باشگاه خبرنگاران ؛خانه ات سیبستان، دستانت مهربان، دلت چون ابر، باران، چشمانت منتظر، نگاهت به گلزار شهدای گمنام همدان.
مادر، خدا خواست رمضان، عسل ترین ماه سال شود و عطر عشق نشانی از فرزندت ایرج را بر بال نسیم تا سیبستان زندگی ات هدیه بیاورد .
مادر، "ایرج خرم جاه" از بیست و هفت سال پیش در خرم ترین جای بهشت، رایحه ی سیب را به یادت و به یاد زادگاهش به مشام می کشد، گمان نکنی تنها بوده است، نه، مادران این دیار مادری ها کرده اند برایش.
مادر، چه فرقی میان ایرج و جعفر که ایران عزیزمان پر از سربداران غیوری است که خارج از زمان و مکان به سوی عرش الهی شتافتند و در زندگی دنیایی شان حق را به ناپاکان حق ناشناس نفروختند .
اینک حضورت را حضور عشق، حضور همه ی پاکی ها، حضور سرشار از معنویت، حضور همه ی مادران، حضور همه ی ایران کنار مزار "ایرج خرم جاه" می دانم و حضورت را به استان 8000 شهید و 8000 مادر داغدار در روز همدان ، اول شهریورماه خوش آمد می گویم.
چادرت را بوسه باران می کنم و صبوریت را تعظیم، درود بر تو و بر همه ی مادرانی که عشق را به انتظار و انتظار را به صبر هدیه دادند.
امیدوارم این فرزند کوچک و همه ی همرزمانی که سال ها در کنار عزیزت بوده اند بتوانند به مقام قطره ای از خون پاک ایرج برسند و به درجات افتخار مردم شهیدپرور و نجیب ایران زمین بیافزایند.
باشد که دعایت همواره برای استواری اندیشه و گام هایم در برقراری پرچم دین و میهن یاریم کند .
مادر پیمانم را با تو و با مرام تو تکرار می کنم، نه با قلم که با خون، تا آخرین قطره و آخرین نفس در راه شهیدانم.
از طرف فرزندت جعفرزمرديان و همه ی ایثارگران استان همدان