به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، طول 30 و عرض 48 جغرافيايي شايد تنها مكاني بود كه سالها قلب ميليون ها انسان به خاطر آن مي طپيد و سمبل مقاومت شده بود براي مردم.
فوج، فوج از هر گوشه اين ديار، به سويش پر مي گشودند و خونين شهر سنبل مقاومت و مسجد جامع مركز مقاومت شده بود.
چشم
ها را كه مي بندي برق نگاهشان را مي بيني كه چه مصمم بر ديوار سنگر تكيه
زده و سلاح را در دستان خود مي فشارند. مدافعان در حاشيه كارون كمي بالاتر
از مسجدي كه در تاريخ ماندگار شد، ماوي گزيده اند.
غروب بود و آسمان
خاكستري بي تفاوت به انفجارهاي پياپي برفراز رود كارون آويخته بود و هلال
نارنجي ماه همچون داس كشاورزان حاشيه كارون بر فراز نخلستان ها خودنمايي مي
كرد.
آسمان رنگ باخته و سياهي شب بر گستره روشنايي چيره شده بود. بخار روي
كارون با نسيمي كه از جانب شرق مي وزيد، دور و از شرجي هوا كاسته مي شد و
به دنبال آن نسيم خنكي در كوره داغ جنوب از روي كارون وزيدن گرفته بود.
آرامش
و سكوت شب گهگاه با غرش هاي مهيبي مي شكست و صداي انفجارها از دور و نزديك
بگوش مي رسيد. از فراز شهر ستون هاي دود بلند بود و خمپاره ها همچنان يكه
تاز آسمان شهر شده بودند.
صداي اذان از راديوي داخل يكي از سنگرها به گوش مي رسيد و آهنگ نماز و مناجات با خدا از هر سنگري مسجدي ساخته بود.
نخلستان
هاي حاشيه كارون در زير منورهاي دشمن خودنمايي مي كردند و در زير نور
مهتاب قامت بلند و عزادار نخل هاي بي سر خونين شهر پديدار بود و پل خرمشهر
با تني عظيم ولي شكسته و خميده نمايان بود اما رود جاري، نجواي زندگي و
اميد به آينده را در گوش مجروحين زمزمه مي كرد.
دشمن تمامي رذالت خود
را در شليك گلوله هاي كاتيوشا و خمپاره و خمسه خمسه به كار مي برد و
رزمندگان با تمام شجاعت بي سلاح و بي ياري دغل بازان و سياست زدگان داخلي و
بي توجه به امكانات دشمن با تكيه بر ايمان به خدا در مقابل خصم تا دندان
مسلح، مقاومت مي كردند و تمام دنيا بود و ما و ما بوديم و خدا.
در گوشه
گوشه هاي اين سرزمين مقاوم و در طول صدها كيلومتر مرز خاكي، پيكر شهيدان ما
در كشتزارهاي سوخته اطراف سوسنگرد و خرمشهر و در مزارع زيرو رو شده و
نخلستان هاي آتش گرفته آبادان و كناره كارون و حاشيه رودخانه بهمنشير و در
صحراي تفتيده سومار و قصرشيرين و مهران و كوههاي سر به فلك كشيده كردستان،
پراكنده بودند.
عليرغم تبليغات دشمن براي تخليه شهرها مردم ايستاده و از شهرهايشان دفاع مي كردند و شعور و شعارشان مقاومت بود.
ايران
در خونين شهر خلاصه مي شد و به سبب اين اتحاد ديري نپاييد كه دنيا در
مقابل ايران اسلامي و فرزندان مقاوم اين سرزمين سرتعظيم فرود آورد.
و
اينك، خون شهيدان و مقاومت رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس و ايستادگي مردم
اين درس را به جهانيان داد كه آن چيز كه سرنوشت جنگها را رقم مي زند، نه
سلاح هاي پيشرفته و نه ميگ و سوپراتاندارهاي اهدائي استكبار، بلكه قلبهاي
با ايمان و متكي به خدا و اراده آهنين ملت هاست كه جاودانه مي ماند.