شهر مکه، مهم‌ترین شهر برای مسلمانان است، چراکه هر مسلمان موظف است حداقل یک‌بار در عمر خود ـ در صورت داشتن توان ـ به مکه سفر کند، اما این شهر، جدای از اهمیت آن برای مسلمین، دارای قدمتی تاریخی است، به نحوی که حتی پیش از اسلام نیز شاهد وقوع حوادث بسیار مهمی در تاریخ ادیان بوده است.

 به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در باب تاریخ مکه و تاریخ‌نگاری مکه با دکتر امیر نعمتی لیمایی، پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتب و مقالات متعدد تاریخی، ازجمله تاملی بر تاریخ نگاشته‌های «آن کاترین لمبتون»، قدرت در اندیشه ماکیاولی، نهضت‌های علوی و شیعی در روزگار خلافت امویان و عباسیان و... مصاحبه‌ای انجام دادیم که هم‌اکنون می‌خوانید.

به باور شما چرا تاکنون کتابی جامع و برخوردار از روح علمی درباره تاریخ مکه نوشته نشده است؟

درباره چرایی انجام نشدن این کار دلایل متعددی می‌توان برشمرد. اما به گمان من عمده‌ترین علتش آن است که هرکسی بخواهد درباره تاریخ مکه کاری واقعا علمی انجامد، خود را ناگزیر از مطالعه انبوهی از داده‌ها و اطلاعات تاریخی، ادبی، تفسیری، مذهبی، عرفانی، جغرافیایی، اسطوره‌ای و غیره می‌بیند که در طول 1400 سال تاریخ اسلام تولید شده است. به عبارت دیگر عرصه تحقیق درباره تاریخ مکه چنان گسترده است که زمانی برابر با سالیان و شاید دهه‌های متمادی برای مورخ لازم است تا فقط بتواند به گردآوری داده‌های خام بپردازد. حال پردازش و تجزیه و تحلیل آنها بماند که چقدر وقت نیاز دارد. در واقع، به این سبب کمتر پژوهشگری در خود یارای کشیدن کباده سنگین و سترگ این کار را دیده است. من اعتقاد دارم انجام درست این عمل نیاز به یک عزم جمعی دارد و بهترین روش و پربهره‌ترین شیوه آن است که گروهی متشکل از چند پژوهشگر برجسته، هریک گوشه‌ای از انجام کار را به عهده گیرند.

آیا در بین کتب موجود درباره تاریخ کعبه، کتابی را قابل توصیه می‌دانید؟

احمد السباعی، نویسنده عربستانی کتابی دارد درباره تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه. کتاب السباعی کاملا علمی، جامع و کامل نیست، اما در مقام مقایسه با دیگر آثار دارای ویژگی‌هایی است که آن را تا حد زیادی متمایز جلوه می‌دهد.

ازجمله شاخصه‌های ممیزه کتاب وی می‌توان به چند مورد اشاره کرد: اول آن که کتاب او تاریخ صرف نیست، بلکه بر ابعاد سیاسی، تمدنی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی نیز ناظر است. دوم، محدوده زمانی کتاب که تاریخ مکه را ازآغاز تا چندی پیش یعنی پایان کار شرفا و ورود وهابیون به مکه را در برمی‌گیرد.

سوم، رعایت بی‌طرفی نسبی و به کار نبردن تعصبات کورکورانه مذهبی از سوی نویسنده که با روح فلسفه نوین تاریخ همخوان است. چهارم، گریز مولف کتاب از افراط و تفریط نابجا در تبیین تاریخ، برخلاف آنچه در کلام وهابیون دیده می‌شود.

پنجم، نگاه نقادانه، نگرش تحلیلی و دید اجتماعی و چه‌بسا جامعه‌شناسانه نویسنده که اوج آن را در انتقاد‌های السباعی از برخوردهای نادرست صورت گرفته با شیعیان می‌توان دید.

البته کتاب السباعی کاستی‌هایی هم دارد که شاید بزرگ‌ترین آن شمار اندک منابع مورد استفاده و تعداد کم‌مآخذ مورد استناد وی باشد. پیشتر بیان نمودم کسی که سودای نگارش تاریخی جامع برای مکه به سر داشته باشد خود را با انبوهی از منابع روبه‌رو می‌بیند.

میزان آگاهی‌های مستند و علمی از تاریخ مکه تا چه اندازه است؟ آیا تاریخ مکه امروزه کاملا برای تاریخ‌پژوهان مکشوف است یا آن‌که برعکس سرشار از نکته‌های نامکشوف است؟

درباره تاریخ مکه هر چه از روزگاران کهن به دوران معاصر نزدیک شویم از میزان ناشناخته‌ها کاسته و بر اطلاعات متقن افزوده می‌شود. این مهم از یک سو به دلیل کثرت منابع در دوران اسلامی است و از دیگر سو به جهت فزونی اهمیت مکه در دوران اسلامی. برای تبیین بهتر موضوع، مثالی می‌آورم.

پژوهشگران هنوز حتی از تاریخ ساخت خانه کعبه بی‌خبرند. در حقیقت، دست تاریخ‌نگاران برای تعیین این مهم خالی از هرگونه سند تاریخی است و ناگزیر رو به سوی اندیشمندان علوم دینی می‌کنند. اما شگفت آنجاست که آرای عالمان دینی نیز در این‌باره دوگانگی دارد. شماری از آنها بر پایه شواهدی چون تفاسیر قرآنی و روایات و احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) کعبه را بنایی ساخته شده توسط حضرت ابراهیم(ع) می‌پندارند. گروهی نیز براساس همان شواهد، اما با تعابیر و تفاسیری دیگر، بنای کعبه را مربوط به دوران پیش از حضرت ابراهیم(ع) و حتی روزگار حضرت آدم(ع) می‌دانند و حتی گهگاه مراحل چندگانه‌ای هم برای بنا و مرمت کعبه چون بنیان‌های آدم(ع)، شیث(ع)، ابراهیم(ع)، عمالقه، قریش و... برمی‌شمارند و حضرت ابراهیم(ع) را نه بناساز، بلکه نوساز و مرمت‌کننده آن می‌نامند. البته، گفتنی است پیروان نظریه دوم همواره افزون‌تر بوده‌اند. در این زمینه باز می‌توان مواردی را شاهد آورد.

آیا افزایش اهمیت مکه را ظهور اسلام در آن شهر و حکم واجب بودن حج سبب شد یا موارد دیگری را هم در این مهم می‌توان دخیل دانست؟

عمده‌ترین دلیل در فزونی اهمیت مکه بلاشک همان مواردی است که اشاره فرمودید، اما دلایل دیگری را نیز می‌توان به آن افزود. مثلا، اهمیت مکه در منازعات سیاسی. برابر با تاریخ، در دوران پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و با ظهور خلافت‌های اموی و عباسی، کعبه جدا از اهمیت مذهبی، واجد اهمیت سیاسی فزاینده هم شد، زیرا هر آن کس که دعوی خلافت می‌کرد، یکی از راه‌های مشروعیت بخشیدن به حکومت خود را تسلط بر مکه و در اختیار گرفتن خانه خدا می‌دید. متاسفانه از این رهگذر حوادث غم‌انگیزی هم رخ داد.

می‌توانید نمونه‌هایی از این رخدادهای غم‌انگیز را بیان کنید؟

جریان محاصره مکه در سال 64 هجری توسط سپاهیان خلیفه اموی، یزید بن معاویه، یکی از این رویدادهای تلخ است.

نمونه دیگر، تکرار همین ماجرا البته با شدتی شاید بیشتر در روزگار خلافت دیگر خلیفه اموی، عبدالملک بن مروان است. در سال 72 هجری، حجاج بن یوسف ثقفی که از سوی خلیفه، حکومت عراق را در اختیار داشت، با هجوم به حجاز درصدد آن شد تا پایان کار پسر زبیر را رقم زند. وی بنا به روایتی به هتک حرمت مرقد مطهر پیامبر پرداخت و مکه را منجنیق باران کرد. براساس گزارشی بر اثر این باران سنگ، حجرالاسود شکست و چهارتکه شد.

اما دردناک‌تر از همه، جریان هجوم قرمطیان به مکه است. قرمطییان در سال 317 هجری بر مکه حمله کردند و بسیاری از حجاج و ساکنان مکه را کشتند و اهانتی بی‌سابقه به مسجدالحرام روا داشتند.

آیا مکه پس از خاتمه فتنه قرمطیان باز شاهد فجایعی از این دست بوده است؟

واکاوی منابع تاریخی نشان می‌دهد در پی فروکش نمودن آتش فتنه قرمطیان، کمتر موقعیتی پیش آمده که مکه، فجایعی بسان آنچه گفته آمد را شاهد باشد. البته برخی شواهد وجود دارد که نشان می‌دهد کعبه گهگاه عطف توجه سیاستمداران را سبب شده یا دستاویز اهداف سیاست‌ورزان قرار گرفته است.

به‌عنوان نمونه، در برخی کتاب‌های تاریخی چون تاریخ وصاف آمده که سعدالدوله یهودی، وزیر ارغون‌خان مغول در اندیشه تخریب کعبه و حتی تبدیل آن به بتخانه بود، اما فرصت نیافت چنین کند، زیرا بزرگان ایران او را به دلیل دشمنی‌هایش با اسلام و مسلمانان کشتند. مورد دیگری که می‌توان شاهد آورد مربوط به عثمانیان است.

البته ترکان عثمانی پس از آن‌که یارای آن یافتند گستره قلمرو خویش را به حجاز برسانند، هیچ‌گونه اهانتی به اماکن مقدسه آن روا نداشتند، بلکه آن را بیش از پیش محترم شمردند، اما تسلط بر حرمین شریفین سبب شد خود را مدعی خلافت بر تمام سرزمین‌های اسلامی بدانند. درحقیقت، تنها پس از فرا رسیدن روزگار معاصر بود که کعبه دگربار هتاکی‌ها و فجایعی چند به خود دید. از آن جمله می‌توان به کشتار زائران ایرانی حرم امن الهی در روز نهم مرداد 66 اشاره نمود.


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.