به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مشهد، در کنار آرامگاه های بزرگانی همچون شیخ عطار و حکیم عمر خیام و دیگرا که مدفون در نیشابور هستند آرامگاهی در مرکز این شهر وجود دارد که امروز تبدیل به پناهگاهی برای مؤمنین شده است.
بی بی شطیطه نیشابوری از آن معدود زنان روزگار خویش بود که درس دلدلدگی به حریم ولایت را خوب آموخته بود و امروز پس از قرن ها از مرگ آن حکیمه نه تنها از یادها رفته بلکه به عنوان نماد و الگوی برای زنان مسلمان تبدیل شده است.
بی بی شطیطه کیست؟
بی بی شطیطه از اهالی نیشابور قدیم بود، او زنی پاکدامن و خداترس بود که سرگذشت او برای امروز میتواند درس های بسیاری داشته باشد اما آنچه در تاریخ در خصوص این بانوی مسلمان نقل شده چنین است که: « شیعیان نیشابور، در زمان امامت امام کاظم(ع) جمع شده و شخصی به نام محمّد بن علی نیشابوری ـ معروف به ابوجعفر خراسانی ـ را انتخاب کردند تا به مدینه برود و حقوق شرعی و هدایای شیعیان آن سامان را خدمت امام هفتم(ع) تقدیم کند.
آنها سی هزار دینار، پنجاه هزار درهم، مقداری جامه و پارچه را به همراه دفتری مُهر و موم شده که در آن هفتاد ورق که در هر یک صورت مسئلهای شرعی نوشته شده بود، به او سپردند و به وی گفتند: هر گاه خدمت امام رسیدی، سؤالات و دفتر را به آن حضرت تسلیم نما و فردا صبح آنها را بازپس گیر.
اگر دیدیی که مُهر و مُومِ دفتر شکسته نشده، خودت مُهر آنها را بشکن و ببین که آیا امام بدون شکستن مُهر و مُوم، پاسخ سؤالات را داده است یا خیر؟
اگر پاسخ آنها را بدون شکستِ مُهر و موم دفتر، داده و نوشته است، بدان که او همان امام است و ایشان شایستة اَخذ اموال میباشند وگرنه اموال را به ما برگردان.
[شیعیان خراسان با این آزمون میخواستند امام حقیقی را شناخته و به او یقیین کنند و بدین وسیله فریب مدّعیان دروغین امامت را نخورند]
در هنگام حرکت نمایندة نیشابوریان ـ محمّد بن علی نیشابوری ـ بانوی بزرگواری به نام شطیطه که از پارسایان و زاهدان زمان خود بود، به نزد ایشان آمده، مبلغ یک درهم به همراه یک قطعه پارچه به او داد و گفت: «ای اباجعفر! در حالِ من، از حقِّ امام، این مقدار تعلّق گرفته، این را خدمت امام برسان».
محمّد بن علی نیشابوری به او گفت: «من خجالت میکشم که این وَجه ناقابل را خدمت امام دهم». شطیطه گفت: «خداوند از حق خجالت نمیکشد» [منظور آنکه حقوق امام را، اگر چه اندک، باید پرداخت] آنچه بر ذمّة من است، همین است. میخواهم در حالی خدا را ملاقات کنم که چیزی از حقِّ امام، در گردن من نباشد».
نمایندة نیشابوریان وجه اندک شطیطه را گرفت و به مدینه رفت. در آنجا پس از امتحانِ «عبدالله اَفْطح»4 [پسر امام صادق و مدّعی امامت پس از وی] دانست که او شایستگی مقام امامت را ندارد، لذا نومیدانه از خانة او بیرون آمد، در این هنگام کودکی او را به خانة امام کاظم(ع) هدایت کرد.
تا چشم حضرت بر او افتاد فرمود: « ای اباجعفر! چرا ناامید هستی… به من روی کن که حجّت و ولّیِ خدا هستم. من سؤالات شما را دیروز جواب دادم، آنها را نزد من بیاور.
همچنین درهمِ شطیطه را ـ که وزنش یک درهم و دو دانق میباشد ـ بیاور.
علی بن محمّد نیشابوری میگوید: از سخنان و نشانههایِ درستِ امام حیران شدم و فرمانِ او را انجام دادم.
امام(ع) یک درهم و پارچة شطیطه را برگرفت و مابقی اموال را برگرداند و روی به من کرده، فرمود: «انّ الله لا یستحی من الحق» ای اباجعفر! سلام مرا به شطیطه برسان و این کیسة پول را ـ که چهل درهم در آن است ـ و همچنین این قطعة پارچه را ـ که قطعهای از کفن من است ـ به او بده و بگو: «آن را کفن خود قرار دهد که پنبة این پارچه از مزرعة خود ماست و خواهرم آن را رشته است».
ضمناً به شطیطه بگو: از هنگام وصول پول و پارچة کفن، نوزده روز بیشتر زنده نیستی، شانزده درهم از چهل درهم اهدایی را برای خود خرج کن و بیست و چهار درهم آن را جهت صدقه و تجهیز و تکفین خود نگاه دار و به او بگو «من بر جنازة او نماز خواهم گذارد».
سپس امام کاظم(ع) فرمود: «این اموال را به صاحبانشان برگردان و مُهر سؤالات را بگشای و ببین آیا جواب سؤالات را پیش از دیدن آنها دادهایم یا خیر»؟!
محمد بن علی نیشابوری میگوید: «به مُهرها نگاه کردم، آنها را دست نخورده دیدم و بعد از شکستِ مُهر و موم، دیدم پاسخ سؤالات داده شده است».
هنگامی که نمایندة نیشابوریان به خراسان بازگشت با تعجب دید کسانی که امام، اموالشان را نپذیرفته به مذهب «فَطحیّه» وارد شدهاند امّا شطیطه همچنان بر مذهب حقّ خود باقی مانده است.
سلام حضرت را به او رسانید و کیسة پول و پارچة کفن را به وی تقدیم کرد و همان طور که امام فرموده بودند، پس از نوزده روز از دنیا رفت.
چون شطیطه درگذشت، امام در حالی که سوار بر شتر بود به نیشابور وارد شد و بر پیکر او نماز گذارد.
و این چنین انجام یک وظیفه الهی هر چند کوچک می تواند موجبات قرب خداوند و توجه اهل بیت (ع) را به همراه داشته باشد/س.
ولایت ائمه معصومین علیهما السلام عاقبت بخیر شویم
من خوشحالم که الان در حرم این بانوی بزرگوارم
درس عبرت بود انشا الله قسمت بشه مشرف شویم به زیارت آن بانوی پاک