اگر آمریکا و شرکایش می خواهند از انتخابات ایران بیشترین بهره را ببرند باید سریعا در رویکرد ‏خود در قبال تهران بازنگری و آن را تعدیل کنند.

به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هسته ای- رابرت جی آینهورن، دستیار وزیر خارجه امریکا در امور خلع سلاح و کنترل تسلیحات که تا آخرین دور مذاکرات ایران و گروه 1+5 عضو تیم امریکا بوده اما به تازگی وزارت خارجه را ترک کرده و به موسسه بروکینگز رفته است، روز 20 تیر 1392 (10جولای 2013) طی مقاله ای در نشریه فارین پالیسی از دولت امریکا خواست فرصتی را که انتخابات ایران برای دیپلماسی بوجود آورده از دست ندهد.

متن کامل مقاله آینهورن که تا کنون به طور ناقص در منابع داخلی منعکس شده در ادامه می آید:

***

هنوز نمی دانیم آیا انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران چشم اندازها را برای رسیدن به ‏یک توافق هسته ای افزایش می دهد یا نه؟، چشم اندازی که در نتیجه بن بست های مکرر در مذاکرات ‏ایران و قدرت های جهان در نیمه نخست سال 2013 کمرنگ شده است.

اما اگر آمریکا و شرکایش می خواهند از انتخابات ایران بیشترین بهره را ببرند باید سریعا در رویکرد ‏خود در قبال تهران بازنگری و آن را تعدیل کنند.

چند دلیل وجود دارد که تصور کنیم اوضاع تغییر خواهد کرد و رو به بهبود پیش خواهد رفت.

مهمترین تحول دلگرم کننده انتخابات ایران - جدا از پیروزی خود روحانی که بسیار تعیین کننده بود - ‏این بود که از نارضایتی عمیق مردم از راهبرد دیپلماتیک تندروها این کشور حکایت داشت.

هر چند که چندین نامزد از رویکرد «بدون مصالحه» در مذاکرات با قدرت های جهان انتقاد کردند- ‏موضوعی که سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران از آن دفاع کرد - اما بیشترین انتقاد از ‏سوی علی اکبر ولایتی- وزیر امور خارجه سابق ایران و مشاور رهبر معظم انقلاب در سیاست ‏خارجی - مطرح شد.

ولایتی در مناظره روز هفتم ماه ژوئن گفت: «زمانی که شما سه قدم بر می دارید و می خواهید طرف ‏مقابل صد قدم بر دارد روشن است که نمی خواهید موضوع را رو به جلو پیش ببرید.»

او همچنین گفت: «مذاکرات کنونی هسته ای ما قطعا مشکلاتی دارد زیرا اگر چنین نبود ما نمی بایست ‏در شرایط فعلی باشیم.»

این انتقاد به دو دلیل قابل توجه است. نخست این که، ولایتی و دیگر منتقدان در حال ترسیم ارتباطی ‏مستقیم بین وضعیت انعطاف ناپذیر مذاکرات ایران و محرومیت ها و مشکلاتی هستند که مردم ایران در ‏نتیجه تحریم ها با آنها رو به رو شده اند. آنها می گویند ایران اگر می خواهد وضعیت اقتصادی خود را ‏بهبود بخشد و جایگاه خود را در سطح بین الملل بازیابد باید در مذاکرات هسته ای رویکردی مصالحه ‏آمیزتر در پیش گیرد.

دوم این که، این ارزیابی از رژیمی سرسخت نشات می گیرد اما در تضاد شدید با آن چیزی قرار دارد ‏که آیت الله خامنه ای و دیگر تندروها در ایران می گویند و آن این که تحریم ها - با وجود آن که شدید ‏هستند - قابل تحمل هستند و مشکلات اقتصادی که سوء مدیریت محمود احمدی نژاد سبب به وجود آمدن ‏آن شد و رئیس جمهور جدید باید آن را جبران کند یک موهبت هستند زیرا سبب خودتکایی ایران و ‏کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی می شوند.

هدف اصلی آیت الله خامنه ای در مذاکرات - دست کم تاکنون - کاهش حمایت بین المللی از تحریم ها و ‏خرید زمان برای توسعه برنامه هسته ای تهران بوده است.

به نظر می رسد او امید آن دارد جامعه بین المللی قبل از آن که تحریم ها ایران را از پا درآورد، دست ‏از تحریم ها بردارد.

اختلافات عمیق نمایان شده طی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران بیان گر این موضوع است ‏که در میان مقامات این کشور شک و تردیدهایی وجود دارد که چنین امیدی واقعی خواهد بود یا نه.

این اعتقاد گسترده نیز وجود دارد که تنها راه خارج شدن ایران از این مخمصه رسیدن به توافق در ‏زمینه موضوع هسته ای است. به نظر می رسد تحریم ها محاسبات ایران را تغییر داده است.

البته، در جمهوری اسلامی حرف نهایی را درباره موضوع هسته ای ایران رهبر معظم این کشور می ‏زند و شاید ایت الله خامنه ای غیر قابل انعطاف پذیرترین مخالف مصالحه با آمریکا و شرکایش در گروه ‏موسوم به پنج بعلاوه یک - چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس - است. اما در این موضوع نباید ‏نقش روحانی را کم اهمیت جلوه دهیم.

او در موضوع هسته ای - بسیار بیشتر از احمدی نژاد - یک بازیگر محسوب می شود نه فقط به خاطر ‏تجربه شخصی اش به عنوان مذاکره کننده هسته ای بلکه بدین سبب که در حال حاضر مشخص است او ‏در میان مقامات برجسته ایران هم پیمانانی دارد که از ایده های او برای پایان دادن به بن بست هسته ای ‏ایران حمایت می کنند.

رهبر معظم ایران همچنان تحت تأثیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر مخالفان مصالحه هسته ای ‏قرار خواهد داشت.

اما او و مشاوران نزدیکش باید به ایده های روحانی توجه نشان دهند.

در حالی که ایران در حال بازنگری در رویکرد خود است ، دولت اوباما نیز باید چنین کاری انجام ‏دهد، به ویژه با توجه به انتخابات ایران و پیشرفت های برنامه هسته ای ایران. مقامات دولت اوباما منتظرند تا ببینند با از سر گیری مذاکرات رویکرد دولت جدید ایران چگونه خواهد ‏بود. برخی مقامات در محافل خصوصی خود خواهند گفت که ما با تطبیق دادن مواضع خود حتی قبل از آن ‏که بفهمیم که آیا ایران تصمیم گرفته است رویکردی جدی تر اتخاذ کند « نباید با خودمان مذاکره کنیم.»

چنین احتیاطی قابل درک است به ویژه با در نظر گرفتن سابقه ناامید کننده ایران.

اما این رویکرد که « طرف دیگر باید نخستین گام را بردارد » از جمله مشکلات داخلی نیست که ‏روحانی در اتخاذ موضع جدید با آن رو به رو خواهد بود.

احتمال این که ایران بتواند به پیشنهاد آمریکا و شرکایش بهتر واکنش نشان دهد تا این که خود بخواهد ‏پیشنهادی ارائه کند بیشتر است.

اما آمریکا و شرکایش هر رویکرد تاکتیکی که دنبال کنند در عین حال باید در میان خود این موضوع را ‏بررسی کنند که برای افزایش چشم انداز قرار دادن مذاکرات در مسیر اصلی خود چه تغییراتی باید ‏انجام شود.

چندین سال است که پنج بعلاوه یک بسته اقدامات در جهت اعتمادسازی را ارائه می کند.

این اقدامات مهمترین عناصر در برنامه هسته ای ایران را هدف قرار داده است - از جمله تولید و انبار ‏کردن اورانیوم با غنای نزدیک 20 درصد و احداث تأسیسات غنی سازی زیرزمینی فردو - و بنابراین ‏خریدن زمان برای کار کردن بر روی راه حلی جامع.

اما ایرانی ها از این رویکرد امتناع می ورزند و می گویند کاهش تحریم ها در ازای پذیرفتن محدودیت ‏فوری بدون دادن اطمینان از این که تحریم ها در نهایت لغو نخواهند شد یا این که به ایران اجازه غنی ‏سازی داده می شود، بسیار کم است.

برخی ناظران در آمریکا و دیگر کشورهای جهان می گویند زمان ارائه بسته های پیشنهادی به پایان ‏رسیده و در عوض زمان رسیدن به توافقی جامع فرا رسیده است توافقی که شکل کلی برنامه غیر ‏نظامی هسته ای مورد پذیرش ایران را ترسیم می کند.

استدلالهایی که در حمایت از این رویکرد بیان می شوند شامل این موارد می شوند که نمی توان از ‏ایران انتظار داشت این بسته اولیه را بدون این که بداند پایان مذاکرات چه خواهد بود، بپذیرد.

دیگر سخنی که مطرح می شود این است که تمرکز بر غنی سازی نزدیک 20 درصد و غنی سازی ‏در فردو با توجه به نصب سانتریفوژهای بیشتر و کارامد در تأسیسات غنی سازی نطنز، ادامه انبار ‏اورانیو غنی شده با غنای سه و نیم درصد، و پیشرفت در ساخت و ساز رئاکتور آب سنگین اراک که ‏به نظر می رسد برای تولید پلوتونیوم در نظر گرفته است ، کمرنگ تر شده است.

سخنی که در مخالفت با پیشنهادی جامع می توان مطرح کرد این است که پنج بعلاوه یک باید در نهایت ‏به ایران در زمینه نحوه رسیدگی به برنامه غنی سازی با توجه به نبود نشانه های ملموس حاکی از ‏موافقت نهایی ایران با محدودیت های قابل توجه، امتیاز بدهد .

ایرانی ها نیز می توانند بر پردازش مستقیم اورانیوم تأکید کنند .

امکان ترکیب بسته های پیشنهادی با رویکردهای جامع نیز وجود دارد.

دو طرف می توانند بر روی ایجاد نقشه راهی مشتمل بر عناصر کلی ، توافق فراگیر شامل شرح کلی ‏عناصر اصلی برنامه هسته ای صلح آمیز ایران با یکدیگر همکاری کنند.

این نقشه راه می تواند با یک یا چند مرحله اعتماد سازی آغاز شود و می تواند شامل مرحله ای شود ‏که همه طرف ها تابع قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی ‏شوند.

زمانی که بر اساس این نقشه راه توافقی حاصل شود ، طرف ها در پی رسیدن به توافق و اجرای مفاد ‏بسته های پیشنهادی خواهند بود، بسته هایی که می توان آن را به روز کرد و می توان گفت می تواند ‏نوع پیشرفته تر بسته ای باشد که پنج بعلاوه یک در نشست آلماتی قزاقستان در فوریه سال 2013 ‏ارائه کرد. طرف ها همچنین می توانند در پی مذاکره درباره دیگر مفاد نقشه راه باشند .

چنین رویکردی سبب اعتماد سازی دو جانبه خواهد شد و در عین حال طرف ها می توانند در مجموع ‏با پذیرش محدودیت های اولیه در پی کاهش نگرانی ها باشند . البته مهمترین موضوع، موضوع غنی ‏سازی است.

ایران از پنج به علاوه یک می خواهد آشکارا « حق غنی سازی » تهران را بپذرد.

احتمالا ایرانی ها امیدوارند با پذیرش اولیه آنچه که آن را حق « مسلم » می دانند بتوانند در موضعی ‏محکم تر در رد پیشنهادات برای محدودیت در برنامه غنی سازی و نظارت بیشتر بر فعالیتهای هسته ‏ای خود قرار گیرند.

همه کشورها به آمریکا در رد « حق غنی سازی »حق می دهند.

بر اساس معاهده منع تولید و تکثیر تسلیحات هسته ای، هر کشوری حق دنبال کردن برنامه صلح آمیز ‏انرژی هسته ای را دارد اما در این معاهده اشاره نشده است که این حق شامل غنی سازی هم می شود ‏یا نه زیرا از غنی سازی استفاده دو گانه دارد و از آن همچنین می توان در تولید موادی برای ساخت ‏سلاح هسته ای استفاده کرد.

اما این کارشناسان حقوقی هستند که می توانند بگویند آیا حق غنی سازی شامل این معاهده می شود یا ‏نه ، اما چیزی که جای بحثی در آن نیست این است که ایران - دست کم به صورت موقت - تا زمانی ‏که ثابت نکند در راستای تعهدات خود در ان پی تی گام بر می دارد حق غنی سازی اورانیوم را ندارد. ‏در حال حاضر هر حقی که ایران برای دست یابی به چنین فن آوری هایی دارد با صدور قطعنامه های ‏سازمان ملل متحد محروم شده است.

ایران و 1+5 در مذاکرات خود نباید در زمینه « حق» به مانع برخورد کنند و همه چیز حول ‏محور آن بچرخد.

به جای آن ، دو طرف باید این موضوع را مد نظر قرار دهند که ایا راه های عملی برای اطمینان دادن ‏به جامعه بین الملل مبنی بر این که برنامه غنی سازی ایران منحصرا در جهت اهداف صلح آمیز است ‏، جود دارد یا نه.

هر گونه رویکرد قابل پذیرش در اجازه دادن به غنی سازی به ایران باید این اطمینان را به وجود آورد ‏که ایران به سرعت یا به صورت مخفیانه مفاد توافق نامه را نقض نخواهد کرد و از قابلیت های غنی ‏سازی برای تولید اورانیوم مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته ای استفاده نخواهد کرد.

این موضوع مستلزم ایجاد محدودیت هایی در ظرفیت غنی سازی ایران است هم در زمینه کمیت و هم ‏مکان های غنی سازی.

در زمینه نظارت بر غنی سازی نیز باید اقدامات لازم انجام شود.

این سوال را که آیا مذاکرات باید شامل برنامه غنی سازی در داخل ایران شود یا نه ، نمی تواند تا زمان ‏اجرای عملی این توافق نامه با ایرانی ها پاسخ داد. چنین تعاملی برای هر یک از طرف ها کار آسانی ‏نیست.

این موضوع مستلزم این است که آمریکا و شرکایش کاری را انجام دهند که تاکنون از انجام آن ‏خودداری می کردند : گفتگو در این باره که چه چیزی می تواند برنامه غنی سازی ایران را قابل ‏پذیرش کند.

و این موضوع همچنین مستلزم آنست که ایرانی ها این موضوع را به رسمیت بشناسند که آمریکا جامعه ‏بین المللی برنامه نامحدود غنی سازی را نخواهند پذیرفت بلکه برنامه ای را خواهند پذیرفت که این ‏فرصت را به ایرانی ها نمی دهد تا مسیر برنامه خود را تغییر دهند و به سوی مخفیانه به سوی ساخت ‏سلاح هسته ای گام بردارند.

گفتگو در این باره دشوار خواهد بود اما باید این امکان وجود داشته باشد تا منافع ایران را در دنبال ‏کردن غنی سازی به منظور حمایت از

برنامه ای انرژی صلح آمیز این کشور با منافع جامع بین المللی در ابراز اطمینان از این موضوع که ‏ایران به آسانی نمی تواند در مسیر ساخت سلاح هسته ای گام بردارد، تطبیق داد.

دولت اوباما در آمادگی برای تعامل دوباره با ایران همچنین باید با کنگره همکاری نزدیکی داشته باشد.

تیم اوباما باید در پی درکی مشترک با کنگره در این باره باشد که ایا تحریمهای جدید لازم است یا نه و ‏این که چه اقداماتی در حال حاضر باید انجام داد تا به ایرانی ها نشان داد اگر پیشرفتی قاطع در برنامه ‏هسته ای حاصل نشود تحریم های جدید در راه است.

این موضوع مهم است که هم دولت اوباما و هم کنگره پیامی یکپارچه و منسجم به دولت جدید ایران ‏بفرستند.

دولت آمریکا به عنوان بخشی از این پیام باید آشکارا اعلام کند آماده برداشتن و لغو تحریم ها است.

اما در عین حال، دولت آمریکا باید تأکید کند که لغو تحریم ها در آغاز روند رخ نخواهد داد، چیزی که ‏ایران همواره خواهان آن بوده است.

در عوض، تحریم ها به روش گام به گام و متناسب با اقدامات ایران در کاهش نگرانی ها درباره برنامه ‏هسته ای اش، کاهش خواهد یافت و در نهایت لغو خواهند شد.

مقامات جدید ایران باید این موضوع را درک کنند که اگر ایران به رویکرد به بن بست کشاندن ‏مذاکرات و توسعه برنامه هسته ای خود ادامه دهد تحریم ها نیز شدت خواهند یافت.

دولت اوباما همچنین باید آشکارا این نگرانی ایران را کاهش دهد که آمریکا از برنامه هسته ای ایران به ‏عنوان بهانه ای برای تغییر رژیم در ایران استفاده می کند.

دولت آمریکا باید اعلام کند که در حالی که که نگرانی های عمیقی درباره ابعاد مختلف سیاست های ‏تهران دارد - نه فقط در زمینه حقوق بشر - اما آماده رسیدن به توافق درباره موضوع هسته ای با ‏تهران است و در عین حال به صورت جداگانه با موضوعات دیگر برخورد کند.

مهم است که بتوان رهبر معظم ایران و دیگر مقامات این کشور را از این اشتباه در آورد که اگر آنها ‏در زمینه هسته ای امتیاز دهند آمریکا نیز در پی گرفتن امتیاز های بیشتر از تهران در زمینه های دیگر ‏خواهد بود.

آمریکایی ها رژیم ایران را دوست ندارند. اما در حال حاضر، باید این نکته را درک کنیم اگر تغییر در ‏ایران حاصل شود مردم ایران مسبب این تغییر بوده اند نه آمریکا.

دیگر هدف مهم این پیام تصحیح اعتقاد گسترده ای است که ایران به تبلیغ آن پرداخته و آن این است که ‏ایران طرفی است که بیشترین نفع را در نتیجه مذاکرات هسته ای می برد و این آمریکا و هم پیمانانش ‏هستند که نهایت در مقابل ایران زانو می زنند .

در مجموع، 1+5 باید توضیح دهد چرا اقدامات در جهت اعتمادسازی که آنها در نشست ‏آلماتی ارائه کردند اقداماتی عادلانه و برابر است.

آنها باید پیشنهاد خود را با پیشنهاد ایران در ماه آوریل مقایسه کنند که اگر اجرایی شود بر فعالیت های ‏هسته ای ایران تأثیر کمی خواهند داشت اما در عین حال مستلزم کاهش تحریم ها هستند.

در عوض پیشنهاد متقابل شامل موضوعی نمی شود که مقامات ایرانی بخواهند آن را بپذیرند: تعلیق ‏تولید اورانیون غنی شده با غنای 20 درصد.

برای آماده شدن به منظور از سر گیری مذاکرات با ایران احتمالا در فصل پاییز اقدامات زیادی باید ‏انجام شود.

در عین حال، برنامه هسته ای ایران بدون توجه به هشدارهای باراک اوباما مبنی بر این که درهای ‏دیپلماسی تا ابد بر روی ایران باز نخواهد بود، رو به جلو حرکت خواهد کرد.

اما حتی اگر چشم اندازها برای رسیدن به یک توافق قابل پذیرش محدود باشد ، آمریکا باید در هفته ها ‏و ماه های پیش رو هر چه در توان دارد انجام دهد تا بتواند خود را برای هر گونه فرصت در زمان از ‏سر گیری مذاکرات آماده کند.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار