همزمان با عمليات موفقيت‌آميز والفجر 10 در 23 اسفند سال 66، صدام تصميم گرفت پاسخ اين شکست را با بمباران شيميايي استقبال کنندگان رزمندگان در حلبچه دهد و فاجعه‌اي را در ايران رقم زد.

به گزارش گروه ويژه‌نامه دفاع مقدس باشگاه خبرنگاران، بهار كم كم داشت از راه مي‌رسيد، ماه اسفند معمولا در مناطق غربي كشور در بين مردم كردنشين از جايگاه خاصي برخوردار است و خانواده‌ها با خانه تكاني و پوشيدن لباس نو به استقبال سال نو مي‌روند. اما گويا اسفند سال 1366 نه تنها بوي عيد و بهار نمي‌داد، بلكه مرگ و سياهي و وحشت را نيز به همراه خود به ارمغان آورده بود.

سال‌هاي سخت و رقت بار جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود و هر لحظه هجوم وحشيانه ده‌ها هواپيماي جنگي و فرو ريختن صدها گلوله و خمپاره و موشك بر سر مردم هديه مرگ صدام براي مردم بي‌گناه مناطق غربي كشور بود.

همزمان با عمليات موفقيت‌آميز والفجر ‪۱۰‬در ۲۳ ‬اسفند سال ‪ ۶۶‬ و تصرف برخي از مناطق شمال شرق عراق از جمله شهر حلبچه و بسياري از روستاهاي كردنشين عراق توسط رزمندگان اسلام كه با استقبال اكراد آن منطقه كه سالها در برابر حكومت ديكتاتوري صدام مبارزه مي‌كردند، همراه بود صدام را بر آن داشت كه در اقدامي خصمانه و تلافي‌جويانه در برابر اكراد منطقه، فجيع‌ترين و بيرحمانه‌ترين گزينه يعني بمباران شيميايي را انتخاب كند.

اين هديه بهاري صدام براي مردم كشورش در آستانه بهار ‪ ۱۳۶۷‬هزاران كشته و مجروح بر جاي گذاشت كه آثار و عواقب آن از جمله انواع سرطانها و بيماري‌هاي ريوي پس از گذشت ‪ ۱۸‬سال از آن حادثه دهشتناك، همچنان بر روي مردم اين شهر مشهود است.

وحشيانه‌ترين مورد استفاده عراق در ‪ ۲۵‬اسفند ‪ ۱۳۶۶‬در حلبچه بود كه وسيع‌ترين مورد استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي از آن زمان جنگ جهاني اول تاكنون به شمار ميرود كه حداقل پنج هزار تن از مردم كرد و مسلمان اين شهر را بكام مرگ فرستاد و هفت هزار تن ديگر را مجروح كرد. نيروهاي عراقي با استفاده از گاز خردل، اعصاب و سيافوژن به طور مجزا و با فاصله كوتاه به صورتي كه مانند كوكتل بسيار سمي در آيند حلبچه را بمباران كردند.

روزنامه نيويورك تايمز آمريكا در شش فروردين ‪ ۱۳۶۷‬نوشت اين عمل از هر جهت و به هر مفهوم يك جنايت جنگي است كه با انكارهاي سست و رسمي عراق و عذر و بهانههاي غير رسمي در مورد استفاده از يك سلاح ناجوانمردانه در آميخته است.

بيش از اين شوراي امنيت در برابر نامهها و هشدارهاي مكرر ايران و گزارشات خاويرپرز دكويئار دبير كل وقت سازمالن ملل متهد مبني بر استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي در جنگ با ايران، تنها با صدور بيانيهاي بدون ذكر نام عراق استفاده از اين سلاحها را محكوم كرد كه اين باعث گستاخي هر چه بيشتر صدام در استفاده گسترده از اين سلاحها است.

در اين شرايط ايران براي آگاهي افكار عمومي، علاوه بر اينكه تعداد زيادي از مجروحان سلاح‌هاي شيميايي را در بيمارستان‌هاي آلمان، اتريش و سوئد و ديگر كشورهاي اروپايي بستري كرد از رسانه‌هاي خارجي براي تصوير كشيدن جنايات صدام در حلبچه دعوت كرد.

انتشار مصاحبه‌ها و عكس‌هاي مجروحان موجب اعتراض و خشم افكار عمومي مردم جهان نسبت به عراق و شوراي امنيت شد و آن شورا ناگزير به دبير كل اجازه داد كه كارشناساني را به مناطق شيميايي و بيمارستانهاي ايران اعزام كند.

تركيبات بمب‌هاي شيميايي در حلبچه

شواهد حكايت از اين دارد در بمباران حلبچه صدام بيشتر از همه، از تركيبات بسيار خطرناك سيانيد هيدورژن استفاده كرده و همزمان از تركيبات گاز خردل، لويزيت، گاز تابون و... نيز بهره برده است.

سيانيد هيدورژن بسيار كشنده است و جزعوامل ناپايدار بوده و سرعت عمل خيلي سريعي دارد، تند شدن تنفس را به همراه دارد و موجب ميشود تا با تاثير بر روي خون مرگ شخص را رقم زند. غلظت 500(p.pm) آن موجب مرگ افراد در چند ثانيه خواهد شد. گاز خردل HD موسوم به سولفور موستاد جزو خانوادهي عوامل كشنده محسوب مي‌شود و پايداري آن در زمره عوامل بسيار پايدارها قرار ميگيرد . واكنش فيزيولوژيكي آن موجب تاول و تخريب بافتها ميشود. كاربرد نظامي آن به تاول زايي آن مربوط مي‌شود. مشخصات آن مايع قهوه‌يي كهربايي بالا، بوي تند و سوزان شبيه بوي سير دارد.

لويزيت كه نام شيميايي‌اش كلروفنيل دي كلرو آرسين است، جزو خانواده عوامل كشنده و پايدار است مشابه خردل تقطير شده است و كاربرد نظامي آن جزو عامل تاول زاست. مشخصات‌اش نيز مايع قهوه‌يي روشن كهربايي است با بخار بيرنگ و بويي شبيه گياه شمعداني تازه دارد.

عامل لويزيت موجب حمله به بافت‌هاي انسان مي‌شود و در حالت مايع خالص موجب نابينايي مي‌شود، عوارض دروني آن به تخريب سريع بافت شش و مسموميت خون، تخريب گلبولهاي قرمز و سلول‌هاي T و سيتوكروم اكسيداز مي‌شود كه از طريق شش‌ها يا زخم‌هاي باز به خون راه مي‌يابد. استنشاق آن در 10 دقيقه مرگ و خفگي در برخواهد داشت، اين عامل هفت مرتبه از هوا سنگينتر است.

پروفسور «اوبن هندريكس» رئيس آزمايشگاه سم‌شناسي بيمارستان دانشگاه گان فلاندر، در شمال غرب بلژيك اظهار مي‌دارد: عراق از سه نوع گاز مختلف عليه حلبچه استفاده كرده است. وي تاكيد كرد كه نيروهاي عراقي شهر حلبچه را در روزهاي 17 و 18 مارس (27 و 28 اسفند 66) با گاز خردل (ايپريت)، گازهاي اعصاب (تابون، سارين يا سومان) و بالاخره با سيانوژن بمباران كرده‌اند.

وي افزود كه اين سه نوع سلاح به صورت مجزا ولي با فاصلهيي كوتاه و به طوريكه به صورت «يك كوكتل بسيار سمي» در آيند ، مورد استفاده قرار گرفتهاند.
نگاهي دقيق به اين تركيبات نشاندهنده آن است كه تركيبات متفاوت بهكارگرفته شده در بمباران شيميايي حلبچه به نحوي بوده كه هم در كوتاه مدت و هم در آيندهي مشخص مصدوم با عوارض بمبها مواجه باشد. يعني اگر به هر نحوي از عوارض سيانيد هيدروژن جان ساشلم به در برد بعدها به عوارض لويزيت كه جز عوامل پايدار است درگير باشد.

گازهاي اعصاب چه هستند؟

گازهاي اعصاب، تركيبات شيميايي هستند كه در دماي محيط مايعاند ولي به دليل فشار بخار بالا (فرار بودن) به آنها لفظ گاز اطلاق مي‌شود. اين گازها اگر كشنده‌ترين ماده شيميايي سنتز شده به دست بشر هستند و بي‌شك يكي از كشنده‌ترين‌ها نيز محسوب مي‌شوند كه مي‌توانند از طريق پوست و يا تنفس وارد بدن شده، دستگاه عصبي را فلج‌كرده و در نهايت فرد را بكشند.

گازهاي اعصاب را به دو دسته مي‌توان تقسيم كرد؛ آنهايي كه پيش از پايان جنگ جهاني دوم ( به استثناء سيكلوسارين و GV) و به دست آلمان ساخته شدند يعني « تابون»، « سارين» و « سومان» (سري G) و آنهايي كه بعد از پايان جنگ و توسط بريتانيا در دهه 50 (VX) و ايالات متحده در دهه 60 (VE , VG و VM) سنتز شده‌‌‌اند: (سري V). كه سري V از لحاظ كشنده بودن بسيار قويتر از سري  G است.

تنفس مقدار كشنده اين ماده بيرنگ و اغلب بيبو در عرض 15 دقيقه انسان را از پاي در مي‌آورد، تماس اين مقدار با پوست و مخصوصا چشم، اغلب سريعتر عمل مي‌كند به طوري كه در مدت 2 دقيقه قرباني را مي‌كشد و در مواردي كه مقداري كمتر از ميزان كشنده آن وارد بدن قرباني شود، عوارض برگشت‌ناپذير عصبي تا پايان عمر به جاي مي‌گذارد.

مكانيزم عمل

دستگاه عصبي از سلول‌هاي عصبي به نام نورون تشكيل شده كه پيامهاي عصبي را از مغز به دستگاه‌هاي بدن مي‌رسانند. نورونها خود با استفاده از يك مادهي شيميايي به نام « استيل كولين» Acetylcholine پيامهاي عصبي را به همديگر منتقل مي‌كنند، به اين ترتيب كه استيل كولين از « پايانه اكسون» در نورون ترشح مي‌شود و با عبور از شكاف سيناپسي خود را به «دندريت» يا گيرنده نورون مجاور مي‌رساند و به آن متصل و آنرا تحريك مي‌كند. بعد از اين عمل كه موجب انتقال پيام عصبي مي‌شود آنزيمي به نام «استيل كولينستراز» acetylcholinesterase از راه مي‌رسد و با تجزيهي استيل كولين (به استيك اسيد و كولين) از ادامه تحريك نورون به وسيله آن جلوگيري مي‌كند.

كاري كه گاز اعصاب انجام مي‌دهد اين است كه با از كار انداختن آنزيم ياد شده موجب مي‌شود تا راهي براي جلوگيري از ادامه تاثير استيل كولين و تجزيه آن وجود نداشته باشد، استيل كولين دائم در سيناپس توليد شده و به تحريك نورون ادامه دهد. تجزيه نشدن اين پيغام رسان عصبي باعث انقباض دائمي ماهيچه‌ها از جمله ديافراگم و در نتيجه خفگي و مرگ مي‌شود.

علائم باليني

كاهش بينايي، كوچك شدن مردمك چشم، عرق كردن، روان شدن آب دهان و بيني، استفراغ، بياختياري مدفوع و ادرار، درد شكم، انقباض عضلات، تشنج، توقف تنفس و در نهايت مرگ، از علايم باليني اين گاز محسوب مي‌شود.

پادزهر

دو پادزهر براي جلوگيري از عوارض مرگ آور گاز اعصاب وجود دارد: « آتروپين» و « پراليدوكسيم» كه تنها و تنها هنگامي مي‌توانند موثر باشند كه بلافاصله بعد از تماس با گاز اعصاب، استفاده شوند. آتروپين با مسدود كردن گيرنده‌هاي نورون مانع از نشستن استيل كولين در آن و تحريك نورون مي‌شود به اين ترتيب استيل كولين جمع شده در سيناپس قادر به عمل نيست. پراليدوكسيم از طريق جلوگيري از واكنش گاز اعصاب با آنزيم كولينستراز مانع از تاثير گاز اعصاب مي‌شود.

اعتراف عراق به استفاده از سلاح شيميايي

روز سه شنبه 23 فروردين سال 1367 يك مقام بلند پاية عراقي در ملاقات با خاوير پرزدكوئيار، دبير كل سازمان ملل، رسماً به استفاده از سلاح شيميايي اعتراف مي‌كند، ولي براي كم كردن جرم و تبليغات منفي عليه عراق، مدعي مي‌شود كه چنانچه ايران دست از استفاده از اين سلاح ممنوعه بردارد، عراق هم به استفاده از آن خاتمه خواهد داد.

ويسام الزهاوي، معاون وزير امور خارجة عراق در پاسخ خبرنگاران ميخواهد كه بين ايران و عراق قراردادي مبني بر عدم استفاده از سلاح شيميايي بسته شود. اين در حالي بودكه به رغم تأييد كارشناسان سازمان ملل متحد مبني بر استفاده عراق از جنگ افزار شيميايي در طول جنگ تحميلي، ايران هرگز از اين سلاح استفاده نمي‌كرد و ادعاهاي دروغ عراق توسط كارشناسان معتبر جهان همواره تكذيب شده است.


جنايتكاران پشت پرده حلبچه

بمباران شيميايي حلبچه جداي از صدام با نام 3 جنايتكار ديگر عجين شده است. آنها عبارتند از: علي حسن المجيد  پسر عموي صدام معروف به علي شيميايي، عدنان الدليمي خلبان و فرمانده جنايتكار بمباران حلبچه و ژنرال حميد شعبان فرماندهي نيروي هوايي عراق.

هديه مرگ‌آور و بيماريزايي كه صدام ، الدليمي، حميد شعبان و علي شيميايي به مردم بي‌دفاع و در بند حلبچه دادند، آثارش به رغم گذشت بيش از 20 سال همچنان به جاي مانده است.


بازتاب جنايت شيميايي در حلبچه

آيت‌الله خامنه‌اي، «رئيس جمهور وقت»

«رژيم بعثي عراق بقدري ظالم و سفاك است كه مردم كشور خود را، كه حتي در ميان آنها تعدادي از نظاميان فراري ارتش شكست خورده عراق هم مخفي شده‌اند. بمباران شيميايي مي‌كند. دنيا نبايد در مقابل اين عمل فجيع ساكت بماند و چنانچه سازمان‌هاي بين‌المللي در مقابل مساله عكس‌العمل نشان ندهند. آبروي خود را در مقابل ملت عراق از بين مي‌برند.»

 
آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، «رئيس مجلس شوراي اسلامي وقت»

«بمباران شيميايي حلبچه به خاطر استقبالي كه از مردم اين شهر از نيروهاي ايراني به عمل آورند، انجام شد و اين عمل او (صدام) محكم‌هاي خواهد شد كه قدرتمندان جهان را به محاكمه بكشد. اگر در ماجراي بمباران شيميايي سال قبل كه توسط كارشناسان سازمان ملل نيز تاييد، تنبيهي براي صدام در نظر گرفته شده بود. فاجعة حاضر به وجود نميآمد.»

آيت الله موسوي اردبيلي امام جمعه موقت تهران در مورخه5 فروردين:

«طبيعت كار نشان مي‌دهد كه اين كار جز از يك نگاه جنايتكار حرفهاي و خونخواه و بدتر از وحشي كه در جنايت روي هيتلر را سفيد كرده است، يعني صدام برنمي‌آيد.»

اين سخنان را آقاي موسوي اردبيلي در مقابل ادعاي طارق عزيز، وزير امور خارجه وقت عراق، به واسطة نسبت دادن بمباران شيميايي حلبچه به ايران اظهار مي‌شود. طارق عزيز كه وقوع عمليّات و پيروزيهاي ايران را شايعه‌اي بيش نمي‌‌دانست، براي جلوگيري از رسوايي و كم كردن اثر تبليغاتي جنايت حلبچه - كه مردم جهان آن را هيروشيماي دوم ناميدند- با كمك آمريكا تلاش ميكند كشتار حلبچه را به ايران نسبت دهد.

وزارت خارجه آمريكا براي سرپوش گذاشتن بر جنايت حلبچه، اعلام مي‌كند كه جمهوري اسلامي ايران هم از گلوله‌هاي شيميايي توپ استفاده كرده است. در اين باره شوراي امنيت نيز با سكوت مرگبار، خود را باعاملين جنايت هماهنگي مي‌كند.

كمال خرازي، سرپرست ستاد تبليغات جنگ، ضمن محوم نمودن سهل انگاري و سكوت شوراي امنيت و محافل بين‌المللي، اين جنايت را در تاريخ بشر بي‌سابقه معرفي مي‌كند. وي در مصاحبه با خبرنگاران خارجي و داخلي با اشاره به سليع شيميايي عراق توسط كشورهاي انگليس، آمريكا و فرانسه مي‌گويد:

«سكوت اخير شوراي امنيت در قبال جنايت رژيم عراق نشان داد كه آنها درتوطئهاي كه عليه ما در هفته‌هاي اخير در حمله به شهرها و آغاز كاربرد گسترده سلاح شيميايي طراحي شده، ارتباط و شركت داشتهاند واين به خوبي از سكوت آنها پيداست.»

به دنبال اقدامات سياسي جمهوري اسلامي ايران، كارشناسان سازمان ملل و پزشكان بدون مرز وارد ايران مي‌شوند و ضمن ديدار از مجروحان شيميايي، استفاده عراق از سلاح شيميايي محكوم مي‌كند.

 نيويورك سازمان ملل متحد، خاويرپرزد و كوئيار: استفاده از سلاح‌هاي شيميايي عليه مردم ايران و عراق را محكوم كرد، سخنگوي سازمان ملل گفت: موضع دبير كل سازمان ملل پيرامون استفاده از سلاحهاي شيميايي كاملاً روشن و قاطع است، دبير كل با استفاده از اين نوع سلاح‌ها توسط هر كسي در هر كجايي تحت و شرايطي به شدت مخالف است.

به دنبال اين اظهارات دبير كل هيئتي را به درخواست ايران براي بررسي كاربرد سلاح شيميائي عراق به منطقه اعزام مي‌كند. با بالا رفتن آمار شهداي شهر حلبچه، تعداد ديگري از كارشناسان و روزنامه‌نگاران وارد ايران مي‌شوند و از اين جنايت هولناك گزارش تهيه مي‌كنند. يك پروفسور علوم سم‌شناسي بلژيك ضمن استفاده انتقاد از سازمان ملل و دولتها به خاطر مسامحه در جلوگيري از گسترش كاربرد سلاح شيميايي و محكوم كردن عراق رد بمباران شيميايي شهر حلبچه مي‌افزايد: «اكثر قربانيان اين فاجعه غير نظامي هستند و بايد روح انسان در تسخير شيطان باشد كه بتواند از چنين سلاح شيطاني استفاده كند.»

حزب الله لبنان نيز با انتشار بيانيه‌اي ضمن محكوم نمودن اين جنايات رژيم عراق، خاطر نشان مي‌كند كه شوروي با تحويل موشكهاي پيچيده به بغداد و اجازة كاربرد آنها عليه غير نظاميان، مسول اين جنايت است.

معاونت فرهنگي نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي باصدرو اطلاعيه‌اي ضمن تاكيد بر ادامه جنگ تا پيروزي نهايي، فاجعه بمباران شيميايي شهرهاي آزاد شده كردستان عراق بويژه شهر حلبچه را منجر به كشتار هزاران انسان بي‌گناه و بي‌دفاع اين شهر شد، نمونه ديگري از جنايات وحشيانه بي‌شمار رژيم عراق مي‌شمارد و مي‌افزايد:

«جنايات غير قابل تصور صداميان در حلبچه، موشكباران و بمباران مناطق مسكوني ميهن اسلامي يك بار ديگر عمق جنايتكاري اين رژيم را نشان داد و بر وجدان‌هاي آگاه جهان روشن ساخت كه اين رژيم هرگز به هيچ يك از قوانين بين‌المللي پايبند نبوده است.»

در اين اطلاعيه با محكوم نمودن سكوت مجامع بين‌المللي در قبال اين جنايات آمده است: « رزمندگان اسلام يك بار ديگر ضمن تجديد پيمان با امام امت، آمادگي خود را براي سركوب دشمن و گرفتن انتقام خون بيگناهان اعلام ميدارد.»

اراده آهنين ايران در دفاع از حقوق خود، جهانيان را به شگفتي و عكس‌العمل در مقابل رژيم بغداد وادار مي‌كند و حقانيت رزمندگان اسلام را لحظه به لحظه آشكارتر مي‌كند. همگام با فعاليتهاي نظامي، تلاشهاي سياسي ايران نيز باعث ميشود كه غرب بناچار نسبت به جنايت حلبچه توجه نشان دهد.

بازتاب بمباران شيميايي حلبچه  در رسانه‌هاي معتبر

روزنامه‌گاردين چاپ لندن گزارش اين جنايت فجيع را همراه با عكس‌هايي به چاپ رساند و نوشت: «هيچ جراحتي و خوني و اثري، از انفجار روي اجساد ديده نمي‌شود. اجساد دهها مرد، زن، كودك و حيوانات دست‌آموز در سطح منازل و خيابان‌هاي اين بخش دورافتاده در كردستان عراق تحت اشغال ايران را پوشانيده‌اند. پوست اين اجساد به طرز عجيبي تغيير رنگ داده و چشم‌هايشان باز و خيره، چرك خاكستري رنگي از دهانشان بيرون زده و انگشتان دست آنها به طرز عجيبي كج و كوله است. اين طرف مادري بچهاش را براي آخرين بار در آغوش فشرده و آن طرف پدري خود را سپر نوزادي، از آنچه نميدانستند چيست، كرده است.»

بي‌بي‌سي راديو دولتي انگلستان درتاريخ 1367/1/6 گزارش داد: «يك دكتر بلژيكي و يك دكتر هلندي از سازمان بهداشت بين‌المللي موسوم به پزشكان بدون مرز و يك متخصص مسايل شيميايي به اتفاق آرا تاييد كردند كه در حلبچه و مناطق اطراف آن عليه مردم غيرنظامي از سلاحهاي شيميايي استفاده شده است.»

خبرگزاري فرانسه در 1367/1/12 اعلام كرد: «حلبچه شهري از كردستان عراق كه به تصرف ايران درآمده و طي روزهاي 27 و 28 اسفند ماه توسط عراق بمباران شيميايي شده، گويي شهري منجمد شده است و ساكنان در خوابي عميق فرو رفته‌اند.»

نيويورك تايمز آمريكا در 1367/1/16 نوشت: «اين عمل از هر جهت و به هر مفهوم يك جنايت جنگي است كه با انكارهاي سست و رسمي عراق و عذر و بهانه‌هاي غيررسمي در مورد استفاده از يك سلاح ناجوانمردانه در آميخته است.»

آثار و عواقب بمباران شيميايي حلبچه تا به امروز

مرحوم كاوه گلستان كه از اولين كساني بود كه در حلبچه حاضر شد، آن رويداد را چنين توصيف مي‌كند:

(زندگي يخ زده بود، ايستاده بود، مثل اينكه مشغول تماشاي يك فيلم باشي و ناگهان روي يك فريم بايستد، اين برايام نوع جديدي از مرگ بود. به داخل يك خانه و آشپزخانه‌اش مي‌رفتي و جسد زني را مي‌ديدي كه كارد آشپزخانه در دست مشغول بريدن يك تكه هويج بوده…)

گفته مي‌شود كسانيكه از اين حادثه شوم و تكان‌دهنده جان سالم به در بردند و توانستند براي دريافت كمك‌هاي پزشكي خود را به بيمارستان شهر سليمانيه برسانند ، مطابق دستور حكومتي تا زمانيكه اذعان نمي‌داشتند كه اين حمله توسط نيروهاي ايران صورت گرفته، مسئولين بيمارستان از دادن كمك‌هاي پزشكي در مورد اين مصدومين خودداري مي‌كردند.

بالغ بر 8000 نفر در اين حادثه مصدوم شدند كه اكثريت قريب به اتفاق آنها امكانات پزشكي مناسب، چه از سوي دولت عراق و چه از سوي جامعه جهاني دريافت نكردند و اين مصدومين در اثر آنچه عوارض شيميايي ناميده مي‌شود، درطول زمان جان باختند.

شهر حلبچه همانند شهر هيروشيماي ژاپن هنوز هم شاهد تولد كودكاني با عوارض شيميايي است كه شايع‌ترين آنها مشكلات تنفسي و معلوليت‌ها و عقب‌ماندگي‌هاي ذهني و جسمي است. شهر حلبچه هنوز هم شاهد مرگ زنان و مرداني است كه تمام اين سالها را با درد و رنج آنچه كه بر آنها گذشت، سپري كردند.

سيد علي صالحي شاعر و نويسنده ايراني در يازدهمين جشنواره فرهنگي گه لاويژ كه در سليمانيه عراق برگذار شد، در بخشي از پياماش با ابراز همدلي با ملت كرد به خاطر ستم‌هايي كه به ويژه در دوران ديكتاتوري صدام بر آنها رفت، گفته است: بازماندگان حلبچه، شهيد و اسناد زنده انفال مرگآور، گواهي زنده بر جنايات اين ديكتاتور و زندگي لجن بارش هستنند و من ناخودآگاه احساس مي‌كنم هر مادر دل شكسته‌يي در جهان كه دست لرزناكاش را به ظلم‌ آب زمين مي‌شويد، بي‌گمان او كرد است. ملت كرد بايد بماند تا ديگر هيچ شاعري براي بازگفتن عشق، آزادي، همبستگي و برآورده كردن آرزو به دنبال كلمه نگردد.
































انتهاي پيام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار