به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، آینده سیاسی محمود احمدینژاد اگرچه تا چند ماه پیش در هالهای از ابهام قرار داشت اما این روزها دیگر همه میدانند که رئیس دولتهای نهم و دهم قصد دارد پس از پایان ریاستجمهوریاش حضورش در عرصه سیاسی کشور را در قالب فعالیتهای دانشگاهی ادامه دهد.
محمود احمدینژاد در حالی فردا با صندلی ریاست جمهوری خداحافظی میکند که بحث تأسیس دانشگاه غیرانتفاعیاش از چندی قبل نقل محافل رسانهای و سیاسی شد؛ مسئلهای که هرچند با واکنشهایی مواجه شد و برخی آنرا مصداق رانت خواندند، اما انتشار لیست کاملی از صاحبان دانشگاههای غیرانتفاعی در کشور نشان داد که فقط احمدینژاد نیست که مجوز تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی را دریافت کرده است، بلکه افراد بسیار مشهور دیگری هم هستند که زودتر از وی دست به کار شده بودند.
سالها پیش وقتی شهردار سابق تهران عزم اسبابکشی از خیابان بهشت به میدان پاستور را کرد، چندین بار اعلام کرد که یک معلم و یک فرد دانشگاهی است و در آن زمان علیرغم برخورداری از سابقه عضویت در برخی احزاب حتی شورای مرکزی احزابی مانند جمعیت ایثاگران انقلاب اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین، خود را مستقل از احزاب معرفی و بارها تأکید کرد که حزب و حزببازی را قبول ندارد.
با این حال در ماههای پایانی عمر دولت دهم، گمانهزنیهایی درباره احتمال تأسیس حزب توسط احمدینژاد برای ادامه حیات سیاسی مطرح میشد؛ گمانهزنیهایی که با اعلام خبر تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی ایرانیان توسط احمدینژاد تا حدودی اعتبارش را از دست داد و البته رئیسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی خود با مردم آب پاکی را روی دست همه ریخت و با اعلام مجدد بیاعتقادیاش به حزب و تحزب، گفت که در نظر دارد بعد از پایان ریاست جمهوری، به فعالیت در حوزه علمی کشور و پرورش مدیران متخصص به ویژه در حوزههای خاص علمی بپردازد.
از فردای این گفتوگوی تلویزیونی، گمانهزنیها این بار به سمت همکاران احمدینژاد در این دانشگاه بینالمللی سوق پیدا کرد. در ابتدا اخباری منتشر شد که اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی یاران غار احمدینژاد در ریاستجمهوری از سوی وی بهعنوان اعضای هیئت مؤسس این دانشگاه مطرح شدهاند.
اما اسفندیار رحیممشایی در آخرین جلسه هیئت دولت دهم که در مشهد مقدس برگزار شد، در واکنش به این خبر گفت: این دانشگاه در سال 89 مجوز گرفته و من عضو هیات امنای آن هستم و در ابتدای تاسیس، رییس هیات امنا بودم ولی اکنون علاقه چندانی ندارم که کار اجرایی کنم و احتمالا فقط عضو هیات امنا خواهم بود و دیگر رییس نیستم.
البته از حمید بقایی واکنشی در این باره شنیده و دیده نشده است اما سابقه همراهی تاریخی وی با مشایی و احمدینژاد تا حد بسیار زیادی به احتمال حضورش در دانشگاه ایرانیان قطعیت میبخشد.
علاوه بر مشایی و بقایی، هستند چهرههای دیگری که گویا حضورشان در دانشگاه بینالمللی احمدینژاد قطعی شده است.
امروز در حاشیه راهپیمایی روز جهانی قدس، تعدادی از مسئولان دولتی و وزرای دولت دهم از حضور قطعی خود در این دانشگاه خبر دادند و برخی دیگر هم حضورشان را منوط به دعوت از آنها عنوان کردند.
سیدمجتبی ثمرههاشمی دستیار ارشد و دیگر یار قدیمی رئیس جمهور ازجمله این افراد است که در پاسخ به خبرنگار ما میگوید اگر از وی برای حضور در دانشگاه ایرانیان دعوت شود، به این دانشگاه خواهد رفت.
حجتالاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز در گفتوگو با تسنیم اگرچه اعلام کرده یک چهره دانشگاهی نیست، اما در عین حال تصریح کرده است که اگر دانشگاه احمدینژاد در مسیر حقی باشد، به آنها کمک خواهد کرد.
حجتالاسلام سیدمحمدرضا میرتاجالدینی معاون رئیسجمهور در اجرای قانون اساسی نیز به خبرنگار ما گفت: هر وقت دانشگاه احمدینژاد، شکل بگیرد، من در کنار آقای احمدینژاد خواهم بود.
مرتضی تمدن استاندار تهران هم احتمال حضورش در دانشگاه بینالمللی احمدینژاد را به تصمیم احمدینژاد بعد از استقرار در دانشگاهش وابسته دانست؛ مسئلهای که نشان میدهد آینده تمدن نیز احتمالاً در دانشگاه رئیس سابق رقم خواهد خورد.
حمیدرضا حاجیبابایی وزیر آموزش و پرورش اما تلویحاً حضورش در دانشگاه ایرانیان در کنار همکاران فعلی دولتیاش را رد کرده و میگوید خودش دانشگاه دارد و عضو دانشگاه بوعلی سیناست.
نکته جالب اینجاست که محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات و کاندیدای انصرافی انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم نیز امروز برای کمک به دانشگاه احمدینژاد اعلام آمادگی کرده است.
با این همه به نظر میرسد با روی کار آمدن دولت جدید از یکی دو روز آینده، دیگر وزرا و مسئولان دولت احمدینژاد نیز سرنوشتی مشابه سرنوشت افراد فوقالذکر داشته باشند و بعد از خروج نسبتاً قطعیشان از دولت، باید رد آنها را در دانشگاه جنجالی آقای رئیسجمهور جستجو کرد.
دانشگاهی که میتوان پیشبینی کرد سیاسیترین دانشگاه تاریخ ایران نام بگیرد و لقبی که تا امروز برازنده دانشگاه امام صادق (ع) بود را به نام خود بزند. البته با این تفاوت که دانشگاه امام صادق (ع) بسیاری از دانشجویانش پس از فارغالتصیلی به بالاترین ردههای مدیریتی در نظام جمهوری اسلامی در حد وزارت، نمایندگی مجلس و دبیری شورای عالی امنیت ملی رسیدند اما در دانشگاه احمدینژاد برخلاف دانشگاه امام صادق(ع) قرار است مدیران و اساتیدی پس از فراغت از مسئولیتهای ردهبالای دولتی کار را به دست بگیرند.
و دور از احتمال هم نیست که روزی برسد که همه فعالیتها و دستاوردهای علمی احتمالی دانشگاه احمدینژاد تحتالشعاع سبقه و حاشیههای سیاسیاش قرار بگیرد.
حالا دیگر این یک گمانهزنی نیست بلکه یک واقعیت است که محمود احمدینژاد قصد دارد با دور هم جمع کردن همکاران و یاران و دوستان دولتیاش، ادامه حیات سیاسی خود را به کار تشکیلاتی غیرحزبی و کادرسازی برای آیندهای شاید نهچندان دور اختصاص دهد.