حمیدرضا هدایتی این روزها درسریال «ستاره حیات» نقش رئیس اورژانس تهران را به عهده دارد، اگرچه این نقش با جلیل در سریال «مادرانه» تفاوت زیادی دارد، اما چندان پررنگ نیست.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حمیدرضا هدایتی این روزها درسریال «ستاره حیات» نقش رئیس اورژانس تهران را به عهده دارد، اگرچه این نقش با جلیل در سریال «مادرانه» تفاوت زیادی دارد، اما چندان پررنگ نیست. هدایتی در سریال مادرانه نقش پدری خانواده دوست را به تصویر ‌کشید که همه تلاشش را به شادی و خوشبختی فرزندانش معطوف کرده بود. این بازیگر سال‌هاست در رادیو و تلویزیون فعالیت می‌کند.

بجز تهیه گزارش و گفت‌وگوهای برنامه مجله ‌تئاتر، به عنوان بازیگر در نمایش‌های رادیویی متعددی حضور داشته و در سریال‌های «در چشم‌ باد»، «مختارنامه»، «حجر بن عدی»، »دیوار» و بسیاری سریال‌های دیگر بازی کرده است. هدایتی کارنامه‌ای متنوع از کارهای مختلف دارد. جدا از گزارشگری و بازیگری، تولید مستندهای برنامه« اینجا فرداست»، «مردم ایران» و «پارک ملت» نیز از کارهای این بازیگر است. او از حضور در مادرانه به عنوان یک سریال ماه رمضانی خرسند است و از آن بیشتر به خاطر توجه مردم به این سریال احساس رضایت می‌کند.

به گزارش جام جم، گفت‌وگو با بازیگر نقش جلیل زمان در سریال مادرانه تلفنی انجام شد، در حالی که وی در کنار خانواده نقش واقعی خود را به عنوان پدر ایفا می‌کرد و صدای شر شر آب و برخورد ظروف به گوش می‌رسید!


به نظر می‌آید جلیل با خود شما خیلی فرق داشت. تا جایی که من می‌شناسم‌تان شاد و شوخ هستید و حتی اهل شیطنت اما جلیل افتاده، غمگین و خسته بود!

نه این طور نیست. جلیل هم سرزنده و شاداب بود، ورزش می‌کردو اهل خانواده بود. در واقع او در مواردی به خود من شبیه بود یا خصوصیاتی داشت که من از نزدیک می‌شناختم. او اهل خانواده بود، به همسر و فرزندانش علاقه داشت و به آنها احترام می‌گذاشت. با فرزندانش بگو بخند داشت، با هم دور سفره می‌نشستند و غذا می‌خوردند و این یعنی شادابی و شادمانی. ما جلیل را در دوره‌ای از زندگی‌اش دیدیم که به خاطر اتفاقاتی که برای دخترش رخ می‌داد غمگین می‌شد و ناراحت بود. شرایط باعث شده بود گذشته تلخی که پشت سر گذاشته دوباره به یادش بیاید.

گفتید جلیل خصوصیاتی داشت که از نزدیک می‌شناختید این یعنی در دوران بازیگری چنین نقش‌هایی را تجربه کرده‌اید یا فرد بخصوصی را با خصوصیات جلیل سراغ دارید؟

هر دو. هم نقش‌هایی شبیه جلیل را بازی کرده‌ام و هم آدم‌هایی شبیه جلیل را در زندگی‌ام بسیار دیده‌ام. بچه تهران هستم و در یکی از محلات قدیمی‌ تهران متولد شده‌ام. در خیابان عین‌الدوله یا همان خیابان ایران بزرگ شده‌ام. ما در این خیابان زورخانه داشتیم و آدم‌هایی شبیه جلیل را زیاد دیده‌ام که سنتی هستند، ریشه و اصالت دارند. نگاهشان به زندگی با معرفت است و ریشه در اعتقادهای پهلوانی دارد. مهم‌ترین خصوصیت جلیل از نظر من این است که اهل خانواده است و بسیار روی این مساله تاکید دارم چون ویژگی نقش همین است.

انگار باید نظرم را کاملا عوض کنم و بپرسم از ابتدا شما را برای این نقش در نظر گرفته بودند؟

وقتی هنوز سعید نعمت‌الله در حال نوشتن فیلمنامه بود، صحبت‌هایی با هم داشتیم. فکر می‌کنم اوایل اسفند سال گذشته بود که به من گفتند در حال نوشتن سریال مادرانه هستند و از من خواستند برای همکاری در این سریال آماده باشم. با توجه به این صحبت‌ها حدس می‌زنم موقع نوشتن نقش به من فکر می‌کردند.

جلیل مرد خانواده بود، پدری مهربان و فردی درستکار. به نظرتان نیامد ممکن است نقشتان شعاری از کار در بیاید؟

من شعاری بازی نکردم. بگذارید قبل از هر توضیحی تاکید کنم قصد تعریف از خودم را ندارم. واقعیت این است که تلاش کردم نقش را بفهمم، او را درک کنم، گذشته و دیدگاهش را برای خودم تعریف کنم و بعد آن را بازی کنم... ببخشید تمرکزم را از دست دادم...

در حال شستن ظرف هستید؟

بله. من در خانه ظرف می‌شویم و حواسم به خانواده است. همسر و دو دخترم را بسیار دوست دارم. عاشق خانواده‌ام هستم. برای همین می‌گویم جلیل خیلی از من دور نیست. خانواده برای من بسیار مهم است و همسر و فرزندانم واقعا برایم عزیز هستند و جالب است بدانید دختری دارم به نام مریم.

با این حساب نقش جلیل حسابی به احساستان فشار آورده است!

بله، ولی در عین حال این نزدیکی‌ها به من کمک هم کرد. سعی کردم نقش جلیل را در فضای آشنای خودم اجراکنم تا شعاری نشود. این کار هم ساده بود و هم سخت که با هدایت آقای افشار و همراهی آقای نعمت‌الله ممکن شد. همراهی این دوستان برای من خیلی مغتنم بود. گاهی بازیگر به اصطلاح Over Act می‌شود یا به عبارتی بیش از اندازه بازی می‌کند، بنابراین ما تلاش کردیم این اتفاق نیفتد.

مریم شما چند سال دارد؟

28 سال.

سن و سال دختر شما آنقدر است که مثل مریم زمان نگران آینده‌اش باشید و این‌که چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود. این مسائل روی بازی شما تاثیر داشت یا وقتی بازی می‌کنید کاملا از دنیای خودتان فاصله می‌گیرید و فقط یک بازیگر هستید؟

وقتی بازی می‌کنم، بازیگرم، اما چون انسان هم هستم از زندگی واقعی هم چیزهایی به ذهنم می‌آید و دغدغه‌هایی که در مورد فرزندانم دارم بر کارم تاثیر می‌گذارد. من چون بازیگر هستم از این تاثیرگذاری به نفع نقش استفاده می‌کنم. مسائل واقعی زندگی هر بازیگر روی کارش هم تاثیر مثبت دارد و هم منفی. من سعی می‌کنم از تاثیر مثبت آن استفاده کنم، بخصوص در جهت واقعی شدن نقش و پرهیز از شعاری شدن بهره بگیرم. به نظرم باید خوب، مختصر و مفید بازی کرد و نقش جلیل را با همین دیدگاه بازی کردم و فکر می‌کنم مخاطب هم متوجه این مساله شد .

پیشنهادی هم برای نقش داشتید؟

راستش نه. آنقدر متن آقای نعمت‌الله خوب و کامل بود و آنقدر آقای افشار خوب بازیگران را هدایت می‌کردند و آنقدر همه در این گروه کارشان را بخوبی انجام می‌دادند که جایی برای پیشنهاد تازه نمی‌ماند.

عملکرد بقیه گروه هم در کار شما تاثیر‌گذار بود؟

بله مسلم است. بازیگری یک کار گروهی است و تمام افراد در نتیجه نهایی چه خوب و چه بد سهم دارند. نحوه کار بازیگران، کارگردان، طراحان لباس و صحنه و حتی کسانی که از گروه پذیرایی می‌کنند و مقدمات را تدارک می‌بینند و به گروه خدمات می‌دهند در نتیجه نهایی تاثیر دارد. اگر یک نفر کج‌خلقی کند، بداخلاقی کند یا کارش را درست انجام ندهد باعث می‌شود کار بقیه افراد گروه لطمه ببیند و هیچ کس نتواند بموقع و درست کارش را انجام بدهد. فضای بد در یک گروه باعث می‌شود بازیگر نتواند درست بازی کند چون بازیگر نمی‌تواند بدون توجه به همه این موارد فقط بازی کند و کاری به چیزی نداشته باشد.

خوشبختانه در سریال مادرانه ما همکاران بسیار خوبی داشتیم و یک گروه کاملا حرفه‌ای در کنار هم این سریال را ساختند. هم بازیگرانی که در این سریال حضور داشتند به یکدیگر کمک می‌کردند و هم سایر عوامل. تصور کنید اگر صدابردار کارش را درست انجام نمی‌داد ممکن بود بارها تصویربرداری یک نما تکرار شود و این، هم برای من بازیگر فرساینده بود و هم کار گروه را مختل می‌کرد. خوشبختانه تک‌تک اعضای گروه کاملا وظیفه‌شناسانه کار کردند.

انگار خیلی از بودن در این جمع و همکاری با این سریال رضایت دارید!

بله خدا را شکر. وقتی مخاطب این سریال را می‌دید و دوستش داشت چرا راضی نباشم. مگر ما چه می‌خواهیم. هر کسی که وارد دنیای هنر می‌شود برایش این مهم است که کارش دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد. وقتی سریال مادرانه یکی از پربیننده‌ترین سریال ماه رمضان بود، چرا من خوشحال نباشم.

بخشی از تصویربرداری همزمان با پخش سریال ادامه داشت. بازخورد مردم چقدر بر کار شما تاثیر داشت و باعث تغییر در شیوه بازیتان شد؟

خدا را شکر می‌کنم که مردم عزیز و شریفی داریم. آنها جلیل را دوست داشتند و در این مدت هر جا که بودم توی خیابان، تاکسی، مترو و هر جای دیگری که می‌رفتم با اظهار لطف آنها روبه‌رو می‌شدم. همین مساله باعث می‌شد متمرکز‌تر بازی کنم و نقشی را که ارائه کرده بودم درست ادامه بدهم.

یعنی نظر مردم در بهتر شدن کار شما تاثیر دارد؟

زمانی که بازی در یک نقش به من سپرده می‌شود همه تلاشم را می‌کنم که آن را به بهترین شکل ارائه کنم. بنابراین نظرات مردم بعد از دیدن بخشی از کار تاثیری در بهتر یا بدتر شدن آن ندارد، بلکه باعث می‌شود با تمرکز بیشتری کارم را ادامه بدهم و از بروز اشتباه جلوگیری کنم. من هم مثل خیلی‌های دیگر وقتی از طرف مخاطبم مورد تشویق قرار می‌گیرم، تلاش می‌کنم هیجانی عمل نکنم. تشویق‌ها ممکن است باعث شود من بازیگر مغرور شوم، بیشتر بازی کنم و خودنمایی بیشتری داشته باشم به همین دلیل بعد از تعاریف مردم و استقبال آنها تلاش می‌کردم به اندازه و متناسب بازی کنم. وقتی مردم نقشی را می‌پذیرند یعنی بازیگر متناسب و به اندازه عمل کرده‌ است و دلیلی ندارد در کارش اغراق کند.

نقشی که در ستاره حیات به عهده دارید خیلی پررنگ نیست. از بازی در این نقش هم راضی هستید؟!

از بازی در این سریال راضی هستم، چون افراد زیادی در سمت‌های مختلف در اورژانس کشور زحمت می‌کشند. به خاطر احساس دین به این افراد، برای این‌که در سریال به آنها پرداخته شده و نیز به خاطر دوستی با آقای جواد افشار خوشحالم که این نقش را با وجود کمرنگ بودن پذیرفتم و بازی کردم.


برچسب ها: باشگاه ، شبانه ، هوشنگ ، دودکش
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Oman
زهرا
۰۲:۳۶ ۰۹ شهريور ۱۳۹۶
خیلیییییییییی دوست داشتم پدری با عاطفه و محبت چون شما داشتم.خدا برای بچه هایتان حفظتان کند.همیشه شبا خودمو جای دختران شما میزارمو به خواب میرم
آخرین اخبار