باشگاه خبرنگاران؛نظام برآمده از انقلاب اسلامي كم كم قوام يافته و كار دفاع از تهاجم متجاوز خارجي با موفقيت پايان پذيرفته است. حالا شعارهاي شورانگيزي كه يك روز براي هيجان بخشي و ايجاد حركت اجتماعي بوجود آمده بودند ديگر براي حضور خود هيچ لزومي را توجيه نمي كنند و بنابراين آرمان گرايي اول انقلابي و يا دفاع مقدسي كم كم از حالت برجسته ترين مطالبات اجتماعي خارج شده و اولويت هاي مردم تبديل مي شوند به آزادي بيان، آزادي هاي اجتماعي و پايان يافتن مشكلات اقتصادي. سينما اما در اين چرخش اجتماعي آنچنان كه بايسته است با حال و هواي عمومي مردم همخوان و همراه نيست. اولويت هاي اجتماعي عوض شده اما سينما بي توجه به اين مسئله همچنان بر اولويت هاي پيشين پافشاري مي كند و همين مطلب خودش را در گيشه هاي كم رونق به وضوح نشان مي دهد. با اين حال سيستم سياستگزاري دولتي بجاي هدايت سينما به سمت اولويت هاي جديد اجتماعي، با تزريق پول براي جلوگيري از ورشكستگي آن سينماي لايتغير، سعي در حفظ همان مدل هاي پيشين مي كند، دوره سازندگي اساسا دوره توسعه زيرساخت ها بود اما درباره سينما بايد گفت از آنجا كه در نظر مديران آن دوره، زيرساخت هاي سينماي دوره قبل( يعني دهه 60) توسعه يافته مي نمود، اهداف مديريت فرهنگي هم روي حفظ اين زيرساخت ها متمركز شده نه ترقي و به روز كردنشان. موفقيت سينماي دهه 60 مي توانست اين ايده اشتباه را در ذهن هر سياستگزاري جا بيندازد كه بايد همان متد و همان مدل را همچنان پي گرفت حال اينكه مسايل تازه اي در سطح اجتماع حدوث يافته بود كه مهمترين آنها را، حتي مهمتر از دغدغه هاي اقتصادي، مي شد آزادي هاي مشروع دانست. همين مسئله تازه چنان هم و غم توده اجتماع شد كه تمام حواس آنان را به خود معطوف داشت و تا برطرف نشدن آن هيچ كس ميل به فكر كردن درباره چيز ديگري نداشت.
اگر سينماي انديشه محور دهه 60 را به مثابه يك هواي پاك در نظر بگيريم بايد توجه كرد مصرف كننده چنين هوايي وقتي از آن لذت خواهد برد كه دغدغه مند يك نياز ديگر، مثلا رفع تشنگي، نباشد. آزادي بيان و آزادي هاي اجتماعي همچون تشنگي به مثابه نيازي در آمدند كه مردم ما را نسبت به لذت بردن از هواي پاك سينماي انديشه كاملا بي انگيزه كردند. حالا با انباشته شدن مطالبات آزادي خواهانه مردم، تاريخ جمهوري اسلامي به سمت رقم خوردن فصل جديدي از خود پيش مي رفت يعني دوره اصلاحات. /ص
يادداشت از : ميلاد جليل زاده