دانشگاههای آمریکا تنها نماد علم و دانش نیستند، رشد فساد جنسی و اخلاقی در دانشگاهای این کشور باور کردنی نیست. اعمال ناشایستی همچون روابط جنسی نامشروع، استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی، رفتارهای خشونت آمیز و شمار بالاي دانشجویان اخراجی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، در حال حاضر دو سوم از دانش جويان در حال فارغ التحصیل از کالج ها و دانشگاه های آمریکا با بدهي وام های  دانشجويي دريافتي شان مواجه مي باشند. بر اساس برآوردهاي انجام شده،هر دانشجوي آمريكايي به طور متوسط با بدهي 26.600 دلاري فارغ التحصيل مي گردد كه   حدود 1٪ از این فارغ التحصیلان با بدهي 100هزار دلاري   دانشگاه خود را به پایان می رسانند.


بحران وام دانشجويي هم بر دانشجويان و هم بر اقتصاد اين كشور تاثيرات سويي داشته است. به گزارش اداره حمایت مالی از مصرف كنندگان، بدهی وام دانشجویی آمريكا عبور از مرز 1.2 تریلیون دلاري را ( 1 تریلیون دلار بدهی های وام دانشجویی در بخش فدرال) جشن مي گيرد.

بعد از بحران وام مسكن، دومين بحران مالي در بخش مصرف كنندگان را بدهی وام دانشجویی به خود اختصاص داده است. با احتساب بدهی 16.7 تریلیون دلاري فدرال، بدهی های وام دانشجويان در حدود 6٪ از بدهی های ملی آمريكا را تشكيل مي دهند. بدهی های ملی پیامدهای بسیاری از جمله کاهش رشد اقتصادی و افزایش نرخ بهره را با خود به همراه آورده است که در این بین آموزش عالی آمریکا هم بی نصیب نمانده است.  

اکثریت وام های دانشجویی از سوي دولت ایالات متحده از طریق بانک های مانند Sallie Mae و یا از سال 2010، توسط وزارت آموزش و پرورش،بنا به مشکلات بازپرداخت اقساط، مسدود شده اند. 
 
در آمریکا وام های دولتی امن ترین نوع وام در بخش آموزش مي باشند.  بدهي هاي وام دانشجويي در بخش خصوصي نیز یكي از مشكلات اساسي و مهم دانشجويان آمريكايي تلقي مي گردد.

 بازپرداخت وام های فدرال مبتنی بر درآمد دانشجويان پس از ورود به كار ،با نرخ بهره ثابت،مي باشند اما در مقابل، وام های خصوصی با ديركرد و جرايم مشابه همراه مي باشد،بنابراین از آنجا که در وام هاي فدرال نوعي مهلت براي دانشجويان تعيين مي گردد،گرایش به دریافت وام های دانشجویی از منابع فدرال بیشتر می باشد.

 هر چند با ركود اقتصادي،گرايش به آموزش عالي از هر زمان ديگري براي ورود به بازار كار و داشتن آينده اي بهتر،بيشتر مي گردد اما قشر كمتري از عهده هزينه هاي مالي آن بر مي آيند.

بر اساس آمارهاي موجود،دانشجويان فارغ التحصيل از کالج هاي آمريكايی در سال 2008،  38٪ با بدهی فارغ التحصیل می شدندکه در كالج  های غیر انتفاعی دو ساله ،این آمار بیش از 90 درصد  گزارش شده است.اکنون بار بدهی متوسط در یک موسسه عمومی دو ساله حدود 7.000 دلار به ازاي هر دانشجو مي باشد.

از مجموع 1.2 تریلیون دلار بدهی وام دانشجویی،   حدود 1 تریلیون دلار مربوط به وام دانشجویی فدرال مي باشد. 

 
با افزايش هزینه های آموزش، و بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهي، بدهی وام دانشجویی تاثيرات منفي بر اقتصاد و آينده نيروي كار تحصیل كرده آمريكا-با توجه به ركود بازار كار و عدم ايجاد مشاغل -خواهد گذاشت.

دانشجوياني که در سال 2011 از دانشگاه فارغ التحصيل شده اند،به طور متوسط با  بدهی 26600 دلاري وام دانشجویی فارغ التصيل شده اند كه اين ميزان در سال 2010 برابر با 25250 دلار بوده است.

 در مجموع حدود دو سوم دانشجويان دوره 2011 بدهي داشته اند كه از اين بين يك پنجم آنها مربوط به بخش هاي خصوصي بوده است.

در مورد بازار كار دانشجويان دوره 2011 ،  نرخ بیکاری انها در سال 2011 و 2010 به ترتیب حدود 8.8 و 9.1 درصد بوده است.

اکنون بسیاری از فارغ التحصیلان جوان بیکار،يا در مشاغل پاره وقت و یا در مشاغل دستمزد پايين كار مي كنند.

درسال 2011  نرخ بیکاری برای فارغ التحصیلان جوان دبیرستانی 19.1 بود،بیش از دو برابر نرخ بيكاري کسانی که مدرك ليسانس داشته اند!
 افزايش بدهي ها و بحران وام دانشجويي ميزان انگيزه افراد براي ورود به دوره هاي آموزش عالي را كم رنگ تر كرده است.

ايالت نیوهمشایر بالاترین نرخ بدهی را با32.450 دلار داشته است كه پس از آن،ایالت پنسیلوانیا با 29.950 دلار در رده دوم قرار دارد. در اين مورد ايالات یوتا با 17،250 و هاوایی با 17.450 کمترين نرخ بدهی وام دانشجويي در بخش فدرال را داشته اند.

 
اداره حمایت مالی مصرف كنندگان آمريكا در برآوردي ميزان بدهي وام دانشجويي را در ماه مي سال 2013 حدود 1.2 تريليون دلار برآورد كرده است. اكنون ميزان بدهي وام دانشجويي در بخش فدرال نيز از مرز يك تريليون دلار گذشته است.

در پایان سال 2011 مجموع بدهي هاي وام دانشجويي حدود 1 تريليون دلار بوده است. .رشد 20٪ در بدهی وام دانشجویی از پایان سال 2011 تا ماه مي 2013 نيز در كنار بحران اقتصادي و بازار كار،شرايط آموزش عالي را بي نهايت مشكل كرده است.وام های دانشجویی در حال حاضر دومین رده را در حوزه بدهی های مصرف کننده پس از بحران مسكن،به خود اختصاص داده است.

وام های دانشجویی فدرال یا به طور مستقیم توسط وزارت آموزش و پرورش (55٪) و یا توسط نهادهای دیگر، تا حد زیادی توسط بانک ها (45٪) تامين مي گردد.  براساس برآوردهاي اداره آموزش فدرال در مارس 2013،حدود 999 میلیارد دلار بدهي وام دانشجويي به ثبت رسيده است.
وام های خصوصی دانشجويان در پایان سال 2011،حدود 150 میلیارد دلار رسيده بود.

 
*** گسترش فساد و بي بند وباري
دانشگاههای آمریکا تنها نماد علم و دانش نیستند، رشد فساد جنسی و اخلاقی در دانشگاهای این کشور باور کردنی نیست. اعمال ناشایستی همچون روابط جنسی نامشروع، استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی،،رفتارهای خشونت آمیز و تعداد دانشجویان اخراجی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است.

 علی‌رغم اینکه دانشگاهها از ارئه آمار مربوط به تجاوز جنسی و رسوایی های اخلاقی خودداری می کنند ولی یافته ها حاکی از آن است که حدود ۲۸ درصد از دانشجویان دختر در آمریکا مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند.بر اساس گزارش وزارت دادگستری آمریکا از هر ۴ دختر دانشجو ۱ نفر مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند ولی کمتر از ۵ درصد از این تجاوز ها به منظور برخورد به مراکز قضایی گزارش می شود.

بر اساس گزارش روزنامه یو اس تودی از سال ۲۰۰۲ به بعد حدود ۶۱ درصد از قربانیان تجاوز جنسی کمتر از۱۸سال سن داشته اند و ۲۹ درصد هم از این افراد زیر ۱۱ سال بوده اند. این آمارها نشان می دهد که عده زیادی از نوجوانان در امریکا قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند.

آمار بالای بارداري های ناخواسته در آمریکا هزینه های زیادی به جامعه این کشور تحمیل می کند .دولت آمریکا سالانه بیش از ۱۲ میلیارد دلار برای مقابله با بارداري های ناخواسته و تبعات آن هزینه می کند. دلیل بسیاری از این بارداري ها آموزه های فرهنگ منحط حاکم و آزادی جنسی مطلق است .اکثر دانشجویان دختر در دانشگاههای آمریکا در طول دوران تحصیل با چندین نفر روابط جنسی برقرار می کنند و به همین خاطر حدود ۱۲ درصد از این دانشجویان اينگونه بارداريها را تجربه می کنند.

دانشجویان دختر آمریکایی به دلیل داشتن روابط جنسی آزادانه، دائما از باردار شدن نگران هستند و در صورتی که به اين دام بيافتندف تنها راه برای فرار از این لکه ننگی که دامان آنها را فرا گرفته است، سقط جنین است.

بر اساس تحقیقات انجام شده ۴۵ درصد از دانشجویان از مصرف کنندگان قهار الکلی به حساب می آیند یعنی بطور متوسط در ماه پنج بار الکل آن هم به مقدار زیاد مشروبات الکلی مصرف می کنند.

مطابق گزارش "مجله سلامت” از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۱ حوادثی که در نتیجه خشونتهای ناشی از مصرف الکلی و بدمستی منجر به مرگ می شود ۹ درصد افزایش یافته است.

۸۷ در صد از دانشجویان در این تحقیق گفته اند که تهیه مشروبات الکلی "بسیار” آسان است .نزدیک به ۵۰ درصد از خشونتهای جنسی که در محیط دانشگاه رخ می دهد بعد از مصرف مشروبات الکلی اتفاق می افتد. ۱۴ در صد از دانشجویان بعد از مصرف مشروبات الکلی مرتکب ارتباط جنسی نامشروع می شوند.

 
روزنامه یو اس ای تودی در گزارشی می نویسد”تقریبا نصف دانشجویان در آمریکا و نزدیک به ۵٫۴ میلیون نفر از دانشجویان تمام وقت بیش از حد مجاز از مشروبات و مواد مخدر استفاده می کنند.بر اساس تحقیقاتی که توسط "مرکز ملی مبارزه با اعتیاد و مصرف مواد مخدر” در دانشگاه کلمبیا صورت گرفته،از سال ۱۹۹۳ به بعد مصرف مواد مخدر بخصوص ماری جوانا در بین دانشجویان به شدت افزایش یافته است.

بر اساس یافته های این تحقیق شمار دانشجویانی که در ۲۰ روز یکبار ماری جووانا مصرف می کنند از ۱٫۹ درصد در سال ۱۹۹۳ به ۵ درصد درسال ۲۰۱۱ رسیده است.علاوه بر این درصد دانشجویانی که از مواد مخدر دیگر مانند کوکائین و هروئین استفاده می کنند از ۵٫۴ درصد در سال ۱۹۹۳ به ۹ درصد در سال ۲۰۱۱ افزایش یافته است.


***چرا بخش قابل توجهي از فارغ التحصیلان دانشگاه هاي آمريكا بیکار هستند؟


 رهبران سیاسی، بنیادهای علمي، و رؤسای کالج و بطور كلي سياست اصلي آمريكا اين بوده است كه آموزش عالي در بين مردم آمريكا براي رويارويي با رقابت جهاني و برخورداري از علم روز جهت ادامه مسير رهبري جهان،از اولويت هاي اصلي آمریكا قرار گیرد...اما با بحران اقتصادي وچالش هاي اجتماعي سال هاي اخير كيفيت و كميت نهادهاي علمي اين كشور دستخوش آسيب هايي قرار گرفته است.   در نتيجه با آغاز بحران مالي،گرايش جوانان به ورود سريع به بازار كار و از طرفي بدهي هاي دانشجويي درصد تمايل به برخورداري از آموزش عالي را با چالش مواجه ساخته است.اكنون كساني كه در آموزش عالي آمريكا قدم نهاده اند بنا به مشكلات مالي و شرايط بد بازار كاري،از عهده تعهدات مالي خود بر نمي آيند.   

افزایش تعداد فارغ التحصیلان کالج ها در بخش مشاغل كم درآمد،پاره وقت و نامتناسب با رشته تحصيلي،ابعاد جديدي را در بحران وام هاي دانشجويي و بخش آموزش عالي آمريكا گشوده است!!

برخي آمار ها حكايت از آن دارند كه:
حدود 48 درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه های ایالات متحده ، در مشاغلي فعاليت دارند كه نيازي به تحصيلات عالي نمي باشد.یازده درصد از فارغ التحصیلان کالج در مشاغلي حضور دارند كه بيش از ديپلم يا كارداني نياز نمي باشد و 37 درصد در مشاغلي حضور دارند كه تنها با مدرك ديپلم مي توانستند در آنها فعاليت داشته باشند.

 
در سال 1970، کمتر از یک درصد از رانندگان تاکسی و دو درصد از آتش نشانان تحصیلات دانشگاهی داشتند، در حالی که در حال حاضر بیش از 15 درصد از اين مشاغل افراد دانشگاهي را در به خود مي بينند! 

 حدود پنج میلیون نفر از  فارغ التحصیلان دانشگاه در مشاغلي حضور دارند كه به مدرك كمتر از دبيرستان نياز مي باشد.
 

• تعداد وام گیرندگان وام دانشجویی در آمریکا: 37 میلیون دانشجو

• درصد وام گیرندگان که بیش از 100،000 دلار وام های دانشجویی دارند: 3٪

• درصد وام گیرندگان که کمتر از 6،000 دلار بدهي دارند: 25٪

• متوسط بدهی وام دانشجويي سال 2013: 26،600 دلار

• متوسط بدهی وام سال 2011 (تخمینی): 22.900 دلار

• متوسط بدهی وام سال 2010: 25،350 دلار

• نرخ بهره جاری در وام های فدرال : 3.4٪

• نرخ متوسط پیش فرض براي وام های دانشجویی: 13.4٪

• نرخ متوسط  پیش فرض براي وام دانشجويان با مدرک کارشناسی: 9.3٪

• نرخ متوسط براي وام مدارک تحصیلی کاردانی یا گواهی نامه هاي مشابه: 17.6٪

• نرخ های تعيين شده براي مدارك عالي: 6.1٪

• نرخ بیکاری برای فارغ التحصیلان دانشگاه: 4.6٪ 

• وام گیرندگان وام دانشجویی با سني كمتر از 30 : 14 میلیون نفر

• افراد با مدرک لیسانس كه در مشاغل با دستمزد پایین فعال مي باشند:280،000 نفر

• افراد با سن 50 و بالاتر که حدود 149 میلیارد دلار از بدهی وام دانشجویی آمريكا را تشكيل مي دهند: 6.8 میلیون نفر

• همچنين افراد با سن 60  و بالاتر : 2.2 میلیون نفر مي باشد.

***بحران وام بدهي دانشجويان آمريكا به زبان نمودار

  بیش از 38 میلیون آمریکایی در  بحران بدهی وام دانشجويي نقش آفرینی می کنند که در مجموع نزدیک به 1 تریلیون دلار بدهی را برای اقتصاد امریکا به ارمغان اورده اند.  اكنون بسیاری از دانشجویان و فارغ التحصیلان در سايه بحران مالي و شرايط بد اقتصادي و بازار كار با معضل بازپرداخت بدهي هاي خود مواجه مي باشند.
 

 جدول: بدهی وام دانشجویی در دوره ده ساله


 

جدول: ميانگين هزينه يك سال دانشگاه از سال 1980 تا 2010



  جدول: درصد تغيير هزينه ها در بخش آموزش عالي
 
 
بدهی وام مسکن بزرگترین دسته از بدهی ملي در ایالات متحده را با 7 تریلیون دلار در اختيار دارد.  میزان کل بدهی های وام دانشجویی از خودرو و بدهی کارت اعتباری نیز بيشتر مي باشد. 


جدول: مقايسه ميزان بدهي ها در بخش وام دانشجويي در مقایسه با خودرو و كارت هاي اعتباري
 
 درآمد خانوار ها و آينده تحصيلي فرزندان

 جدول: درصد خانواده هايي كه برنامه اي براي آموزش عالي فرزندان خود دارند
 
در سال 2010، تقریبا 60 درصد از بدهی های وام دانشجویی آمريكا مربوط به خانواده های بود كه درآمد آنها کمتر از 8،500 دلار بوده است. 



جدول: درصد وام ها با درآمدهاي خانوارهاي آمريكایي
 
 
منابع:
www.motherjones.com/politics/2013/.../student-loan-debt-charts
http://www.theguardian.com/money/2013/apr/03/student-loan-debt-america-by-the-numbers
http://www.consumerfinance.gov/speeches/student-debt-swells-federal-loans-now-top-a-trillion/
http://www.ticas.org/files/pub//Release_SDR12_101812.pdf
http://centerforcollegeaffordability.org/research/studies/underemployment-of-college-gra
http://dana.ir/News/7162.html

گزارش از سيد مجيد حسيني
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۵۱ ۲۴ خرداد ۱۳۹۵
خیلی ممنون از این همه نظر لطفا در مورد دانشگاه ایران هم مطلب بنویسید با سپاس
آخرین اخبار