گپی و گفتی از دنیای بازیگری با شهرام قائدی
شهرام قائدي درشهرستان قيروکارزين 175 کيلومتري جنوب شيراز به دنيا آمد. حدود سال 69 به تهران آمد.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اولين کار تصويري تلويزيوني اش «خودروي تهران 11» بود و پس از آن در سريال «بازگشت پرستوها» بازي کرد. او از جمله بازيگراني است که توانست در سال‌هاي اخير نام خود را به عنوان يک هنرمند، در جامعه هنري مطرح کند.
در سال 74 با کارگردان هاي مطرحي چون دکتر قطب الدين صادقي، گلاب آدينه و… کار کرد. قائدي چند سال پيش در ايام ماه مبارک رمضان در سريال پر طرفدار پنجمين خورشيد در کنار حميد گودرزي به ايفاي نقش پرداخت و نقشي بسيار پررنگ هم از خود نشان داد.
وي مي گويد: «در نقش‌هايي که بازي مي کنم، اهل کم فروشي نيستم و تمام تلاشم را براي هر چه بهتر بازي کردن انجام مي دهم. بازيگري، مهم ترين دغدغه زندگي من است، شايد بدون بازيگري هيچ چيزي برايم قشنگ نباشد.» آنچه تقديم حضور خوانندگان عزيز مي شود، گفتگويي کوتاه با اين هنرمند تواناست؛
در مصاحبه اي گفته بوديد درگير بازيگري هستيد. مگر بازيگري شغل شما نيست، پس چرا درگيريد؟
درگيري به معنايي که شما فکر مي کنيد منظورم نبود. من چندين سال است که بازيگرم و فکر مي کنم هر شغلي درگيري هاي مخصوص به خودش را دارد.
از شغل بازيگري راضي هستيد؟
فکر مي کنم بازيگري بهترين شغل دنياست، چون در آن واحد مي تواني چند شغل داشته باشي. وقتي يک بازيگر نقشي را بازي مي کند، يعني براي مدت زماني شغل آن نقش را مي پذيرد.
دوست نداشتيد شغل ديگري هم داشتيد؟
نه. چون از شغل فعلي ام راضي هستم.
از درآمدش هم راضي هستيد؟
به هر حال زندگي ام مي گذرد، اما شما کسي را سراغ داريد که از درآمد بيشتر، خوشش نيايد؟ به هر حال هر کسي درآمد خوب را دوست دارد و من هم دروغ نمي گويم و واقعيت اين است که دوست دارم درآمد بيشتري داشته باشم، در حدي که نيازهاي مالي ام برطرف شود.
از حضورتان در سريال زمانه رضايت داشتيد؟
بازي در نقش بهزاد در زمانه، براي من يک تجربه بود و همچنين حضور در کنار حسن فتحي و اسماعيل عفيفه آرزوي من بود. در کنار بازيگراني همچون حميد گودرزي، پريناز ايزديار، مهرانه مهين ترابي، حسين مهري، مهران احمدي و... که از اساتيدم بودند چيزهايي ياد گرفتم و بسيار خرسندم.
چه کاري آماده پخش داريد؟
بعد از فيلم کمدي به من نگو دزد به کارگرداني عباس مراديان که از شبکه نمايش و شبکه استاني پخش شد، در حال حاضر مشغول به کار ديگري نيستم.
اهل ورزش هم هستيد؟
صد در صد. ورزش براي جسم و روح يک بازيگر لازم است و البته غير از بازيگران، تمام مردم به ورزش نياز دارند.
مدتي در تيم فوتبال هنرمندان حضور داشتيد. آيا هنوز هم در آن تيم هستيد؟
براي يک بازيگر سخت است که خودش را براي تمرين مداوم هماهنگ کند، اما کلاً از حضور در هر تيمي براي ورزش کردن استقبال مي کنم.
در سفرها برخورد مردم با شما چگونه است؟
بسيار عالي. جا دارد از همه مردم عزيز که ميزبان ما بوده و هستند، تشکر کنم. چون واقعاً مرا با کارهايشان شرمنده مي کنند.
آيا در برخورد با ديگران همين طور خوش اخلاقيد؟
حتماً. دليلي براي بداخلاقي وجود ندارد، چون من هم جزئي از آنها هستم، اما...
اما چي؟
اما يک چيز را بايد پذيرفت و آن، اينکه من هم مانند همه، گاهي اوقات در زندگي خصوصي ام مشکلاتي دارم، مردم بايد بپذيرند که يک بازيگر، هم ناراحت مي شود و هم مثل همه آدم ها گاهي اوقات بي حوصله. اما بعضي ها دوست ندارند اين مسئله را باور کنند.
پس شهرت هميشه جذاب نيست؟
چرا، شهرت جذابيت هاي خاص خودش را دارد. ولي دوست دارم گاهي اوقات تنها باشم و فکر کنم حتي زماني که دارم در خيابان قدم مي زنم. اما مردم نمي گذارند و اين بد است.
آيا فکر مي کرديد روزي تا اين اندازه مشهور شويد؟
هر چيزي ممکن است، اما هيچ وقت به شهرت فکر نکرده ام و هميشه بازيگري را شغلي
مي دانم که وظيفه انجام دادن آن را دارم.
مردم شما را به اسم خودتان صدا مي زنند يا به نام نقش هايي که بازي کرده ايد؟
دوست دارم مرا بيشتر به عنوان شهرام قائدي بشناسند تا نقش هايي که بازي کرده ام. چون شهرام قائدي هميشه با من است، اما آن نقش ها براي مدتي هستند و روزي تمام مي شوند.
آيا در طول مدتي که در حال بازي هستيد، دلتان براي خانواده تان هم تنگ مي شود؟
صد در صد. چون زمان کار من با زمان استراحت آنها تداخل داشت و خيلي شرمنده شان هستم.
بزرگترين آرزويتان چيست؟
اينکه تمام آرزوهاي ديگرم برآورده شود! اما جدا از شوخي، آرزوي سلامتي خانواده ام و همه مردم عزيز را دارم.
آيا خانواده تان از اينکه شما بازيگر شده ايد، خوشحالند؟
من بازيگري را دوست دارم و مطمئناً آنها هم از اينکه من در اين رشته فعاليت مي کنم خوشحالند. چون بازيگري رشته مورد علاقه من است و واقعاً خانواده ام نيز بهترين مشوقان من بوده و هستند.
آيا خودتان دوست داريد که فرزند يا فرزندانتان وارد اين حرفه شوند؟
اگر دوست داشته باشند، چه اشکالي دارد؟ فکر مي کنم هر کسي بايد در شغل مورد علاقه اش فعاليت کند و پدر و مادر بايد راهنما و مشوق فرزندان خود باشند تا آنها راه درست را انتخاب کنند.
براي آينده تان چه تصميمي داريد؟
حتماً سعي خواهم کرد با دقت بيشتري دست به انتخاب نقش هايم بزنم. به هر حال احساس مي کنم من در اول راه هستم و اميدوارم بتوانم در آينده نقش هاي بهتري را ايفا کنم و در کل به آينده اميدوارم.
مصاحبه از : ناهيد جعفرپور کامي
در سال 74 با کارگردان هاي مطرحي چون دکتر قطب الدين صادقي، گلاب آدينه و… کار کرد. قائدي چند سال پيش در ايام ماه مبارک رمضان در سريال پر طرفدار پنجمين خورشيد در کنار حميد گودرزي به ايفاي نقش پرداخت و نقشي بسيار پررنگ هم از خود نشان داد.
وي مي گويد: «در نقش‌هايي که بازي مي کنم، اهل کم فروشي نيستم و تمام تلاشم را براي هر چه بهتر بازي کردن انجام مي دهم. بازيگري، مهم ترين دغدغه زندگي من است، شايد بدون بازيگري هيچ چيزي برايم قشنگ نباشد.» آنچه تقديم حضور خوانندگان عزيز مي شود، گفتگويي کوتاه با اين هنرمند تواناست؛
در مصاحبه اي گفته بوديد درگير بازيگري هستيد. مگر بازيگري شغل شما نيست، پس چرا درگيريد؟
درگيري به معنايي که شما فکر مي کنيد منظورم نبود. من چندين سال است که بازيگرم و فکر مي کنم هر شغلي درگيري هاي مخصوص به خودش را دارد.
از شغل بازيگري راضي هستيد؟
فکر مي کنم بازيگري بهترين شغل دنياست، چون در آن واحد مي تواني چند شغل داشته باشي. وقتي يک بازيگر نقشي را بازي مي کند، يعني براي مدت زماني شغل آن نقش را مي پذيرد.
دوست نداشتيد شغل ديگري هم داشتيد؟
نه. چون از شغل فعلي ام راضي هستم.
از درآمدش هم راضي هستيد؟
به هر حال زندگي ام مي گذرد، اما شما کسي را سراغ داريد که از درآمد بيشتر، خوشش نيايد؟ به هر حال هر کسي درآمد خوب را دوست دارد و من هم دروغ نمي گويم و واقعيت اين است که دوست دارم درآمد بيشتري داشته باشم، در حدي که نيازهاي مالي ام برطرف شود.
از حضورتان در سريال زمانه رضايت داشتيد؟
بازي در نقش بهزاد در زمانه، براي من يک تجربه بود و همچنين حضور در کنار حسن فتحي و اسماعيل عفيفه آرزوي من بود. در کنار بازيگراني همچون حميد گودرزي، پريناز ايزديار، مهرانه مهين ترابي، حسين مهري، مهران احمدي و... که از اساتيدم بودند چيزهايي ياد گرفتم و بسيار خرسندم.
چه کاري آماده پخش داريد؟
بعد از فيلم کمدي به من نگو دزد به کارگرداني عباس مراديان که از شبکه نمايش و شبکه استاني پخش شد، در حال حاضر مشغول به کار ديگري نيستم.
اهل ورزش هم هستيد؟
صد در صد. ورزش براي جسم و روح يک بازيگر لازم است و البته غير از بازيگران، تمام مردم به ورزش نياز دارند.
مدتي در تيم فوتبال هنرمندان حضور داشتيد. آيا هنوز هم در آن تيم هستيد؟
براي يک بازيگر سخت است که خودش را براي تمرين مداوم هماهنگ کند، اما کلاً از حضور در هر تيمي براي ورزش کردن استقبال مي کنم.
در سفرها برخورد مردم با شما چگونه است؟
بسيار عالي. جا دارد از همه مردم عزيز که ميزبان ما بوده و هستند، تشکر کنم. چون واقعاً مرا با کارهايشان شرمنده مي کنند.
آيا در برخورد با ديگران همين طور خوش اخلاقيد؟
حتماً. دليلي براي بداخلاقي وجود ندارد، چون من هم جزئي از آنها هستم، اما...
اما چي؟
اما يک چيز را بايد پذيرفت و آن، اينکه من هم مانند همه، گاهي اوقات در زندگي خصوصي ام مشکلاتي دارم، مردم بايد بپذيرند که يک بازيگر، هم ناراحت مي شود و هم مثل همه آدم ها گاهي اوقات بي حوصله. اما بعضي ها دوست ندارند اين مسئله را باور کنند.
پس شهرت هميشه جذاب نيست؟
چرا، شهرت جذابيت هاي خاص خودش را دارد. ولي دوست دارم گاهي اوقات تنها باشم و فکر کنم حتي زماني که دارم در خيابان قدم مي زنم. اما مردم نمي گذارند و اين بد است.
آيا فکر مي کرديد روزي تا اين اندازه مشهور شويد؟
هر چيزي ممکن است، اما هيچ وقت به شهرت فکر نکرده ام و هميشه بازيگري را شغلي
مي دانم که وظيفه انجام دادن آن را دارم.
مردم شما را به اسم خودتان صدا مي زنند يا به نام نقش هايي که بازي کرده ايد؟
دوست دارم مرا بيشتر به عنوان شهرام قائدي بشناسند تا نقش هايي که بازي کرده ام. چون شهرام قائدي هميشه با من است، اما آن نقش ها براي مدتي هستند و روزي تمام مي شوند.
آيا در طول مدتي که در حال بازي هستيد، دلتان براي خانواده تان هم تنگ مي شود؟
صد در صد. چون زمان کار من با زمان استراحت آنها تداخل داشت و خيلي شرمنده شان هستم.
بزرگترين آرزويتان چيست؟
اينکه تمام آرزوهاي ديگرم برآورده شود! اما جدا از شوخي، آرزوي سلامتي خانواده ام و همه مردم عزيز را دارم.
آيا خانواده تان از اينکه شما بازيگر شده ايد، خوشحالند؟
من بازيگري را دوست دارم و مطمئناً آنها هم از اينکه من در اين رشته فعاليت مي کنم خوشحالند. چون بازيگري رشته مورد علاقه من است و واقعاً خانواده ام نيز بهترين مشوقان من بوده و هستند.
آيا خودتان دوست داريد که فرزند يا فرزندانتان وارد اين حرفه شوند؟
اگر دوست داشته باشند، چه اشکالي دارد؟ فکر مي کنم هر کسي بايد در شغل مورد علاقه اش فعاليت کند و پدر و مادر بايد راهنما و مشوق فرزندان خود باشند تا آنها راه درست را انتخاب کنند.
براي آينده تان چه تصميمي داريد؟
حتماً سعي خواهم کرد با دقت بيشتري دست به انتخاب نقش هايم بزنم. به هر حال احساس مي کنم من در اول راه هستم و اميدوارم بتوانم در آينده نقش هاي بهتري را ايفا کنم و در کل به آينده اميدوارم.
مصاحبه از : ناهيد جعفرپور کامي
