به گزارش
خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛ انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران در سال 76 توسط جمعی از فعالان رسانهاي كشور تأسیس شد و پس از چند سال فعاليت بهدلیل ارتكاب تخلفات متعدد، منحل شد.
پس از انحلال انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، انجمن دیگری با عنوان
"انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامهنگاران ایران" با کسب مجوز رسمي از وزارت کار، آغاز به کار كرده و در حال حاضر نيز به صورت قانوني مشغول به فعاليت است؛ در پي برگزاري يازدهمين انتخابات رياستجمهوري، برخی از افراد وابسته به انجمن صنفی منحله روزنامهنگاران طی نامههایی سرگشاده، با فرافكني سعي در انكار انحلال این تشکل را داشته و خواستار فعالیت مجدد آن شدهاند.
به همين بهانه، در گفتگو با "مهدي فضائلي" از كارشناسان ارشد رسانه و مديرعامل اسبق خبرگزاري فارس به تشريح علل انحلال انجمن صنفي روزنامهنگاران و برخي از تخلفات آن پرداختيم.
در ادامه مشروح اين گفتگو را ميخوانيم:
باشگاه خبرنگاران: اهم تخلفات انجمن منحله صنفي روزنامهنگاران كه در نهايت منجر به انحلال اين انجمن شد، چه مواردي بود؟ مهمترين بحثي که در ارتباط با انجمن صنفي منحله روزنامهنگاران مطرح بود و باعث انحلال آن شد، بحث عدم رعايت بخشهاي مهمي از اساسنامه انجمن است به طوري که براي برگزاري مجمع عمومي انجمن، حدنصابي در اساسنامه تعريف شده بود که در انتخاباتهاي برگزار شده عملا رعايت نشد.
از آنجا که خود اعضاي اين انجمن هم متوجه شدند، حدنصاب تحقق پيدا نکرده است در دوره دوم خرداد از وزارت کار يک مجوز موقت گرفتند که خود اين مجوز هم خلاف اساسنامه و تقريبا غيرقانوني بود.
حتي اين مجوز هم تنها براي يک دوره اجازه استفاده را به اين انجمن ميداد اما اعضاي هيئت مديره بعدها از آن در دورههاي مختلف استفاده کردند.
با توجه به آنکه خود انتخابات و هيئت مديرهاي که بر اثر آن انتخاب شده بود غيرقانوني بود، لذا وزارت کار در زمان آقاي "جهرمي" مطابق اساسنامه مدت زماني را تعيين کرد تا اين هيئت مديره بتواند مجمع را برگزار کرده و طبق اساسنامه کار پيش رود.
البته اين مهلت هم به پايان رسيد و آنها نتوانستند کار را انجام دهند بنابراين بر اساس مفاد خود اساسنامه، انجمن خود به خود منحل شد.
متعاقب آن جمعي از روزنامهنگاران از اين انجمن شکايت کرده و قوه قضائيه به اين شکايت رسيدگي کرد که در نتيجه آن دفتر انجمن صنفي با فاصله کمي پس از انحلال، پلمپ شد.
چرا که آنها مدعي بودند چيزي حدود 4 هزار نفر عضو دارند در حاليکه در جلسات مجمع تعداد بسيار محدودي شرکت ميکردند که در جلسات مجمع، حدنصاب پيشبيني شده در اساسنامه رعايت نميشد.
نکته ديگر اينكه اين انجمن برخلاف عنوان خود كه "انجمن صنفي روزنامهنگاران" بود، بخش اعظم فعاليتهايش سياسي بود و در حقيقت در قالب يک حزب عمل ميکردند.
بعدها هم پس از اتفاقاتي که در کشور پيش آمد، شاهد بوديم برخي از دستاندرکاران اين انجمن از كشور متواري شدند و اينک در خارج از کشور در خدمت بخش رسانهاي نظام سلطه هستند و بخش ديگري از آنها نيز در زندان بسر ميبرند.
در مجموع، ترکيبي که اين انجمن داشت يک ترکيب متناسب و در شأن جامعه روزنامهنگاري كشورمان نبود.
باشگاه خبرنگاران: برخي از اعضاي هيئت مديره انجمن منحله روزنامهنگاران مانند "رجبعلي مزروعي" در جلسات مجمع عمومي به بهانههاي واهي و غيرقانوني از ثبتنام چهرههاي ارزشي و به تعبيري اصولگرا براي نامزدي عضويت در هيئت مديره انجمن ممانعت ميکردند، علت چنين اقدامات غيرقانوني چه بود؟به هرحال وقتي که حدنصاب براي تشكيل مجمع عمومي تحقق نمييافت، معمولا افراد شناخته شده خودشان را مطلع کرده تا در جلسات حضور پيدا کنند و راي آنها جهتدار بود.
اعضاي هيئت مديره انجمن با بررسي صلاحيتها و کارهايي اين چنيني از ثبتنام چهرههاي اصولگرا جلوگيري ميکردند.
باشگاه خبرنگاران: آيا نمونههاي از رفتارهاي سياسي که اين انجمن انجام ميداد به خاطر داريد؟اگر تاريخچه فعاليت اين انجمن را نگاه کنيم، بايد بگرديم تا بتوانيم فعاليتي صنفي پيدا کنيم البته اين مطلب بدان معنا نيست که اين انجمن کار صنفي نداشته، بلکه فعاليتهاي صنفي بسيار محدودي داشته که آن هم در خدمت اهداف سياسي بوده است.
اما بيانيههايي که توسط اين انجمن صادر ميشد و نوع جلساتي که داشتند و حتي خود اشخاصي که در رأس اين تشکيلات حضور داشتند، يک تشکيلات کاملا سياسي را ايجاد کرده بود.
حمايتهايي که در انتخاباتهاي مختلف انجام ميدادند و فعاليت آنها در شرايط مختلف سياسي به گونهاي بود كه کاملا در قالب يک حزب عمل ميکردند.
مشخص است که مواضع جريان سياسي تند، افراطي و تحت پوشش اصلاحطلب که با جريانات ملي ـ مذهبي ارتباط بسيار نزديکي داشت، چگونه بوده است!
باشگاه خبرنگاران: اخيرا شاهد بوديم برخي از چهرههاي تندرو اصلاحطلب در ديدارهاي خود با رئيس جمهور منتخب خواستار از سرگيري فعاليت اين انجمن منحله شدند، به نظر شما هدف اين افراد از اين اقدام چه بوده و آيا در پي ايجاد شرايط و فضاي گذشته براي خود هستند؟جريان دوم خرداد يا اصلاحطلب که البته طيفهاي مختلفي دارد، اگر چه واقعا "حجتالاسلام و المسلمين دكتر روحاني" را قبول ندارد، اما وي را به عنوان يک فرصت محسوب ميکنند.
اين جريان به خوبي ميداند که وي تعلق خاطري به جريان اصلاحات ندارد، هر چند که قرابتهايي با اين جريان دارد که البته در مقابل با جريان اصولگرا نيز قرابتهايي دارد.
اساسا حجتالاسلام و المسلمين دكتر روحاني، کانديداي اين جريان نبوده است و هيچيک از تشکلهاي اصلاحطلب حاضر به حمايت رسمي از وي نشد اما اين جريان نوعي سهمخواهي را به طور جدي دنبال ميکند.
جريان اصلاحطلب به دنبال آن است که در ذيل دولتي که مسئوليتش به عهده رئيسجمهور منتخب است، بتواند امتيازاتي را گرفته و شرايط را براي بازگشت مجدد خود فراهم کند که راهاندازي مجدد اين انجمن منحله يکي از اتفاقاتي است که در ذيل اين سياست کلي قرار دارد.
البته بعيد ميدانم که رئيسجمهور منتخب حاضر باشد هزينه کارهايي از اين دست را پرداخت کرده و در چنين دامي بيفتد.
انتهاي پيام/