"هاشم خوانساري" در گفتگو با خبرنگار فرهنگي
باشگاه خبرنگاران گفت: پس از بروز عارضهي شميايي در مهدي در منطقه فاو و شلمچه، قرار داشتن او به مدت 10 سال در كما و با آمدن افرادي براي پذيرش مهدي در بنياد شهيد، او را نپذيرفتند و من الان مي گويم كه بنياد شهيد در حق مهدي كم لطفي كرد.
وي در خصوص توجه مهدي به اطاعت دستور امام براي حضور در جبهه افزود: هنگام راه يافتن مهدي به دبيرستان سپاه، با وجود قرار داشتن در زمرهي بهترين دانش آموخته هاي آن ها هنگام شنيدن دستور امام براي حضور در جبهه و با وجود تأكيد مسئولان آن وقت دبيرستان سپاه مبني بر ماندن مهدي در دبيرستان و گذراندن مراحل تحصيل تا ارتقاي درجهي فرهنگي را با رفتن به جبهه و واجب دانستن اين وظيفه ي شرعي بر خود تا آخر جنگ در جبهه ماند.
وي درمورد بروز جراحت شيميايي مهدي و نبود رسيدگي به وي گفت: مهدي با وجود عارضه شيميايي در فاو و شلمچه و وضعيت بد جسمانياش بعد از انتقال به بيمارستان و 20 روز بستري بودن به دليل نبود رسيدگي كافي و رفتن به كما به شهادت رسيد.
وي ادامه داد: من الآن سند شيميايي فاو را دارم اما به دليل قرار داشتن مهدي در كما نتوانستم وضعيت شيميايي او را درشلمچه ثابت كنم.
وي افزود: هنگام انتقال مهدي به بيمارستان براي تشخيص علائم شيميايي در او به دليل قرار داشتن در كما و نبود تنفس علي رغم اينكه پزشك متخصص تشخيص عارضه شيميايي اورا وظيفه خود مي دانست امابه اين دلايل و نبود هيچگونه واكنشي در مهدي، جراحت او ثابت نشد و كاري براي او نكردند. بعد از سپري شدن مدتي از اعزام او به جبهه با اينكه مبلغ سيصد تا تك توماني از طرف پايگاه مالك اشتر براي مهدي فرستاده داده بودند با مخالفت مهدي رو به رو شديم كه چرا پول را گرفته ايم و او براي خدا و آقا امام زمان(عج) رفته است.
وي ادامه داد: از ديگر ويژگي بارز شخصيتي او انجام كار بدون مضايقه براي همه بود.
"خوانساري" در مورد شرايط جسماني مهدي و در كما بودن او اظهار داشت: پس از 10 سال بودن مهدي در كما، سه ماه بستري شدن در بيمارستان و بدتر شدن وضعيت جسمانياش با آوردن او به خانه، گرفتن پرستار، بهتر شدن وضعيت جسمانياش و پرستاريهاي شبانهروزي من، مادر و خواهرش به دليل تشنج، اوضاع جسماني او هر لحظه وخيمتر ميشد.
وي درباره شهادت فرزندش گفت: يك روز هنگام ورود به خانه با سلام به مهدي بر حسب عادت معمول و با مشاهده كشيده شدن پارچه بر روي مهدي و جويا شدن اين وضعيت با پاسخ مادرش دريافتم كه مهدي تمام كرده و با وجود غصه مادر و خواهرش،به من دلداري ميدادند الآن هم خدا را شاكرهستم و گرنه داغ خيلي سخت است.
وي افزود: زمان رياست آقاي "دهقان " در بنياد شهيد فردي از سوي وي براي پذيرش و پيگيري مسائل مهدي كه به گمانم آن فرد نيز به دليل مشغله به ظاهر زياد رفت وديگر نيامد پيگير كارهاي او شده بود و بعد از 5 ، 6 ماه با آمدن فردي ديگر از سوي "آقاي زريبافان" براي رسيدگي به پرونده مهدي و مراجعه به بنياد شهيد چهار راه آبسردار گفتم كه ديگر حوصله اين كار را ندارم.
وي ابراز كرد: مهدي خيلي آقا بود و به نظر من تمامي كساني كه به شهادت رسيدهاند ابتدا لايق شهادت شده بعد شهيد شدهاند و مهدي هم لايق شهادت شده بود.
وي ادامه داد: خداوند با محشور كردن امام و شهدا با شهداي كربلا استجابت دعاي آنان در مورد ما و با رساندن ظهور امام زمان(ع) و گرفته شدن انتقام خون شهدا ميزان جانفشاني شهدا مشخص شود.
وي گفت: با وجود 10 سال پرستاري از فرزندم و از كار افتادگي خدا را شاكر هستم اما واي بر احوال آناني كه براي مال دنيا، رياست و برنامةريزيهاي روز خون شهدا را پا مال كنند كه دراين صورت پاسخي براي يك دقيقه شببيداري من نخواهند داشت./رم