به نقل از سانا: بشار اسد رئیس جمهور سوریه اظهار داشت: ملت و نیروهای مسلح سوریه برای محافظت از این کشور و سرنوشت آن در یک صف ایستاده اند.
وی در ادامه بر اهمیت ارزش های اخلاقی و روحیه محبت در جامعه سوریه بویژه در ماه مبارک رمضان که آن را ماه خیر و تسامح نامید تاکید کرد.
بشار اسد رئيس جمهور سوريه اعلام کرد: سوري هايي که وابسته و دوستدار کشور خود هستند و دوستداران سوريه در جهان باعث خير و منفعت براي اين کشور هستند و اما نيروهاي تکفيري و تروريستي نمي توانند چنين منفعتي را براي سوريه رقم بزنند.
رئيس جمهور سوريه يکشنبه گفتگوي شفاف ميان جناح هاي سوري را خواستار شد.
وي با تأکيد بر اين که هيچ کس به جز ملت سوريه قادر به يافتن راه حل بحران 28 ماهه در کشورش نيست گفت سوريه نيازمند گفتگوي شفاف بين سوري ها است.
بشار اسد در سخنراني در مراسم افطار جمعي از مقامات و اقشار جامعه سوريه گفت: ما امروز بر خير و دوستي وطن تاکيد داريم و در دفاع از کشور و مقابله با هر چالشي با عزم و اراده بيشتر تجديد پيمان مي کنيم. امروز اين مسئله را يادآور مي شويم که مرداني در سوريه براي عزت و سربلندي اين کشور و دفاع از حق به شهادت رسيدند و با خانواده هاي اين عزيزان شهيد ابراز همدردي مي کنيم. خانواده هاي اين شهدا عزيزترين افراد خانواده خود را از دست دادند اما به اين شهدا افتخار و در مسير افتخار و سربلندي حرکت مي کنند.
همچنين امروز با نيازمنداني که با وضع سختي در زندگي روزمره خود روبرو هستند ولي صبر پيشه کرده اند، ابراز همدردي مي کنيم. براي همه تاکيد داريم که کشور فرزندان خود در شرايط دشوار رها نمي کند بلکه از اين ملت حمايت مي کند.
کشور از اين فرزندان خود حمايت مادي و معنوي مي کند. امروز براي جشن گرفتن در اين مکان جمع نشديم و شرايط کشور اجازه برگزاري جشن نمي دهد چرا که در هر خانواده اي غم و اندوه ديده مي شود و درد و رنج همه را در اين کشور آزرده است.
ماه مبارک رمضان ماهي براي اداي شعائر ديني و ماه عبادت است و انسان نفس خود را پاک مي کند. ماه رمضان ماهي براي تربيت و اخلاق حسنه است و ما در اين ماه ضعف هاي خود را جبران و اخلاق حسنه را تقويت مي کنيم. ماه رمضان ماهي براي تقويت انسانيت انسان است و دراين ماه درد و گرسنگي نيازمندان را در سوريه احساس مي کنيم. ماه رمضان ماه مغفرت، رحمت، ارتباط، فداکاري، ايثارگري و جهاد است. بايد به درست جهاد کرد. اين جهاد براي کار و تلاش، سازندگي،دوستي و اصلاح نفس و بدن انسان است.
وي افزود: با اصلاح فردي است که جامعه اصلاح مي شود. براي اين که جامعه را اصلاح کنيم بايد گفتگو ميان افراد اين جامعه رخ دهد و براي اين که اين گفتگو مفيد و ثمربخش باشد بايد صريح و شفاف باشد. ما به اين شفافيت و راستي نيازمنديم و اديان الهي بر اين شفافيت و راستي تاکيد مي کنند. اگر بخواهيم از آنچه که در کشور رخ مي دهد و به دنبال دلايل و راه حل هاي پيشنهادي باشيم بايد گفتگوي صريحي به دور از تعارف داشته باشيم. تعارف گويي ها در اين شرايط مانند کبکي است که سر خود را زير برف مي کند تا آنچه را که در اطرافش رخ مي دهد، نبيند. اگر جامعه سر خود را زير برف کند يعني کشور را دفن کرده است.
من هميشه به صراحت و به دور از تعارف سخن مي گويم و صراحت کنوني بسيار آسان است.
سخن گفتن دو سال پيش سخت تر بود.
در حال حاضر حملات شديدي بر ملت سوريه تحميل شده و فريبکاري ها زياد است و بسياري از شهروندان سوري فريب خوردند و در دام قرار گرفتند. زماني که در ابتداي بحران از توطئه و دخالت خارجي سخن مي گفتيم، بسياري از سوري ها از ما انتقاد مي کردند و چنين توطئه اي را رد مي کردند و گفتند هر حادثه اي که در کشور رخ مي دهد دولت سوريه اين مسئله را به خارج مرتبط مي کند. امروز شهروندان سوري تاکيد مي کنند توطئه اي عليه سوريه تحميل شده است ولي شکي در اين نيست اين توطئه داراي ابزارهاي داخلي است. مي توان از موضوعات مختلف بحران سوريه سخن گفت ولي من مي خواهم به پرسش هايي بپردازم که در جامعه مطرح مي شود. خلاصه اين پرسش ها را مي توان در يک پرسش دانست که از نخستين ساعات بحران سوريه مطرح شد و آن سوال اين است که بحران چه زماني متوقف خواهد شد؟
وي تاکيد کرد: در صورتي که نتوانيم مشخص کنيم چه طرفي بايد به اين بحران پايان دهد نمي توانيم به اين پرسش پاسخ دهيم. چه کسي مسئول به پايان رساندن اين بحران خواهد بود و چگونه به پايان خواهد رساند و در نهايت مسئله زمان پايان مطرح مي شود. اين شهروندان سوري هستند که به اين بحران پايان خواهند داد. هيچ کس غير از سوري ها قادر نيست به اين بحران پايان دهد. درست است که عوامل خارجي تاثيرگذاري وجود دارد و همه به اين مسئله واقف هستيم ولي اين عوامل خارجي هر چه قدر شديد شود مي تواند محقق شدن راه حل بحران را تسريع کرده يا بحران را طولاني کند. بارها گفتيم عوامل خارجي بحران سوريه به دليل شکاف ها در جامعه سوريه است. در صورتي که با مقامات خارجي صحبت کنيم به صورت گسترده به تروريست هايي اشاره مي کنيم که از کشورهاي مختلف به ويژه از کشورهاي غربي و عربي وارد سوريه مي شوند ولي ما در حال حاضر از جامعه سوريه سخن مي گوييم.
درست است که تروريست، مزدور و دزدها براي پول در سوريه مي جنگند ولي بايد از فرد تندرو در اين کشور سخن گفت.
اين فرد تندرو توليد خارجي نيست بلکه توليد جامعه سوريه است و يکي از شکاف هايي است که در جامعه سوريه وجود دارد.
در صورتي که اين افراد تندرو نبودند ، خارجي ها نمي توانستند وارد سوريه شوند.
مثال هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد.
پيش از اين گفتم که در سياست، گروه هاي زيادي وجود دارند و شهروند سوري حق دارد هر گروهي را که دوست دارد انتخاب کند. اما ملت در تعامل با کشور دو گزينه بيشتر ندارند يا بايد با کشور بوده يا عليه کشور باشند. در ابتداي بحران، شماري از شهروندان سوري از آگاهي ملي کافي برخوردار نبودند و گزينه ورود به هرج و مرج را پذيرفتند و در اين هرج و مرج نيز تروريست ها وارد شدند. بسياري از سوري ها به اشتباه خود پي بردند و به موضع درست بازگشتند و از کشور حمايت مي کنند ولي اين تصميم با تاخير صورت گرفت چرا که تروريست هاي وحشي توانستند پايگاه ويژه خود را در سوريه ايجاد کنند و نيروهاي وحشي را از خارج وارد اين کشور مي کنند. اشتباه برخي از شهروندان سوري در ارزيابي از اوضاع به دليل اشتباه جامعه بوده و دولت نيز بخشي از جامعه است.
همه ما در اين جامعه مسئول هستيم و اين مسئوليت بر اساس جايگاه هر يک از افراد متفاوت است. اگر به تاريخ باز گرديم مي بينيم که هيچ کشور بزرگي نتوانست کشور کوچک متحد را شکست دهد. برخي ها مي گويند که کشورهاي بزرگ در امور سوريه دخالت مي کنند و اين افراد خود را تسليم خداوند کردند تا وضع کشور چه خواهد شد. اگر ما به وظيفه خود عمل مي کنيم، خداوند نيز در کنار ما خواهد بود و پيروز خواهيم شد. در صورتي که همه شهروندان سوري يک دست باشند با وجود بهاي سنگيني که تا کنون داديم به آساني مي توانيم از اين بحران خارج شويم. پس از آن که به اين مسئله اشاره کرديم که چه طرفي مي تواند به اين بحران پايان دهد در حال حاضر به چگونگي پايان دادن اين بحران اشاره مي کنيم. زماني که اين بحران براي همه تاثير منفي داشته و باعث ويراني کشور شده است از هر ابزاري براي خروج از اين بحران استفاده مي کنيم. ما از ابتداي بحران چنين عمل کرديم.
رئيس جمهور سوريه در ادامه گفت: در ابتدا برخي مي گفتند مشکل در قوانين است و قوانين را اصلاح کرديم. برخي گفتند اشکالاتي در قانون اساسي وجود دارد و آن را اصلاح کرديم و همه پرسي براي اين قانون اساسي برگزار شد. هر چند برخي از کساني که اين اشکالات را مطرح مي کردند اهداف بدي داشتند. سپس طرح هاي خارجي مطرح شد و با اين طرح ها بر اساس حفظ حاکميت سوريه تعامل کرديم. به هيچ کس اجازه نداديم حاکميت اين کشور را نقض کند. هيچ طرحي را رد نکرديم. تعامل با طرح اتحاديه عرب روشن است و همه به نيات اين طرح به ويژه کشورهايي که آن را ارائه کرده بودند، آگاه هستند. ناظران اتحاديه عرب وارد سوريه شدند ولي زماني که ما با ناظران همکاري مي کرديم و اين کشورها نتوانستند از طريق اين ناظران سوريه را محکوم کنند فعاليت اين ناظران را به شکست کشاندند. سپس طرح کوفي عنان مطرح شد و با وي و ناظرانش همکاري کرديم ولي طرح عنان بار ديگر توسط اتحاديه عرب به شکست کشيده شد.
سپس طرح کنفرانس ژنو و تلاش هاي اخضر ابراهيمي مطرح شد و با ابراهيمي همکاري کرديم.
همچنين با شرکت در کنفرانس ژنو2 موافقت کرديم هر چند مي دانيم قرار است با کساني گفتگو کنيم که تنها نماينده خود و کشورهايي هستند که از آنان حمايت مالي مي کنند و تشکيلات آنان را ايجاد کردند و به اين آنان مي گويند چه بگويند و چه نگويند و چه کاري انجام بدهند و ندهند. با وجود اين تاکيد کرديم آماده شرکت در کنفرانس ژنو2 و گفتگو با اين افراد هستيم. اين افراد در حالي که ادعا مي کنند نماينده ملت سوريه هستند ولي از سوي ديگر خواهان دخالت خارجي در سوريه هستند. زماني که فردي از حمايت ملت برخوردار باشد نيازي به حمايت خارجي ندارد چرا که ملت قوي ترين طرف است. اين افراد ادعا مي کنند ارتش، ملت سوريه را به قتل مي رساند بنابراين اين افراد ادعا مي کنند به حمايت خارجي براي حمايت از ملت نياز دارند. هر ارتشي در جهان که خواست ملت را به قتل برساند، فروپاشيد چرا که ارتش نماينده جامعه است. با وجود آنکه به نيات واقعي اين طرح هاي خارجي واقف بوديم ولي با اين طرح ها همکاري کرديم. ما به کار سياسي باور داريم به شرط آنکه نيات صادقانه اي در عمل سياسي وجود داشته باشد. شماري از کشورها که در ارائه اين طرح ها نقش داشتند، نيت صادقانه اي در حل اين مشکل داشتند ولي نتوانستند اين نيت صادقانه خود را عملي کنند. همچنين همکاري با اين طرح هاي خارجي براي روشن شدن حقيقتي که در ذهن و ديدگاه شماري از سوري ها وجود نداشت، ضروري بود. اين عده بر اين باور بودند کار سياسي به راه حل سياسي منجر مي شود ولي کار سياسي متفاوت با راه حل است. راه حل سياسي فراگير تر از کار سياسي است و شايد کار سياسي در ايجاد راه حل کمک کننده باشد. بنابراين تعامل با اين طرح هاي سياسي براي روشن شدن حقيقت براي شماري از سوري ها که فريب خورده بودند، ضروري بود. همچنين در هر جامعه و در چنين شرايطي برخي ها بر اساس فرضيه « اگر» زندگي و فرضياتي در اين زمينه مطرح و تاکيد مي کنند اگر دولت چنين مي کرد،چنان نمي شد. ما همکاري خود را با طرح ها و پيشنهادهاي خارجي آغاز کرديم تا هيچ بهانه اي براي اين عده نباشد.
همچنين انعطاف پذيري دولت سوريه در تعامل با اين طرح هاي خارجي به همه دوستان سوريه در جهان از فرد، حزب و کشور کمک کرده است و اين طرف ها به دليل اين موضع مثبت دولت سوريه در تعامل با طرح هاي خارجي به آساني از اين کشور در محافل بين المللي حمايت مي کنند.
بشار اسد خاطرنشان کرد: هر چند با اين طرح هاي خارجي همکاري مي کرديم ولي به سوري ها نمي گفتيم به اين طرح ها اميد داشته باشند چرا که نتايج اين طرح ها براي ما مشخص بود و هيچ فرصت پيروزي نداشت چرا که طرف مقابل به ويژه برخي از کشورهاي عربي خواهان راه حل سياسي نبودند و تمامي طرح هاي دولت سوريه را به بن بست کشاندند.
تعامل مثبت دولت سوريه رسوا کننده اين کشورها و مقامات متخاصم اين کشورها بود و همه توجيهات آنان را از بين برد.
براي همه مشخص شد کساني که مي گفتند دولت سوريه راه حل امنيتي را انتخاب کرده است ولي اين عده راه تروريستي براي ويران کردن اين کشور انتخاب کرده اند. هيچ کس نمي تواند اين مسئله را باور کند که مي توان با راه حل سياسي با تروريسم تعامل داشت.
شايد سياست بتواند بر تروريسم قبل از اين که ظهور کند تاثير داشته باشد. از طريق سياست، رسانه،فرهنگ،تربيت،گفتگو، توسعه اقتصادي و خدمات مي توان مانع از ظهور تروريسم شد ولي زماني که تروريسم و ويرانگري ها و کشتار آغاز شد بايد با مشت آهنين با تروريسم مقابله کرد. مسئله مهم اين است که تروريسم و سياست ضد يکديگر هستند. نمي توان از بهبود عمل سياسي در کشور سخن گفت در حالي که تروريسم در کشور وجود دارد. بايد تروريسم را از بين برد تا سياست به صورت درست به مسير خود ادامه دهد.
همچنين با مسير موازي موافق هستيم. به اين معنا که همزمان با مقابله با تروريسم به روند سياسي نيز ادامه مي دهيم.
در صورتي که به دنبال راه حل هستيم اين راه حل بايد بر اساس اوضاع واقعي و نه خيالي باشد.
برخي ها در خواب و خيال به سر مي برند و مي خواهند مشکلات از طريق اين خواب و خيال حل شود.
اين وضع واقعي به اين معناست که يک وضع بين المللي وجود دارد.
برخي از کشورها بر اساس اصول خود نيات صادقانه اي در تعامل با بحران سوريه دارند. همچنين برخي از کشورهاي استعماري و دشمن سوريه نيز وجود دارند و اطلاعات اشتباهي را در اختيار برخي از فريب خوردگان قرار دادند و زمينه تباهي آنان را فراهم کردند.
در عرصه منطقه اي، بيشتر کشورهاي منطقه و عربي ديدگاه خود را در تعامل با اوضاع سوريه تغيير دادند. پس از گذشته بيش از دو سال و نيم از بحران سوريه اوضاع اين کشور براي همه کشورهاي منطقه به استثناي چند کشوري که از وهابيت و اخوان المسلمين حمايت مي کنند، روشن شده است. چند کشور حامي وهابيت به کشتار ملت سوريه ادامه خواهند داد چرا که تحولات اين کشور را فرصتي مناسب براي تقويت نظريات ويرانگر اخوان المسلمين مي دانند.
در عرصه داخلي با گروه هايي روبرو هستيم که مردم را در مناطقي در محاصره غذايي قرار داده اند يا مردم را مي کشند. اين مزدوران تروريست بر اساس پول هايي که از خارج و داخل به دست مي آوردند دست به اين جنايات مي زنند. برخي از اين تروريست ها دزداني هستند که سالها تحت تعقيب دستگاه قضايي سوريه هستند و برخي از اين تروريست ها از تندروهاي ديني هستند. ما همچنين در سوريه گروه هاي مخالفي داريم که کشور خود را دوست دارند و از ابتداي بحران وارد عمل سياسي و ملي شدند و بخشي از اين نيروهاي مخالف در اين سالن حضور دارند. برخي از نيروهاي مخالف نيز خواهان منافع کشور خود نيستند و تنها بر به دست آوردن امتياز تاکيد دارند. برخي از گروه هاي مخالف در ابتداي بحران مي خواستند از ما امتياز بگيرند و مي گفتند به ما در دولت پست هايي دهيد تا تظاهرات متوقف شود. اين عده هيچ ارتباطي با اين تظاهرات نداشتند. برخي از آنان از شماري از کشورهاي عرب خليج فارس پول دريافت کرده بودند. در برخي از موارد پول از اتحاديه عرب گرفته شد تا گفته نشود از کشور مشخصي پول دريافت شده است.
سپس اين عده از مخالفان همراه با گروه هاي مسلح شدند و به جاي اين که از اين گروه ها انتقاد کنند از دولت انتقاد مي کردند.
اين گروه هاي مخالف بر اساس شرايط امنيتي و نظامي داخلي و بين المللي مواضع خود را در تعامل با بحران سوريه تغيير دادند.
برخي از آنان با گفتگو مخالفت کردند و برخي نيز خواهان گفتگوي سري با دولت شدند تا ديگران خشمگين نشوند. نمي توان به اين عده از مخالفان تکيه داشت چرا که هيچ مشروعيت مردمي و اخلاقي و نقشي در حل بحران ندارند.
با وجود انعطاف پذيري و عمل گرايي دولت سوريه با طرح هاي داخلي و خارجي ولي بر شدت وخامت اوضاع اين کشور افزوده شد و همه سوري ها با هر وابستگي سياسي و قومي و ديني بهاي اين بحران را پرداختند و سپس کشتارهاي مختلف در جسر الشغور، کرم الزيتون، حطله،خان العسل و مناطق ديگر رخ داد.
وي تاکيد کرد: خلاصه اين بحران اين است که يا بايد تلاش کرد سوريه کشوري آزاد و مستقل بوده يا وابسته دشمنان باشد، يا بايد کشوري تحت حاکميت قانون يا تحت حاکميت دزدان و راهزنان باشد.
بحران کنوني بيانگر رويارويي کشور با دشمنان، ارتش با تروريست ها و دولت سوريه با قانون شکنان است.
در چنين نبردهايي تنها دو گزينه وجود دارد.
يا بايد همه پيروز شويم يا شکست بخوريم. همه راه ها استفاده شد و تنها راه دفاع از کشور باقي مانده است.
در چنين شرايطي هر فردي از نيروهاي مسلح حمايت مي کند و به اين نيرو اميد مي بندد.
هر نيروي ارتش سوريه فرد شجاعي است که مي تواند تروريست ها را از بين ببرد. ارتش سوريه تا کنون اقدامات غير ممکني را ممکن کرده است.
ارتش سوريه از زمان استقلال خود به ويژه پس از تاسيس اسرائيل بر اساس مقابله با جبهه و جغرافياي مشخصي آموزش ديد و آموزش و راهبرد و نوع تسليحاتي آنان براي وارد شدن به شکل خاصي از نبرد با دشمن اسرائيلي بود ولي ارتش به ناگاه خود را در برابر مسئله متفاوتي مشاهده کرد. از ارتش سوريه خواسته شد در شرايط جنگي به سرعت خود را هماهنگ با ميدان کند که دشوارترين کار بوده است. ارتش سوريه با هنرمندي و موفقيت توانست چنين کند و پيروزي هاي بزرگي را ايجاد کرده است.
ارتش سوريه در بيش از دو سال گذشته فداکاري هاي زيادي داشته است.
برخي از نيروهاي ارتش در طول اين نبرد چندين بار زخمي و درمان و بار ديگر وارد ميدان شدند.
شماري از نيروهاي ارتش نيز در اين نبردها به شهادت رسيدند.
تاثيرات زيادي در پيروزي هاي ارتش وجود دارد ولي حمايت مردمي مهم ترين عامل تاثير است.
درباره پيروزي مقاومت لبنان عليه اسرائيل در سال 2006 گفته مي شود که مقاومت به دليل حمايت تسليحاتي و تاکتيک هاي خود پيروز شد ولي مقاومت لبنان به دليل حمايت ملت مقاوم خود پيروز شد و در حال حاضر چنين وضعي را در سوريه شاهد هستيم چرا که ملت سوريه از ارتش خود براي مقابله با تروريسم حمايت مي کند و با افزايش درک مردم از حقيقت اوضاع جاري بر حمايت از ارتش افزوده مي شود. حمايت معنوي گسترده اي از ارتش سوريه وجود دارد و اين حمايت معنوي نيمي از پيروزي است. ارتش سوريه با جنگ پارتيزاني روبروست و اين نوع جنگ از خطرناک و دشوارترين هاست.
گروه هاي مسلح تروريست از ابتداي بحران جنگ هاي مختلفي را به ادعاي آزادي دمشق و عبارت ديگر آغاز کردند ولي شکست خوردند و به اين نتيجه رسيدند که با حمايت از اين تروريست ها نمي توانند نظام سوريه را سرنگون کنند سپس جنگ فرسايشي و طولاني کردن بحران سوريه را آغاز کردند و توجهي به کشتار شهروندان اين کشور ندارند.
جنگ سياسي و رسانه اي عليه ملت وجود دارد ولي اين ميدان نبرد است که پايان دهنده بحران است.
همه با مشکلات اقتصادي روبرو هستيم و وضع بد اقتصادي به تحولات امنيتي مرتبط است و بهبود اوضاع اقتصادي به از بين بردن تروريست ها مرتبط است.
در صورتي که حمايت مردمي از ارتش در برخي از مناطق سوريه بيشتر شود تا چند ماه ديگر مي توان به اين جنگ پايان دهيم. با وحدت ارتش و ملت سوريه است که مي توان امنيت را به کشور بازگرداند و تروريسم را از بين برد. همچنين در ماه مبارک رمضان بايد اشاره اي به تسامح داشته باشيم. دولت سوريه همزمان با مقابله با تروريسم با کساني که فريب خوردند تسامح داشته و دارد.
اين تسامح با کساني است که در کشتار شهروندان سوري نقش دارند، نخواهد بود. اين تسامح دولت نتايج خوبي داشته است و برخي از افراد خود را تسليم ارتش کردند و با افزايش اعتبار مواضع دولت سوريه بر شمار اين افراد افزوده مي شود. حتي در برخي از نقاط سوريه نه تنها برخي از افراد تسليم ارتش شدند بلکه به همراه ارتش وارد جنگ با تروريست ها شدند و به شهادت رسيدند.
رئيس جمهور سوريه ادامه داد: تفاوت زيادي براي اين افراد وجود دارد. اين افراد به جاي اين که به عنوان مجرم به هلاکت برسند ترجيح دادند به شهادت برسند.
فرامين مختلف عفو صادر شده است که برخي از اين فرامين علني نشده است.
از ابتکارهاي مردمي در زمينه عفو مردمي و تسامح حمايت مي کنيم.
بسياري از سوري ها گفتند که نگران بازگشت به کشور و مکان زندگي خود هستيم ولي به اين افراد مي گويم که بازگردند.
ما در ماه مبارک رمضان بايد به دنبال خير و برکت باشيم و در اين زمينه تلاش کنيم. نبايد در نقطه اشتباهي به دنبال اين خير و منفعت باشيم. خير و منفعت نمي تواند از طريق برخي از کشورهاي عربي و منطقه در اختيار ملت سوريه قرار گيرد که درباره همه شهرهاي و روستاهاي سوريه نگرانند ولي همين کشورها قدس و آينده ساکنان اين شهر را در دامن اسرائيل قرار داده اند. خير و برکت نمي تواند از برخي از رژيم ها در اختيار ملت سوريه قرار گيرد که اصرار زيادي بر تقويت دموکراسي در سوريه دارند ولي اين رژيم هاي قرون وسطايي و جاهلي، دموکراسي و حقوق بشر را از ملت هاي خود محروم کرده اند. در اين کشورها هيچ انتخابات، پارلماني وجود ندارد و مردم در روند تصميم گيري مشارکت ندارند و ثروت کشور توزيع نمي شود. اين رژيم ها در طول تاريخ خود چيز جز قتل و ويراني مرتکب نشدند و ناداني و عقب ماندگي صفت اصلي اين رژيم هاست. خير و منفعت نمي تواند از جانب افرادي در اختيار ملت سوريه قرار گيرد که داراي افکار تاريک وهابي هستند و چنين افکار با خون حاصل شده است و اخواني ها با دورويي و دروغ خود اين افکار را سياسي کردند. اين وهابي ها و اخواني ها از آموزه هاي اسلام براي ضربه زدن به اسلام استفاده کردند. اين وهابي با ايده هاي زشت فرقه اي و کشنده خود نخستين فتنه را ميان عربيت و اسلام، ميان مسلمانان و ميان مسلمانان و مسيحيان ايجاد کردند. اين فتنه گري هاست که درگيري عربي-اسرائيلي را به درگيري عربي-عربي تبديل کرد. حاميان اين افکار در برابر نمادهاي عربيت و مقاوم در برابر استعمار ايستادند و به ارتش هاي عربي حمله کردند همان طور که در مصر و سوريه رخ مي دهد و با ارتش دشمن اسرائيلي همکاري کردند.
اين نيروهاي تاريک براي به دست آوردن کرسي تسليم آمريکا شدند. مي توان اين نيروها را اسلامگرايان جديد دانست همان طور که غربي از مسيحيان جديد براي خدمت رساندن به اسرائيل استفاده کردند و امروز از اسلامگرايان جديد براي خدمت به اسلام استفاده مي کنند. شايسته است که از واژه اسلامگرايان جديد براي اين عده استفاده نکرد و عبارت جاهلان جديد را به کار برد. خير و منفعت نمي تواند از طريق اين افراد در اختيار ملت سوريه قرار گيرد. اين خير و منفعت از طريق همه آزادگان و شرفا در جهان در اختيار ملت سوريه قرار مي گيرد. اين طرف ها به صورت عملي از ارتش سوريه و ملت سوريه عليه تروريسم و دفاع از استقلال اين کشور حمايت مي کنند. خير و منفعت از طريق سوري هايي که کشور خود را دوست دارند و به دين اسلام و مسيحيت خود پايبند هستند در خدمت اين کشور قرار مي گيرد. اين عده مي دانند که اديان براي بهبود زندگي نازل شدند و در صورتي که اديان باعث بدتر شدن زندگي شوند اين مشکل در انسان بوده و در اديان نيست. خير و منفعت به ملت سوريه را کساني مي کنند که از کشور و ملت خود دفاع مي کنند. خانواده هاي اين قهرمانان چشم به راه بازگشت آنان در صحنه هاي نبرد هستند. اين خانواده زماني که يک شهيد مي دهند، فرزند ديگر خود را به ميدان نبرد اعزام مي کنند. قدرت و صلابت و ايمان و وطن پرست بودن اين افراد است که خير و منفعت را براي سوري ها حاصل مي کند. اميدواريم در ماه مبارک رمضان آينده، امنيت در سراسر سوريه مستقر شود.