به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل ازگاردین، سفیر پیشین انگلیس در ایران در یادداشتی برای نشریه گاردین تأکید میکند که فرصت پدید آمده برای نزدیک شدن به ایران به مثابه فرصتی طلایی است تا کشور مهمی همچون ایران وارد عرصه تعاملات جهانی شود.مشکلات مربوط به بیاعتمادی، خواستههای ناممکن وسیاستهای مبهم ، مانع مذاکره در گذشته شده است.
تمایل و اشتیاق جدیدی برای حل مسئله هستهای ایران به وجود آمده است. اما موفقیت در چنین امر خطیری منوط به عبرت گرفتن از چندین سال ناکامی در این مسیر است. خوشبختانه، همه این عبرتها شناسایی شدهاند. اول اینکه باید برای برطرف کردن بیاعتمادی تلاش شود. این بیاعتمادی مذاکره کنندگان را در مواضع حداکثری ثابت و میزان پیشنهادات را محدود ساخته که در نتیجه رد این پیشنهادات این تصور را به وجود میآورد که طرف مقابل جدی نیست.
اولین نشانهها، نشانههای خوبی هستند: باراک اوباما و حسن روحانی کم کم این امید را به وجود آوردهاند که آغازی جدید در مذاکرات چند جانبه میسر است . کاخ سفید در حال فهماندن این مطلب به کنگره است که تحمیل تحریمهای جدید علیه ایران در حال حاضر کار اشتباهی است.
دوم اینکه نباید مطالبه بسیار زیادی داشت. عادت درخواستهای بیش از حد در این مذاکرات جا افتاده است؛ مطالبه کردن راهحلهایی ایدهآل و عبور از طرحهایی که میتوانستند کارآمده بوده و مورد پذیرش نیز قرار میگرفتند.
در نشست ژنو در اواسط اکتبر، مهمترین هدف این خواهد بود که نگرانیهای فوری شش کشور مرتبط با این ماجرا بر طرف گردد. در مقابل، ایران انتظار دارد که شمار بیشتری از تحریمها برداشته شوند؛ بیشتر از آن چیزی که در مذاکرات آلماتی در نیمه اول سال جاری مطرح شد.
شش کشور مرتبط با این ماجرا ـ انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا ـ در مورد دادن امتیاز بسیار در برابر امتیازات ایران بسیار هوشیار عمل خواهند کرد؛ از جمله امتیازهایی همچون تعلیق برخی از تحریمهای مالی و نفتی اتحادیه اروپا.
سوم اینکه نباید سیاستهای مبهم پیگیری شود. غرب و اسرائیل با اعلان اینکه با مردم ایران در نزاع هستند و سپس با تحریمهای مالی و نقتی اقتصاد ایران را تضعیف کرده و دچار تورم کردهاند، خود را در نگاه مردم ایران خراب کردهاند. ایران امتیازات مناسبی را پیشنهاد کرده است، اما در بیشتر موارد در قالب چارچوب امتیازهای دوستانه به ایران در مورد تحریمها پا را بیش از حد فراتر نهاده که در آن زمان مذاکره را غیر ممکن میکرد.
چهارم، نشان دادن وحدت و اتفاق نظر. این شش کشور نتوانستهاند که در مورد اهداف مذاکراتی خود وحدت رویه نشان دهند.
بنابراین ایران به این نتیجه رسیده است که هر چقدر هم با محدود شدن برنامههای خود موافقت کند، هرگز در آینده با او همانند دیگر کشورهای بهرمند از توان غنی سازی برخورد نخواهد شد، چالش دیگر نبود این اعتقاد است که مشکل قابل حل و رفع شدن است. هنوز خیلی زود است که در این مورد بسیار خوش بین باشیم ـ ابتکار عملهای جدید در حال برداشتن اولین گامهای خود هستند. آمریکا و اتحادیه اروپا تمایل به ریسک کردن ندارند و نمیخواهند اعتبار سیاست داخلی خود را صرف حمایت از ایدههای جدید کنند، به ویژه در رویارویی با لابیهای بسیار در هم تنیده. برخی معتقدند که بهترین چیزی که اکنون میتوان به آن امید داشت یک توافق تک مرحلهای است که امور را روی روال بیاندازد.