اگر تيتراژ فيلم را هم نبينيم و اهل سينما باشيم حتما خواهيم فهميد فيلمي از شهبازي است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ چند هفته يي مي شود با خودم قرار گذاشته ام درباره فيلم دربند بنويسم. دلم مي خواست همان بدو اكران فيلم يادداشتي برايش بنويسم اما فرصت نمي شد يعني مشغله مقدمات رفتن به سوي ساخت فيلم اول زمان را به شدت مي بلعد و البته من كه منتقد سينما نيستم و علاقه يي هم ندارم باشم مانده بودم چه نكته يي درباره دربند بنويسم كه حسم را نسبت به اين فيلم وزين ايفا كند. غالبا اگر از فيلمي خيلي خوشم بيايد يا بالعكس هيچ خوشم نيايد برايش مي نويسم. دربند در زمره فيلم هاي عالي اين سال هاست. به راحتي امضاي شهبازي را در ديالوگ نويسي، شخصيت پردازي، ميزانسن و دكوپاژ دارد.

اگر تيتراژ فيلم را هم نبينيم و اهل سينما باشيم حتما خواهيم فهميد فيلمي از شهبازي است. گردش قضاوت مان نسبت به شخصيت ها و چرخش رفتار آدم ها در بافت تقديري شان در زمره جذاب ترين نكاتي است كه با ديدن فيلمي از شهبازي مي توان ياد گرفت.

به هر حال شهبازي با حفظ فاصله چند ساله ميان آثارش به وضوح نشان مان مي دهد كه براي ساخت هر فيلم، بار ذهني سنگيني را حمل مي كند و وقتي جزييات سينمايش در قاب هاي رئاليستي بي ادعا و عاري از هرگونه سانتي مانتاليسم مد روز تبيين مي شود مي فهميم فيلمسازمان داشته تمام اين مدت را روي دغدغه هايش كار جدي مي كرده است.

آنچه براي من در سينماي شهبازي بسيار دوست داشتني است رفتن به سوي چرك ترين بخش رئاليسم با حفظ وقار قاب تصوير است. بسياري لحظات اين فيلم هست كه مي شد شان كاراكتر را بدون هيچ مانعي براي تماشاگر شكست اما او به خلاصه ترين شكلش پلشتي موقعيت و ميزانسن را به فيلم تزريق مي كند و از اين رو هم شخصيتش را به لحاظ تصويري مخدوش نمي كند و هم اتفاقا ميزان خدشه به شخصيت و گردش هاي قضاوت در ذهن تماشاگر را مهيب تر برگزار مي كند. چه بر كسي پوشيده نيست كه غياب سوژه، آن را پرمهابت تر جلوه خواهد داد.

شايد براي همين است كه خست دوست داشتني شهبازي در ارائه اطلاعات و بردن گام به گام تماشاگر با فيلم و حتي گاه عقب انداختن تماشاگر از آنچه كاراكتر مي داند، تبديل به موتيف فيلمنامه هاي او مي شود.

امري كه در نفس عميق به فراخور جسارت عجيبش در شخصيت پردازي و موقعيت سازي از آن فيلم يك كالت ساخت و حالادربند را در مجموعه همان شكل معرفت شناسي سينمايي معرفي مي كند. درباره بازي نابازيگران در فيلم هاي او و قدرت بازي گيري او از آنها بسيار نوشته اند و شكي هم در اين قدرت وجود ندارد.

حتي اين قدرت زماني واضح تر مي شود كه مي بينيم تعدادي از بازيگران خوب نسل معاصر نخستين حضورشان را در فيلمي از شهبازي داشته اند. و عجيب تر اينكه او از ارائه فيلمنامه به بازيگرانش خودداري مي كند و خب قدرت زيادي مي خواهد مواجه كردن بازيگر با نقش بدون دورخواني، بدون ارائه فيلمنامه و فقط با تكيه بر قدرت ذهني كارگردان. اين را هم بگويم كه در زبان آذري دربند به معني كوچه بن بست هم هست. شايد معناي سومي براي عنوان فيلم.

نويسنده: حسين مهكام

منبع: اعتماد
برچسب ها: فیلم ، سینما ، دربند ، یادداشت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار