وقتی هم ازدواج کرد شوهر، بچه‌ها و مسائل و مشکلات مجالی برای کاری به جز گذران زندگی روزمره‌اش را به او ندادند. حالا بعد از 60 سال زندگی و دیدن کتاب و دفتر بچه‌ها انگار انرژی و ذوق و شوق ذخیره شده چندین ساله‌اش سر باز کرد.

از سوار شدن در اتوبوس خجالت می‌کشید نمی‌توانست نام خیابانی که روی اتوبوس نوشته شده را بخواند از همه مهم‌تر در خواندن قرآن بسیار ضعیف بود و فقط چند سوره محدود را می‌توانست تلاوت کند.

یاد گرفتن سن و سال نمی‌شناسد و وقتی بخواهد در وجود آدمی زنده شود پیر و جوان مطرح نیست اراده و همت است که خود را نشان می‌دهد، آغاز آن می‌تواند در سنین کودکی باشد و یا حتی در پیری.

سواد به صورت سنتی توانایی خواندن و نوشتن است و اینکه از طریق زبان می‌توان گوش داد، نوشت و سخن گفت. باید دانست سواد در ایجاد برقراری ارتباط میان افراد سهم ویژه‌ای دارد. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد «یونسکو» این تعریف را از سواد دارد: «باسوادی توانایی شناخت٬ درک٬ تفسیر٬ ساخت، برقراری ارتباط و محاسبه در استفاده از مواد چاپ‌شده و نوشته‌شده مربوط به زمینه‌های گوناگون است. باسوادی زنجیره آموزشی را شامل می‌شود که توانایی رسیدن به اهداف، توسعه دانش و حضور کامل در جامعه‌ای بزرگ‌تر را برای یک فرد فراهم می‌کند.»

با گذشت زمان و مدرنیته شدن و تکنولوژی نیاز به سواد افراد دو چندان شده است. گذشت زمانی که می‌گفتند تنها کافی است خواندن و نوشتن را بلد باشی، در حال حاضر افراد سعی می‌کنند نه تنها با سواد شوند بلکه به مدارج عالی برسند و پله‌های ترقی را طی کنند و البته و متاسفانه هنوز هم عده‌ای در تاریکی به سر می‌برند و به ارزش دانستن پی نبرده‌اند.

خانواده‌ها باید همواره تلاش خود را در افزایش سواد فرزندان داشته باشند طبق گفته معاون سوادآموزی اداره کل آموزش و پرورش استان قم خانواده، مدیران مدارس و مسئولان جامعه در ترغیب افزایش سواد افراد نقش دارند و می‌توانند در این خصوص تاثیرگذار باشند.

حرکت به قله‌های پیشرفت با کوله‌باری از سواد و دانش

در دنیایی هستیم که حرکت رو به جلو دارد و همه به سمت قله‌های پیشرفت می‌رویم به سمت تکنولوژی و صنعت، پس باید کاری کنیم این صعود با موفقیت و بدون هیچ‌گونه دست‌اندازی صورت گیرد البته اینکه عده‌ای تنها به دریافت مدرک اهمیت می‌دهند خود معضلی است که باید رفع شود.

خواندن و نوشتن آرزوی محال خیلی از جوان‌های قدیمی است، بی‌بی فاطمه هنوز نتوانسته بوی قلم و دفتر را فراموش کند و نگاهش به دفتر و کتاب نگاهی متفاوت است گویا جدایی اجباری بوده است. فرزندان و نوه‌هایش مشوقان خوبی بودند و البته هستند، چند باری تلاش کردند خواندن و نوشتن را به او بیاموزند، اما نتوانستند به گفته خودش‌ «دیگه توونم کم شده، حواس پرتی گرفتم فکر نکنم بتونم یاد بگیرم ...»

سال 58 به فرمان رهبر انقلاب اسلامی ایران سازمان نهضت سوادآموزی ایجاد شد به واسطه آن عده بسیاری از افراد توانستند بنویسند و بخوانند و معنی واژگان زندگی را بهتر بفهمند در واقع کلاس‌های نهضت سوادآموزی راهی را برای افراد باز و بستر را فراهم کرد.

روزی که به سازمان نهضت سوادآموزی رفته بودم زن 48 ساله‌ای که در کلاس دوم درس می‌خواند نگاهم را جذب کرد، تمام مدت از معلمش سوال می‌کرد لحظه‌ای آرام نمی‌نشست و تب و تاب خاصی داشت. فرصت را غنیمت شمرده و دوان‌ دوان به سمتش رفتم حسابی عشق خواندن و نوشتن داشت. وی گفت: وقتی بچه بودم پدر خدا بیامرزم با حضور ما در مدرسه مخالف بود چند روزی را رفتیم، اما با توجه به اوضاع موجود در جامعه و قضیه حجاب پدرم دیگر اجازه مدرسه رفتن را به ما نداد.

وی ادامه داد: سه خواهریم و هر سه به کلاس‌های نهضت سواد آموزی می‌رویم، از بی‌سوادی‌ام خجالت می‌کشیدم، دخترم مدرسه می‌رود به هیچ عنوان نمی‌توانم در درس‌هایش کمک حالش باشم، خیلی از حرف‌ها را اشتباه می‌زدم، اما حالا خیلی اوضاعم بهتر شده حداقل شماره تلفن را می‌توانم بگیرم، اسم خیابان‌ها و بعضی نوشته‌ها را به راحتی می‌خوانم.

معاون سوادآموزی اداره کل آموزش و پرورش استان قم ضمن اشاره به اولویت افراد کمتر از 50 سال برای شرکت در کلاس‌های نهضت سوادآموزی اظهار داشت: خدمات آموزشی که شامل کتاب و لوازم التحریر است به صورت رایگان در اختیار افراد قرار می‌گیرد و البته افراد بالای 50 سال نیز می‌توانند از امکانات آموزشی به صورت رایگان بهره‌مند شوند.

تکنولوژی موجود در دنیا افراد را در کسب علم و برابری با کشورهای پیشرفته دنیا ترغیب می‌کند همگام بودن با پیشرفت و تکنولوژی و مطرح شدن در دنیا شاید بتواند عامل موجهی در روی آوردن به سمت سوادآموزی و علم‌اندوزی باشد.

برگزاری کلاس‌های سوادآموزی به منظور ریشه‌کن کردن بی‌سوادی است، به گفته قاسمی‌نیا در حال حاضر 48 هزار بی‌سواد در استان قم به سر می‌برند که این عدد خوبی نیست، باید همه تلاش خود را در کاهش این رقم داشته باشیم.

بی‌بی فاطمه چندبار از تلویزیون تبلیغ کلاس‌های نهضت را دیده بود بارها و بارها تصمیم گرفت موضوع را با بچه‌هایش در میان بگذارد، اما نمی‌توانست با خود می‌گفت: «شاید نتونم، اگه نتونم یاد بگیرم چی؟ آخه از من دیگه گذشته» تا اینکه بالاخره دل را به دریا زد و با دخترش به یکی از کلاس‌های نهضت رفت در ابتدا کمی خجالت می‌کشید، اما خیلی راحت با قضیه کنار آمد و در کلاس پنجم است قبراق و سر حال، حالا به حداقل سواد رسیده است، قرآن را روان تلاوت می‌کند دیگر نیازی نیست از کسی آدرس بپرسد بدون هیچ مشکلی به راحتی سوار اتوبوس می‌شود و به گفته خودش تا زمانی که بی‌سواد بودم انگار دنیایم تاریک بود، اما حالا روشن روشن شده است و معنی واژگان زندگی را خیلی خوب می‌فهمم تازه فهمیدم دنیا چه رنگی است.../س