"ملت ما بلکه ملت‌هاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند به اينکه دشمنان آنان که دشمنان خداي بزرگ و قرآن کريم و اسلام عزيزند، درندگاني هستند که از هيچ جنايت و خيانتي براي مقاصد شوم جنايتکارانه خود دست نمي‌کشند و براي رسيدن به رياست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمي‌شناسند و در راس آنان آمريکا اين تروريست بالذات دولتي است که سرتاسر جهان را به آتش کشيده و هم‌پيمان او صهيونيست جهاني است ..."

به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران؛ چندي است در فضاي برخي از روزنامه‌ها و سايت‌ها مطالبي ديده مي‌شود، مبني بر اينکه مواضع واقعي امام خميني(ره) درباره رابطه با آمريکا خلاف سخنان و مواضع آشکار ايشان بوده است.

اين گرايش مطبوعاتي براي تبليغ دوگانه بودن مواضع امام راحل عظيم‌الشان به دو مسئله که در برخي "خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني" مطرح شده، استناد مي‌کند. يکي آن چيزي که موافقت امام با حذف شعار مرگ بر آمريکا ناميده مي‌شود و ديگري نامه بدون جوابي که آقاي هاشمي در سال 66 براي امام نوشته است.

در پي تشديد اينگونه تبليغات، "قائم مقام موسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني"، نظر اين موسسه را تشريح کرد که البته باز هم همان گرايش مطبوعاتي شناخته شده با تحريف اين پاسخ به ادامه سياست دوگانه جلوه دادن مواضع امام(ره) درباره آمريکا پرداخت.

اولين مسئله‌اي که اين روزنامه‌ها طرح مي‌کنند، "حذف شعار مرگ بر آمريکا" از راديو و تلويزيون است، مسئله‌اي که آقاي هاشمي در خاطرات سال 62 خود مي‌گويد اين است که امام موافقت کرده بود شعار مرگ بر آمريکا و مرگ بر شوروي که مردم سر مي‌دهند از صدا و سيما پخش نشود.

موضع موسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني(ره) درباره شعار مرگ بر آمريکا چيست؟

موسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني(ره) در اين‌باره به دو نکته اشاره مي‌کند:

نکته اول: "موضوع خاطرات آقاي هاشمي قطع شعار مرگ بر آمريکا و مرگ بر شوروي از رسانه‌‌هاي دولتي و راديو و تلويزيون است، نه حذف آن از تظاهرات مردم در راهپيمايي‌ها و مناسبت‌ها".

قائم مقام موسسه نشر در دومين نکته حول شعار مرگ بر آمريکا با برشمردن توطئه‌ها و جناياتي که آمريکا و شوروي قبل و بعد از انقلاب در حمايت از رژيم ديکتاتوري پهلوي، تجزيه‌طلبي و ترورهاي سال اول انقلاب، تلاش براي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران و نيز حمايت از جنايات صدام انجام داده‌اند تاکيد مي‌کند:

"همين واقعيت‌هاي غير قابل انکار بودند که زمينه شعار مرگ بر آمريکا و مرگ بر شوروي را تشديد مي‌کرد. اين شعار ابراز محکوميت و انزجار ملت ايران از آن همه دخالت نامشروع و جنايت و ظالمانه ابرقدرت‌هاي آن زمان بود و اين کمترين و بديهي‌ترين حق ملت ايران بود و کسي نمي‌توانست آن را به صورت دستوري و تصنعي آن را بر زبان مردم بنشاند و يا از آنان بستاند. به کار بردن ايگونه شعارها زماني ممنوع و ناپسند است که به ناحق و ناروا باشد وگرنه حق فرياد مظلوم عليه ستمگر در همه فرهنگ‌هاي عالم به رسميت شناخته شده است و اختصاص به ملت ايران ندارد. در فرهنگ اسلام هم قرآن کريم با رسايي هر چه تمام‌تر مي‌فرمايد:

"لايحب‌الله الجهر بالسو، من‌القول الا من ظلم".

امام راحل درباره آمريکا چه مواضعي اتخاذ مي‌کردند؟

جدا از مواضع قائم‌مقام موسسه نشر و تنظيم آثار امام(ره) مبني بر حقانيت شعار مرگ بر آمريکاي ملت ايران در عمل نيز مردم وفادار به آرمان‌هاي امام در همه ديدارهايشان با ايشان اين شعار را فرياد مي‌زدند و آرشيو سخنراني‌هاي امام خميني در صدا و سيما نيز نشان مي‌دهد شعارهاي مرگ بر آمريکاي مردم در همه سال‌هاي حيات امام از راديو تلويزيون پخش شده است.


ماجراي نامه هاشمي رفسنجاني به امام(ره)

مسئله دوم اينکه برخي از روزنامه‌هاي خاص و آن هم با استناد به خاطره‌اي از آقاي هاشمي مطرح مي‌کنند بحث رابطه با آمريکا است.

آقاي حميد انصاري قائم مقام موسسه نشر و تنظيم آثار امام (ره) در اين رابطه مي‌گويد: " آقاي هاشمي در 4 فروردين 1366 نامه‌اي به امام نوشت که يکي از نکات آن درباره ابهامات درباره سياست خارجي و رابطه با دولت‌هاي بزرگ خصوصا رابطه با آمريکا بود که امام به آن پاسخ نداند. عدم پاسخ امام نه به معنای رد پیشنهادات است و نه تایید".

همانگونه که موسسه نشر تصريح مي‌کند رهبر کبير انقلاب اسلامي پاسخي به نامه و نظر آقاي هاشمي رفسنجاني ندادند بنابراين از اين زاويه نمي‌توان نظر امام را درک کرد. اما بر اساس يک قائده متقن و روش و سيره صادقانه امام(ره) در برخورد با مردم مي‌توان از مواضع امام خميني پس از دريافت آن نامه يعني در سخنراني‌ها و مواضع ايشان از فروردين سال 1366 تا پايان حيات ايشان فهميد که آيا امام خميني ديدگاه خود را درباره آمريکا تا پايان عمر خود تغيير داده بودند يا بر همان اصول و سيره قبلي استوار بودند؟

امام خميني در سال 66 حداقل 20 بار عليه آمريکا موضع گرفتند

اولين موضع امام درباره آمريکا در هشتم فروردين سال 1366، يعني تنها 4 روز پس از دريافت نامه آقاي هاشمي رفسنجاني درباره تجديد نظر درباره رابطه با آمريکا صورت مي‌گيرد:

"ايران دولتش و ملتش همه با هم هستند فقط يک چند نفر انگشت شمارند که تبع آمريکا هستند نمي‌فهمند که خودشان چه مي‌گويند. يک چند نفر معدودي هستند که اينها بر خلاف، هستند و من عقيده‌ام اين است که اينها هم بيايند و با مردم بشوند و خيال نکنند که حالا سابق است که آمريکا هرکاري دلش بخواهد بکند که شما بترسيد از آمريکا".


به روايت صحيفه نور، امام خميني(ره) در همان سال 66 حداقل 20 بار درباره آمريکا موضع مي‌گيرد.



دو ماه بعد "ريگان"، رئيس‌جمهور وقت آمريکا ملت ايران را وحشي مي‌نامد. امام به عنوان مدافع سرافرازي و فرهنگ و تمدن ايرانيان بر مي‌آشوبد و دولت آمريکا را وحشي‌ترين دولت جهان مي‌نامد.


سال 67 و سه ماه پاياني عمر حضرت امام خميني(ره) در سال 68 نيز به استناد مواضع روشن و حکيمانه ايشان، مملو از موضع‌گيري‌هاي دقيق در برابر آمريکا است.

اولين پيام ضد استکباري امام در اولين روز سال 67 تکليف امام با زورگويان جهاني را بار ديگر يکسره مي‌کند؛ ايستادگي و استقامت

در تمام سال 67 و سه ماه اول سال 68 مواضع صريح و صادقانه روح‌الله درباره ‌آمريکا ادامه دارد که مي‌توان در اين زمينه ده‌ها نقل صريح و مستقيم را ارائه کرد.

وصيت‌نامه امام خميني(ره) و مواضع ايشان درباره آمريکا

خميني کبير پس از سال‌ها پرچم‌داري مبارزه عدالت ملت‌ها با زورگويان جهاني در 14 خرداد 68 با قلبي آرام و مطمئن به ديدار يار مي‌شتابد از وصيت‌نامه جاودانه او راه ملت را براي هميشه روشن و مشخص مي‌سازد:‌

"ملت ما بلکه ملت‌هاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند به اينکه دشمنان آنان که دشمنان خداي بزرگ و قرآن کريم و اسلام عزيزند، درندگاني هستند که از هيچ جنايت و خيانتي براي مقاصد شوم جنايتکارانه خود دست نمي‌کشند و براي رسيدن به رياست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمي‌شناسند و در راس آنان آمريکا اين تروريست بالذات دولتي است که سرتاسر جهان را به آتش کشيده و هم‌پيمان او صهيونيست جهاني است که براي رسيدن به مطامع خود جناياتي مرتکب مي‌شود که قلم‌ها از نوشتن و زبان‌ها از گفتن آن شرم دارد".

آخرين نکته اينکه صحيفه نور به عنوان منبع مواضع و ديدگاه‌هاي روشن امام خميني در بردارنده صدها موضع صريح، قاطع و حکيمانه ايشان درباره آمريکا است. بي‌ترديد تلاش‌هاي جاري براي کمرنگ کردن و ايجاد ترديد در اين مواضع با هوشياري مردم به جايي نخواهد رسيد، اما بي‌وفايي به آن امام مهربان سعادت‌بخش در پيشگاه پروردگار و ملت فراموش نخواهد شد.

از ياد نمي‌بريم حضرت امام(ره) در وصيت‌نامه گران‌قدرشان ملاک تشخيص صحت و يا عدم صحت سخناني را که به ايشان نسبت داده مي‌شود براي ملت روشن کرده‌اند:

"اکنون که من حاضرم، بعضي نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم".


/انتهاي پيام  


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
مسعود
۱۶:۲۳ ۲۲ مهر ۱۳۹۲
سلام
امام خمینی(ره)یک راه برای ما بود و هست من در حال حاظر 22ساله هستم و تا العا
هر وقت در رابطه با مسئله ای تردید داشتم صبر کردم تا رهبر در اولین مراسم صحبت کنند یا به وصیت نامه امام رجوع می کنم,
تا برام روشن شود.
Germany
حسین
۱۴:۰۲ ۲۲ مهر ۱۳۹۲
سلام . درود بر روح الله
ببخشید برا دانلود چیکار کنیم ؟
Iran (Islamic Republic of)
میلاد
۱۱:۱۳ ۲۲ مهر ۱۳۹۲
روح امام شاد که اینچنین نظراتش آدم را به فکر میبرد, انگار سخنانش برای امروز ما بوده اند .
آخرین اخبار