در سالهاي اخير، انتشار آلبومهاي سرشار از احساس و دلنشين و همچنين برگزاري كنسرتهاي متفاوت از سوي اين خواننده، وي را در زمرهي يكي از محبوبترين چهرههاي موسيقي پاپ قرار داده است. بدين سبب با اوپاي گپ و گفتي نشستيم كه در زير مي خوانيد:
-آقاي جهانبخش "چي شده" نقطهي عطف فعاليت شما در موسيقي محسوب ميشود و اين قطعه عليرغم نبود تبليغات وسيع به شكل امروزي، بسيار همهگير و پرمخاطب بود. چطور اين اتفاق افتاد؟ -"چي شده" آخرين قطعهاي بود كه به آلبوم اضافه شد و "پيام هوشمند" زحمت ساختنش را كشيد. موسيقي "چي شده" ريتم ملايمي داشت و به همين سبب من نميتوانستم ارتباط حسي لازم را با آن برقرار كنم. بعدها فكر كردم كه اگر ريتم تندتري داشته باشد، بهتر است و اين موضوع را با "هوشمند" مطرح كردم و او هم پذيرفت.
خدا را شكر كه اتفاق خوبي براي اين قطعه رخ داد و به نحوي ضامن حضور امروز من در موسيقي شد.
به طور كلي "چي شده" حس عجيب و متفاوتي به همراه داشت و همچنان هم برايم در زمرهي ترانههاي خاطرهانگيز است.
-يكي از ويژگيهاي مجموعه موسيقي شما، ترانهسرايي خودتان است، اين ترانهها براساس سليقهي مخاطب نوشته ميشود و يا برگرفته از يك حس شخصي است؟ -حرفي كه از دل برآيد، بر دل مينشيند. ترانههايم، برگرفته از تجربيات دروني و احساسات خودم در زندگي بوده است.
خودم را مدعي ترانهسرايي نميدانم، اما ترانههايم را دوست دارم، زيرا از اعماق وجودم نشأت ميگيرد.
-به همين جهت در "اكسيژن" تعداد ترانههاي خودتان را به حداقل رسانديد؟ -براي من كيفيت حائز اهميت است، نه كميت.
تا زمانيكه حرفي براي گفتن داشته و بتوانم حس خوبي را به مخاطبانم منتقل كنم، دست به ترانهسرايي ميزنم و در غير اين صورت از اشعار دوستان عزيزم استفاده ميكنم، بدين ترتيب شايد در آلبوم بعدي هيچ ترانهاي سرودهي من نباشد.
-چه عاملي در پيشرفت شما مؤثر بوده است؟ -من معتقدم صداقت مهمترين عامل است و مخاطبان آن را به خوبي احساس ميكنند.
"بابك جهانبخش" به عنوان يك فرد جامعه داراي احساسات مشتركي با مخاطبانش است، به همين علت مردم هم ترانههاي مرا به خوبي درك ميكنند و از اين بابت خدارا شكر ميكنم.
-آهنگ مورد علاقهي شما در آلبوم "اكسيژن" به جز "تا حالا شده" كدام است؟ -ترانهي "راز" و "منو نگاه كن" را بيشتر از ساير ترانهها دوست دارم.
به طور كلي در ميان ترانههايي كه خودم سرودم، به "اي دل" علاقهي خاصي دارم.
-پنجمين قطعهي آلبوم "اكسيژن"، "بسه ديگه" تفاوت زيادي با ساير قطعات پاپ و حتي ترانههاي خودتان دارد؛ نظرتان را در اين خصوص بفرماييد؟ -موسيقي آهنگ "بسه ديگه" خاص و تكنيكي است، براي طيف ديگري از مخاطبان كه خاصتر نگاه ميكنند ساخته شده است.
به عنوان مثال، تماشاچيان فيلم دو دستهاند؛ دستهي اول گروهي كه به سبب علاقه به اين مقوله به تماشا نشستهاند و دستهي ديگر افرادي هستند كه صرفا جهت نقد كردن فيلم را تماشا ميكنند.
من هم به عنوان يك انسان، احساساتي دارم كه به مخاطبانم بسيار نزديك است و در واقع همسليقگي من با طرفدارانم سبب ميشود تا ترانههايم را به زندگيشان نزديك بدانند و با آن ارتباط برقرار كنند، اما "بسه ديگه" بصورت تلفيقي از سازهاي غربي و ايراني براي مخاطبان خاص و نوازندگان در آلبوم قرار گرفته است.
-آقاي "جهانبخش" اين چند سال اخير مديريت تمامي آلبومها و كنسرتهاي شما را شركت فرهنگي هنري "اكسير نوين" بر عهده داشته، دلايل همكاري مستمر شما با "اكسير نوين" چيست؟ -آشنايي من با دوست عزيزم "محمدرضا خانزاده" كاملا اتفاقي بود. اولين همكاري ما در كنسرت 8 مهر ماه 1390 با اجراي آلبوم "زندگي من" بود، كنسرتي كه با حضور "رضا صادقي" به عنوان ميهمان ويژه همراه بود.
پيش از انعقاد قرارداد كنسرت با "اكسير نوين"، من و مدير برنامههايم دچار اختلافنظر شده بوديم، "محمدرضا" سعي در رفع اختلافنظر و تفكر ما داشت و به صورت كاملا حرفهاي عمل كرد.
بعد از برگزاري كنسرت، همكاري مشترك ما براي توليد آلبوم و... شكل گرفت، "من و بارون" نخستين تجربهي "اكسير نوين" در توليد آلبوم بود.
به طور كلي برادر عزيزم "محمدرضا خانزاده" از برخورد حرفهاي و انضباط خاصي برخوردار است و حتي عوامل مؤسسهي "اكسير نوين" از جمله "پدرام اميني" مدير روابط عمومي، "آيدين سيمايي"، "اميد بهاري" و... نيز، دلسوزانه فعاليتهاي مجموعه را پيگيري ميكنند.
ناگفته نماند بسياري از افراد درصدد بودند تا شالودهي اعتماد ما از هم بپاشد، اما خدا را شكر ميكنم كه همچنان اين همكاري در كنار روابط صمیمانه وجود دارد.
-یکی از ویژگی های اجرای های شما، وجود دکور و فضایی خاص روی صحنه است، این مناظر انتخاب شماست یا تهیه کننده تان؟ -انتخاب قطعات، ترانه، آهنگسازی و نحوه ی اجرا براساس تفکر و خط مشی من است و دوستان در این زمینه مرا یاری می کنند، اما در رابطه با فضای صحنه، "محمدرضا خانزاده" تصمیم گیرنده است طراحی دکور به صورت حرفه ای و توسط متخصصان این حوزه طبق نظر خانزاده انجام می شود و بعد از آن با من مشورت می کنند، اگر فضا حس موجود در ترانه را حفظ کند و احساس خوبی را به مخاطب انتقال دهد،من هم موافقت می کنم و در غیر اینصورت خیر. تلاش همه ما ایجاد فضایی خاطره انگیز و دل نشین است.
- آقای جهانبخش نظرتان را در رابطه با اسامی زیر بیان کنید: "محسن یگانه" : دوست عزیزم و هنرمند بزرگی است که سبک و خط فکری منحصر به فردی دارد.
"رضا صادقی": رضا در موسیقی پاپ جایگاه بسیار ویژه ای دارد صاحب سبک و آهنگساز بسیار خوبی است، در ضمن اینکه انسانی شریف و پاکدل است. به سبب همکاری مشترک مان در " من و بارون" رضا همیشه جزئی از زندگی هنری من محسوب می شود.
"امیر یگانه": هنرمند خوب، در آلبوم اول امیر، آهنگساز 3 ترانه بودم که سیروان عزیز تنظیم آن را بر عهده داشت امیدوارم شاهد موفقیت کنسرت ها و ترانه هایش باشم.
"محمد رضا خانزاده": برادر عزیزم که از هیچ تلاشی دریغ نکرده و امیدوارم همیشه و در همه زمینه ها موفق باشد زیرا لایق بهترین هاست.
-ارتباط خانواده و همسرتان با حرفه و هواداران شما چگونه است؟ بسیار خوشحالم که طرفدارانم من را به خاطر موسیقی ام دوست دارند این موضوع، حس بسیار لذت بخشي است.
-خانواده من، پدر، مادر و خواهرم همیشه دوستدار هنر و طرفداران من بوده اند همسرم نیز در این زمینه مشوق من است و احترام بسیاری برای مخاطبانم قائل است.
هواداران بابک جهانبخش، همیشه مرا حمایت کرده و به من و خانواده ام، حتی فرزندم"آرتا" نیز لطف و مهربانی داشته اند امیدوارم این ارتباط صمیمی و دوستانه همواره برقرار باشد.
-با توجه به اینکه نزدیک دو سال است صاحب فرزند هستید، از احساس پدرانه تان بگویید: احساس بسیار خوب و دل نشینی است، زیرا تولد فرزندم به زندگی من خیر و برکت بخشید خدا را از این بابت شکر می کنم و از داشتن چنین خانواده ای بسیار خوشحالم.
-آقای "بابک جهانبخش" در آخر برای جوانان جویای نام و علاقه مند به خوانندگی چه توصیه ای دارید؟ -در عالم موسیقی و به طور کلی هنر، حضور هیچ کس، مانع حضور کسی دیگر نیست، زیرا هیچ فردی مالک موسیقی نیست، هنر موهبتی است که خداوند در وجود بعضی افراد نهاده تا سایرین از آن لذت ببرند اما برخی افراد برای دیده شدن و شهرت وارد این عرصه می شوند، نه برای انتقال مضامین.
من، رضا صادقی و هیچ یک از هنرمندان دیگر، برای دیده شدن وارد این حیطه نشدیم ضمن اینکه هنر، خصیصه ای ذاتی است و آموزش آکادمیک تنها به پرورش و هدایتش منجر می شود، نه ایجاد آن.
طرفداران اولیه هر هنرمندی، خانواده، دوستان و اطرافیان او هستند، زیرا این افراد استعداد فرد را زودتر از سایرین شناخته و کشف می کنند در غیر اینصورت چرا هزینه و زمان بیهوده صرف شود؟!
در یک جامعه لزومي ندارد همه افراد آن خواننده، هنرمند یا شاعر شوند، فعالیت در هر زمینه ای اگر به صورت صحیح انجام شود، می تواند بهترین باشد و همین امر بسیار حائز اهمیت است.
در هر کاری دارا بودن استعداد و پشتکار و توانایی تحمل دشواریها ملاک است و هر فردی در هر مرتبه و جایگاهی می تواند بهترین باشد.
یک اثر هنری اگر در نظر مخاطبان کم ارزش جلوه کند، نه تنها موفق نیست، بلکه دافعه هم دارد، زیرا هنر در کنار زیباییهایش، بسیار بی رحم است و می تواند آسیب های روحی را به همراه داشته باشد.
-اگر صحبتی در پایان دارید، بفرمایید؟ آرزوی موفقیت و سلامتی برای تمامی عزیزان را دارم و امیدوارم به آرزوهای خود دست پیدا کنند.
گفتگو از" مینا طوطی"