به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در سفری به خراسان تصمیم گرفتم به روستای چهارده سری بزنم. دلیل نامگذاری این روستا 14 آبشار کوچک است که در اطراف روستا قرار دارد. مجموعه آبشارهایی هستند که در روستای چهارده واقع در ارتفاعات باقران در شمال بیرجند قرار دارند. نخستین و مرتفعترین این آبشارها ۷ متر ارتفاع دارد.
برای رسیدن به آبشارهای چهارده کافی است راهی بیرجند شوی. در عرض چند دقیقه میتوانی با عبور از خیابان غفاری و گذر از دانشگاه آزاد و بیدخت خودت را به دره چهارده برسانی. نخستین منظره خود روستای چهارده است که با خانههای سنگی و کوچههای باریک تو را به تماشا فرا میخواند.
از ماشین پیاده میشویم خانههای کوچک را نظاره میکنم و فکر میکنم که چه زندگیهای سادهای در این خانهها جریان دارد. تعداد خانهها بسیار کم هستند و فقط بخش کوچکی از طبیعت را در بر گرفتهاند. کمی جلوتر صدای همسفرم را میشنوم که به عدهای سلام میکند. قدمهایم تندتر میشوند و مردمان روستا را میبینم که با رویی گشاده جواب سلام را میدهند تقریباً تمام افراد روستا کهنسال هستند و در حال بافت سبدهای حصیری.
همه پیر و شکسته، اما با لبانی خندان و دلهای سرشار از مهر. خانمی برای ما توضیح میدهد که اینجا چهارده پائين است و کمتر از 15 خانوار در آن زندگی میکنند و شغل همه آنها سبدبافی است. چهارده پائین را که رد کنی در چهارده بالا دیگر وسیله نقلیه یاریاش را از تو دریغ میکند و همان بهتر که دریغ کند که طبیعت تو را فرا میخواند.
بعد از کمی گپ و گفت مسیر اصلی را برای دیدن آبشارها به ما نشان میدهند. مسیر کوهستان را در پیش میگیریم هوا خوب است و نسیم ملایمی آرامش ما را بیشتر میکند. در طول مسیر چند چشمه یا به عبارتی قنات کوچک وجود دارد که تو را تشویق میکند آبی به سر و صورت بزنی و رخوت مسیر خاکی را از تن به در و خود را برای دیدن زیباییهای طبیعت خدا آماده کنی. یکی از این مناظر زیبا استخرهای کوچکی هستند که از ترکیب آب و نور و درخت و سرسبزی نمودی از زیبایی خدادادی را به تو هدیه میکنند.
داخل استخر میتوانی ترکههای بادام کوهی را ببینی که آنها را برای بافتن سبد در آب گذاشتهاند تا برای مهمان شدن سبدها در خانه شما ملایم شوند. آب مظهر طراوت و سبزی و شادابی است. مسیر از لابهلای درختان انار، مزارع گندم، درختان بادام کوهی و درختان دیگر عبور میکند و با گذر از مزارع و رودخانهها تو را به تماشای آب و آبشار میرساند.
بعد از گذر از شیبی ملایم به نخستین آبشار میرسیم کنار آن مینشینم دستهایم را در آب فرو میبرم، بسیار سرد است و سردی آب به درونم رخنه میکند. آبشار اول را به حال خود میگذاریم و ادامه مسیر میدهیم و از راه دره که شیب نسبتاً تندی دارد به پائین سرازیر میشویم. به انتهای دره میرسیم رودخانهای خروشان و پر آب در حال گذر است و محل مناسبی است برای استراحتی کوتاه.
به آسمان نگاهی میکنم هوا تمیز است، ابرها یکی پس از دیگری در آسمان گذر میکنند. از دود و آلودگی شهری خبری نیست و بهترین موقع است برای عمیق نفس کشیدن. ادامه مسیر میدهیم از شیبی بالا میرویم و خود را به بالای کوه میرسانیم. برای دیدن آبشارهای دیگر باید راهی درهای شویم حدود یک ربع که از دامنه کوه بالا رفتیم در پائین دست توانستیم دره اصلی را که آبشارهای دیگر در آن قرار دارد، ببینيم. به دره میرسیم نسبتاً عرض زیادی دارد و رودخانه تقریباً پر آبي از آن گذر میکند. به دومین آبشار میرسیم، آبشاری کوچک که حوضچهای عمیق در پائین آن ایجاد شده است.
از آبشار گذر کرده و هنوز از ذهنم عبور نکرده که به سومین آبشار میرسیم، کمی بلندتر از آبشار دوم است و حوضچه آن خیلی گودتر به طوری که میشود در آن شنا کرد. عکسی میاندازم و راهی میشوم. دره ساکت است و آرامش بخش، فقط صدای پرنده و صدای آب، گوش را نوازش میدهد. صدای آبشاری بلند را از دور دست میشنوم انگار صدایم میکند تا از راه باز نمانم و به دیدارش بروم.
راهنما میگوید که فقط یک آبشار دیگر را میتوان دید دیگر آبشارها در دل صخرهها هستند و برای دیدن آنها نیاز به ابزار فنی هست. به آبشار نهایی میرسیم آبشاری نسبتاً کوچک با طول 7متر، دارای آب بسیار سرد است. برای رسیدن به پای آبشار مسیر دشواری در پیش داریم. دو حوضچه پائین هم زیر آبشار شکل گرفته است. باید از رودخانه عبور کرد و از صخره کناری به آبشار رسید.
صخره خیس شده و قدم گذاشتن روی آن کمی خطرناک است. پس با احتیاط این مسیر را رد میکنم و درست زیر آبشار روی تخته سنگی مینشینم.
در پایان مسیر راه آمده را برگشتیم. بعد از 2 یا 3 ساعت پیادهروی مجدداً به کنار مردمان روستا رسیدیم. طبق وظیفه یک گردشگر مقداری از سبدهايشان را برای یادگاری و سوغاتی از روستای چهارده خریداری كرديم و راهی جاده شدیم.