باشگاه خبرنگاران- "محبوبه بيات" بازيگر پيشكسوت سينما، تئاتر و تلويزيون متولد 1328 مشهد است. او در دانشكده هنرهاي دراماتيك در رشتههاي بازيگري و كارگرداني تحصيل كرد.
"محبوبه بيات" در فيلم سينمايي "مادر"در نقش همسر "امين تارخ" توانست مثل هميشه خوش بدرخشد. اين روزها سريال "نوشدارو" با بازي او در نقش "خانم جان" را روي آنتن شبكه يك سيما را شاهد هستيم. به بهانه حضور او در نقش مادر شهيد، پاي گپ و گفتي با او نشستيم كه بخشي از آن را در مصاحبه زير ميخوانيد:
-خانم "بيات" شما توانستهايد با يك سابقه درخشان و طولاني در عرصه بازيگري از تكرار خود پرهيز كنيد، دلايل آن چيست؟
-مشكلي كه بازيگران ما با آن مواجه ميشوند اين است وقتي كه شما براي اولين بار در اثري ظاهر ميشويد بعدها كارگردانان قدرت ريسك خود را از دست ميدهند تا بازيگر مورد نظر را در نقشهاي متفاوت بپذيرفند و اگر كمي دقت كرده باشيد ميبينيد كه بيشتر هنرمندان در يك خط و ژانر خاصي حركت ميكنند و همه بازيها مشابه به هم هستند.
*بيش از 40 سال از فعاليت بازيگريام ميگذرد
من سعي كردم در طول 40 سال بازيگري و فعاليتهاي متفاوت در اين عرصه خود را در ژانر خاصي تكرار نكنم و در نقشهاي مثبت، منفي و به طور كلي در چهرههاي متفاوتي حاضر شدهام.
* ميميك صورتم متفاوت است
-شما به ندرت در نقشهاي ضعيف ديده شدهايد، دليل خاصي دارد؟
-بله، به دليل ميميك خاص من، به ندرت در نقشهاي آسيبپذير و ضعيف حاضر ميشوم. ولي اگر هم كاري را قبول كردهام تا جايي كه در توانم بوده، روي كاراكتر مورد نظر كار و مطالعه داشتهام، چون درك و فهم نقش در جايگاه بالايي قرار دارد. چند سال پيش به فاصلهي سه ماهه، نقش زني 80 ساله را بازي كردم كه هيچگونه شباهتي با يكديگر نداشتند.
*از پيشنهاد تكراري، فراريام
به شدت از پيشنهادهاي تكراري فرار ميكنم ولي اگر نقشي جاي كار داشته باشد آن را ميپذيرم، چون بازيگري حرفه من است و زندگي ما از اين راه ميگذرد.
*هر 10 سال يكبار نقش دلخواهم پيدا ميشود
-چگونه بازيگري موفق و متفاوت شديد؟
-17 ساله بودم كه وارد تئاتر شدم و در هر شرايطي سعي ميكردم كه خوب ببينم و خوب بشنوم. هميشه به ذهن و فكر ديگران توجه ميكردم و شرايط پيرامون خود را با دقت بررسي ميكردم و از تجربههاي پيشكسوتانم بهرهمند ميشدم.
*"نوشدارو" را با جان و دل پذيرفتم
-شما حضور در هر پروژهاي را نميپذيريد، چطور شد كه با "جواد اردكاني" براي ايفاي نقش در "نوشدارو" به توافق رسيديد؟
-"نوشدارو" از جمله كارهايي بود كه من دوست داشتم در ان به ايفاي نقش بپردازم و لهجه مشهدي كار هم، حساسيت آن را صد چندان ميكرد.
من با اين لهجه آشنا هستم ولي بسياري از هنرمندان با گذاشتن حرفهايي، صداي خود را تغيير ميدهند كه اين امر خود به كار صدمه ميزند. براي مثال من در "تفنگ سر پر" با لهجه شيرازي صحبت كردم.
-پس شما معتقديد كه بايد با فرهنگ يك شهر به خوبي آشنا بود؟
-بله، من در خصوص هر لهجه و تكه كلام تحقيق و بررسي ميكنم و قانع به يك آواي ساده نميشوم.
حال چون متولد مشهد هستم بيشتر آداب و رسوم آنها را ميشناختم. حتي به ياد دارم كه طراح لباس ميخواست براي نقش "خانم جان" يك لباس شلختهاي را مدنظر گيرد ولي من با او صحبت كردم و گفتم كه مردم خراسان حتي در سنين بالا به دنبال شيكپوشي هستند و هر كدام خياط شخصي دارند.
من صحبت كردم كه لباسها بايد طرح خاصي داشته باشند. در آشنايان من چنين شخصيتي مثل "خانم جان" بسيار ديده ميشود.
*"نوشدارو" احترام به مردم گذشته است
-از "نوشدارو" و نقش خود برايمان صحبت كنيد؟
-در "نوشدارو" رفتار و عشق مردم قديم نسبت به يكديگر به نمايش در آمده است، چيزي كه سالهاست فراموش شده و من به ياد ميآورم كه در گذشته بافت زندگي آنها باعث ميشد كه همه اعضاي يك خانواده دور يكديگر جمع شوند و با استفاده از يك پتو و شايد غذا خوردن در يك ظرف، عشق خود را نسبت به هم نشان دهند.
*شايد نسل امروز ياد بگيرد
در حال حاضر معتقدم مجموعه "نوشدارو" با به تصوير كشيدن فضايي محبتآميز، شايد بتواند روي روابط جوانان با خانوادههايشان تأثير گذارد.
*"خانم جان" با طنز و تكهپراني سخن ميگويد
-در خصوص شخصيت "خانم جان"، سعي كردهام با داشتن لهجه شيرين مشهدي، حالتي طنز را به همراه تكهپرانيهاي خاص مردم خراسان به زيبايي كاراكتر بيشتر كمك كنم و حرفها را با واژههاي خاص درآميزم.
-آقاي "اردكاني" پذيراي بداههگوييهاي شما بودند؟
-بله، او پيشنهاد مرا ميشنيد و در صورت تأثير من با استفاده از تجربهام، كارهايي را روي نقش انجام ميدادم.
*سكانس آخر كمي مشكل بود
-به طور كلي چند روز براي پروژه "نوشدارو" زمان گذاشتيد؟
-10 روز براي فيلمبرداري به مشهد مقدس رفتيم و چند روز هم در تهران كار ادامه داشت، ولي با مشكلات مالي و تعطيليهاي تحميل شده بر كار، فيلمبرداري حدود يك سالي زمان برد و فاصله بين سكانسهاي اول تا آخر افتاد و به ياد ميآورم كه سكانس پاياني خيلي مورد دلخواه من نشد چون به پروژههاي ديگري پيوسته بودم و از حس "خانم جان" دور شده بودم ولي با گذشت مدت زمان كوتاهي، دوباره در آن قالب كار خود را ادامه دادم.
*"اردكاني" همراه بسيار خوبي بود
-پس اينطور كه معلوم شده است آقاي "اردكاني" كارگردان همراهي در همه صحنهها بودند؟
-خيلي، همه سعي ما راضي نگه داشتن "جواد اردكاني" بود و كار و همه اعضاي تيم به صورت حرفهاي كار كردند تا رضايت كارگردان را هم تأمين كنيم.
*ايفاگر نقش "مرتضي" موفق ميشود
-كار با جوانان تازهكار براي شما چگونه بود؟
-همه جوانان خوب و بااستعدادی بودند و یک جوان خراسانی باهوش به نام "سعید صادقی" در کار آمد که به عقیده من جوان موفقی در عرصه بازیگری خواهد شد.
"صادقی" جوانی خوشقلب و بسیار متفاوت با نقش خود در "نوشدارو" است و باید بگویم که از حضور او بسیار خوشحال شدم و به جرأت میگویم که فردی موفق در عرصه بازیگری خواهد شد.
*به ندرت برای تلویزیون بازی میکنم
-خانم "بیات" با این همه عشق و شور چرا به ندرت شما را در سریالهای تلویزیونی میبینیم؟
-به این دلیل که وضع بودجه در سازمان صدا و سیما خوب نیست و از جهتی خیلی از جوانان وارد شده به حرفه بازیگری، با پارتی و بدون اینکه چیزی از این حرفه بدانند، وارد عرصه بازیگری میشوند، خب با وجود همه این مشکلات جایی برای حضور ما نمیماند.
باید نظم و قانونی برای حضور افراد جوان و پیشکسوت گذاشته شود و فرقی بین افرادی که بیش از نیم قرن فعالیت داشتهاند، گذاشته شود.
-البته ما شما را در بسیاری از فیلمهای تلویزیونی میدیدیم که دیگر در آنها هم بازی نمیکنید؟
-چون کارهای 90 دقیقهای در ابتدا با مهارت و تجربهای آغاز شد ولی بعد از گذشت زمانی دیگر با ارزشها فاصله گرفت و فیلمهای تلویزیونی بیشتر به سرگرمی تبدیل شد. "نوشدارو" پروژهای موفق است که امیدوارم مورد توجه مخاطبان قرار گیرد./ي2
گفتگو از الهه علیزاده.