پرس تي وي در مطلبي نوشت: با تهديد آشكار آمريكا عليه سوريه، اين سئوال به وجود آمده است كه مبناي حقوقي چنين تهديداتي چيست و آيا اساسا شرايط بين‌المللي و منطقه‌اي اجازه دخالت نظامي غرب در سوريه را مي‌دهد؟

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، درباره اين سئوال بايد گفت كه آمريكا ديگر نمي‌تواند از طريق ماجراجويي نظامي در خاورميانه، امنيت و منافع خود را تامين نمايد زيرا: 

1. شرايط بحراني منطقه خاورميانه به‌ گونه‌اي است كه آمريكايي‌ها حتي اگر هم بخواهند نمي‌توانند وارد ماجراجويي نظامي جديدي در سوريه شوند. مشكلات ناشي از مداخله نظامي آمريكا در عراق، افغانستان، سومالي و يمن همچنان براي آمريكايي‌ها بحران‌زا بوده و احتمال ورود آمريكا به فاز جديد در اين زمينه بسيار كم است. افزون بر اين، بايد در نظر داشت كه در صورت ورود آمريكا به فاز نظامي عليه سوريه، منطقه خاورميانه با بحران بزرگتري روبرو مي‌شود كه در واقع كبريت زدن به انبار باروت محسوب مي‌شود و به‌ طور طبيعي مهار آن به سادگي امكان‌پذير نيست. 

2. از نظر حقوق بين‌الملل متقاعد كردن اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل براي حمله جديد و مداخله در يك كشور مستقل ديگر، تحت فصل هفتم سازمان ملل (دفاع در برابر تهديدكننده صلح و امنيت جهاني) در عمل بسيار مشكل است. بايد در نظر داشت كه اخذ مجوز حمله به سوريه مستلزم كسب راي موافق روسيه و چين است كه اين امر پيش‌تر با مخالفت مواجه شده است. در اين زمينه يك راي منفي هم براي وتوي اقدام به جنگ كفايت مي‌كند كه رفتار روسيه و چين در گذشته و همچنين وتوي اقدامات عليه سوريه با دو راي منفي نشان داده كه اين دو بازيگر حاضر نيستند كه زمينه را براي مداخله در سوريه هموار كنند. 

3. اقتصاد آمريكا هنوز از تبعات بحران ناشي از ركود اقتصادي سال 2008 رنج مي‌برد. اوضاع اقتصادي آمريكا نشان مي‌دهد كه اين كشور توان به‌راه ‌انداختن يك جنگ ديگر و تامين هزينه‌هاي آن را ندارد. شوك اقتصادي حاصل از اين ماجراجويي آمريكا را با مخالفت‌هاي داخلي گسترده‌اي همچون جنبش موسوم به نود و نه درصدي‌ها (وال استريت) روبه‌رو مي‌كند. برآوردهاي اقتصادي نشان مي‌دهد كه آمريكا بيش از دو هزار ميليارد دلار در افغانستان و عراق هزينه كرده است اما عايدات آمريكا از اين جنگ چندان قابل‌توجه نبوده است. بايد گفت حتي اگر امريكا تمام نفت عراق را تصاحب كند باز هم بايد چندين سال صبر كند تا هزينه‌هاي اين جنگ تامين شود. ضمن آنكه واشنگتن به‌دليل دستيابي به منابع جديد گاز داخلي از اتكايش به نفت خاورميانه روزبه‌روز كاسته مي‌شود و توجه خود را به شرق دور معطوف كرده است. 

4. برخي معتقدند كه پنتاگون براي ادامه حيات خود به نظامي‌گري و ايجاد جنگ نياز دارد و لذا سوريه اينك مي‌تواند اين بهانه را به آنها بدهد كه جنگ را شروع كرده و از اين راه هزينه‌هاي خود را توجيه كنند؛ اما بايد گفت كه اين رفتار در شرايط عادي قابل اجراست و شرايط فعلي خاورميانه به مثابه «يك بشكه باروت» مي‌ماند و آمريكا نمي‌تواند از اين اوضاع سود ببرد. در واقع، اين فرضيه كه آمريکا پيش‌تر بحران را ايجاد كرده و خود از بحران‌هاي ساخته شده بهره مي‌برد، اينك جواب نمي‌دهد و در صورت بروز جنگ، خودِ آمريكا در بحران داخلي گرفتار مي‌شود. در مجموع بايد گفت كه آمريكا در سوريه به ‌دنبال حمله نظامي نيست و تنها سعي مي‌كند تا از طريق اقدامات تخريبي و جاسوسي‌بازي سياسي خود را در سوريه جلو ببرد. افزون بر اين فضا در اين کشور به‌گونه‌اي نيست كه آمريکا بخواهد عمليات نظامي را هر چند محدود به اجرا درآورد. واشنگتن به تجربه دريافته است ادامه جنگ نيابتي براي او منافع بيشتري دارد.
برچسب ها: چالش ، سوریه ، حمله ، آمریکا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار