بررسی سنّت گفتاری و رفتاری پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)در زمینه «حجّ»، حکایت از آن دارد که آن بزرگوار، ضمن اهمیت دادن به بُعد فقهی «حجّ» و کوشش فراوان در جهت آموزش مناسک آن به مسلمانان، از توجه دادن آنان به دیگر ابعاد حج، بهویژه بُعد اخلاقی آن، دریغ نورزید.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در این نوشتار که در دو بخش تهیه شده و بخش اول آن شب گذشته منتشر شد، تنها پاره ای از توصیه ها و کارکردهای اخلاقی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) در سفر معنوی حج را به بحث و بررسی گذاشته ایم، به امید آن که توانسته باشیم ره توشه ای را برای راهیان کوی دوست فراهم آوریم; إن شاءالله
 
 ـ «توبه» و بازگشت از گناه

از جمله اعمال صالحي که در آيات و رواياتِ فراوان، توصيه و ترغيب به انجام آن شده، «توبه» و بازگشت از گناه است. پروردگار کريم، در قرآن کريمش وعده داد که توبه کنندگان را مي پذيرد و از گناهانشان مي گذرد،(27) و آنان را دوست دارد و به آنان مهر مي ورزد. پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله) نيز از خشنودي خداوند از توبه کنندگان خبر داد و فرمود:

«وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ مُؤْمِن تَائِب أَوْ مُؤْمِنَة تَائِبَة».(28)

«نزد خداوند چيزي محبوب تر از مرد يا زن مؤمن توبه گر نيست.»

امام صادق(عليه السلام) نيز فرموده است: «خداوند به داوود پيامبر ـ که بر پيامبر ما و خاندانش و بر او درود باد! ـ وحي فرستاد: اي داوود، هرگاه بنده مؤمن من گناهي کند و سپس از آن گناه برگشته، توبه نمايد و به هنگام ياد کردن از آن گناه از من شرم کند. او را بيامرزم و آن گناه را از ياد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را به نيکي بدل کنم و از اين کار مرا باکي نيست که من مهربان ترين مهربانانم.»(29)

زماني مي رسد که ثروتمندان امّت من براي تفريح به حج مي روند، و مردم عادي براي تجارت، و قاريان آن ها براي خودنمايي و کسب عنوان و اعتبار، و فقراي امت من براي تکدّي و گدايي به حج مشرف مي شوند

نکته قابل توجه اين که، حسن روي آوردن به توبه، محدود به زمان و مکان خاصّي نيست; توصيه پيشوايان معصوم(عليهم السلام)به گناهکاران اين است که در انجام توبه شتاب کنند و از هرگونه تأخير در جهت تحقّق آن بپرهيزند.

علي(عليه السلام) فرمود: «إِنْ قَارَفْتَ سَيِّئَةً فَعَجِّلْ مَحْوَهَا بِالتَّوْبَةِ»;(30) «هرگاه گناهي مرتکب شدي، با توبه در محو آن شتاب کن.»

امام جواد(عليه السلام) نيز مي فرمايد: «تَأْخِيرُ التَّوْبَةِ اغْتِرَارٌ وَ طُولُ التَّسْوِيفِ حَيْرَةٌ»;(31) «به تأخير افکندن توبه فريب و غفلت است و امروز و فردا کردن مايه حيرت و سرگشتگي.»

البته از بررسي برخي آيات و روايات چنين برمي آيد که: پاره اي از اين زمان ها و مکان ها، بستر مناسبي براي عملي ساختن «توبه» است و نقش ارزنده اي در پذيرفته شدن آن دارد.

بي شک، درک موسم حج و حضور در ميقات و ديگر مشاهد مشرّفه، همچنين حالت ارزشمند محرم شدن و انجام طواف و غيره; از بهترين فرصت ها براي روي آوردن مجرمان و گناهکاران به «توبه» است; زيرا طبق فرموده امير مؤمنان(عليه السلام) : «وَ أَدْنَي مَا يَرْجِعُ بِهِ مَنْ أَمَّهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا سَلَفَ»;(32) «کمترين دستاوردي که زائر از حج مي آورد اين است که گناهانش آمرزيده شود.»

به طور يقين، دست يابي به اين ارمغان ارزشمند، مشروط به انجام توبه حقيقي از سوي حج گزاران است; بنابراين، ضروري است زائران از اين فرصت استثنايي و مناسب، که در اختيارشان نهاده شده، بهره گيرند و از معاصي و گناهان پيشين خود پشيمان شوند و در صورت امکان، در صدد جبران آن ها برآيند و در ادامه زندگي شان، عزمشان را بر پرهيز از نافرماني پروردگار کريم قطعي کنند; يعني تنها به رفتن به مکه و مدينه و پوشيدن لباس احرام و انجام ظاهري مناسک و حضور فيزيکي در مشاهد مشرّفه دل خوش نکنند. اين جا است که مي بينيم پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) در فرازي از خطبه غدير(33) ـ که آن را پس از بازگشت از حجة الوداع، در سرزمين غديرخم ايراد نمودند ـ خطاب به مردم اين گونه فرمودند:

«مَعَاشِرَ النَّاسِ حُجُّوا الْبَيْتَ بِکَمَالِ الدِّينِ وَ التَّفَقُّهِ وَ لاَ تَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشَاهِدِ إِلاَّ بِتَوْبَة وَ إِقْلاَع».(34)

«اي مردم، با دين و فقه کامل حج بگزاريد و از مشاهد اين سفر برنگرديد مگر با توبه و کنده شدن از گناه.»

امام صادق(عليه السلام) نيز مي فرمايد:

«إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ... ثُمَّ اغْسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ مِنَ الذُنُوبِ وَ الْبَسْ کِسْوَةَ الصِّدْقِ وَ الصَّفَا وَ الْخُضُوعِ».(35)

«هنگامي که قصد حج کردي، با آب توبه خالص، گناهانت را بشوي و لباس راستي و پاکي و خضوع و خشوع را بر تن کن.»

  ـ «حسن خلق» (= خوش خويي)


خصلت زيباي «حسن خلق»، از خصلت هاي نيک اجتماعي است که تحسين همگان را به همراه دارد. هيچ فرد يا گروهي را نمي توان يافت که از صاحب اين خوي شايسته ستايش نکند.

در کتب اخلاقي و غير آن، آيات و روايات فراواني در جهت تمجيد از آن نقل گرديده است;(36) براي نمونه، برخي از آن ها را مرور مي کنيم:

* پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله) فرمود: «الإسْلامُ حُسْنُ الْخُلْقِ»;(37ا)سلام، خوشخويي است.»

* در بيان ديگري فرمود: «حُسْنُ الْخُلُقِ نِصْفُ الدِّينِ»;(1) «خوي نيکو، نصف دين است.»

* از روايت ديگر نبوي چنين برمي آيد که: «در سراي قيامت، افرادي به جهت اخلاق نيکشان، به درجاتي بزرگ و منزلتي والا دست مي يابند; اگرچه در عبادت ضعيف و ناتوان باشند.»(38)

* در خبر ديگري، از اميرمؤمنان(عليه السلام)چنين مي خوانيم: «حُسْنُ الْخُلْقِ رَأْسُ کُلِّ بِرٍّ»;(39)«نيک خويي، سرآمد همه نيکي هاست.»

* در روايتي آمده است: «مردي به حضور پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) آمد و گفت: مرا توصيه اي فرماييد که از آن بهره گيرم»; از جمله سفارش هاي حضرت به آن شخص اين بود: «أَلْقِ أَخاکَ بِوَجْه مُنْبَسِط»;(40) «با چهره گشاده با برادرت برخورد کن.»

از بررسي آيات و روايات وارده در باب «حُسن خُلق»، چنين برمي آيد که ضرورت پاي بندي به اين خصلت شايسته، امري فراگير است و شامل تمام حوزه هاي حيات اجتماعي (مانند: وطن، سفر، منزل، بازار، اداره و...) مي شود; منتها رعايت آن در سفر، از اهميت بيشتري برخوردار است; اين است که در احوالات پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله)آورده اند:

در يکي از سفرهايشان(41) فرمودند: «مَنْ کانَ يسيء الْجوار فَلا يُصاحبنا»;(42) «کسي که در مصاحبت و مجاورت، بد عمل مي کند با ما همراه و همسفر نشود.»

به طور طبيعي، در کنگره عظيم حج (که ملل مختلفي از جهان اسلام در آن حضور دارند و سالک اين سفر با مليت هاي گوناگوني مواجه و همراه مي شود)، پايبندي به «حسن خلق» ضروري تر خواهد بود. به خصوص که قرآن کريم به طور صريح مي فرمايد:


  {...فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ...} .(43)


«سخنان زشت، لغو، فحش، فسق، فجور، مراء و جدال در حج جايگاهي(44) ندارد.»

اين کلام نوراني پروردگار حاکي از آن است که دستيابي حج گزار به ثواب و پاداش الهي، مشروط به اين است که در طول سفر حج، فسق و فجور و جدالي از او سر نزند. اين است که پيامبر(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

«مَنْ حَج الْبَيْتَ فَلَمْ يَرْفُثْ وَ لَمْ يَفْسُقْ، خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».(45)

«کسي که حج کند و مرتکب زشتي و فسق نگردد، از گناهانش پاک شود; چنان که گويي از مادر متولد گرديده است.».

امام باقر(عليه السلام) نيز در اين باره مي فرمايد:

«مَا يُعْبَأُ بِمَنْ يَؤُمُّ هَذَا الْبَيْتَ إِذَا لَمْ يَکُنْ فِيهِ ثَلاَثَ خِصَال: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ، وَ حِلْمٌ يَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ، وَ حُسْنُ الصَّحابَةِ لِمَنْ صَحِبَهُ».(46)

«اعتنا نمي شود به کسي که قصد خانه حق کرده، در حالي که در او سه خلصت نيست: ورعي که او را از معاصي و گناهان بازدارد، حلمي که او را بر غضبش چيره سازد، و رفتار خوش با کساني که همسفر او هستند.»

نکته قابل ذکر اين که: در کتب روايي، در مورد تفسير حسن خلق و تعيين حد و مرز آن، اخبار گوناگوني آمده است; براي نمونه، به نقل چند روايت بسنده مي کنيم:

آنگاه که از امام صادق(عليه السلام) پرسيده شد: حدّ و معناي حسن خلق چيست؟ آن بزرگوار در پاسخ فرمود:

«تُلِينُ جَانِبَکَ وَ تُطِيبُ کَلاَمَکَ وَ تَلْقَي أَخَاکَ بِبِشْر حَسَن».(47)

«حسن خلق اين است که نرم خو و مهربان باشي، گفتارت پاکيزه و مؤدّبانه باشد و با برادرت با خوشرويي برخورد کني.»

بي ترديد، از مصاديق و مواردِ حسن خلق، تحمّل کردن ناسازگاري همسفر است. در خبري از پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله) چنين مي خوانيم:

«مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلاَّ کَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَي اللَّهِ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ».(48)

«هرگاه دو نفر با يکديگر همسفر شدند، آن کس که با ديگري رفق و مدارا پيش گيرد، نزد خدا محبوب تر و پاداشش عظيم تر است.»

  ـ سخاوت و بخشندگي

در آموزه هاي وحياني، خوي «سخاوت» و «بخشندگي»، خصلتي شايسته و مهم شناخته شده است. در اهميت آن همين بس که در پاره اي از روايات برجاي مانده از معصومين(عليهم السلام) ، از او به عنوان «خوي خداوند» و «خلق انبياي الهي» ياد شده است. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) فرمود:

«السَّخاءُ خُلْقُ اللهِ اْلأَعْظَم»;(49) «بخشندگي، خوي بزرگ خداوند است.»

امام صادق(عليه السلام) نيز فرمود:

«السَّخاءُ مِنْ أَخْلاقِ اْلأَنْبِياءِ...»;(50) «بخشندگي، از اخلاق پيامبران است... .»

در کاوش هاي اجتماعي به اين نتيجه دست خواهيم يافت که پاي بندي افراد به صفت نيک «سخاوت»، موجب محبوبيت آنان در نزد ديگران و سبب آراستگي خُلق و خوي آنان خواهد شد; امير مؤمنان(عليه السلام) در اين راستا مي فرمايد:

«السَّخاءُ يَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَيُزَيِّنُ اْلأَخْلاقَ».(51)

«بخشندگي، درستي مي آورد و خلق خوي را مي آرايد.»

لازم به يادآوري است، اگرچه سخيّ بودن در وطن همچون سخاوت در سفر، عملي پسنديده به شمار مي آيد، ليکن بي ترديد بروز اين خصلت در سفر (که غالباً با مشکلات همراه است) امري پسنديده خواهد بود. اين جا است که مي بينيم پيشوايان معصوم(عليهم السلام) سخاوت در سفر را از نشانه هاي مروت و جوانمردي دانسته اند. امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد:

«إِنَّ مِنَ الْمُرُوءَةِ فِي السَّفَرِ کَثْرَةَ الزَّادِ وَ طِيبَهُ وَ بَذْلَهُ لِمَنْ کَانَ مَعَکَ».(52)

«از نشانه هاي جوانمردي در سفر، توشه فراوان و مطبوع برداشتن و بذل و بخشش آن به همسفران است.»

از پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) نيز اين گونه نقل شده است که:

«مِنْ شَرَفِ الرَّجُلِ أَنْ يُطَيِّبَ زَادَهُ إِذَا خَرَجَ فِي سَفَر».(53)

«از شرافت مرد آن است که چون به سفر رود، توشه خوب و پاکيزه بردارد.»

در بخشي از سروده بلند «ابن اعثم (= ابن اعسم) کوفي» آمده است:

مِن شَرِفِ الإِنسانِ فِي الأَسفار *** تَطيبه الزّاد مَعَ الأکثار

وَلْيَدعُ عِنْدَ الْوَضْعِ لِلخوان *** مَْن کانَ حاضِراً مِنَ الإخوان(54

«از شرافت مرد در سفر اين است که توشه مطبوع و فراوان بردارد، چون آن را بر سفر مي نهد، برادراني را که حضور دارند دعوت کند.»


اگرچه سخيّ بودن در وطن همچون سخاوت در سفر، عملي پسنديده به شمار مي آيد، ليکن بي ترديد بروز اين خصلت در سفر (که غالباً با مشکلات همراه است) امري پسنديده خواهد بود. اين جا است که مي بينيم پيشوايان معصوم(عليهم السلام)سخاوت در سفر را از نشانه هاي مروت و جوانمردي دانسته اند

سخاوت و بخشندگي، از توصيه هاي مهمّ اخلاقي پيامبر(صلي الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام)به سالکان سفر عظيم حج و عمره است، به طوري که عمل ناپسند «اسراف» و ريخت و پاش ـ که در ساير موارد زندگي امري نامشروع و از گناهان کبيره شمرده شده ـ در سفر الهي «حج» و «عمره» مورد ترغيب قرار گرفته و عملي شايسته دانسته شده است (البته در حدّ معقول و مشروع و امکانات. گو اين که افراد در طول اين سفر مهمّ مي بايست داراي طبعي بلند بوده و از خصلت زشت امساک و گدامنشي دوري جويند.


پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

«مَا مِنْ نَفَقَة أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نَفَقَةِ قَصْد وَ يُبْغِضُ الْإِسْرَافَ إِلَّا فِي الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ فَرَحِمَ اللَّهُ مُؤْمِناً اکْتَسَبَ طَيِّباً وَ أَنْفَقَ مِنْ قَصْد أَوْ قَدَّمَ فَضْلاً».(55)

«پسنديده ترين نوع خرج کردن نزد خداوند، اقتصاد و ميانه روي است و خدا از اسرافکاري بيزار است، مگر در حج و عمره. خدا بيامرزد بنده اي را که مال حلال و پاکيزه کسب کند و با رعايت اعتدال خرج کند و يا به ديگران بذل نمايد.»


در اوصاف امام چهارم(صلي الله عليه وآله) آورده اند:

«وَ کَانَ يَقُولُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ لِقَهْرَمَانِهِ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَشْتَرِيَ لِي حَوَائِجَ الْحَجِّ، اِشْتَرِ وَ لاَ تُمَاکِسْ».(56)

«سيد الساجدين(عليه السلام) به مسؤول تدارکات خود توصيه مي فرمود که هرگاه مي خواهد لوازم و مايحتاج حج را خريداري کند، در خريدن خشکي نکند.»


و نيز در احوالات آن حضرت آورده اند:

«هرگاه به قصد حجّ و عمره عازم مکه مي شدند، از بهترين خوردني ها چون بادام، شيريني، قاووت ترش و شيرين همراه مي بردند.»(57)

البته، سفر زيارت امام حسين(عليه السلام) از اين مورد مستثني است.(58)


پي نوشت ها

  • 27. شوري : 25 و فاطر : 82

28 . بقره : 222

29 . مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، ج6، ص21، چاپ دوم، 1403ق. مؤسسة الوفاء، بيروت، لبنان.

30 . همان، ص28

31 . همان، ج74، ص208

32 . محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمة، ج1، ص172، ش999 (ترجمه حميدرضا شيخي)، چاپ سوم، 1383، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، قم.

33. رهبر، محمدتقي، همراه با زائران خانه خدا، صص38 و 39 (مستدرک الوسايل، ج8 ، ص15)، چاپ دوم، بهار 1375، نشر مشعر، تهران.

34 . متن اين خطبه در کتاب «حج الأنبياء والأئمّة(عليهم السلام)، حيدر خزرجي، صص229 ـ 221 (چاپ اول، محرم 1416ق. نشر مشعر، تهران) ; از منابع مختلف حديثي شيعي و سنّي نقل گرديده است.

35 . همان، ص223

36 . محمدي ري شهري، محمد، الحجّ والعمرة في الکتاب والسنّة، صص234 و 235، چاپ چهارم، 1384ق. دارالحديث للطّباعة والنشر، قم.

37. حرّ عاملي، محمّد بن الحسن، وسايل الشيعه، ج8 (دوره 20 جلدي)، صص510 ـ 503 (چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامية، تهران)، باب 104 «باب استحباب حسن الخلق مع الناس» ; در خلال اين صفحات، تعداد 32 روايت در جهت فضيلت «حسن خلق» ذکر گرديد.

38 . محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمة ج1، ص330، ش1932 (ترجمه حميدرضا شيخي)، چاپ سوم، 1383، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، قم.

39 . همان، ش1933

40 . همان، ش1937

41. همان، ش1935

41 . حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسايل الشيعه، ج8 ، ص512، چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامية، تهران.

42 . در کتاب «اخلاق و آداب در حج و زيارت»، تأليف محمدتقي رهبر، به نقل از مکارم الأخلاق ص288 آمده: «در يکي از سفرهايي که به حج مي رفتند، فرمودند: «من کان...».

43. رهبر، محمدتقي، همراه با زائران خانه خدا، ص29 (مستدرک سفينة البحار، ماده «سفر»، ص58)، چاپ دوم، بهار 1375، نشر مشعر، تهران.

44 . بقره : 197

45. جهت آشنايي بيشتر با تفسير واژه هاي مذکور در اين آيه، به دو روايت منقول از امام صادق(عليه السلام)در کتاب «الحج والعمرة في الکتاب والسنّة»، ص234، تأليف محمدي ري شهري، محمد (چاپ چهارم 1384ق. دارالحديث للطّباعة والنّشر، قم) مراجعه شود.

46 . رهبر، محمدتقي، اخلاق و آداب در حجّ و زيارت، ص15 (احياء العلوم، ج1، ص246) ; چاپ اول، پاييز 1377، نشر مشعر

47 . محمدي ري شهري، محمد، الحجّ في الکتاب والسنة، ص229، چاپ چهارم، 1384ق. دارالحديث للطّباعة والنشر، قم.

48 . محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمة، ج1، ص330، ش1944، ترجمه حميدرضا شيخي، چاپ سوم، 1383، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، قم.


49 . حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسايل الشيعه، ج8 ، ص302، چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامية، تهران.

50. احمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمة، ج1، ص484، ش2941، ترجمه حميدرضا شيخي، چاپ سوم، 1383، سازمان چاپ و انتشارات دارالحديث، قم.

51 . همان، ش2948

52 . همان، ش2947

53. حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسايل الشيعه، ج8 ، ص310، چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامية، تهران.

54.همان.

6 . قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، ج2، صص657 و 658، ماده «سفر»، تحقيق مجمع البحوث الإسلامية، با اشراف علي اکبر الهي خراساني، چاپ اول، 1416ق. بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، مشهد.

55 . حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسايل الشيعه، ج8 ، ص305، چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامية تهران.

56 . رهبر، محمدتقي، اخلاق و آداب در حج و زيارت، صص106 و 107 (مکارم الأخلاق. ص305)، چاپ اول، پاييز 1377، نشر مشعر، تهران.

57 . حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسايل الشيعه، ج8 ، ص310، چاپ دوم، 1386ق. مکتبة الإسلامية، تهران.


58. همان، ص305


برچسب ها: باشگاه ، شبانه ، حج ، اخلاقی ، پیامبر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار