به گزارش
گروه ويژهنامه دفاع مقدس باشگاه خبرنگاران، "جمجمک برگ خزون" از مجموعه اشعار اتل متل سروده ابوالفضل سپهر است.
جمجمک برگ خزون
مادرم زینب خاتون
قامتش عین کمون
از کمون خمیده تر
روز به روز تکیده تر
غصه داره غصه دار
بی قرار بی قرار
میگه مرتضی میاد
میگه مرتضی میاد
بی بی جون و آقا جون
جفتشون وقت اذون
دستو بالا می برن
از بابا بی خبرن
هی میگن خدا خدا
پس چی شد بچه ما
کی خبر ازش میاد؟
کی خبر ازش میاد؟
بابا جونش بابا جون
سر و صورت پر ز خون
توی کربلای پنج
خاک شده عین یه گنج
گوله خورده توی سرش
توی خاک سنگرش
گم شده دیگه نمیاد
پسرش بابا می خواد
پسرش بابا می خواد
یه پلاک یه استخون
از تو خاک اومد برون
دو کیلو کل بدن
به مامان نشون دادن
مامانم جیغ زدش
بابا رو بغل زدش
هی زدش ناله و داد
راضی ام هر چه بخواد
راضی ام هر چه بخواد
آدما پیر و جوون
دلشون یه اسمون
تو سر و سینه زدن
دست به دست هم دادن
تا مشایعت کنن
همه بیعت بکنن
یا علی قلب تو شاد
ما مرید تو مراد
ما مرید و تو مراد
انتهاي پيام/