به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، هنوز دلسوزيهايش براي شاگردان مدرسه در نقش معلم پرورشي سريال «بهرنگصدف» خاطرمان هست، گريههاي ليلي «ليلي با من است» را هم يادمان هست؛ وقتي قرار شد همسرش به خط مقدم جبهه برود.
طي چند سال اخير هم ماه منير، بي بي خاتون و زيرخاكي با دنیای او خلق شدند، روي صفحه كاغذ آمدند و با لنز دوربينش كارگرداني شدند.
در طول گفتوگو آرامش خاصي داشت، معناي سكوتش را ميشد گذاشت به پاي خستگي، خسته از برخي بدقوليها. بهانه گفتوگوي ایران با شهره لرستاني سريال «اولين انتخاب» بود.
خانم لرستاني! با يادآوري آثار سالهاي ابتدايي فعاليتتان، به مادر فيلم «نياز» ميرسم و معلم پرورشي دلسوز سريال «به رنگ صدف». در واقع شما با نقشهاي جدي به مخاطب معرفي شديد اما در ميانه راه به سمت آثار كمدي رفتيد. ميدانم كه اين خواسته قلبي شما نبوده، اما چطور چنين روندي را پيش گرفتيد؟متاسفانه كارگردانها با شناختي كه از هم دارند، به بازيگر نقش پيشنهاد ميدهند. اينگونه نيست كه براي يك بازيگر خودشان يك كاراكتر نو و جديد پيدا كنند و يك نفر را در يك نقش بسيار متفاوت بنشانند. وقتي كارگرداني از من نقش طنزي را ميسازد كه موفق است، بقيه هم براي همان كاراكتر موفق به سراغم ميآيند و سفارشها و پيشنهادات شبيه هم ميشود؛ وگرنه من خودم مايل هستم نقشهاي جدي هم كار كنم.
مدتی كم كار كرديد و وقتي هم دوباره به عرصه هنر برگشتيد، دچار اضافه وزن شده بوديد. اين موضوع را چقدر دخيل ميدانيد؟اين اتفاق نگاه كارگردانها را خيلي تغيير داد و به من نقش كمدي دادند. متاسفانه آنها از روي ظاهر انتخاب ميكنند در حالي كه به نظر من يك آدم چاق هم ميتواند جدي باشد يا در وضعيت تراژيك قرار بگيرد. اين اصلاً ربطي به چاقي و لاغري ندارد.
چه تفاوتي ميان نقشهاي جدي و طنز ميبينيد؟ شما جزو بازيگراني هستيد كه در هر عرصه موفق عمل كرديد و بازيگر خوب هم كسي است كه در هر نقشي باورپذير باشد.به نظر من نقش جدي و طنز ندارد. نقش خوب را بايد ايفا كرد. من نقش خوب دوست دارم. برايم جدي يا طنز بودنش مهم نيست. مهم این است كه نقش جاي كار داشته باشد.
آیا تجربه نویسندگی و کارگردانی در بازیگری تان هم تأثیر داشته است؟به هر حال سعي ميكنم به كارگردان درباره نقش ايدههايي بدهم. البته اگر بپذيرد، ايدههايم بيشتر هم ميشود اما در مقام بازيگر تابع كارگردان و نويسنده هستم. ضمناً در بازيگري، هنرپيشه هر كاري بلد باشد، به كمكش ميآيد و باعث ميشود كارش را بهتر انجام بدهد.
اخيراً سريالهاي طنز «سه، پنج، دو» و «سه در چهار» را هم كار كرديد. چه شد كه بازي در يك نقش طنز ديگر را پذيرفتيد؟كار كردن با مهدي صباغزاده برايم جذاب بود. او را طي اين سالها دورادور ميشناختم ولي همكاري نداشتيم. برايم جالب بود كه بدانم كار مشتركمان به چه صورت انجام ميشود و البته توصيه و پيشنهاد دوست خوبم تينا پاكروان، مدير توليد سريال.
طنز فرصت بداههپردازي و خلاقيتهاي بيان را به بازيگر ميدهد. طي همكاري با آقاي صباغزاده، چقدر به شما فرصت بداههگويي ميدادند؟بداههاي كه با صباغزاده هماهنگ ميكردم، تكيه كلامم در اين سريال بود كه مربوط به مادرم است. من گربه دارم و مادرم چون فكر ميكند تميز نيست، ميگويد دستهايت را شستي؟ به آقاي صباغزاده گفتم كه اگر نقش اين زن كمي وسواس داشته باشد، قشنگ ميشود. او هم پذيرفت. در واقع در مشورت با كارگردان بيشتر بداههسازيها در كارهاي طنزم شكل گرفت.
در سريال كمي از سن واقعي خودتان بزرگتر بوديد. چه حسي داشتيد؟با گريم چهره را تغيير ميدهند. من هم سعي ميكنم كمي پختهتر بازي كنم. البته در «سه، پنج، دو»، «سه در چهار» و «اولين انتخاب» هر سه نقشها را بزرگتر از سن خودم بازي كردم.
تجربه كار با آقاي مظفري چطور بود، خصوصاً كه ايشان را به عنوان بازيگر طنز نميشناسيم؟مظفري بازيگر خوبي است و اين عرصه را به درستي ميشناسند. تعامل خوبي با هم داشتيم. اين كه خيلي طنز بازي نكردند هم نظر و سليقه كارگردان است، شجاعت كارگردان را نشان ميدهد.
اين سالها بيشتر در تلويزيون فعاليت داريد؛ چرا؟دوست دارم سينما كار كنم. حتماً اگر پيشنهاد خوبي داشته باشم، ميپذيرم. تلويزيون كار بيشتري دارد و پيشنهادات در اين رسانه بيشتر از سينما است.
عليرغم اين كه در عرصه طنز بازي كردهايد اما به نظر ميرسد شخصيت جدي داريد؟آنها كه بازي است اما در دنياي شخصي جديتر از نقشهايم است. به نظرم فلسفه بازي همين است. بازيگر بايد متفاوت از خودش نقش را ارائه دهد.
اين به روحيه نويسندگي مربوط می شود؟بله، بعضي وقتها اينطوري ميشوم خصوصاً زماني كه مشغول نوشتن هستم البته كاراكترم ميچرخد، گاهي اوقات پرحرف ميشوم و گاهي هم كم حرف.
سريالهايي كه بازي كرديد اكثراً پر بازيگر بودند مثل «سه در چهار»، «سه، پنج، دو»، «اولين انتخاب» با این توصیف، آيا مايل نبوديد بيشتر ديده شويد؟من طبق روالي كه هست، كار ميكنم وگرنه اگر عملي انجام دهم تا بيشتر ديده شوم دوربين دزدي ميشود، البته ذاتاً از كارهاي شلوغ خوشم نميآيد اما اين سريالهايي كه نام برديد، پربازيگر بودند. اگر در پيشنهادهایم بخت يارم باشد، كارهاي كم بازيگر را بيشتر دوست دارم. كارهاي شلوغ به نظرم انرژيگير است.
از كارهاي جديدتان چه خبر؟در حال حاضر يك پيشنهاد كارگرداني از طرف ردايي (تهيهكننده اولين انتخاب) دارم كه فيلمنامهاش را فروهيده نوشته و قرار است خودم هم بازي كنم. در يك كار سينمايي هم به كارگرداني داوود موثقي و تهيهكنندگي حبيب اللهياري بازي ميكنم كه بزودي كليد ميخورد. وقت آزادم را هم در حال كار روي يك تئاتر به نام «جاناتان مرغ دريايي» هستم كه اميدوارم بزودي آن را روي صحنه ببرم. كاري هم نوشتم به اسم «چيپس و پنير» كه تصويب شده است.
سال گذشته هم كه گفتوگو داشتيم، به اين تئاتر اشاره كرديد اما گويا موفق به اجرا نشديد؟بله، من از سال گذشته تا به حال مايل بودم اين نمايش را روي صحنه ببرم اما متاسفانه شرايطش مهيا نشد. بازيگري كه ميخواستم نقش را ايفا كند، سر كار ديگري بود؛ از طرفي سالن و بودجه نبود. اميدوارم راه بازتر شده باشد.
يك كار كودك به نام «خاله دنا و شپلك» هم ساختهايد؟بله، اين سريال آخرين مراحل فني را طي ميكند اما متاسفانه از پخش هنوز خبري نيست. شبكه دو هنوز بودجه پروژه را نداده است. تهيهكننده پروژه خودم هستم و هزينه پروژه را از طريق بازيگري و فروش منزل شخصي پرداخت كردم تا سفرهايي كه سريال داشت، انجام شود. طرح اين سريال مربوط به خانم مهندس دنا ضيايي از دوستان خوب من است. كار درباره حيات وحش ايران است. حالا هم كه آماده شده، مشكلات مالي دارد اما اميدوارم يك زمان پخش خوب برايش بگيرم.