به گزارش باشگاه خبرنگاران کرمانشاه
دکتر میر جلال الدین کزازی به مناسبت روز بزرگداشت مولوی گفت: ویژگی بنیادین و ساختاری در سروده های مولانا آن است که این سروده ها سرشتی ناسازوارانه یا پارادوکسیکال دارند و مولانا سخن وریست که بیش از هر سخن ور دیگر توانسته است دو ناساز آشتی ناپذیر را باهم بپیوندد و در آمیزد، اندیشه و انگیزه را.
وی افزود: در سروده های مولانا دو گونه از سخن پارسی پیوندی ژرف و بنیادین با یکدیگر می یابند و در هم می تنند، سروده های اندیشه و سروده های انگیزه.
به گفته این استاد دانشگاه برترین نمونه این گونه سخن در رازنامه شگرف مولانا (مثنوی) پدیدار شده است و مثنوی از سویی شاهکار اندیشه است و مولانا در آن رازها، آموزه ها و کردارهای نهان گرایانه و درویشانه را با خوانندگان و خواهندگان در میان می گذارد و از دیگر سوی به شگفتی سخن او شورانگیز است و شرر خیز.
دکتر کزازی مثنوی را شاهکاری دانست که در جهان بی مانند است و کتابی است اندیشه ای که سرشار از انگیزه است و پاره ای از بیت های مثنوی با بیت های مولانا در دیوان شمس پهلو می زند.
این محقق و پژوهشگر یادآوری کرد: پی در پی مولانا در آنچه می اندیشد و می سراید دامن شکیب از دست می دهد و به قلمروهایی رازآلود از ناخودآگاهی راه می برد و جهان جاودانه هنر را می کاود و می پیماید و از این روی اندیشه وی بستری می شود برای انگیزه.
وی مثنوی را خم خانه مستی ها خواند و ادامه داد: آنچنان که مولانا خود در دوبیتی "این نفس جان دامنم برتافته ست، بوی پیراهان یوسف یافته ست" آورده است، به هنگام سرودن مثنوی دم به دم، جان سرمست شوریده بیتاب و ناآرام امان او را بر می تابد، آنچنان که گویی بوی پیراهن یوسف را یافته است/س