پايگاه اينترنتي "فارن پالسي" در گزارشي با عنوان "چرا مصر با افزايش احساسات ضد آمريکايي روبروست؟" به قلم "مارک ليچ" مي نويسد: همگام با افزايش موج تنفر و مخالفت مصري ها عليه آمريکا، بديهي است واشنگتن بايد تلاش کند تا خود را از اين مهلکه دور نگه دارد.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، "عبدالطيف المناوي" رئيس سابق رسانه مصر در زمان حسني مبارک در روزهاي اخير، در پايگاه اينترنتي شبکه تلويزيون ماهواره اي العربيه که بودجه آن از سوي سعودي ها تامين مي شود و در امارات مستقر است، مقاله اي تعجب برانگيز درباره "دخالت  آمريکا در تحولات مصر" منتشر کرد.

المناوي با انتشار اين مقاله ضمن پرده برداري از دخالت هاي مستقيم آنا پترسون سفير آمريکا در مصر نوشت: توطئه هاي ماجراجويانه پترسون سبب کشتار نظاميان مصر به دست اعضاي اخوان المسلمين شده است.

بديهي است در صورتي که گفته ها و شنيده هاي مربوط به دخالت سفير آمريکا در مصراز طريق رسانه و افکار عمومي اين کشور منتشر نشده بود، به سادگي مي توانستيم اينگونه شايعات را رد کنيم، اما اکنون که موج مخالفت با آمريکا هر روز در قاهره بيشتر مي شود، با تحليل افکار عمومي مصر، به ويژه در روزهاي اخيرکه حاکي از اوج گيري خصومت مصري ها عليه سياست هاي  کاخ سفيد است، باز مي توان پذيرفت که اينگونه اظهارات صرفا شايعه اي بيش نيست؟

افزون برآن، وجود انواع بنرها، پارچه نوشته، تصاوير و ديوارنويسي هاي رنگي فراوان در شهرهاي مختلف مصر به ويژه در قاهره به افزايش موج احساسات ضد آمريکايي مصري ها عليه کاخ سفيد بيشتر پي خواهيم برد. در زير يکي از تصاوير فتوشاپي رئيس جمهور آمريکا که اوباما با ريش ترسيم شده بود و چهره اعضاي اخوان المسلمين را تداعي مي کند، نوشته شده" باراک اوباما، حامي تروريسم".

در گوشه اي از ميدان تحرير قاهره پايتخت مصر بر روي يک پارچه نويس بزرگ، ضمن ابراز دوستي با ملت آمريکا، جملاتي نوشته شده که مضمون آنها خشم و تنفر مصر عليه همدستان آمريکايي اوباما، شبکه تلويزيوني سي ان ان و روزنامه نگاران و خبرنگاران آمريکايي است.در چنين فضايي احزاب طيف سياسي مصر ديدگاه هاي مختلفي دارند.

جرج اسحاق، از سياستمداران چپگراي مصري پترسون را "زن شيطان صفت" مي نامد. رهبران جبهه سلفي، در مخالفت با دخالت آمريکا در امور کشورشان خواستار برگزاري تظاهرات در سفارت آمريکا در قاهره هستند. توفيق عکاشه، مجري سکولار تلويزيون مصر مردم را به بيگانه ستيزي (عليه آمريکايي ها)تشويق مي کند.رهبران جنبش تمرد، به دليل حمايت آمريکا از تروريسم از ديدار با ويليام برنز معاون وزير امور خارجه آمريکا خودداري مي کنند و مقامات اخوان المسلمين کاخ سفيد را مقصر اصلي بروز کودتاي نظامي در کشور خود مي دانند.

در چنين شرايطي ، افکار عمومي مصر سونامي سهمگين احساسات ضد آمريکايي را واکنشي منطقي عليه حمايت کاخ سفيد در براندازي دولت اخوان مسلمين قلمداد مي کنند. بدون شک، بسياري از مصري هاي موافق و مخالف تحولات سياسي اخير اين کشور از اعمال سياست هاي واشنگتن در سرنوشت و امور کشورشان به شدت خشمگين هستند. از سوي ديگر، بسياري از تحليل گران معتقدند آمريکا با دخالت در امور سياسي مصر به منظور ايجاد جامعه اي منسجم و کاملا تک قطبي (در راستاي منافع کاخ سفيد) شکست خورده است. اکنون جامعه مصر از ارائه پاسخي صرف به واشنگتن فراتر رفته و به ضديت خود عليه سياست هاي آمريکا در اين کشور ادامه مي دهد.

تشکيل دولت محمد مرسي و روي کار آمدن اخوان المسلمين را مي توان محصول افزايش اقدامات خصومت آميز تبليغاتي و رسانه اي عليه واشنگتن و همچنين اوج گيري احساسات ضد آمريکايي در مصر توصيف کرد.

از آنجا که رژيم حسني مبارک، با شگردي خاص  با استفاده از رسانه دولتي اين کشور تلاش کرد با سياست هاي آمريکا همگام شود، اکنون قاهره ناگزير است به افکار طاقت فرساي سياسي به جا مانده از دوران حسني مبارک تن در دهد. از اينروست که مصر با برخي از لفاظي ها و شگردهاي سياسي و همچنين استعاراتي که از سوي سياستمداران ارائه مي شود به خوبي آشناست.

با بررسي تحولات سياسي يک ساله گذشته مصرمي توان دريافت، ايجاد نوعي جنبش" مبارکيسم" در دوران حسني مبارک و از سوي ديگر، سرکوب مخالفان رئيس جمهور سابق مصر سبب شد رفته رفته افرادي که در رژيم گذشته اين کشور مورد ظلم و سرکوب قرار گرفته بودند خود را در قالب اخوان المسلمين مبارز بروز دهند.

اگرچه پس از به قدرت رسيدن اخوان المسلمين و محمد مرسي، بسياري از صداهاي مخالف حسني مبارک بهتر و بيشتر در اين کشور شنيده شد، اما هنوز پس از گذشته چندين ماه از قيام مردم مصر، گروهي از  روشنفکران آزاديخواه و انقلابيون کهنه کار اين کشور به مقاومت خود عليه مطالبات عمومي مردم ادامه مي دهند. اين گروه اقليت روشنفکران مصري که خود را در همه امور کارشناس مي دانند تلاش مي کنند هرگونه چالشي را همچون زمان حسني مبارک، از طريق گفتمان و يا شوراي عالي نيروهاي مسلح مطرح و حل و فصل کنند.

بسياري از تحليل گران، طغيان احساسات ملي گرايي در مصر را رويه اي تاريک تر در افکار عمومي جديد در جهان عرب توصيف مي کنند. به گمان آنان، گسترش شبکه هاي تلويزيوني و رسانه هاي ملي بدون شک فرصت ها و تريبون هاي جديدي براي شنيدن صداهاي مخالف، معترض، ناراضي به وجود آورده است به گونه اي که جنبش هاي اعتراضي و مناظرات عمومي بيشتري در اين بستر مي تواند رشد کند.بديهي است وجود چنين پيشرفت ها و فن آوري هاي ارتباطاتي نيز مي تواند بطور مساوي و يکسان، دست حکومت را در محدود کردن و کنترل صداهاي مخالف باز بگذارد تا حاکمان با تکيه و استفاده از نيروهاي سرکوبگر بهتر بتواند با احزاب اسلامي و سکولار مخالفت کند.

از اينرو، فضاي جديد رسانه اي سبب شده است شايعات و ديدگاه هاي ضد و نقيض افراد و احزاب و سياستمداران بيش از گذشته بتوانند در جامعه منتشر شوند تا با استفاده از اين شگرد، حاکمان مصر بتوانند بر دشمنان خود اعم از، آمريکا، اخوان المسلمين، فلسطين، سوريه و يا ترکيه چيره شوند. با توجه به شرايط کنوني مصر، به نظر مي رسد آمريکا يکي از اهداف ارزشمند براي احزاب سياسي  قاهره باشد، زيرا به رغم اينکه افکار عمومي مصر آمريکا را محکوم مي کنند، اما هر کدام از احزاب سياسي مصر به نوعي از واشنگتن بهره سياسي برده اند که نمونه هايي از آن را مي تواند در دوران حسني مبارک يافت.

اخوان المسلمين از احزاب سياسي اين کشور بود که با استفاده از نقاب احساسات ضد آمريکايي توانست به قدرت برسد.

فعالان ضد اخوان المسلمين، با استفاده از چنين سياستي موفق شدند ضمن جلب افکار و تمايالات ملي گرايانه جامعه مصر، کودتاي نظامي را توجيه کنند. رهبران جنبش "تمرد" ضد مرسي از طرفداران هميشگي احساسات ملي گرايانه و دولتي اين کشور بوده اند. امروزه، بازتاب اظهارات ضد آمريکايي که از سوي رسانه هاي اين کشور به جامعه تزريق مي شود را به خوبي مي توان در افکار عمومي ديد.چنين فضايي که از اواخر رژيم گذشته مصر آغاز شد کمک کرد تا رفته رفته اخوان مسلمين بتوانند با استفاده از جلب اکثريت آرا جامعه مصر، محمد مرسي را براي اريکه قدرت آماده کنند.

در اواخر 2011، ( پس از به قدرت رسيدن مرسي و اخوان المسلمين) بيش از 70 درصد از مردم مصرمخالف اعطاي کمک هاي اقتصادي آمريکا به کشورشان بودند.

رهبران آمريکا که با افزايش موج مخالفت هاي مردمي مصر عليه دخالت و اعمال سياست هاي کاخ سفيد در کشورشان روبرو شدند، به منظور کاهش خصومت ها و احساسات ضد آمريکايي، چاره اي جز تک قطبي کردن و تلاش براي ايجاد وحدت موافقان نداشتند.

به عقيده مارک لينچ، پژوهشگر سياسي و نويسنده اين مقاله، واشنگتن با تمرکز بر روي فرآيند دموکراتيک به جاي حمايت از تک تک گروه ها اعم از اخوان المسلمين و يا فعالان سکولار، گزينه درستي را برگزيد. به گفته وي، در صورتي که تصور کنيم آمريکايي ها در انتخابات رياست جمهوري مصر فرصت خوبي در اختيار اخوان المسلمين قرار دادند تا بتوانند به قدرت برسند، راه به خطا نرفته ايم. اگر چه رهبران واشنگتن در محاسبات سياسي خود براي نفوذ و اعمال قدرت و دخالت در مصر مرتکب خطاهاي فراواني شده اند.

طي چند ماه به ويژه پس از پايان تنظيم قانون اساسي مصر در نوامبر، بسياري از تحليل گران مصري و آمريکايي از دولت محمد مرسي رئيس جمهور وقت مصر خواستند با شفافيت بيشتري در دفاع از حقوق بشر و ارزش هاي آزادي خواهانه و همچنين تحمل و مدارا با مخالفان وي صحبت کنند. اما به رغم تلاش هاي کاخ سفيد، به گفته تحليل گران سياسي، رويکرد دولت مرسي به مخالفان همان جمله مشهور جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريکا بود که گفت" يا با مائيد يا عليه ما".

نويسنده مقاله معتقد است، يکي از مهمترين ارکان سياسي مصر و همه کشورها توجه به افکار عمومي آنهاست. لذا ماداميکه آمريکا به دور از بازي هاي سياسي و زد و بندهاي حزبي که عمدتا مقامات بلند مرتبه و رهبران سياسي کشورها را در بر مي گيرد، به نقطه نظرات اقشار مختلف مردم مصر توجه نکند، چالش و خصومت هاي قاهره و واشنگتن رو به افزايش است. گفتمان ايجاد دموکراسي، براي مردم مصر چيز جديدي نيست که آمريکا بتواند با آن موج سواري کند لذا مقامات سياسي آمريکا پيش از هرگونه برنامه ريزي و طراحي هاي سياسي براي جهت دادن به افکار عمومي مردم مصر بايد توجه داشته باشند،  سرمايه گذاري در راهبردهاي دراز مدت را نمي توان در زماني کوتاه انتظار داشت. دولت اوباما، ناگزير است براي ترميم چهره خود با همه اقشار، احزاب و ديدگاه هاي مصر گفتگو کند تا از اين طريق سياست هاي ضد و نقيض اين کشور بهتر شفاف سازي شود.



برچسب ها: مصر ، آمریکایی ، احساسات ، تنفر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار