خانم رحیمی:بزرگ ترين انگيزه من براي انتخاب او، «قرآن» بود. مي دانستم خادم کلام خداست. همان روزها که همسايه بوديم، پاي ديوار حياطمان مي نشستم و صوت قرآن او را گوش مي دادم. صداي زيبايي داشت که عجيب به دل مي نشست.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بزرگي گفته زندگي بازي خط و نقطه است. اين که بداني کجا خط تمام مي شود و بايد نقطه گذاشت. مکث ها را خوب تشخيص دهي و بهترين جاي يک جمله نقطه ات را بنشاني يا اين که چطور خط بکشي روي شک ها و هراس هايت و بگويي:«بايد دوباره شروع کرد.» نقطه سرخط...

بعد نيت کني به شروع يک خط جديد... اين که اصلا بفهمي کي و کجا و يا با چه کسي، خط زندگي ات را آن قدر طولاني بکشي که سر بگذارد به بي نهايت. شريک زندگي ات هم يک خط ديگر بکشد، شانه به شانه تو و موازي با خط تو و تا بي نهايت کنار هم بمانيد. بي آن که همديگر را قطع کنيد يا پاره خط باشيد يا نقطه شويد در انتهاي يک زندگي.

***
بازي خط و نقطه را خوب بلدند. خط هاي زندگي شان طولاني و نقطه هايشان استوار است. مثل دل و حرف هايشان. اعضاي خانواده «رحيمي» را مي گويم. همان ها که از ميان تماس هاي خوانندگانمان پيدايشان کرده ايم تا ميهمانشان شويم در دقايق باقيمانده تا افطار و ميزبانشان باشيم در «خانواده ايراني» امروز.

شريک شدن زير يک سقف آسان بود

حرف اولمان مثل همه شماره هاي قبل از نحوه آشنايي ستون هاي اين خانواده يعني حجت الاسلام غلامرضا رحيمي 50 ساله با همسرش خانم فاطمه قوسي است که چهارسالي از خودش جوان تر است. آغاز قصه مان را ۳۰ سال روي تقويم به عقب مي برند و از روزگاري مي گويند که حاج آقا رحيمي، روحاني جواني بوده، در روستاي کنگ که دلش گره مي خورد به مهر دختر همسايه و خانواده را واسطه مي کند تا از او بله را بگيرند.

آقاي رحيمي در بيان دلايل اين انتخابش سنگ تمام مي گذارد و اين طور مي گويد: «همسايه بوديم... اين يعني خانواده هايمان پاي سفره هم نشسته و نان و نمک هم را خورده بودند. فاطمه خانم به کدبانوگري شُهره بود اما نجابتش مرا شيفته کرد. مي دانستم که مدير است و مدبر.

اين ويژگي اش را در همه 30سال گذشته ثابت کرده است. خلاصه اين که آن روزها دلايل جوان ترها براي دل بستن به هم و شريک شدن زير يک سقف به همين سادگي بود و کم هم پيش مي آمد که اين اعتمادشان، خدشه دار شود.»

بزرگ ترين دليلم براي انتخاب همسر، «قرآن» بود

خانم قوسي هم در بيان دلايلي که باعث شد سه دهه پيش «بله» بگويد عنوان مي کند:آقا غلامرضا درس طلبگي مي خواندند. از کمالاتشان زياد شنيده بودم. علم و اخلاق را باهم داشتند. از آن مهم تر اين که، رفتارشان برازنده لباس مقدسي بود که به تن داشتند.

 چه دليلي بهتر از يکرنگي براي پذيرفتن درخواست ازدواج؟ اما بزرگ ترين انگيزه من براي انتخاب او، «قرآن» بود. مي دانستم خادم کلام خداست. همان روزها که همسايه بوديم، پاي ديوار حياطمان مي نشستم و صوت قرآن او را گوش مي دادم. صداي زيبايي داشت که عجيب به دل مي نشست.

خلاصه همه اين دلايل بهانه آن مي شود که خانواده رحيمي زير يک سقف شکل بگيرد. محصول اين پيوند، 4فرزند است؛ 3دختر و يک پسر. همه فرزندان خانواده پا جاي پاي پدرشان گذاشته اند که سال گذشته از سوي دارالقرآن کشور، به عنوان نخبه قرآني منطقه شمال شرق مورد تقدير قرار گرفته است.

سه دختر خانواده ترتيل خوان هستند و مفسر و پسر کوچک خانواده که دوسالي است جامه طلبگي به تن کرده است، در رشته قرائت فعاليت مي کند.

خانم و آقاي رحيمي تاکيد مي کنند که برکت امروز زندگي شان از قرآني است که همراه لحظات و ثانيه هاي زندگي آن هاست.

قرآن؛ تسکيني براي روح هاي آسيب ديده

آقاي رحيمي کارمند واحد فرهنگي سازمان زندان هاست. او در اين سال ها آدم هاي زيادي را ديده با جراحت هاي عميق روحي که براي درمانشان کاري از کسي ساخته نبوده، اما چون پاي قرآن وسط آمده، معجزه را در شفاي روحي آن ها ديده است.

او توضيح مي دهد:اين روزها بيشتر سر و کارم با نوجوان هاي آسيب ديده است. شايد باورتان نشود اما پيش آمده است که در يک ماه 40نفرشان حافظ يک جزء شده اند و بعد همراهمان روند حفظ قرآن را ادامه داده و با آن انس گرفته اند و همين همنشيني باعث شده تا ديگر دستشان را به خلافي آلوده نکنند.

ويژگي هاي خانواده قرآني

اين توضيحات آقاي رحيمي باعث مي شود تا از او بپرسيم که؛ ساختار يک خانواده در اصطلاح «قرآني» چه تفاوتي با ديگر خانواده ها دارد. او توضيح مي دهد: در يک خانواده قرآني شما بهترين الگو را براي تعريف ساختار خانواده تان داريد. در تنگناهاي زندگي، کاسه چه کنم؟ دستتان نمي گيريد چون نسخه اي آماده داريد که به شما قوت قلب مي دهد.

از همه اين ها مهم تر در يک خانواده قرآني رفتارهاي اعضاي خانواده به آنچه کلام ا... بر آن تاکيد کرده، شبيه تر است. دشنام نمي دهيد چون يک ساعت قبلش پاي رحل، قرائت تمرين مي کرده ايد. غيبت نمي کنيد، چون در تفسيرتان از عقوبت اين گناه گفته ايد، حسد نمي ورزيد چون تبعاتش را در قرآن خوانده ايد. خلاصه قرآن کتابي است که اگر با آن انس يافتيد، هيچ گاه در صورت آن متوقف نمي شويد و حتما به سيرت مي رسيد.

خانه مان از صداي قرآن خالي نمي شود

ادامه حرفمان را با خانم قوسي پي مي گيريم و از نسخه تربيت فرزندان قرآني مي پرسيم. با لبخندي که پشتش کلي خاطره نشسته، مي گويد:راستش را بخواهيد همه زندگي ما با قرآن گره خورده است. همسرم آن سال هاي اول زندگي مان، به خردسالان قرآن درس مي داد.

جلساتش را در خانه مان برگزار مي کرد. يادم هست دخترکانم پشت در کلاس گوش مي ايستادند و بعد مدام اصرار مي کردند که پدرشان به آن ها هم قرآن بياموزد. حالا هم که هرسه شان ازدواج کرده و هرکدام ساکن شهري در اين سرزمين شده اند، بازهم خانه شان از صداي قرآن خالي نمي شود.

او ادامه مي دهد:پسر 17ساله مان هم دوسال پيش وارد حوزه علميه شد و پا جاي پاي پدرش گذاشته و با شرکت در مسابقات مختلف، صاحب عناويني نيز شده است.

گذشت در زندگي بهترين هديه قرآن به ما بود

از فرازها و فرودهاي زندگي مشترک ۳۰ ساله اين زوج مي پرسم. آقاي رحيمي مي گويد: بعد از هر دشواري، آسودگي هم است. به اختلافات زندگي مان به چشم يک فاجعه نگاه نکرده ايم و از آن نترسيده ايم.

جاي همه اين ها از قرآن کمک گرفته ايم که مي فرمايد:«خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ گذشت را پيشه کن و به کارهاي پسنديده وادار ساز و از جاهلان روي بگردان.» با اين نسخه ديگر نگذاشتيم جهل و لجاجت، فرصت هاي کوتاه باهم بودن و لذت هم نشيني را از ما بگيرد. گذشت بهترين ميراث کتاب خدا براي زندگي ما بوده است.

خانم قوسي هم توضيح مي دهد:اصل در خانه ما بر تفاهم است. خودمان را سانسور نمي کنيم که حرفي گوشه دلي بماند و تبديل به زخمي شود و زخم هم سرباز کند وچرکين شود. جاي آن، کلمات را واسطه احساساتمان مي کنيم و اين شفافيت در گفتار و رفتار، در درازمدت ما را به صلح و آرامش رسانده است.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار