به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مرکز فارس، کاخ صد ستون یا تالار تخت، پس از آپادانا، دومین کاخ بزرگ مجموعه تخت جمشید که مربوط به دوره هخامنشیان است .این کاخ در مشرق حیاط آپادانا قرار دارد .
احتمالا" بناي كاخ در حدود 470 ق . م آغاز و حدود 450 ق . م تمام شده است. کتیبه ای در گوشه جنوب شرقي تالار صد ستون پیدا شد که آغاز ساخت آن را به خط میخی بابلی،به خشایارشا و پسرش اردشیر نسبت داده است.
قسمت اصلی این کاخ، تالار مرکزی آن است که از صد ستون ( ده ردیف ستون، در هر ردیف ده ستون) ساخته شده است وپیکرههایی از گاو سنگی بر بالای هر یک از آنها نهاده شده بود تالار به شكل چهار گوش که طول هر ضلع داخلی آن نزدیک به ۷۰ متر است. تالاري بدين بزرگي در جهان قديم بي سابقه بوه است و از تالار مركزي آپادانا هم به مراتب بزرگتر است . سطح آن را 2 متر پايين تر از سطح آپادانا گرفته اند .تعداد یکصد ستون سنگی، دور تا دور تالار صدستون را دالانی باریک و طولانی فرا گرفته است که بجز به درون تالار به جای دیگری راه ندارد. مابین تالار اصلی و این دالانها، در هر سو، دو درگاه سنگی با نگارههایی جالب توجه وجود دارد که مجموعاً ۱۶ تابلوی سنگی را شامل میشود. بر خلاف کاخ آپادانا، کاخ صدستون تنها از یک ایوان بهرهمند است که در ضلع شمالی و رو در روی دروازه نیمه تمام واقع شده است. این ایوان دو ردیف هشت ستونی دارد که با احتساب ستونهای تالار جمعاً ۱۱۶ ستون در کاخ صدستون دیده میشود. امروزه بجز یک ستون در ایوان، هیچیک از دیگر ستونهای این کاخ بر پای نیستند و پارههای فرو افتادۀ ستونها و سرستونها در سطح تالار پراکندهاند.ش زير ستون ها همه زنگولهاي بوته دار و قلمه ستون ها، استوانه اي شيار دار و مكلل به گل و بوته هاي مركب و مظهر درخت نخل بوده است. ارتفاع ستون ها به 14 متر مي رسيده است . از همه سر ستون هاي تالار تنها دو عدد بسيار زيبا و درخشان آن باقي مانده بود كه آنها را در دهه 1930 م. به شيكاگو بردهاند.
ديوارهاي داخلی تالار ، از سنگ سياه مرمر به ارتفاع 40 سانتي متر داشته است . در هر يك از ديوارها دو دريچه سنگي و نه تاقچه درست كرده بودند به جز ديوار شمالي، كه فقط دو تاقچه ( در دو گوشه ) و در عوض پنج دريچه سنگي داشته است.
در ورودی کاخ، دو مجسمه عظیم گاو ساخته شده بود بر درگاههای شرقی و غربی جنگ شاه با شیرو هیولا به چشم مي خورد. این طرحها در کاخهای تچر و هدیش نیز تکرار شده اند اما چشم نوازترین و هنرمندانه ترین نقش های کاخ صدستون، نقش برجسته سربازان در دو سوی درگاههای ورودی تالار است به طوری که اگر شخصی در وسط درگاه قرار گیرد، می تواند سمت راست و چپ سربازان را به قرینه در سمت دگر درگاه ببیند. ابتدا این کاخ برای خزانه ساخته شد ولی به خاطر وسعت کار خزانه، کاربری آن تغییر کرد و به کاخ مهمانان تبدیل شد. این یک نظریه ای بود که سالها به آن استناد می شد ولی اکنون نظریه جدیدی می گوید تالار مرکزی محل تجمع فرماندهان و سربازان گارد ویژه امپراطوری وهمان سپاه جاویدان بوده و دلیل آن هماهنگی 100 ستون با طرح 100 سرباز درگاهی های شمالی است.
درگاه های جنوبی اورنگ شاهی را نشان می دهد که ملتهای تابعه آنرا بالا نگه داشته اند. آنها دو گروه 14 نفری هستند .حیاط شمالی از طریق خیابان سپاهیان به کاخ کوچکی راه دارد که نیمه تمام مانده است، از این رو، آن را دروازه نیمه تمام نامیدهاند.
در مغرب حياط ، دالاني بلند و انبار مانندي است كه در شمال بريده مي شود تا دو حياط آپادانا و صد ستون را به هم بپيوندد . يك خيابان بزرگ به طول 90 متر و عرض تقريبي 10 متر از دروازه خشيار شا به طور مستقيم رو به شرق تا به شمال دروازه نيمه تمام مي رسد و اين خيابان را خيابان سپاهيان مي نامند زيرا مي پندارند رژه سربازان جاويدان در آن انجام مي گرفته است .
درگاههاي شمالي
درگاههاي شمالي ازنظر ارتفاع بلندتر از درگاههاي ديگر ميباشند، رويه ديوار هر درگاه را به شش قسمت افقي تقسيم كردهاند و در قاب بالايي اردشير يكم بر كرسي فرمانروايي نشسته است و روي به بيرون دارد. در برابر او دو عودسوز گذاشتهاند و مردي در جامهي مادي اندكي به جلو خم شده است و با دستي عصاي حاجبان را گرفته و دست ديگر را بالا آورده دهانش را لمس ميكند. پشت سر او مردي ايستاده است است كه جامهي پارسي دارد اما يك شال رخجي را چند دور گرد سرش پيچيده و به دستي يك عوددان دارد و دست ديگر را روي مچ دست اول انداخته است و با احترام تمام روي به تخت پادشاه كرده است. پشت سر پادشاه سه نفر ايستادهاند؛ اولي كه بدون ريش و سبيل است، خواجهايي درباري بوده و در جامهي پارسي با كلاه شالوتر رخجي است، كه مگسپراني را با يك دست بالاي تاج پادشاه گرفته است و حوله اي به دست ديگر دارد . نفر دوم مردي است در جامه مادي كه تركش كمان دار ، تبر زين و به طور كلي اسلحه پادشاه را حمل مي كند . نفر سوم سربازي است پارسي كه نيزه به دست ايستاده . همه صحنه در قابي با گل هاي دوازده پر محاط بوده است و بالاي سر پادشاه لبه مزين سايه بان شاهي ديده مي شود ..
بايد اينطور تصور كرد كه در اصل در جلو تخت پادشاه پنج صف از سربازان پياده در دو گروه مقابل همديگر رو به چپ ايستاده بوده اند ، بدانسان كه ميان آنان فضايي خيابان مانند از پيش كاخ تا به پيش تخت ادامه مي يافته است . اما چون هنرمند به پرداختن ژرفانمايي (پرسپكتيو ) موفق نبوده است ، اين صف هاي كنار هم را طوري منقوش كرده است كه گویی هر صفي روي صف ديگر جاي داشته است . هر صف كامل (ده نفري) در يك قاب مزين به گل هاي دوازده پر محاط شده و همه جرزهاي درگاه هاي شمالي به يك مجلس كامل از اين سربازان و بارعام شاهي آراسته اند . صحنه ها طوري است كه در هر درگاهي يكايك افراد را دوبار هر بار از يك نقش كرده اند . يعني در هر درگاه وقتي كه به سمت چپ بنگريم افرادي را مي بينيم كه از سمت راست نشان داده شده اند و وقتي كه از سمت راست نگاه مي كنيم همان افراد را مي بينيم كه اين دفعه از سمت چپ نمايانند . بنابر اين در هر درگاه فقط پنج گروه ده نفري كه در پنج رديف مقابل هم نقش شده اند . در حقيقت دو در گاه صد ستون مجموعا يكصد سرباز را در ده رديف ده نفري نشان مي دهند و و اين درست همان نقشه تالار صد ستون را نشان مي دهد . يعني در اين نقوش هر سربازي را به يك ستون مملكتي تشبيه كرده اند و تاج و تخت پادشاهي را متكي بر اين آزادمردان دانسته اند در رديف اول تنها نيزه وران سپردار در جامه پارسي ( كلاه شياردار استوانه اي دامن و قباي چين دار و كفش سه بند ) ايستاده اند . در رديف هاي ديگر دو پارسي در وسط و روبرروي هم ايستاده اند و ديگران كه يكي در ميان در جامه پارسي و مادي مي باشند ، نيزه ،كمان،تركش و كمان دان دارند . ما در اين گروه يكصد نفري از سربازان ، يكصد فرمانده بزرگ سپاه ايران را تشخيص مي دهيم كه خود پادشاه فرمانده آنان بوده است . با اين حساب يكصد و يازده فرمانده را بايد در اينجا بشمار آوريم و اين همان شماره اي ايست كه در مورد پلكانهاي ورودي تخت جمشيد و نيز منازل راه شاه دیده می شود.
روي پادشاه منقوش در اين درگاه ها به بيرون است و اين مطلب مي رساند كه اينها خروجي هاي تالار بوده اند و نه ورودي هاي آن.
دو درگاه جنوبي به دالان بلند و درازي باز ميشدهاند كه در گوشهي غربي به يك اتاقك ميپيوسته است و از اين اتاق با پلكاني كوچك به قسمت شمالي حرمسرا و از آنجا به كاخ سه دري راه مييافتهاند و با پلكان ديگري به دالان غربي تالار ميرسيدهاند. خود اين دالان توسط درگاه پلهداري به جنوب حياط آپادانا وصل ميگرديده است. دو درگاه شرقي به صندوقخانهها و يا يك دالان مركب متصل بودهاند اما درگاههاي شمالي به ايواني بزرگ كه دو رديف هشت تايي ستون داشته، باز ميشده است. اين ستون درست مانند ستونهاي تالار بودهان، ولي سرستون انسان دوسر داشتهاند يعني مانند سرستونهاي ايوان شمالي كاخ سه دري بودهاند. اين مطلب ميرساند كه هر دو بنا متعلق به يك دوره يعني زمان اردشير يكم بودهاند.
در دو طرف ايوان، دو اتاق براي سربازان ساخته بودند و بر درگاه آْنها، نقش سربازاني با نيزه و سپر نئين كنده بودند كه روي به درون ايوان دارند. بر جرز گوشهي شمال غربي اين اتاقها سر و گردن دو گاو ساختهاند
درگاه هاي كوچكتر
بر درگاه هاي كوچكتر ديوارهاي غربي و شرقي شاه را در حال نبرد با شير و هيولا نموده اند . درگاه هاي شمالي ديوارهاي شرقي و غربي هر كدام در دو مجلس ، شاه را نشان مي دهند كه كاكل شيري بالدار و بر سر پا بلند شده را به يك دست گرفته و با دست ديگر خنجري در شكمش فرو كرده است . درگاه هاي جنوبي ديوارهاي غربي و شرقي شاه را در جنگ با گاوي كوهي و شيرغران مي نمايند . اين نقشها
همان اند كه در كاخ داريوش (تچر) و حرمسراي خشيارشا تكرار شده اند
در سرتاسر ايوان و تالار آثار سوختگي شديد و مهيبي كه هديهي اسكندر به ايرانيان بود بچشم ميخورد. گذشتگان بقاياي اشياء سوخته و خاكستر چوب سدر متعلق به سقف را يافتهاند و بدين سبب شكي نمانده است كه كاخهاي تخت جمشيد را آتش ويران كرده است.
ستونهای کاخ همگی در آتش سوختند. در حفاری ها مقدار زیادی زغال سدر پیدا شده است. پایه ستونها بدلیل جنس سنگی آنها بر جا مانده است. سر ستون زیبای موزه شیکاگو متعلق به این کاخ است