به گزارش
ويژهنامه دفاع مقدس باشگاه خبرنگاران، با توجه به فرارسیدن هفته دفاع مقدس لیستی از کتب دفاع مقدس برای آشنایی مخاطبان معرفی میشود.
كتاب "جنگ دوست داشتنی" خاطرات خودنوشته "سعيد تاجيك" نويسنده جوان و رزمنده جبهههاي جنوب است كه به صورت داستان روايي تهيه شده است.
برای این نویسنده خوش ذوق داستانهای جنگی، خود جنگ هم مثل یک داستان بوده. یک داستان مهیج و البته پر از خنده. کاراکترهای کتاب تاجیک، هم رزمندگان معمولی و گمنام هستند و هم شهدای نامداری مثل حاج همت.
برشهایی از جنگ دوست داشتنی؛ خمپاره های دشمن مدام به اطرافمان میخوردند؛ گهگاه هم گلولههای مستقیم تانک مثل برق از بالای سرمان میگذشتند و به پشت سرمان اصابت میکردند؛ در همان لحظه، جواد اشاره کرد، از روی صندلی بلند شدم و ایستادم، جیپ همچنان به طرف خط میرفت؛ با صدای بلند گفتم: "اگر با کشته شدن ما فاو پابرجا میماند، پس ای خمپارهها ما را دریابید!"
برادر شریفی که هول کرده بود، با لهجه ترکی فریاد زد: "آهای! چه کار میکنی؟ بگیر بشین. اینجا تو دید مستقیم دشمن است!" بچهها زدند زیر خنده. گفتم: "دلم برای حوریهای خوشگل بهشت تنگ شده، میخواهم شهید شوم؛ آهای حوریهای خوشگل کجایید... اللهم زوجنا من الحور العین!"
فاصله ما تا خط حدود 200 متر بود که ناگهان یک خمپاره 120 زوزه کشان آمد و چند متری ما به زمین اصابت کرد. شریفی که حسابی خود را باخته بود، فریاد زد: "تو امروز سر ما را به باد می دهی!"
جواد در حالی که می خندید، به شریفی گفت: «ولش کن، زیاد سر به سرش نگذار. این دیوانه است. تا به حال چند بار او را موج سنگین گرفته!» شریفی گفت: «از کارهاش معلومه! برای چی این را دنبال خودتان آوردید؟» جواد خندید و گفت: "برای خنده!"
انتهاي پيام/