به گزارش
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران ، بيش از يک ماه پيش يعني در تاريخ اول جولاي 2013 تظاهرات مخالفان "محمد مرسی" رئیسجمهور وقت مصر با هدف سرنگونی وی در میادین شهرهای مختلف برگزار شد، تظاهر کنندگان در آن روزها خواستهشان کنارهگیری مرسی و برگزاری انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری بود.
در جشن سالگرد انقلاب مصر تظاهراتي ديگر به وقوع پيوست، عدهاي از مخالفان سياستهاي "محمد مرسي" و سرخوردگان از اعتراضات قبلي در ميدان التحرير قاهره و چند شهر ديگر به تجمع و اعتراض پرداختند، به عقيده خيلي از افراد انقلاب قبلي موجب زايش انقلابهاي ديگر شده است.
در اين مدت يک ماهه اتفاقات زيادي به وقوع پيوست که نسبت به انقلاب قبلي از يک دستي جمعيت معترضان کاسته شده بود و مردم عليه هم شورش کردند، از اعتراضات اوليه تا حمله به دفتر اخوان، به دست گرفتن قدرت توسط ارتش، برکناري مرسي؛ انتخاب عدلي منصور و اعتراضات هواداران مرسي که همچنان ادامه دارد و تلفاتي که اين اعتراضات نسبت به قبل به جاي گذاشت.
تظاهرات ميليوني عليه رئيسجمهور وابسته به جماعت اخوانالمسلمين مخالفان و موافقان زيادي داشته و دارد که موجب شده تا کارشناسان زيادي به تحليل اين وقايع بپردازند.
کارشناسان و شخصيتهاي سياسي و مذهبي زيادي در داخل از کشورمان نيز تحليلهاي زيادي داشتهاند تا ريشه اتفاقات اخير مصر را از آغاز تا اکنون تحليل کنند از انتقادات رئیس کمیسیون امنیت ملی تا سخنان مقام معظم رهبري در مراسم ديدار رهبري با سران نظام در روز عيد فطر، هدف ما نيز در ارايه پارهاي از اين تحليلهاست که در راستاي اين تظاهرات مردمي آورده شده است.
هفته بعد از شروع اين شورشها در 16 تير ماه علاء الدين بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم درگفتگويي که با باشگاه خبرنگاران داشت به تحليل اين حوادث و تشريح ضعفهاي اجرايي مرسي اشاره کرد.
علاالدين بروجردي: مرسي امانتدار خوبي نبود
امروز مصر کانون خبرساز خاورمیانه و جهان است چرا که مرسی و حزب اخوانالمسلمین با سابقه هشتاد و پنج ساله نتوانستند امانتدار خوبی برای امانتی باشند که مردم مصر با تقدیم دهها شهید و انقلاب به عنوان کانون بیداری اسلامی رقم زدند و رژیم خودفروخته مبارک را سرنگون کردند و از طریق رأی خودشان این امانت را در اختیار مرسی و اخوان قرار دادند ولی آنها نتوانستند این امانتداری را انجام دهند و جامعه را مدیریت کنند.
بروجردي افزود : مرسی چند اشتباه استراتژیک داشت که در رأس همه آنها عدم استفاده از تجربیات ارزشمند انقلاب اسلامی ایران است، وي حتی در انتقال مسئولیت ریاست جنبش عدم تعهد در تهران بیش از 4 ساعت توقف نکرد درصورتی که تدبیر حکم میکرد که "مصر انقلابی" از تجربیات انقلاب اسلامی ایران با توجه به گذشت سه دهه و تجربه مبارزه با آمریکا و حفظ نظام و تقویت آن و حفظ استقلال و حرکت به سوی خودکفایی و این همه ذخایر ارزشمند استفاده کند.
ابقاي عناصر كليدي رژيم گذشته مصر، دومين اشتباه استراتژيك مرسي
دومین اشتباه مرسی این بود که عناصر کلیدی رژیم گذشته که معمولا در انقلابها کنار گذاشته میشوند و حضرت امام(ره) بنیانگذار ایران اسلامی نیز انجام دادند این کار را نکرد، این یک قاعده عقلی، تجربی و دینی است.
وقتی که یک حرکت اسلامی به پیروزی میرسد نمیتواند در دامان یک رژیم خودفروخته قبل که ضد اسلام و مقابل جهان اسلام و در راستای منافع آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی عمل ميكند به حیات خودش ادامه بدهد درصورتی که اینها "مرسی و اخوان" هم ساختار امنیتی را و هم ساختار سیاست خارجی رژيم گذشته را نگه داشتند و فکر کردند با این مجموعه میتوانند به حیات خودشان ادامه بدهند، ولی انقلاب به معنای زیر و رو کردن است و در واقع این یک سنت الهی و قرآنی هم هست.
بي توجهي به اديان، مذاهب و سلايق مختلف، سومين اشتباه مرسي
اشتباه سوم مرسی این بود بعد از از اینکه به عنوان یک حزب به حاکمیت رسید، این قاعده مهم بازی را که بعد از به قدرت رسیدن باید مملکتداری کند و سلایق مختلف سیاسی و مذاهب و ادیان مختلف را به عنوان پدر یک خانواده حمایت کند، فراموش کرد و در مصر مسیحیان را کشتند، مراکز مذهبی آنها را تخریب کردند، به مراکز صوفیه بیاحترامی کردند، به شیعیان حمله کردند، آنها را به شهادت رساندند و شخصیتهای متعدد گروههای که انقلابی بودن و سلایق آنها با اخوان مشابه نبود مورد بیمهری قرار دادند و این کاملا با قاعده مملکتداری منافات دارد.
ايستادگي مقابل محور مقاومت، چهارمين اشتباه مرسي
چهارمین اشتباه مرسی و اخوانالمسلمین در ارتباط با مسائل سیاست خارجی بود، انتظار میرفت مصر انقلابی، مصر انقلابی باشد و با کشور انقلابی مانند جمهوری اسلامی ایران در اولین روز رابطه برقرار کند و نابهنجاریهای تحمیلی به ملت مصر در عدم سیاست خارجی را بشکند، از محور مقاومت یعنی سوریه حمایت کند با انقلابیون دینی هماهنگ باشد، در صورتی که مصر در نقطه مقابل جبهه انقلاب در منطقه ایستاد و این اشتباه بود.
تبعيت از آمريكا، پنجمين اشتباه استراتژيك مرسي
پنجمین اشتباه مرسی نیز تبعیت از آمریکا و از دستنشاندههای آمریکا در منظقه همچون عربستان بود، در حالی که عربستان اولین کشوری بود که به جانشین مرسی بعد از کودتا تبریک گفت.
شكست حزبي در انتظار اخوان
فکر میکنم امروز اخوان در مقابل یک شکست بعد از یک عمر طولانی 85 ساله حزبی قرار گرفته است و باید بجای حرکتهای احساسی بتواند خود را بازسازی و جایگاه خودش را در مصر تعریف کند.
در هر صورت آنچه که جانشین مرسی يعني "عدلیمحمود" عنوان کرد این بود که در یک فرصت کوتاهی مجددا به انتخاب زودرس اقدام میکنیم که اگر اين اتفاق بخواهد بیفتد، فرصتی است برای اخوان که شانس خودشان را در نظام دموکراسی مصر مجددا بیازماید.
حمايت ارتش ؛افزايش معترضان
تظاهرات در مصر ادامه داشت مخالفان مرسي که حمايت ارتش را داشتند به دفاتر اخوان در مصر حمله کردند و اعلام داشتند که اگر تا دو روز ديگر يعني در تاريخ 12 تير ماه مصادف با سوم جولاي 2013 و دو روز پس از شروع اعتراضات مرسي کناره گيري نکند او را در اتش مي سوزانند.
به اعتقاد مردم مصر سياست هاي غلط مرسي باعث شده تا شمار معترضان از انقلاب قبلي بيشتر شود.
در اين ميان وزیر دفاع و فرمانده نیروهای مسلح مصر در بیانیه اي که از تلویزیون دولتی پخش شد به دولت و مخالفان ۴۸ ساعت مهلت داد که برای خروج از بحران کنونی راهی پیدا کنند و پنج تن از اعضاي کابينه نيز استعفا اما "مرسي" به مسير خود ادامه داد.
پس از اين مهلت 48 ساعته ارتش مصر طرح تعليق قانون اساسي را مطرح کرد اما رهبر اخوان به اين موضوع اعتراض کرد که اين موضوع هم به آشوبهاي بيشتر انجاميد؛ ارتش اختيارات را به عهده گرفت و محمد مرسي برکنار شد، اين اقدام شادي مردم را در پي داشت و اما انتقادات زيادي هم شامل شد.
با توجه به اقداماتي که ارتش مصر انجام داد يکي از خبرگزاريها مصاحبهاي را در خصوص همين موضوع با سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه انجام داد که وي در تحليل اين وقايع نقش ارتش در مصر و ميزان دخالت آن در آينده سياسي مصر را تشريح کرد.
سعدالله زارعی: ارتش با حوصله عمل کرد
ارتش مصر از نظر جمعیت، تعداد و تجهیزات و موقعیت قانونی در مصر یک موقعیت ممتاز دارد.
تعداد نيروي نظامي مصر به حدود 2 میلیون و نیم نفر میرسد و اين عدد بزرگي است براي مصر، همچنين اگر هر خانواده ارتشي را 4 نفر فرض کنيم که هر يک حق راي دارند اين ارا به 10 ميليون ميرسد که ميزان راي مرسي نيز به همين ميزان بوده است پس ارتش مصر ميتواند سرنوشت سياسي اين کشور را تعيين کند.
از سوي ديگر مشروعترين جهارچوب مصر محسوب ميشود هيچ نهادي به اندازه ارتش در مصر مشروع نيست، هر چند که زمان تصميم گرفتن ارتش براي تعيين حکومت به اتمام رسيده است اما در عین حال ارتش میخواهد نهاد قدرتمند نفوذ و سیطرهاش را بهصورت غیرمستقیم بر فضای سیاسی مصر حفظ کند بنابراين میبینید که ارتش بسیار باحوصله عمل کرده است.
ارتشیها خیلی باحوصله عمل کردند به اين معنا که درون جامعه مصر فریادهایی از سوی مخالفین و معارضین بلند است مبنی بر اینکه ارتش وارد شود و حتی بخشی از مخالفین به اینکه ارتشیها بیایند و پست ریاستجمهوری را به طور موقت در اختیار داشته باشند، آنها رضایت دارند ولی خود ارتش خیلی با تحمل با این پدیده برخورد میکند، پیشنهاد کنوني آنها نيز اين است که که مرسی بهعنوان رئیسجمهور حداکثر طی 6 ماه آینده باقی بماند و در این فاصله دولتی را معارضین تشکیل بدهند و معارضین طی 6 ماه درباره ماندن یا رفتن مرسی رفراندوم برگزار کنند، نتیجه رفراندوم هرچه شد، همه قبول کنند؛ اگر در آن موقع مرسی رأی آورد که دولت را وی تعیین میکند و این دولت موقت کنار میرود و یک دولت ائتلافی مشترک بهوجود میآید.
تعليق قانون اساسي و آغاز درگيريهاي جديد
اما اين پايان آشوبها و اعتراضات در مصر نبود، بعد از تعليق قانون اساسي هواداران مرسي به خيابانها ريختند و درگيريهاي جديد آغاز شد.
ارتش، عدلي منصور، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر را در تاريخ 13 تيرماه چهارم جولاي 2013 به عنوان رئيسجمهور جديد انتخاب کرد؛ با وجود مخالفتها و آشوبها البرادعي به عنوان نخستوزير انتخاب شد به عقيده مخالفان با اين انتخاب قانون اساسي به صورت کامل از بين رفته است.
همزمان با تظاهرات هوادران مرسی و گروههای طرفدار ارتش مصر اعلام شد که مرسی طي تشکيل دادگاهي به همکاری با حماس در جریان انقلاب سال ۲۰۱۱ علیه حکومت حسنی مبارک متهم شده است و به زندان منتقل شد.
خبر بر کناري مرسي در صدر اخبار جهان قرار گرفت، کارشناسان زيادي در اين خصوص تحليلهايي کردند که از جمله آن جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه بود که در جريان اين عزل و نصبها در مصرتوضيحاتي در اختيار خبرگزاريها قرار داد.
جعفر قنادباشی: حمايت القاعده به ضرر اخوانالمسلمين است
اگربر اساس دموکراسي جلو برويم به حقترين و مشروعترين دولت مربوط به دولت مرسي است.
در جريان اعتراضات بيشترين خدشه وارد شده مربوط به ارتش بوده است؛ تعداد جمعيت معترضان نبايد موجب غيرمشروع کردن دولت مرسي مي شد چرا که بهترين دولت دولتي است که با انتخاب مردم بدست آمده باشد.
اين در حالي است که بعد از مرسی، قدرت در دست ارتش و احزابی همچون جبهه نجات، جریان تمرد، جریان 6 آوریل است و اینها یک مجموعه ناهمگن و به اصطلاح متنوعی از گرایشهای متضادی هستند که هرگز نمیتوانند در یک حزب و گروه در صحنه سیاست فعالیت کنند، اما در این بین رسانههای گروهی سعی کردند که آنها را نمایندگان مردم تلقی کنند و آنها را به عنوان اکثریت جلوه دهند.
اتفاقی که افتاده این است که رئیسجمهور قانونی با قدرت ارتش کنار گذاشته شده و الان قدرت در دست ارتش است و ارتش نخست وزیر جدید را بنا دارد معرفی کند و قدرت سیاسی را به وی واگذار کند و لیکن ارتش از صحنه بنا نیست که کنار برود و علاقمند به باقی ماندن در صحنه است تا به عنوان اهرمی در اختیار دولتی که طبیعتا متفاوت با دولت قبل خواهد بود و بیشتر مورد تائید غربی هاست قرار گیرد.
از سوي ديگر نشانههایی که از اخوانالمسلمین مشاهده میشود و حزب آنان به نام حزب آزادی و عدالت و شاخه سیاسی جماعت اخوان، اینها اعلام کردهاند که به هیچ وجه کودتا را نخواهند پذیرفت و همچنان بر مواضع خود بر حمایت از رئیسجمهور قانونی ادامه خواهند داد.
حزب النور که از ائتلاف حزب آزادی عدالت اخوان کنار گذاشته شده بود و در صف مخالفین قرار گرفته بود و در واقع یک جریان سلفی مربوط مي شود، بعد از کشته شدن 50 تن از اعضای اخوان اعلام کرده که از مجموعه ترکیب مخالفین کنار میرود و به هیچ وجه در دولت جدید شرکت نخواهد کرد پس انچه باقی میماند احزابی متنوع و متضادی هستند که فقط در صحنههای خیابانی حضور داشتند و در هیچ انتخابات گستردهای اکثریت را نداشتهاند، پس جریان نظامسازی بعد از انتخابات مصر متوقف ميشود و باز هم آنچه در رأس کار قرار میگیرد، امتداد رژیم سابق است؛ یعنی بخشی از نیروهای که در گروههای مخالف قرار دارند و همچنین ارتش مصرکه طی برنامهریزی میخواهد رژیم سابق را امتداد دهد و حمايت آمريکا و اشراف مصر را نيز همراه دارد.
اما القاعده و جریان تکفیری هیچگاه در صحنه مصر در گذشته فعال نبودند، اکنون به صورت مخربی وارد صحنه شدند و از اخوانالمسلمین با قاطعیت اعلام حمایت کردهاند که به هیچ وجه به نفع اخوان نیست.
از انجا که گرایش اخوانالمسلمین با رویکرد تکفیری و وهابی هيچ هماهنگي ندارد و با تکفیریها و وهابیها بسیار متفاوت هستند.
القاعده همواره در گذرگاههای بسیار حساس برخلاف جریان اصلی اسلامی حرکت کرده و در سوریه مقاومت را به جای رژيم غاصب صهيونيستي نشانه رفته در هر صحنه دیگری که حرکت ضد امریکایی و ضدصهيونيستي آغاز شده القاعده به صورت غیرعادی وارد شده اکنون نيز اعلام حمایت و پیوستن القاعده به جریان اخوان طبیعتا به ضرر آنها تمام میشود موجب خراب شدن چهره اخوان میشود.
و در خصوص موضعگيري ايران نيز اعلام ميکنم که اشتباهات و خطاهای آنها هیچگاه سبب نمیشود که ما موضعهای براندازانه علیه آنها را تأیید کنیم.
با توجه به موضع تندی که اخوان و مرسی علیه بشاراسد اتخاذ کردند، طبیعتا اعلام کناره گیریشان کمک میکند تا فشارها علیه بشار مقداری کاهش یابد و این در دفاع از مقاومت است.
طبیعتا این در کوتاه مدت به نفع ماست اما اینکه تجربه اسلامی با کنارهگیری مرسی شکست بخورد، این طبیعتا به ضرر ایران است، یعنی برکناری مرسی در میان مدت و دراز مدت به زیان ما است.
ميانجيگري اروپاييان و تشديد اعتراضات
و اما تظاهرات در مصر همچنان ادامه دارد، هواداران مرسي حاضر به اتمام تظاهرات نيستند از يکسو هواداران فراخوان به تجمع ميدهند و از سوي ديگر ارتش و دولت موقت هشدار به اتمام اين تظاهرات ميدهند تا جايي که کاترين اشتون براي ميانجيگري به مصر سفر کرد.
وی در این سفر با ژنرال عبدالفتاح السیسی فرمانده ارتش مصر و نیز عدلی منصور رئیسجمهوری موقت و برخی مقامات حزب آزادی و عدالت، شاخه سیاسی اخوانالمسلمین نیز دیدار کرد.
اشتون در بیانیهای خواهان طی یک روند فراگیر انتقال به مرحله جدید شده، اما تلاش او برای میانجیگری بین ارتش و وفاداران محمد مرسی، رئیسجمهور برکنار شده، هنوز به نتیجهای نرسیده است.
اروپا براي جلوگيري از آشوبهاي بي وقفه و غيرقابل کنترل در مصر در اين مدت بارها تلاش براي ميانجيگري کرده است اما قدرتمندان مصري معتقدند مشکلات مصر داخلي است و نيازي به دخالت اروپاييان نداريم.
با توجه به اين حضور براي ميانجيگري و بالا گرفتن آشوبها سعدالله زارعي با توجه به گذشته اين مداخلهها تحليلي ديگر در اختيار ما قرار داد.
بازي دوگانه غرب در خصوص مصر
غرب در برکناری مرسی بازی دوگانهای را به نمایش گذاشت؛ از سويي نشان داده که با هرج و مرج و نیز دخالت ارتش مخالف است و آن را به ضرر خود ارزیابی میکند و ازسوي ديگر به اين هرج و مرجها دامن میزدند و از کودتای سفید ارتش حمایت کرده است.
بر اساس نوشته خبرگزاریها دو روز پیش از کودتا، وزیر دفاع آمریکا، با ژنرال عبدالفتاح سیسی وزیر دفاع و رهبر کودتای مصر تماس گرفته بود اما جزئیات این تماس منتشر نشده ولی به طور قطع میان آنها هماهنگیهای لازم صورت گرفته است.
از قبل نيز گفته میشد که سیسی روابط مستحکمی با غرب دارد و در آمریکا دوره آموزشهای ویژه اطلاعاتی خود را سپری کرده است، جالب است که پس از برکناری مرسی از ریاستجمهوری، کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با صدور بیانیهای- بیسابقه- از عزل مرسی ابراز خشنودی کرد و رهبر جمهوریخواهان آمریکا حذف مرسی را تقویت دموکراسی نامید، که تصادفي نيست هر چند که غربیها و به خصوص سه کشور آمریکا، انگلیس و آلمان تلاش زیادی کردند تا در هیچ بخش از ماجرا دیده نشوند چرا که برملا شدن این نقش بخش زیادی از معارضین را از میادین اعتراض جدا میکرد.
غرب در این بحران برای خود منفعت زیادی در نظر دارد چرا که شکست دموکراسی اسلامی در مصر، از نظر آمریکاییها شکست روند بهار عربی به حساب ميآيد و این میتواند بقیه رژیمهایی که به طور طبیعی در موج دوم تحولات به سرنوشت رژیمهای مبارک و بنعلی گرفتار خواهند شد را تا حدی بیمه کند چراکه مردم کشورهایی که در معرض رژیمهای دیکتاتوری وابسته و عقبمانده هستند با نگاه به آنچه در عرصه سیاسی مصر روی میدهد به خود میگویند اگر محصول تلاش برای سرنگونی یک رژیم از یک سو هرج و مرج و از سوی دیگر روی کار آمدن دولتی مشابه دولت قبل باشد، باید عطای چنین انقلابی را به لقای آن بخشید.
موضع عربستان سعودی نيزدر این ارتباط دیدنی است؛ عملکرد آنها آنگونه است که از یک طرف گروههای تکفیری وهابی نزدیک به خود را به اتحاد با اخوان وادار کرد و از این طریق برای محمد مرسی و اخوانیها مشکلات زیادی را به وجود آورد و از طرف ديگر با واداشتن عناصر وابسته به خود در ارتش و احزاب سلفی به استعفا و پیوستن مخالفین در دو روز پایانی حکومت مرسی، سهم عمدهای در اسقاط دولت اخوانی مصر ایفا کردند.
کما اینکه ملکعبدالله اولین مقام عربی بود که دولت جدید عدلی منصور را به رسمیت شناخت و از اقدامات نظامیان تجلیل کرد، در حالی که بعضی گمان میکردند که دولت ترکیبی اخوانی-سلفی از سوی ریاض حمایت میشوند.
همچنين آمریکاییها هرج و مرج ماههای گذشته مصر را یک فرصت مهم برای پایان دادن به پرونده فلسطین ارزیابی میکردند.
آمریکا در خلال بحران مصر توانست سران عربی را به کوتاه آمدن در برابر رژيم جعلي صهيونيستي و تنازل از طرح تشکیل دولت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی 1967- یعنی 22 درصد خاک فلسطین- وادارد کما اینکه بحرانی شدن شرایط کشورهای عرب پیرامون رژیم صهیونیستی، اولویت و تمرکز روی پرونده فلسطین- اسرائیل را از بین میبرد اما البته اگر گمان شود که آمریکاییها این آمادگی را دارند که شرایط هرج و مرج را به سمت منافع پایدار خود سوق دهند، اشتباه خواهد بود کما اینکه خود آمریکاییها نیز این گمان را ندارند.
شرایط پس از برکناری مرسی از قدرت و مواجهه ارتش با معترضان اسلامگرا در میدان رابعه با هواپیمای جنگی نشان میدهد که اوضاع مصر تحت کنترل نیست و ممکن است اوضاع به گونهای سوق پیدا کند که ارتش توانایی کنترل آن را نداشته باشد.
همه میدانند که طی ماههای اخیر صدها تن انواع سلاحهای سبک و نیمه سنگین بخصوص از لیبی وارد مصر شده و درگیریها در هفته اخیر عمدتاً با سلاح گرم بوده به گونهای که در روز گذشته حدود 10 نفر براثر اصابت گلوله کشته شدهاند.
بسته شدن کانال تلویزیونی اخوان از سوی ارتش نشان میدهد که اوضاع در روزهای آینده روند مسالمتآمیزی پیدا نخواهد کرد، همین دیروز علیرغم آنکه چندین نفر از اجتماع کنندگان «الرابعه» کشته شده بودند، جمعیت زیادی به سمت کاخ ریاست جمهوری به راه افتادند.
سفرههاي افطار و نماز عيد در خيابانهاي قاهره
ماه رمضان با تمام سختيهايش براي مصريها سختتر هم شده بود، معترضان يک ماه را در خيابانها افطار کردند، عدلی منصور، رئیسجمهور موقت مصر در آستانه عید فطر و در پیامی خطاب به آنها گفت: «ما تصمیم گرفتهایم که به جلو حرکت کنیم و همه باید این موضوع را درک کنند، هر کس که نتواند طبق این تصمیم عمل کند، باید عواقب ناشی از آن را تحمل کند.»
در سه روز عيد فطر تحصنکنندگان در دو میدان رابعه عدویه و النهضه همچنان به اعتراظات ادامه دادند و در اين ميان همسر محمد مرسي نيز با حضورش حضار را به هیجان آورد، معترضان اعلام داشتند که با وجود تمام تهديدهاي دولت موقت و ارتش همچنان به تحصن خود ادامه ميدهند تا مرسي به قدرت بازگردد.
ما از آنچه كه در مصر ميگذرد نگرانيم
رهبر معظم انقلاب آيتالله العظمي خامنهاي درروز عيد فطر در ديدار با مسئولان نظام و سفرای كشورهاى اسلامى در خصوص اوضاع داخلي مصردر بيانات خود فرمودند:
"ما از آنچه كه در مصر ميگذرد نگرانيم، گمان وقوع جنگ داخلى در مصر، با كارهائى كه دارد ميشود، روز به روز تقويت پيدا ميكند و اين فاجعه است.
لازم است ملت بزرگ مصر، نخبگان سياسى، نخبگان علمى، نخبگان دينى در آن كشور بزرگ نگاه كنند به وضعيت موجود و ببينند چه عواقب وخيمى بر اين وضعيت ممكن است مترتب شود؛ ببينند وضعيت سوريه را؛ ببينند آثار حضور مزدوران غرب و مزدوران اسرائيل و تروريستها را در هر نقطهاى كه در آنجا تروريستها فعالند؛ ببينند اين خطرات را.
دموكراسى و مردمسالارى بايد مورد توجه قرار بگيرد؛ كشتار مردم به شدت محكوم است؛ زبان خشن و زورِ گروههاى مردمى در مقابل يكديگر، مطلقاً بىفايده است و حامل ضررهاى بزرگى است.
از دخالت قدرتهاى بيگانه - آنطورى كه الان مشاهده ميشود - جز ضرر براى مردم مصر، چيزى به بار نخواهد آمد، گره مصر را خود مردم مصر بايد باز كنند، نخبگانشان بايد باز كنند؛ فكر كنند، عواقب وخيم و خطرناكى را كه ممكن است بر اين وضعيت مترتب شود، بسنجند.
اگر خداى نكرده هرج و مرج به وجود بيايد، اگر خداى نكرده جنگ داخلى به وجود بيايد، چه چيزى ديگر ميتواند جلوى آن را بگيرد؟ بهانه براى دخالت ابرقدرتها - كه خودشان بزرگترين بلا براى يك كشور و يك ملت هستند - به وجود خواهد آمد.
ما نگرانيم؛ برادرانه توصيه ميكنيم به نخبگان مصرى، به مردم مصر، به گروههاى سياسى، به گروههاى مذهبى، به علماى دينى، كه خودشان به فكر بيفتند، خودشان اقدام كنند؛ اجازه ندهند به بيگانگان و قدرتمندان - كه با احتمال قوى، سرويسهاى جاسوسى آنها در ايجاد اين وضعيت بىدخالت نيستند - اينها باز بيايند دخالت كنند.
گزارش: مريم محب اصفهاني
انتهاي پيام/