شما نبايد دين داشته باشيد چرا که دين واحد به شما اتحاد و قدرت تعقل مي‌دهد در نتيجه اگر مسلک بي ديني را نمي ‌خواهيد در درياي فرقه هاي نو ظهوري که غرب ساخته است غرق شويد ، اين بخشي از تفکرات غرب است که در اين گزارش به آن مي‌پردازيم.

به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران: همانطور که در گزارش قبل خوانديم،غرب با ريختن برنامه‌اي دقيق که از آن به عنوان "غرب زدگي" ياد مي‌شود در راستاي تلاشي بنيان خانواده و در نتيجه جامعه برآمد تا با استفاده از اين موضوع جهان اسلام را از مسير  اصليش منحرف کرده تا به نابودي کشاند و همانطور که اشاره شد براي رسيدن به اين اهداف شوم خود سعي در از بين بردن اصول اصلي اسلام براي زندگي، از عادي کردن گناه، وارد کرن مال حرام در زندگي و تخريب زن به عنوان بنيان خانواده داشته است.
 
اما مسئله غرب‌زدگي به دليل بيداري اسلامي و آگاهي رساندن به مرد نتوانست غرب را به اهداف کثيف مورد نظر خود تمام و کمال برساند در نتيجه آن‌ها دست به اقدام ديگر زدند که اين روزها شاهد آن هستيم و آن مسئله "فرقه گرايي"است که در اين گزارش به برسي آن مي‌پردازيم.
 
تفکر غرب در رابطه با دين



 
غرب می‌گوید؛ شما نبايد دين داشه باشيد، چرا که دين به شما راه و روشي نشان مي دهد که ما نمي‌خواهيم، دين به شما انديشيدن ياد مي‌دهد، دين شما را پايبند مي‌کند و ما پايبند بودن را نمي‌خواهيم شما بايد فکر کنيد که بدون دين آزاديد اما در خفي اسير ما هستيد، فقط به نداي هوستان گوش دهيد زيرا آن محدوده‌اش مشخص است در نتيجه ديگر متوجه اطرافتان نمي‌شويد که ما چه کار مي‌کنيم و چه مي گذرد بنابراين ما با نشان دادن لذت‌هاي زود‌گذر دنيا شما را درگير آن مي‌كنيم و شما با غرق شدن در آن از دين خارج ‌‌‌‌‌‌‌‌ مي‌شويد.
 
اگر اين راه جواب ندهد شما را در دين خود گم خواهيم كرد و با دامن زدن به انحرافات، شما را به چند دسته  تقسيم مي‌كنيم و از آن برای آشوب خاورمیانه و مسدود کردن ترقی و یشرفته منطقه استفاده خواهیم کرد،در نتیجه اینگونه می‌توانیم به امنیت رژیم جعلی صهیونیستی رسیدگی کنیم و اگر هر کشور درگیر آشوب هایش باشد دیگر به فلسطین و حق‌هایی که از آنان سلب مي‌کنيم فکر نمی‌کند!!
 
آری، این است سیاست خارجی غرب در غبال خاور میانه و همچنین تمام مردم جهان که امروزه رد پای آن را در سراسر جهان می‌بینیم و با شناخت این تفکر استکباري، می‌توان در مقابل آن ایستاد تا زمانی که منجی بشریت ظهور کند و ریشه بر تیشه این شیطان صفتان زند، بنابراین در این گزارش با توجه به کسرت فرقه‌ها، به بررسي مهم‌ترين آن بپردازيم.


 
 وهابيت

 
ا


از بزرگ‌ترين و کثيف‌ترين فرقه‌هاي دست نشانده مي‌توان به "وهابيت" اشاره کرد که اين نام را شیعیان و اهل سنت بر آن نهاده‌اند؛ در حالی كه آنها خودشان را سلفی می‌دانند.
 
جریان سلفی گری توسط گرو‌هي از اهل حديث در قرن چهارم هجری به پيروي از "سلف صالح" به وجود آمد که خود را «سلفیه‌» نامیدند، که خود را تابع پیامبر اكرم (ص)و اصحاب و تابعین می‌دانستند.
 
"محمد‌بن‌ عبد الوهاب" یكی از عالمان حنبلی قرن دوازدهم است كه مسلك وهابیت را پایه‌گذاری كرد او در جواني به انحراف کشيده شد به طوري که پدر و برادرش مردم را از پيروي وي بر حذر ميداشتند بنابراين "محمدبن عبد الوهاب" بر اثر فشارهای عالمان و استادان خود، سرزمین پدری‌اش را ترك و به بصره مسافرت كرد.

برخی از علمای اهل سنت با ارسال نامه‌ای، مردم بصره را از اندیشه‌های انحرافی ابن عبد الوهاب آگاه ساختند و مردم را از همراهی با وی بر حذر داشتند.
 
با توجه با اينکه در آن روزها استعمارگران انگلیس در مناطق اسلامی در پی یافتن راه‌هایی برای از میان بردن اتحاد امت اسلامی بودند و برابر دستور حكومت بریتانیا، جاسوسان وظیفه داشتند در كشورهای اسلامی برای ایجاد مذاهب ساختگی، به نوع اختلاف‌های میان مسلمانان پی ببرند و به آنها دامن بزنند، در نتيجه بستر آماده بود تا عبدالوهاب بتواند عقايد منحرف خود را با اين اعزامي ها تکميل کند .
 
 
چ

برخي از عقاید وهابیت
 
_ روز قیامت، خدا به صحرای محشر می‌آید؛ زیرا خود باري تعالي فرموده است: «وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً‌» و خداوند به هر یك از آفریده هایش هر طور كه بخواهد نزدیك می‌شود؛ همچنان كه خود او فرموده است: «نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ‌» آنان، به موجب آیه «بَلْ یدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ‌»  دو دست و از ظاهر آیه «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِاَعْینِنَا‌»  دو چشم و از آیه «فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ‌»  صورت و چهره برای خدا اثبات می‌كنند.» !!!
 
 
_كسی كه به خاطر وضع شغلی و كسب و كار خویش، مانند: صناعت، صیادی و... نمازش را تا غروب آفتاب تأخیر بیندازد، قتل چنین كسی به اجماع علما، واجب است!!!
 
 
_تكفیر مسلمانان!
 
 _عادی جلوه دادن مقامات پیامبران و اولیا.

_ آنها را مجبور کنید کودکان خود را با اسمائی مانند معاویه، یزید و عائشه و حفصه و... نامگذاری کنند.
 
_زنان شيعيان را به اسارت ببرید و در میان رزمندگان به صورت عادلانه تقسیم کنید .
 
_ کودکان شیعه را به فراگیری تعلیمات اسلامی صحیح وا دارید و توحید و عقیده را به آنها آموزش دهید، و به آنها آموزش های نظامی دهید تا در فتوحات اسلامی از آنها استفاده شود.
 
_ معابد و ضریح های شرک آلود شیعه را نابود و ویران کنید.
 
_ خانه های آنها را تفتیش کنید وکتاب های شرک آلود  آنها را از بین ببرید.
 
_ روز عاشورا را جشن بگیرید و شیعیان را مجبور کنید درآن شرکت کنند.
 
_ آنها را مجبور کنید کودکان خود را با اسمائی مانند معاویه، یزید و عائشه و حفصه و... نامگذاری کنند.
 
_پیامبر(نعوذ بالله) معصوم نیست، شیطان پیامبر را به سهو و نسیان می‌کشاند و راه نفوذ شیطان بر پیامبر بسته نیست. پیامبر بر دامن عایشه سر می‌گذاشت و میََ‌خوابید در حالی که عایشه حیض بود. پیامبر(نعوذ بالله) سر پائی ادرار می کرد، پیامبر هیچ گاه از غیب خبر نمی‌داد، پیامبر(نعوذ بالله) قبل از نبوت گمراه بود و به هیچ شریعتی پایبند نبود، پیامبر(نعوذ باالله) بعد از مرگ با دیگران فرقی ندارد و زیارت قبر پشیزی ارزش ندارد، همه گنبد و بارگاه ها از جمله قبر رسول الله باید ویران گردند، سلام دادن به پیامبر مساوی با شرک اعظم است.
 
بهائيت
 
 


بنیان گذار این فرقه "سید علی محمد شیرازی" است که در اول محرم‌الحرام سال 1235 هجری در شیراز متولد شد.وي در دوران زندگي خود به رياضت و مطالعه پرداخت و در سال 1255 هجری در 20 سالگی به کربلا  رفت و در آنجا با برخی شاگردان "سید کاظم رشتی" دومین پیشوای فرقه "شیخیه " که نزدیکی ظهور امام عصر(عج) را نوید می داد، آشنا شد.
 
پس از مرگ "سید کاظم رشتی" در سال 1259 که در وصیت نامه خود ظهور امام زمان (عج) را سفارش کرده بود برای خود جانشینی انتخاب نکرد، بنابراین در سال 1260 "سید علی محمد شیرازی" در زمان حکومت قاجار در شیراز خود را "باب" نامید. باب به معنای "در" است و منظور دری است که مهدی موعود از آن دستورات خویش را برای مردم صادر مي‌کند و پس از 3 سال خود را پیام آور مهدی (عج) دانست و کتابی به نام "بیان" نوشت.
 
 او خود را پیام آور جدید می‌دانست و "بیان" را کتاب  می‌خواند که در آن برابری تمامی مردم اعم از زنان را اعلام می داشت.وی تاکید می‌کرد که دینش در تمام دنیا گسترده خواهد شد.
 
او شاید در ابتدا باور نداشت که مردم دعوتش به عنوان مهدويت را به صورت فراگیر بپذیرند اما مریدان زیادی پیدا کرد و بیشتر شان از شیخیاني بودند که به گفته "سید کاظم رشتی" و "شیخ احمد احصایی" در انتظار ظهور امام غایب در شهر‌ها بودند.

در این میان جنبش سختی در میان مردم شیعه در افتاد و بسیاری از شیعیان که در آرزوی دیدن امام عصر بودند بدون شناخت دعوت باب را پاسخ گفتند.

 در این دوره حاکم شیراز به علت غوغا در شهر باب را 6 ماه زندانی کرد، پس این کار بیشتر باعث ابهت او در بین مردم شد و مردم چنین پنداشتند که امام زمان اینگونه مانند اولیا و اوصیا و دین همراه با رنج و مرارت ظهور و غروب کرده است.

در نهایت وی در میان کشمکش هایی که با حاکمان و صدر اعظم قاجار داشت در سال 1266 قمری در تبریز کشته شد.
 
 
ظهور فرقه بهایی
 
پس از تبعید "میرزا حسینعلی نوری" معروف به بهاء، از ادرنه به عکا، وی برای جلب پیروان جدید به عنوان " من یظهره الله" و "بهاء الله" شروع به فعالیت کرد. و ادعا می‌کرد که همان معادی است که باب گفته بود. به همین علت بیشتر باب در سرزمین های اسلامی و به ویژه ایران برنامه ای مفصل تدارک دید و برای آن بودجه ای هنگفت در نظر گرفت. از تشویق به مهاجرت  می نمود.
 
 
فتنه های باب و بهاء از جمله تلاش هایی بوده است که از اواسط قاجار با هدف ضربه به اسلام و علی‌الخصوص شیعه پی ریزی شد. این برنامه ها از سوی کانون های استعماری و در مسیر تداوم حیات همواره در کنار دشمنان اسلام بوده است همچنين دولت انگلستان سردمدار استعمار برای نفوذ در سرزمین های اسلامی و به ویژه ایران برنامه ای مفصل تدارک دید و برای آن بودجه ای هنگفت در نظر گرفت. از نظر تاریخی شعبه امور دینی در کنسولگری های انگلیس در شهرهای مذهبی ایران و در کربلا و نجف و سامرا آغاز به کار کرد که زیر نظر بریتانیای کبیر اداره می شد.
 
 
اساس سیاست انگلستان در سرزمین های اسلامی بر پایه ایجاد تفرقه در بین مردم و مذاهب بود نها یکی از راه های موفقیت‌آمیز ورود به ایران و نفوذ در شیعه را از طریق همین مدعیان ظهور و مهدویت می‌دانستند که هدف از آن هم ایجاد تنش و پراکندگی بود. در مدت پنجاه سال چندین مدعی دروغین امام زمان  پیدا شدند که هر کدام بی‌دريغ از حمایت انگلستان بهره می بردند. که شامل فرق: بابیگری، بهایی گری و ازلیگری بودند. این سه فرقه از آبشخور شیخیگری که بانی آن شیخ احمد احسایی بود، بهره بردند.
 
ارتباط بهائیت و رژیم صهیونیستی



 
 یکی ار فصول بسیار مهم در کارنامه بهائیت ارتباط با رژیم صهیونیستی است میرزا عباس(عباس افندی) و به عبارتی همان عبدالبهاء، دارای ارتباطی تنگاتنگ با اعضای خاندان روتچلد، گردانندگان و سرمایه گذاران اصلی در طرح استقرار یهودیان در فلسطین، است. پس از مرگ عباس افندی، شوقی افندی فرزند او و نوه بهاء ریاست تشکیلات را به عهده گرفت.
 
 دولت صهیونیسم در بدو تاسیس حکومت خود بلافاصله از جناح شوقی افندی حمایت می‌کرد. تا جایی روابط سیاسی این دو سیستم با هم بالا گرفته بود، که بهائیت تنها با نوشتن نامه ای و درخواست مبلغی معین می توانست تقاضای خود را بر آورده کند. کار حمایترژيم غاصب صهيونيستي از آنها به این صورت بود که "دیوید بن گاریون"، نخست وزیر وقت رژِم صهیونیستی در طی نامه‌ای به بهائیان نوشته بود: هر دستوری که ولی امرالله(شوقی افندی)، بفرمایند و یا هر تقاضایی داشته باشند، رژيم اشغالگر صهيونيست فورا برآورده می‌نماید.
 
بهائیت و جنگ های اعراب با رژِیم صهیونیستی
 
جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل: در خلال این جنگ بر خلاف شعار بهائیان مبنی بر "صلح جهانی"، به جای حمایت از این شعار و محکوم کردن صهیونیست ها به عنوان آغازگر جنگ، در کنار این ارتش قرار گرفتند و حمایت از رژيم اشغالگر قدس  را اعلام داشتند.

همچنين نبرد رمضان: در این نبرد که کشور های اسلامی همچون مصر ، لبنان ، اردن ، سوریه و ... بر سر رژِیم اشغالگر فرود آمدند، بهائیان به علت شکست رژيم صهيونيستي ناراحت بودند و در تمامی مجلات خود حتی در نشریان کودکان هم اعلام اعتراض و همدردی با رژيم جعلي صهيونيستي را کردند.
 
فرقه رجوي

 
 
 
"مسعود رجوی" سرکرده گروهک تروریستی منافقین با سوء استفاده از فضای سیاسی بوجود آمده پس از انقلاب با شروع تبلیغات دروغین خود، گروهک را نماینده اسلام انقلابی و پرچمدار مبارزه ضد امپریالیستی به سرکردگی آمریکا معرفی کرد و با یک سری شعارهای دروغین و پر طمطراق نظیر؛ پیش بسوی جامعه بی‌طبقه توحیدی و اسلام انقلابی و بردبار و آزادی و عدالت اجتماعی توانست عده ای از جوانان را گول زده و به دام خود کشاند.
 
 رجوي پس  از سقوط دیکتاتور سابق ایران به بهانه حفظ پادگان اشرف و اکنون هم به بهانه امنیت جانی نیروها، تبلیغ ماندن در عراق و تبلیغ خط برگشت به اشرف از کمپ لیبرتی را به راه انداخته است.
 
سرکردگان اين فرقه دنبال الگوي سوري هستند تا با چند تکه کردن ايران و خاورميانه، دولت آمریکا آنها را همانند مخالفان دولت سوریه برسمیت بشناسد و آنها را مسلح کند تا علیه حکومت ایران بکار گیرند.

اين مسئله در حال حاضر به عنوان يک تهديد به‌شمار مي‌رود و به عنوان بالاترين آسيب اجتماعي  معرفي شده و گرفتاري در دامن فرقه‌ها وحشتناکتر از گرفتاری در دام اعتیاد است. جوانان افراد تحصيل کرده از طعمه‌هاي اين فرقه هستند زيرا آنان ذهن پيچيده اي دارند..
 
اين فرقه با مغز شويي هاي دقيقی بر نامه ريزي شده خود سعي در جذب افراد دارد تا با بتواند اهداف تروريسي خود درا تحقق بخشد لذا براي رسدن به اين مهم افراد جذب شده را در پايگاه خود آموزش داده و در فضاي اختناق آميز انهارا مغز شويي مي‌کنند،بعضا اين نيرو‌هاي جذب شده خود در جريان اين موضوع نيستند که تحت نظر اين گروهک تروريستي فعاليت مي کنند.

مي‌دانيم که اين فرقه‌ها هر چقدر شاخ و برگ پيدا کنند و استکبار به هر ميزان که تلاش کند تا با به کار گيري هر نوع سياستي در مسير پيشرفت بيداري اسلامي سنگ اندازي کند اميد است روزي منجي بشريت خواهد آمد و اين شيطان نما هاي مدرن را به سزاي اعمالشان خواهد رساند و اين روز نزديک است !



گزارش: هدیه آقاپور

انتهاي پيام/


 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار