یه روز عصر که از مدرسه تعطیل شدیم دیدم رو دیوار روبه رویی مدرسه مون یه جمله تازه نوشتن . رنگها هنوز خشک نشده بود. وقتی اون جمله رو خوندم یه حالی شدم .

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

سلام من یک دختر چادری ام که خیلی به چادرم افتخار میکنم و خیلی خیلی  دوستش دارم. عاشقشم ، وقتی خودمو تو آینه یا هر جایی که تصویرم می افته با چادر میبینم یه حس آرامشی بهم دست میده که اصلا قابل توصیف نیست .

اما ماجرای چادری شدنم:

من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم و تک دختر هستم . برای چادری شدنم هیچ اجباری نداشتم . اولین چادرم رو تو سوم راهنمایی وقتی می خواستم برم مشهد برای رفتن به داخل حرم دوختم. بعد اونم دیگه چادر سر نمیکردم . مانتویی بودم اما حجابم متعادل بود .

یه عمو دارم که خیلی تو حجاب سخت گیر بود اصلا باهام نمی ساخت و خیلی اذیتم میکرد ، با تحقیر ، مسخره کردن لباسام و... .

منم از لجش بیشتر موهامو در می آوردم و لباسای رنگی و جین و .... می پوشیدم .شیطونی میکردم که حرصشو درآرم . اونم میشست زیر پای بابام که دخترت اینجور و اونجور . خلاصه کنم ولی بابام خیلی بهم سخت نمی گرفت .

البته منم خیلی دختر بدی نبودم ، اگه هم کاری میکردم از رو لجبازی با عموم بود ، بابامم اینو میدونست. به حجاب علاقه داشتم .بعضی وقتها هم واسه تغییر تیپ چادر سر میکردم .

به همین منوال تا دوم دبیرستان مانتویی بودم تا اینکه :

یه روز عصر که از مدرسه تعطیل شدیم دیدم رو دیوار روبه رویی مدرسه مون یه جمله تازه نوشتن . رنگها هنوز خشک نشده بود. وقتی اون جمله رو خوندم یه حالی شدم . شب تو خونه خیلی بهش فکر کردم . فردا که اومدم مدرسه با دوستام راجع بهش حرف زدیم . ما یه گروه 6 نفری بودیم که تصمیم گرفتیم چادری بشیم برا همیشه . از اون روز تا حالا من چادری ام .

و اما اون جمله :

<< هر کس زیبایی اندیشه پیدا کند
زیبایی تن به کس نشان نمی دهد >>

یک نکته ی جالب اینکه من فکر میکردم خانواده ام از تصمیمم خیلی استقبال کنند اما بابا گفت هر جوری خودت دوست داری و راحتی ، مامانم گفت سخته برات میری مدرسه تو بارون و ... اذیت میشی، نمی خواد چادر بذاری . واسم جای سوال بود که چرا به جای اینکه خوشحال بشن اینطور رفتار میکنن ؟

بعد یه مدت خوشحالی واقعی رو تو چهره پدر و مادر دیدم و فهمیدم همه اون رفتارها برای این بود که ببینند من تا چه حد رو این انتخابم هستم ؟ آیا احساسی تصمیم گرفتم و با حرف دیگران قیدشو میزنم یا نه ؟بعدش که نشستیم با هم مفصل حرف زدیم و گفتم که به ارزش واقعی حجاب و خودم پی بردم خیلی تشویقم کردن .

از اون ماجرا 13 سال می گذره و من هر روز بیشتر به چادرم افتخار می کنم
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
عبدالله فاریابی
۲۲:۱۰ ۱۱ شهريور ۱۳۹۶
افرین دخترم با حفظ حجابت بهتر میتونی مواظب خوبیهایت باشی موفق و کامروا باشی دخترم
Iran (Islamic Republic of)
عبدالله فاریابی
۲۲:۱۰ ۱۱ شهريور ۱۳۹۶
افرین دخترم با حفظ حجابت بهتر میتونی مواظب خوبیهایت باشی موفق و کامروا باشی دخترم
Iran (Islamic Republic of)
narges
۱۵:۴۵ ۲۹ مهر ۱۳۹۲
همسشه موفق و سربلند باشید.
Iran (Islamic Republic of)
ابوالفضل
۱۱:۴۸ ۲۹ مهر ۱۳۹۲
خواهرم اين حرف تكراري است و بارها شنيده اي كه حجاب مانند صدف است كه گوهر گرانبهائي را در خود محفوظ نگه مي دارد خداوند تو را براي خانواده ات حفظ كند.
Iran (Islamic Republic of)
سرباز ولایت
۰۸:۰۳ ۲۹ مهر ۱۳۹۲
مرحبا به همتت خواهرم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۵۷ ۲۹ مهر ۱۳۹۲
احسن
Iran (Islamic Republic of)
دوست
۲۳:۴۱ ۲۸ مهر ۱۳۹۲
آفرین به شما خواهر عزیز.
Iran (Islamic Republic of)
علی
۲۲:۱۳ ۲۸ مهر ۱۳۹۲
جمله خیلی خیلی جالبیه
آخرین اخبار