي دهد که ممکن است ايران منحرف شود. اين سايت هنگام بهره
برداري سالانه توان توليد 16 ميليون تن اب سنگين هسته اي را دارد.
4- ابعاد نظامي احتمالي : اين
ادعايي است که هرگز هيچ سندي براي ان ارائه نشده است. لپ تاب ادعايي و چندين صفحه
کاغذ بدون مهر و امضا و حتي نداشتن مهر محرمانه!!! ، در اين چارچوب مطرح شد.
هاينونن معاون وقت مدير کل اژانس با هيات ايراني پنج سال پيش نشستي در اين زمينه
داشت در نخستين جلسه ، دهها برگ از اين اسناد ، حتي فاقد ارزش بررسي، شناخته شد.
برگه هاي که براحتي روي اينترنت قابل دريافت است. ديدار بازرسان از پارچين هم در
همين چارچوب مطرح مي شود. بازرسان پيشتر دو بار از پارچين ديدن کردند که مشخص شد
اطلاعات غربي ها نادرست بوده است. دکتر سلطانيه نماينده پيشين ايران نزد اژانس
تصريح کرده بود که در چارچوب يک مداليته امکان دسترسي به اين محل ميسر است .
5- پروتکل
الحاقي : ايران در سال 1383به مدت دوسال داوطلبانه پروتکل الحاقي را عملا
اجرا کرد که سپس به علت بدعهدي غربي ها ان را متوقف نمود. پروتکل الحاقي براي اجرا
بايستي به تصويب مجلس شوراي اسلامي برسد. اين پروتکل امکان بازديدهاي سرزده و
گسترده تر براي بازرسان آژانس را فراهم مي کند.
6- قطعنامه هاي شوراي امنيت : پرونده هسته اي ايران بدون مبناي قانوني و
استدلال حقوقي از شوراي حکام به شوراي امنيت منتقل شد. ايران اين قطعنامه ها را
فاقد وجاهت قانوني مي داند. برخي تحريم ها که در چارچوب شوراي امنيت سازمان ملل
متحد بر ضد ايران اعمال مي شود مستند به اين قطعنامه هاست.
طبق گزارش اژانس بين المللي انرژي اتمي ، ايران تحت توافقنامه پادمانهاي
خود 17 تأسيسات هستهاي و 9 سايت خارج از تأسيسات را که در آنها مواد هستهاي به
طور معمول مورد استفاده قرار ميگيرد، به آژانس اعلام کرده است. تاکنون هيچ گزارشي
دال بر انحراف ايران مشاهده نشده است.
29گزارش مديران کل پيشين و کنوني اژانس (البرادعي و آمانو) و سه گزارش جامعه
اطلاعاتي و امنيتي آمريکا، 16 نهاد
اطلاعاتي و امنيتي گواهي ميدهد که برنامه هستهاي ايران نه فقط دچار انحراف نشده
بلکه اصلا تصميمي براي حرکت در مسير غير صلح اميز هم نداشته است.
فتواي رهبر معظم انقلاب اسلامي مبني بر حرمت سلاح اتمي و جاي نداشتن بمب اتمي در دکترين دفاعي ايران هم از ديگر مواردي است که نشان مي دهد ايران حتي مايل به گام نهادن در مسير مورد ادعاي غرب هم نيست.
خطوط قرمز ايران :
1- رييس جمهور دکتر روحاني برخورداري از حق غني
سازي در خاک ايران را در زمره حقوق خدشه ناپذير ايران مي داند.
2- دکتر عراقچي مذاکره کننده ايراني انتقال مواد
غني شده به خارج کشور را در زمره خطوط قرمز دانست.
3- ايران تعطيلي مراکز مرتبط به چرخه سوخت از
معادن گچين بندرعباس و ساغند يزد تا يو سي اف اصفهان و از نطنز تا فردو و از اب
سنگين اراک تا راکتور تحقيقاتي تهران را خط قرمز مي داند.
آنچه در 9 نشست پيشين ، ژنو 4 و پس از آن در قالب مذاکره صورت گرفته
و مي گيرد دستيابي به راه حلي است که احتمالا همه يا برخي از شش موضوع مورد اختلاف
را شامل مي شود. به نظر مي رسد گرچه از يک سو ، بيان جزييات هر مذاکرهاي عملا
ممکن نيست اما از ديگر سو به سبب حساسيت افکار عمومي درون مرزي و برون مرزي نسبت
به مساله هسته اي طبعا هرگونه بده بستاني، بي درنگ به بيرون درز مي کند. اگر هم در
زمان مذاکره اين گونه نشد هنگام اجرا روشن و برملا مي شود، پس محرمانه ماندن
مذاکره سياسي در قرن بيست و يکم به سبک و سياق دهههاي گذشته، معنا پيدا نميکند
و نبايد دغدغهاي زيادي در اين زمينه داشت .
به رسميت شناختن حق غني سازي درون خاک ايران و لغو تحريمهاي ظالمانه
دو موضوعي است که پذيرش آن از سوي امريکا به نمايندگي از غرب مي تواند علامتي روشن
در چارچوب اعتمادسازي براي ملت ايران باشد. ايران هم متقابلا زمينه شفاف سازي
بيشتر را فراهم خواهد کرد. اين يک بازي برد - برد خواهد بود که هم ايران به حقش مي
رسد و هم نگراني واقعي غرب برطرف مي شود، گرچه بهانه ها هرگز تمام شدني نيست . اين
فرايند بر اساس گفته مقامهاي ايران بايد بصورت گام به گام ، متوازن ، هم زمان و
در يک دوره کوتاه ، مورد توافق قرار گيرد. اين اصول کلي حاکم بر مذاکرات هسته اي
است. به ديگر سخن موارد اختلاف معلوم ، خطوط قرمز روشن ، اعتماد ميان طرفها بغايت
اندک و فاصله خواسته طرفين بسيار زياد است.
غربيها از خواسته سه مرحلهاي توقف (stop)، اوراق کردن
(dismantle) و ويران سازي(
destroyed) تاسيسات هسته اي ايران به کاهش سطح غني سازي 20درصد رسيده اند گر چه
ممکن است گزينه هاي پيشين هم همچنان پس ذهن انان باشد اما دست کم شرايط براي طرح
ان را مناسب نمي بينند.
بهر روي وجود اجماع داخلي (مردم ، دولت ، مجلس ) ، تيم تازه نفس
ديپلماتيک و حمايت رهبر معظم انقلاب اسلامي از ساز و کارهاي ديپلماسي نوين مي
تواند ، زمينه ساز تامين حقوق ملت ايران باشد منوط به انکه از همه مولفه هاي قدرت
ملي بهره برداري شود. پس در اين مقطع نياز هست نقدها مهربانانه تر باشد و مشورت ها
افزونتر
فیسبوک بدلایلی از سوی نظام جمهوری اسلامی ناسالم تشخیص داده شده و لذا فیلتر شده اینکه برخی از افراد شناخته شده نظرات خود را در این سایت قرار میدهند توجیهی ندارد لطفا مطالب را درسایتهای داخلی قرار دهند تا پایبندان به اصول نظام نیز از آن بهره ببرند.