به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، کشور مصر به دلیل دارابودن مرز مشترک با فلسطین اشغالی و همچنین موقعیت استراتژیک در منطقه، از اهميت و تاثیرگذارای بسزايي در جهان اسلام، به ويژه کشورهای عربی برخوردار است.
جنگهای مصر با رژیم غاصب صهیونیستی از یک سو و ایجاد تشکلهای سیاسی از سوی دیگر، بر کشورهای عربی تاثیرگذار بوده تا جایی که امروزه در بسیاری از این کشورها، احزاب ناصری، قومی و همچنین اخوانیها حضور دارند که متاثر از جریانات همگون شان در مصر هستند.
جنبش تمرد تونس، جنبش تمرد بحرین و جنبش تمرد عربستان سعودی از جمله جنبشهای اعتراضی هستند که از آنچه در مصر اتفاق افتاد، برای ایجاد تغییر و حرکت به سوی جلو در کشورهای خود الهام میگیرند.
جنبش تمرد، نام جنبش مردمی معروف مصری است که اعتراضهای مردمی گستردهای را در این کشور سازماندهی کرد. کارشناسان اين اعتراضات را بزرگترین جنبش اعتراضی مصر در طول تاریخ نام نهادهاند که طی مدت کوتاهی منجر به سقوط حکومت محمدمرسی شد.
در آینده نه چندان دور خواهیم دید که جنبشهای تمرد دیگری در لیبی، مغرب، قطر، ترکیه و دیگر کشورهای عربی شکل خواهد گرفت که گروههای وابسته به جماعت اخوانالمسلمین یا گروههای دارای افکار و ایدئولوژیهای نزدیک به این جماعت در آنها فعالیت دارند.
اکنون تحولات اخیر مصر با اتفاقات سایر کشورهای خاورمیانه همراه شده و خالی از وجه اشتراک نیست.
در اين بخش به بررسی تاثیر این تحولات بر سایر کشورهای منطقه میپردازیم.
تاثیر تحولات مصر بر ترکیه
کشور ترکیه یکی از حامیان رئیس جمهور مخلوع مصر به شمار میآيد چرا که دولت آنکارا پس از برکناری مرسی به شدت از کودتای نظامیان در مصر انتقاد کرد. مصر در دوران ریاست جمهری مرسی تنها کشور بزرگ عرب بود که به حمایتها و راهنماییهای "رجبطیب اردوغان " نخست وزیر ترکیه اهمیت زیادی میداد.
همزمان با اوجگیری اعتراضات علیه مرسی، صحنه داخلی ترکیه ملتهب شد و تظاهرات خشونتآمیزی علیه حزب عدالت و توسعه (با پیشینه اخوانی) رخ داد که اين روند همچنان ادامه دارد.
همچنین مجلس ترکیه چندی پیش، ماده بحثانگیز قانون داخلی ارتش این کشور را که بارها از آن برای توجیه کودتای نظامی استفاده شده، اصلاح کرد.
این اصلاحیه از سوی حزب عدالت و توسعه، حزب محافظهکاری که اکنون قدرت را در اختیار دارد، پیشنهاد شده بود.
قانون مورد بحث به بند 35 از قانون ارتش مربوط میشد که از سال 1960، حفاظت و حمایت از جمهوری در ترکیه را بر عهده ارتش گذارده بود. تاکنون ارتش ترکیه دو بار در سال های 1971 و 1980 بر اساس این قانون و با این توجیه که مقامات غیرنظامی ترکیه نتوانستند از اصول قانون اساسی این کشور دفاع کنند، دست به کودتا زده است.
بر اساس این قانون اصلاح شده، نقش ارتش «حفاظت از شهروندان ترکیه از تهدیدات و خطرات خارجی، بازدارندگی موثر و مشارکت در عملیاتهای خارجی با تصویب پارلمان» عنوان شده که برای اجرایی شدن، نیازمند امضای رئیس جمهور این کشور است.
به نظر میرسد نگرانی حزب اسلامگرای ترکیه از دخالت نیروهای نظامی و امنیتی، پس از برکناری رییس جمهور مصر از سوی ارتش این کشور، بیشتر شده است.
جابهجایی قدرت در قطر
دولت مرسی در یک سال اخیر از کمکها و بذل و بخششهای میلیاردی دوحه بیبهره نماند. قطر، همان امارات کوچکی است که در سقوط "معمرقذافی" نقشی کلیدی ایفا کرد و امروز، بزرگترین ارسال کننده سلاح برای شورشیان سوریه به شمار میآید. اما تلاشهای قطر غالبا نتیجه عکس داد و امروزه تشکیل دولت در لیبی با خطرهای جدی روبروست و بشار اسد بار دیگر در سوریه دست بالا را دارد و حال دوستان قطر در مصر به زندان افتاده اند.
همچنین چندی پیش، "شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی" تخت و تاج را به پسر خود، "تمیم بن حمد" سپرد که برخی از ناظران معتقدند یکی از اهداف این اقدام تغییر رویکرد در قبال سوریه است.
نگرانی های رژیم صهیونیستی از مناطق مرزی
رژیم صهیونیستی با در نظر داشتن تأثیر تحولات مصر بر اوضاع منطقه مرزی میان اراضی اشغالی و نوار غزه، مرزهای جنوبی و جنوب غربی را با نگرانی زیر نظر گرفته است.
گزارشگر رژیم صهیونیستی دراین باره گزارش میدهد: در ظاهر دشمنی در کار نیست اما تمام مدت در وضعیت آماده باش بسر میبریم. اخیرا در منطقه هممرز با غزه تعدادی تونل مخفی شناسایی شده که به نظر میرسد برای ربودن نظامیان اسرائیلی حفاری شدند. عملیات گشت تانکهای اسرائیلی در طول مرز غزه ادامه دارد.
کاهش فشارهای روانی علیه سوریه
قطع روابط مصر با سوریه از آخرین تصمیمات اتخاذ شده از سوی «محمد مرسی»، رئیس جمهوری مصر در زمان فعالیتش بود. به نظر میرسد این کار از یک سو تحت تاثیر فشار گروههای سلفی تندرو که در کنار مرسی بودند و از سوی دیگر تحت تاثیر قطر و ترکیه صورت گرفت.
بنابراین در کنار اشتباه مرسی در ادامه سیاست رژیم سابق در قبال رژیم صهیونیستی، سیاست وی در قبال سوریه نیز به اشتباهات گذشته این دولت در سیاست خارجی افزود.
اکنون فرصت بسیار خوبی است که مصر جدید نسبت به تحولات منطقه مواضع خود را بازتعریف کند. شاید مهمترین مسئله این باشد که با وقوع تحولات جدید در مصر، موضع این کشور در قبال بحران سوریه چگونه شکل خواهد گرفت؟ البته این واقعیت را باید در نظر گرفت که بین طرفهای مختلف حاضر در صحنه سیاسی مصر که مخالف مرسی و اخوانالمسلمین هستند و امروز در مصر دست بالا را پیدا کردهاند و تعیین کننده شدهاند، طیفهای متعدد و متنوع فکری و سیاسی وجود دارد.
این گروهها تحت عناوین مختلفی از جمله جریان تمرد، جبهه نجات ملی جوانان، جوانان 6 آوریل و جریانهای حامی احمد شفیق و مبارک و برخی اسلامگرایان که قبلا در کنار محمد مرسی بودند، مطرح هستند. به دلیل اختلاف دیدگاههای ماهوی آنها نسبت به تحولات بینالمللی و منطقهای حتما تعارضاتی را در خصوص مسائل منطقه به خصوص بحران سوریه با یکدیگر پیدا خواهند کرد.شرایط امروز مصر هم به هیچ وجه شرایط با ثباتی نیست.
نباید انتظار داشت که رویکرد مصر در قبال سوریه به طور کلی تغییر کند. با توجه به این که مصر عضو موثری از اتحادیه عرب است، نمیتواند خارج از توافقات کشورهای عربی موضعی اتخاذ کند.
با توجه به تحولات جاری و شکست سیاست مرسی، موضع دولت آینده مصر در رابطه با سوریه میتواند مواضع میانهتر و معتدلتری باشد ولی این تصور که مصر در کنار حامیان سوریه قرار گیرد و از دولت مردمی سوریه حمایت کند چندان درست و منطقی نیست و نباید انتظار داشت که چنین تحولی رخ دهد.
اما ناآرامیهای مصر از چند بعد حائز اهمیت است که میتواند شرایط را به نفع حکومت بشار اسد پیش ببرد، نخستین تاثیر این تحولات از بعد رسانهای قابل تحلیل و تفسیر است. با آغاز ناآرامیها در مصر نگاه افکار عمومی جهان به خصوص جهان عرب، از تحولات سوریه به ناآرامیها مصر منتقل شده و در حال حاضر، مصر نقطه عطف و مرکز ثقل رسانهها تبدیل شده است.
همین اتفاق کمک میکند، حکومت مردمی بشار اسد موفقیتهای اخیر خود در پاکسازی مناطقی که در اختیار مخالفان بوده است را تداوم بخشد.
همچنین ناآرامیها در مصر میتواند کفه تحولات را به ضرر تندروهایی که از جانب دولت مصر حمایت میشدند، سنگین كند كه همین امر به لحاظ روانی باز هم ارتش سوریه را در موقعیت برتری قرار دهد.
تاثیرپذیری تونس
کشورهایی مانند لیبی و تونس که در دوران گذار هستند و چالشهای مهمی همچون قانون اساسی و برپایی یک نظام جدید دارند از این تحولات تاثیرپذیری بیشتری خواهند داشت.
اما این واقعیت را نباید فراموش کرد که تونس تفاوتهای زیادی با مصر دارد، و اهمیت ژئواستراتژیک و مساحت این کشور قابل مقایسه با مصر نیست و مهمتر آن که طبقه حاکم تونس را نظامیان تشکیل ندادهاند.
ارتش تونس بر خلاف ارتش مصر از نظر تعداد نفرات، اندک و از نظر تجهیزات، بسیار فقیر است و احتمال کودتای نظامی در این کشور در حد صفر است، شاید بتوان گفت تاثیر حرکت نظامی تنها منحصر به مصر است.
گزارش: زهرا بادامچي
انتهای پیام/